۱۶٬۶۶۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''نامه امام علی به شُرَیح قاضی،''' نامه توبیخآمیز [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به [[شریح بن حارث کندی|شُریح بن حارث]] قاضی وقت کوفه، به دلیل خرید خانهای گرانقیمت. | '''نامه امام علی به شُرَیح قاضی،''' نامه توبیخآمیز [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] به [[شریح بن حارث کندی|شُریح بن حارث]] قاضی وقت کوفه، به دلیل خرید خانهای گرانقیمت. | ||
امام علی در این نامه، شریح را به بیارزشی دنیا و حساب و کتاب [[قیامت]] موعظه کرده است. همچنین از شریح بهعنوان یک کارگزار حکومتی انتظار دارد که زندگی اشرافی نداشته باشد | امام علی در این نامه، شریح را به بیارزشی دنیا و حساب و کتاب [[قیامت]] موعظه کرده است. همچنین از شریح بهعنوان یک کارگزار حکومتی انتظار دارد که زندگی اشرافی نداشته باشد. | ||
این نامه، سومین نامه نهجالبلاغه است. همچنین در [[الامالی (شیخ صدوق)| | این نامه، سومین نامه [[نهج البلاغه|نهجالبلاغه]] است. همچنین در کتابهای دیگری مانند [[الامالی (شیخ صدوق)|اَمالی شیخ صدوق]] و برخی از کتب [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] همچون [[دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم (کتاب)|دستور معالم الحکم]] (متوفای ۴۵۴ق) و [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تذکرةالخواص]] اثر ابنجوزی (متوفای ۶۵۴ق) نیز آمده است.<ref>قضاعی، دستور معالم الحکم، ۱۴۰۱ق، ص۱۱۰؛ ابنجوزی، تذكرة الخواص، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۱.</ref> | ||
==اهمیت و جایگاه== | ==اهمیت و جایگاه== | ||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
شریح، قاضی کوفه بود. [[عمر بن خطاب]] او را به قضاوت کوفه گماشته بود.<ref>ذهبی، سير أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲.</ref> او در خلافت عثمان و [[حکومت امام علی(ع)|حکومت امام علی(ع)]] در این منصب ابقا شد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۹.</ref> طبق روایتی که در [[الکافی (کتاب)|الکافی]] نقل شده، هنگامی که امام علی(ع) شریح را به قضاوت نصب کرد، با او شرط کرد، هیچ حکمی را بدون هماهنگی با امام تنفیذ نکند.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۰۷.</ref> | شریح، قاضی کوفه بود. [[عمر بن خطاب]] او را به قضاوت کوفه گماشته بود.<ref>ذهبی، سير أعلام النبلاء، ۱۴۰۵ق، ج۴، ص۱۰۲.</ref> او در خلافت عثمان و [[حکومت امام علی(ع)|حکومت امام علی(ع)]] در این منصب ابقا شد.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۹.</ref> طبق روایتی که در [[الکافی (کتاب)|الکافی]] نقل شده، هنگامی که امام علی(ع) شریح را به قضاوت نصب کرد، با او شرط کرد، هیچ حکمی را بدون هماهنگی با امام تنفیذ نکند.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۰۷.</ref> | ||
به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|آیتالله مکارم شیرازی]] در شرح | به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|آیتالله مکارم شیرازی]] در [[پیام امام امیرالمؤمنین (کتاب)|شرح نهجالبلاغه]]، حکومت امام علی(ع) بعد از دوران پرمخاطره [[عثمان بن عفان|عثمان]] و ریختوپاش گسترده [[بیت المال|بیتالمال]] بود که گروهی از سرشناسان جامعه اسلامی به زندگی پر زرق و برق روی آورده بودند.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> برای همین امام(ع) انتظار نداشت که قاضی او زندگی اشرافی داشته باشد.<ref>«[https://www.m-nasr.com/%D8%B4%D8%B1%D8%AD-%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-3 شرح نامه ۳]»،محمد نصر اصفهانی.</ref> امام(ع) برای متوقفکردن این جریان در نامههای متعدد هشدار داد<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۵۴.</ref> و سندی عبرتآموز برای او تنظیم کرد تا ناپایداری و بیاعتباری دنیا را به وی نشان دهد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲.</ref> | ||
==زمینه و محتوای نامه== | ==زمینه و محتوای نامه== | ||
شريح قاضى در | شريح قاضى در حكومت حضرت علی، خانهاى گرانقیمت به مبلغ هشتاد دينار خريد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲؛ جمعی از نویسنگان، دانشنامه امام علی(ع)ُ، ج۱، ص۱۸۳.</ref> امام(ع) پس از شنیدن خبر و اطمینان از خرید خانه توسط شریح، او را احضار و توبیخ کرده و هشدار داد، به زودی [[مرگ]] به سراغش خواهد آمد و او را از این خانه خارج خواهد کرد.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> امام(ع) به شریح توصیه کرد که خرید خانه نباید از [[مال حرام]] باشد و الّا دچار خسارتهای بزرگ در دنیا و آخرت خواهد شد.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> | ||
امام(ع) سندی بر بیرغبتی دنیا برای شریح نوشته و یادآور شد، اگر شریح از مضمون سند مطلع بود در خرید خانه یک درهم هم هزینه نمیکرد. امام در آن سند معنوی، چهار حد برای خانه تعیین کرد: حدّ اوّل به آفات و بلاها، حدّ دوم به مصائب، حد سوم به هوسهاى تباهىآور و حد چهارم به شيطان گمراهكننده، بیان این حدود برای خطرات و چالشهایی است که به خریدار خواهد رسید.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> | امام(ع) سندی بر بیرغبتی دنیا برای شریح نوشته و یادآور شد، اگر شریح از مضمون سند مطلع بود در خرید خانه یک درهم هم هزینه نمیکرد. امام در آن سند معنوی، چهار حد برای خانه تعیین کرد: حدّ اوّل به آفات و بلاها، حدّ دوم به مصائب، حد سوم به هوسهاى تباهىآور و حد چهارم به شيطان گمراهكننده، بیان این حدود برای خطرات و چالشهایی است که به خریدار خواهد رسید.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> | ||
امام(ع) با عبرت از گذشتگان و جبارانی که بدنهایشان در زیر خاک پوسیده شده به شریح هشدار | امام(ع) با عبرت از گذشتگان و جبارانی که بدنهایشان در زیر خاک پوسیده شده به شریح هشدار داده، خود را برای حساب قیامت آماده کند.<ref>صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹.</ref> در این نامه نکاتی همچون پرهیز از [[غفلت]] و [[تکبر|غرور]]،<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۲.</ref> برحذر بودن از [[حب دنیا|حُب دنیا]] و کسب مال دنیا از راه [[مال حرام|حرام]] و [[رشوه|رشوهگرفتن]] در [[احکام شرعی|احکام]]<ref>ابن میثم، شرح نهجالبلاغه، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۳۴۴.</ref> در برخی از [[فهرست شرحهای نهج البلاغه|شرحهای نهجالبلاغه]] بیان شده است. | ||
==سند نامه== | ==سند نامه== | ||
نامه امام به شریح در کتاب [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۲)<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۱.</ref> با اندک تفاوت<ref>حسینی خطیب، مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۱۸۸.</ref> و در نسخه ابنمهذب (متوفای ۴۹۹ق) آمده است.<ref>ابن مهذب، نسخه نهجالبلاغه، ۱۴۰۶ق، ص۲۳۰.</ref> همچنین [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]] (متوفای ۱۰۳۱ق) در کتاب اربعین،<ref>شیخ بهایی، اربعین، ۱۴۳۱ق، ص۲۲۶.</ref> ابنجوزی (متوفای ۶۵۴) در [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تذکرةالخواص]]<ref>ابنجوزی، تذكرة الخواص، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۱.</ref> و قضاعی (متوفای ۴۵۴ق) در [[دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم (کتاب)|دستور معالم الحکم]]<ref>قضاعی، دستور معالم الحکم، ۱۴۰۱ق، ص۱۱۰.</ref> از جمله کسانی هستند که نامه امام را با تفاوتهایی در کتاب خود آوردند.<ref>حسینی خطیب، مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۱۸۸؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۱.</ref> | نامه امام علی به شریح در کتاب [[الامالی (شیخ صدوق)|امالی شیخ صدوق]] (متوفای ۳۸۲)<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۱.</ref> با اندک تفاوت<ref>حسینی خطیب، مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۱۸۸.</ref> و در نسخه ابنمهذب (متوفای ۴۹۹ق) آمده است.<ref>ابن مهذب، نسخه نهجالبلاغه، ۱۴۰۶ق، ص۲۳۰.</ref> همچنین [[شیخ بهائی|شیخ بهایی]] (متوفای ۱۰۳۱ق) در کتاب اربعین،<ref>شیخ بهایی، اربعین، ۱۴۳۱ق، ص۲۲۶.</ref> ابنجوزی (متوفای ۶۵۴) در [[تذکرة الخواص من الامة فی ذکر خصائص الائمة (کتاب)|تذکرةالخواص]]<ref>ابنجوزی، تذكرة الخواص، ۱۳۷۶ش، ص۳۱۱.</ref> و قضاعی (متوفای ۴۵۴ق) در [[دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم (کتاب)|دستور معالم الحکم]]<ref>قضاعی، دستور معالم الحکم، ۱۴۰۱ق، ص۱۱۰.</ref> از جمله کسانی هستند که نامه امام را با تفاوتهایی در کتاب خود آوردند.<ref>حسینی خطیب، مصادر نهجالبلاغه و اسانیده، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۱۸۸؛ مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۹، ص۴۱.</ref> | ||
به گفته [[حسن حسنزاده آملی|علامه حسنزاده]]، شیخ بهایی سند این نامه را از اساتید و راویان بزرگ نقل کرده برای همین در سند آن مناقشهای نیست.<ref>حسن زاده آملی، تکمله شرح منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ۱۳۶۴ش، ج۱۷، ص۱۰۸.</ref> این نامه در نسخههای نهجالبلاغه، سومین نامه است.<ref>فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ش، ص۸۳۳؛ دشتی، ترجمه نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ش، ص٤۸۰؛ صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹؛ عبده، شرح نهجالبلاغه، قاهره، ص۴؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۷.</ref> | به گفته [[حسن حسنزاده آملی|علامه حسنزاده]]، شیخ بهایی سند این نامه را از اساتید و راویان بزرگ نقل کرده برای همین در سند آن مناقشهای نیست.<ref>حسن زاده آملی، تکمله شرح منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ۱۳۶۴ش، ج۱۷، ص۱۰۸.</ref> این نامه در نسخههای نهجالبلاغه، سومین نامه است.<ref>فیض الاسلام، ترجمه و شرح نهجالبلاغه، ۱۳۷۸ش، ص۸۳۳؛ دشتی، ترجمه نهجالبلاغه، ۱۳۷۹ش، ص٤۸۰؛ صبحی صالح، تصحیح نهجالبلاغه، ۱۴۲۶ق، ص۵۴۹؛ عبده، شرح نهجالبلاغه، قاهره، ص۴؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، قم، ج۱۴، ص۲۷.</ref> | ||
==متن و ترجمه== | ==متن و ترجمه== | ||
{{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو | {{نقل قول دوقلو طبقاتی تاشو | ||
|شکل بندی عنوان= | |شکل بندی عنوان= | ||
خط ۵۴: | خط ۵۲: | ||
|تراز= | |تراز= | ||
|عرض= | |عرض= | ||
|عنوان=نامه امام علی به شریح قاضی | |عنوان=نامه امام علی به شریح قاضی بر اساس ترجمه انصاریان | ||
|عنوان ستون راست=من کتاب له(ع) لشريح بن الحارث قاضيه | |عنوان ستون راست=من کتاب له(ع) لشريح بن الحارث قاضيه | ||
|عنوان ستون چپ= از نامههاى حضرت(ع) است به شريح قاضى | |عنوان ستون چپ= از نامههاى حضرت(ع) است به شريح قاضى | ||
| | |رُوِيَ أَنَّ شُرَيْحَ بْنَ الْحَارِثِ قَاضِيَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) اشْتَرَى عَلَى عَهْدِهِ دَاراً بِثَمَانِينَ دِينَاراً فَبَلَغَهُ ذَلِكَ، فَاسْتَدْعَى شُرَيْحاً، | ||
رُوِيَ أَنَّ شُرَيْحَ بْنَ الْحَارِثِ قَاضِيَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام) اشْتَرَى عَلَى عَهْدِهِ دَاراً بِثَمَانِينَ دِينَاراً فَبَلَغَهُ ذَلِكَ، فَاسْتَدْعَى شُرَيْحاً، | |||
|گفته شده شريح بن حارث قاضى امير المؤمنين(ع) بود. در زمان حكومت آن حضرت(ع) خانه اى به مبلغ هشتاد دينار خريد، خبر اين برنامه به آن جناب رسيد، وى را خواست. | |گفته شده شريح بن حارث قاضى امير المؤمنين(ع) بود. در زمان حكومت آن حضرت(ع) خانه اى به مبلغ هشتاد دينار خريد، خبر اين برنامه به آن جناب رسيد، وى را خواست. | ||
ویرایش