پرش به محتوا

آیه ۴۲ سوره روم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
| آیات مرتبط    =[[آیه ۱۱ سوره انعام]] ‍• [[آیه ۶۹ سوره نمل]] • [[آیه ۲۰ سوره عنکبوت]]
| آیات مرتبط    =[[آیه ۱۱ سوره انعام]] ‍• [[آیه ۶۹ سوره نمل]] • [[آیه ۲۰ سوره عنکبوت]]
}}
}}
'''آیه ۴۲ سوره روم''' به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] دستور می‌دهد تا از مردم بخواهد برای مطلع شدن از عاقبت اقوام گذشته به مسافرت و مشاهده آثار به جا مانده از آنها بپردازند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref> صدور این دستور ناظر به دیدن مصادیق ایجاد فساد بر روی زمین است که آیه قبل به آن اشاره می‌کند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ش، ج۴، ص۱۳۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲.</ref> دستور به سفرکردن، بارها در [[قرآن]] تکرار شده است.<ref>سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>
'''آیه ۴۲ سوره روم''' به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] فرمان می‌دهد تا از مردم بخواهد برای آگاهی از عاقبت اقوام گذشته به مسافرت و مشاهده آثار به‌جای‌مانده از آنها بپردازند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref> صدور این فرمان، به جهت دیدن مصادیق فساد بر روی زمین دانسته‌ شده که در [[آیه ۴۱ سوره روم|آیهٔ قبل]] به آن اشاره شده است.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ش، ج۴، ص۱۳۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲.</ref> سفارش به سفرکردن، بارها در [[قرآن]] تکرار شده است.<ref>سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>


{{عربی|اندازه=۱۳۰%|«<big>قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ؛ بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است.»</big>}}
{{عربی|اندازه=۱۳۰%|«<big>قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُمْ مُشْرِكِينَ؛ بگو در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است.»</big>}}


[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] توجه به کاخ‌های ویران‌شده، اموال از بین‌رفته، استخوان‌های پوسیده، جمعیت نیرومندی که پراکنده شده و سر از قبر درآورده را از موارد عبرت گرفتن از آثار گذشتگان برشمرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> وی مشاهده این آثار را مؤثرتر از مطالعه و شنیدن تاریخ می‌داند.<ref>مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ۱۶۳.</ref> [[ابوالحسن شعرانی|علامه شعرانی]] بازدید از بناهای تاریخی مانند اهرام مصر و خرابه‌های بابِل و اطلاع یافتن از تمدن‌های گذشته را مطلوب دانسته است. وی بر این باور است که انسان با دیدن این آثار نسبت به افول قدرت‌های ظالم زمانه خود و قدرت خدا ایمان و امید بیشتری پیدا می‌کند.<ref>شعرانی، پژوهش‌های قرآنی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۰۲۳-۱۰۲۴.</ref> برخی مفسران با استناد به این آیه، جهانگردی هدفمند را مورد سفارش دین و محافظت از آثار گذشتگان را برای عبرت‌گرفتن، لازم دانسته‌اند.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۲۰۸.</ref>
[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] توجه به کاخ‌های ویران‌شده، اموال از بین‌رفته، استخوان‌های پوسیده، جمعیت نیرومندی که پراکنده شده و سر از قبر درآورده را از موارد عبرت گرفتن از آثار گذشتگان برشمرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> وی مشاهده این آثار را مؤثرتر از مطالعه و شنیدن تاریخ می‌داند.<ref>مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ۱۶۳.</ref> [[ابوالحسن شعرانی|علامه شعرانی]] بازدید از بناهای تاریخی مانند اهرام مصر و خرابه‌های بابِل و اطلاع یافتن از تمدن‌های گذشته را مطلوب دانسته است. وی بر این باور است که انسان با دیدن این آثار نسبت به افول قدرت‌های ظالم زمانه خود و قدرت خدا، ایمان و امید بیشتری پیدا می‌کند.<ref>شعرانی، پژوهش‌های قرآنی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۰۲۳-۱۰۲۴.</ref> برخی مفسران با استناد به این آیه، جهانگردی هدفمند را مورد سفارش دین و محافظت از آثار گذشتگان را برای عبرت‌گرفتن، لازم دانسته‌اند.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۲۰۸.</ref>


[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] امر موجود در آیه را امر واقعی ندانسته و آن را به معنای مبالغه در موعظه عنوان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۱.</ref> برخی این امر را به معنای امر به تفکر و عبرت گرفتن تفسیر کرده‌اند.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل‌السنه، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۲۴۸؛ طیب، اطیب‌البیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> در روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] آمده است که منظور از سفر کردن، خواندن قرآن است که در آن اخبار گذشتگان و عاقبت آنها ذکر شده است.<ref>فیض کاشانی، تفیسر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۳۵.</ref> از [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] نیز روایتی با همین مضمون ذکر شده است.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۱۸۶.</ref>
[[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] امر موجود در آیه را امر واقعی ندانسته و آن را به معنای مبالغه در موعظه عنوان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۱.</ref> برخی این امر را به معنای امر به تفکر و عبرت گرفتن تفسیر کرده‌اند.<ref>ماتریدی، تأویلات اهل‌السنه، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۲۴۸؛ طیب، اطیب‌البیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> در روایتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] آمده است که منظور از سفر کردن، خواندن قرآن است که در آن اخبار گذشتگان و عاقبت آنها ذکر شده است.<ref>فیض کاشانی، تفیسر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۳۵.</ref> از [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] نیز روایتی با همین مضمون ذکر شده است.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۱۸۶.</ref>


بخش پایانی این [[آیه]] تأکید دارد اکثر اقوام گذشته [[شرک|مشرک]] بوده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> به اعتقاد برخی مفسران، اشاره به کثرت مشرکان، این پیام ‌را برای مسلمان دارد که نباید از انبوه مشرکان بترسند؛ چراکه [[خدا]] گروه‌های بزرگی از این دست افراد را در گذشته هلاک کرده است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> و بت‌هایشان نتوانستند آنها را از [[عذاب الهی]] نجات دهند.<ref>طیب، اطیب‌البیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> زمخشری با استناد به این مطلب که اکثر هلاک‌شدگان مشرک بوده‌اند، می‌گوید اقلیتی نیز مشرک نبوده‌اند؛ ولی هلاک شده‌اند. وی در ادامه چنین نتیجه می‌گیرد که علت نابودی مشرکان و غیر مشرکان، انجام [[گناه]] بوده است نه [[شرک]].<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۸۳.</ref> در مقابل، برخی دیگر از مفسران هم شرک و هم معصیت را عامل نابودی اقوام گذشته می‌دانند.<ref>ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۳۹۶؛ سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>
بخش پایانی این [[آیه]] تأکید دارد اکثر اقوام گذشته [[شرک|مشرک]] بوده‌اند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> به اعتقاد برخی مفسران، اشاره به کثرت مشرکان، این پیام ‌را برای مسلمان دارد که نباید از انبوه مشرکان بترسند؛ چراکه [[خدا]] گروه‌های بزرگی از این دست افراد را در گذشته هلاک کرده است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه،‌ ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> و بت‌هایشان نتوانستند آنها را از [[عذاب الهی]] نجات دهند.<ref>طیب، اطیب‌البیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> زمخشری با استناد به این مطلب که اکثر هلاک‌شدگان مشرک بوده‌اند، می‌گوید اقلیتی نیز مشرک نبوده‌اند؛ ولی هلاک شدند. وی در ادامه چنین نتیجه می‌گیرد که علت نابودی مشرکان و غیر مشرکان، انجام [[گناه]] بوده است نه [[شرک]].<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۸۳.</ref> در مقابل، برخی دیگر از مفسران هم شرک و هم معصیت را عامل نابودی اقوام گذشته می‌دانند.<ref>ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۳۹۶؛ سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}
confirmed، protected، templateeditor
۳٬۷۶۰

ویرایش