Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۴۴
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
حلالزاده کسی است که از طریق [[ازدواج|ازدواج شرعی]] متولد شده است و [[ولد الزنا|زنازاده]] نیست.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱.</ref> اهمیت حلالزادگی در فقه بهجهت امتیازاتی نظیر برخورداری حلالزاده از [[ارث]]<ref>فقه الصادق علیهالسلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۴۷۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۲۷۴.</ref> و امکان تصدی مناصبی چون [[قضاوت]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲؛ روحانی، فقه الصادق علیهالسلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۵، ص۲۱.</ref> و [[امام جماعت|امام جماعت شدن]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴؛ روحانی، فقه الصادق علیهالسلام، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> است که زنازاده از آن بیبهره است.<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴ و ج۴۰، ص۱۲-۱۳؛ یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۹۷؛ شکریان امیری، «شرطیت حلال زادگی یا زنازاده نبودن در شهادت و قضاوت»، ص۱۲۰.</ref> | حلالزاده کسی است که از طریق [[ازدواج|ازدواج شرعی]] متولد شده است و [[ولد الزنا|زنازاده]] نیست.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱.</ref> اهمیت حلالزادگی در فقه بهجهت امتیازاتی نظیر برخورداری حلالزاده از [[ارث]]<ref>فقه الصادق علیهالسلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۴، ص۴۷۰؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۹، ص۲۷۴.</ref> و امکان تصدی مناصبی چون [[قضاوت]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۰، ص۱۲؛ روحانی، فقه الصادق علیهالسلام، ۱۴۱۲ق، ج۲۵، ص۲۱.</ref> و [[امام جماعت|امام جماعت شدن]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴؛ روحانی، فقه الصادق علیهالسلام، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۲۸۷.</ref> است که زنازاده از آن بیبهره است.<ref>نگاه کنید به: نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴ و ج۴۰، ص۱۲-۱۳؛ یزدی، عروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۹۷؛ شکریان امیری، «شرطیت حلال زادگی یا زنازاده نبودن در شهادت و قضاوت»، ص۱۲۰.</ref> | ||
== مصادیق حلالزاده == | ==مصادیق حلالزاده== | ||
طبق آموزههای فقه | طبق آموزههای فقه شیعه، علاوه بر افرادی که از طریق ازدواج شرعی به دنیا میآیند، افراد زیر نیز حلالزاده شمرده میشوند: | ||
*فردی که از طریق [[وطی به شبهه]] به دنیا آمده | *فردی که از طریق [[وطی به شبهه]] به دنیا آمده باشد، به شرط اینکه دو طرف، یعنی پدر و مادر، هردو دچار شبههٔ شرعیبودن آمیزششان باشند.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۳، ص۳۲۴.</ref> بنابراین اگر یکی از زن و مرد موضوع برایش مشتبه نبود و آگاهانه آمیزش غیرشرعی انجام داد، فرزند نسبت به وی [[ولد الزنا|ولدالزّنا]] شمرده میشود.<ref>بحرانی، الأنوار اللوامع، مجمع البحوث العلمیة، ج۱۴، ص۱۱؛ طاهری، حقوق مدنی، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۳۵۰.</ref> | ||
*فردی که انعقاد نطفهاش در زمانی باشد که [[آمیزش|آمیزش زن و شوهر]] در آن زمان حرام | *فردی که انعقاد نطفهاش در زمانی باشد که [[آمیزش|آمیزش زن و شوهر]] در آن زمان حرام باشد؛<ref>جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۳، ص۳۶۷. | ||
</ref> مانند آمیزش در | </ref> مانند آمیزش در زمانی که زن در [[حیض]] است یا هنگام روزهٔ واجب معین یا در حال [[احرام|اِحرام]].<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۴۱۱. | ||
</ref> | </ref> | ||
*فرزندی که طبق ازدواج مرسوم | *فرزندی که طبق ازدواج مرسوم مذاهب دیگر حتی [[شرک|مشرکان]] به دنیا آمده باشد.<ref>پورمحمدی، «قاعده لکل قوم نکاح»، ص۲۷۸.</ref> به عنوان نمونه [[مجتهد|فقیهان]] فرزند حاصل از [[ازدواج با محارم|ازدواج با محارم]] را که در فرهنگ برخی مذاهب مشروع است، حلالزاده میدانند.<ref>شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ بروجردی، جامع الاحادیث الشیعه، ۱۳۸۶ش، ج۲۶، ص۳۸۰؛ عاملی، وسائل، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۱۹۹.</ref> دلیل فقیهان در این زمینه روایاتی است که رسوم ازدواج سایر ادیان و مذاهب، حتی مشرکان را به رسمیت شناخته است.<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۸۷؛ عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۱، ص۲۰۰؛ پورمحمدی، «قاعده لکل قوم نکاح»، ص۲۷۸.</ref> برخی نیز با استناد به [[قاعده جب|قاعده جَب]] حکم میکنند گرچه ازدواج فرد غیرمسلمان با مادرش در شریعت اسلام حرام است؛ اما بعد از مسلمانشدن اعمال سابق نادیده گرفته میشود.<ref>شیرازی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۳ق، ص۴۴؛ مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الأساسیة، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref> | ||
*کسی که حلالزادگیاش مشکوک | *کسی که حلالزادگیاش مشکوک است، ولی پدر و مادر مشخصی دارد. همچنین بیشتر فقیهان کسی که پدر و مادر مشخصی ندارد، مانند کودکی که پیدا شده را حلالزاده می دانند.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۶۷.</ref> | ||
==حلالزادگی؛ شرط برخی مناصب== | ==حلالزادگی؛ شرط برخی مناصب== | ||
در برخی از ابواب فقهی حلالزادگی شرط برخی از امور و نبود آن (یعنی زنازاده بودن) موجب سلب صلاحیت و اهلیت نداشتن در آن امور بیان شده است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۶۶.</ref> | در برخی از ابواب فقهی حلالزادگی شرط برخی از امور و نبود آن (یعنی زنازاده بودن) موجب سلب صلاحیت و اهلیت نداشتن در آن امور بیان شده است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۶۶.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۱: | ||
*'''شاهد''': حلالزادگی را از شروط شاهد در شهادتدادن در دادگاه شمردهاند. بنابراین شهادت ولدالزنا پذیرفته نیست.<ref>نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۲۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷و۱۱۸.</ref> [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] (درگذشت: ۱۲۶۶ق)، این نظر را قول مشهورِ نزدیک به [[اجماع]] فقهای امامیه و مستند آن را احادیث معتبر و [[خبر مستفیض|مستفیض]] دانسته است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷و۱۱۸.</ref> | *'''شاهد''': حلالزادگی را از شروط شاهد در شهادتدادن در دادگاه شمردهاند. بنابراین شهادت ولدالزنا پذیرفته نیست.<ref>نگاه کنید به: محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۱۲۱؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷و۱۱۸.</ref> [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] (درگذشت: ۱۲۶۶ق)، این نظر را قول مشهورِ نزدیک به [[اجماع]] فقهای امامیه و مستند آن را احادیث معتبر و [[خبر مستفیض|مستفیض]] دانسته است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۴۱، ص۱۱۷و۱۱۸.</ref> | ||
== علت برتری حلالزاده بر حرامزاده در شرع == | ==علت برتری حلالزاده بر حرامزاده در شرع== | ||
برخی پژوهشگران سبب این محرومیت را موارد زیر میدانند: | برخی پژوهشگران سبب این محرومیت را موارد زیر میدانند: | ||
*انتقال برخی صفات رذیله از طریق وراثت به افرادی که حلالزاده نیستند. اینان معتقدند همانطور که ویژگیهای ظاهری افراد از طریق ژِن انتقال مییابد ویژگیهای باطنی نیز منتقل میشود و در فرزندان نامشروع غالبا زمینه ارتکاب جرم بیشتر است.<ref>بصیری، گوهری، «نقش وراثت در سرنوشت انسان از منظر قرآن و حدیث»، ص۱۲۱.</ref> | *انتقال برخی صفات رذیله از طریق وراثت به افرادی که حلالزاده نیستند. اینان معتقدند همانطور که ویژگیهای ظاهری افراد از طریق ژِن انتقال مییابد ویژگیهای باطنی نیز منتقل میشود و در فرزندان نامشروع غالبا زمینه ارتکاب جرم بیشتر است.<ref>بصیری، گوهری، «نقش وراثت در سرنوشت انسان از منظر قرآن و حدیث»، ص۱۲۱.</ref> |