۵٬۳۴۱
ویرایش
(←منابع) |
|||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
به عنوان نمونه، در داستان عدول از ستاره، ماه و خورشید و توجه به ساحت حق، توسط حضرت ابراهیم (ع)، قشیری، ستاره را به نور کم فروغ عقل، ماه را به علم و فروعات احکام الهی و خورشید را به عرفان تعبیر کردهاست.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱ش، ج۱، ص۴۸۵.</ref>[[عبدالرزاق کاشانی]] این سه را عبارتی از سه مرتبه نفسی، قلبی و روحی دانسته که حضرتش با کسب معرفت در زوال این مراتب، به مقام وحدت نائل میشود.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۲ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> | به عنوان نمونه، در داستان عدول از ستاره، ماه و خورشید و توجه به ساحت حق، توسط حضرت ابراهیم (ع)، قشیری، ستاره را به نور کم فروغ عقل، ماه را به علم و فروعات احکام الهی و خورشید را به عرفان تعبیر کردهاست.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۹۸۱ش، ج۱، ص۴۸۵.</ref>[[عبدالرزاق کاشانی]] این سه را عبارتی از سه مرتبه نفسی، قلبی و روحی دانسته که حضرتش با کسب معرفت در زوال این مراتب، به مقام وحدت نائل میشود.<ref>کاشانی، شرح فصوص الحکم، ۱۴۲۲ش، ج۱، ص۲۰۶.</ref> | ||
شبستری در این خصوص میسراید: | شبستری در این خصوص میسراید: | ||
{{شعر | {{شعر نستعلیق | ||
|ستاره با مه و خورشید اکبر\\بود حس و خیال و عقل انور<ref>شبستری، گلشن راز، ۱۳۸۲ش، ص۲۷.</ref>}} | |||
به تعبیر ابن عربی، مراد از ستاره، ماه، خورشید که ابراهیم ربوبیت آنها را نفی میکند، (نه اجسام آنها ) که بُعد روحانی و نوری آنهاست.<ref>ابن عربی،مجموعه رسائل ابن عربی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۴۱۲.</ref> | به تعبیر ابن عربی، مراد از ستاره، ماه، خورشید که ابراهیم ربوبیت آنها را نفی میکند، (نه اجسام آنها ) که بُعد روحانی و نوری آنهاست.<ref>ابن عربی،مجموعه رسائل ابن عربی، ۱۳۶۷ش، ج۲، ص۴۱۲.</ref> | ||