پرش به محتوا

کشف و شهود: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''کشف و شهود''' به معنای نوعی ادراک حقایق و امور غیبی است که از نظر عارفان، به جهت ادراک بی‌واسطه حقیقت در آن، از راه‌های متعارف ادراک، نظیر استدلال عقلی و تجربه حسی به مراتب برتر است.
'''کشف و شهود''' به معنای نوعی ادراک حقایق و امور غیبی است که از نظر عارفان، به جهت ادراک بی‌واسطه حقیقت در آن، از راه‌های متعارف ادراک، نظیر استدلال عقلی و تجربه حسی به مراتب برتر است. برخی از آیات قرآن کریم نظیر آیه دیدن ملکوت توسط [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] و آیات [[معراج]]، به این مسئله اشاره دارد. در اقسام و مراتب کشف و شهود مطالب بسیاری از عارفان مسلمان نقل شده که تقیسم شهود به شهود ربانی و شیطانی از جمله آنها است.


برخی از آیات قرآن کریم نظیر آیه دیدن ملکوت توسط [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] و آیات [[معراج]]، به این مسئله اشاره دارد.
عارفان مسلمان، انطباق کشف و شهود با شریعت، یافته‌های عقلی و کشف [[انسان کامل]] را به‌عنوان معیار صحت مکاشفه در نظر گرفته‌اند. برخی از محققین در مقایسه میان [[وحی]] و مکاشفه، وحی را با مواردی چون اختصاصی بودن، واضح بودن، مصون بودن از خطا و … از مکاشفه جدا کرده‌اند.
 
در اقسام و مراتب کشف و شهود مطالب بسیاری از عارفان مسلمان نقل شده است که تقیسم شهود به شهود ربانی و شیطانی از جمله ایشان است.
 
عارفان مسلمان، انطباق کشف و شهود با شریعت، یافته‌های عقلی و کشف [[انسان کامل]] به عنوان معیار صحت مکاشفه در نظر گرفته‌اند.
 
برخی از محققین در مقایسه میان [[وحی]] و مکاشفه، وحی را با مواردی چون اختصاصی بودن، واضح بودن، مصون بودن از خطا و … از مکاشفه جدا کرده‌اند.


عارفان براین باورند که کشف و شهود نتیجه [[تزکیه|تهذیب نفس]] بوده و البته این امر اختصاصی به دین اسلام ندارد. بلکه در ادیان دیگر نظیر [[مسیحیت]]، [[یهودیت]]، [[بودا]]، [[هندو]] و … این مسئله وجود دارد.
عارفان براین باورند که کشف و شهود نتیجه [[تزکیه|تهذیب نفس]] بوده و البته این امر اختصاصی به دین اسلام ندارد. بلکه در ادیان دیگر نظیر [[مسیحیت]]، [[یهودیت]]، [[بودا]]، [[هندو]] و … این مسئله وجود دارد.


== اهمیت و جایگاه ==
==اهمیت و جایگاه==
از منظر [[عرفان اسلامی]]، کشف و شهود، برترین نوع ادراک به‌شمار می‌آید، چرا که تنها در این نوع از ادراک است که حقیقت، بدون واسطه و مستقیم خودنمایی می‌کند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، چاپ سنگی، بی تا، ص۲۴۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۵۳.</ref>
از منظر [[عرفان اسلامی]]، کشف و شهود، برترین نوع ادراک به‌شمار می‌آید، چرا که تنها در این نوع از ادراک است که حقیقت، بدون واسطه و مستقیم خودنمایی می‌کند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، چاپ سنگی، بی تا، ص۲۴۵؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۵۳.</ref>


خط ۱۸: خط ۱۲:
از منظر [[فلسفه اسلامی]] نیز حکمای [[فلسفه اشراق|مکتب اشراق]]، روش فلسفه را تنها برهان عقلی ندانسته و از روش شهودی نیز برای سامان‌دادن نظام فلسفی خود کمک گرفته‌اند.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۳–۱۰۴.</ref> [[ملاصدرا]]، موسس [[حکمت متعالیه]] نیز در فلسفه خود، کشف و شهود را از نظر شناخت حقایق، بر راه عقل و برهان مقدم می‌داند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۵۳ و ۳۹۱–۳۹۲.</ref>
از منظر [[فلسفه اسلامی]] نیز حکمای [[فلسفه اشراق|مکتب اشراق]]، روش فلسفه را تنها برهان عقلی ندانسته و از روش شهودی نیز برای سامان‌دادن نظام فلسفی خود کمک گرفته‌اند.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۸ش، ص۱۰۳–۱۰۴.</ref> [[ملاصدرا]]، موسس [[حکمت متعالیه]] نیز در فلسفه خود، کشف و شهود را از نظر شناخت حقایق، بر راه عقل و برهان مقدم می‌داند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۵۳ و ۳۹۱–۳۹۲.</ref>


== کشف و شهود در قرآن ==
==کشف و شهود در قرآن==
برخی از مفسران، آیاتی چند از قرآن کریم را ناظر به مسئله کشف و شهود دانسته‌اند که از جمله این آیات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
برخی از مفسران، آیاتی چند از قرآن کریم را ناظر به مسئله کشف و شهود دانسته‌اند که از جمله این آیات می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:
* [[آیه ۷۵ سوره انعام]] {{یاد|که به نشان دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین به [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم(ع)]] اشاره دارد.}}
*[[آیه ۷۵ سوره انعام]] {{یاد|که به نشان دادن ملکوت آسمان‌ها و زمین به [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم(ع)]] اشاره دارد.}}
برخی از مفسران بر این باورند که دیدن ملکوت آسمان‌ها با چشم ظاهر و استدلالات عقلی ممکن نبوده و خداوند از طریق شهود درون این حقایق را بر ابراهیم (علیه السلام) ارائه داده است.<ref>شاذلی، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص۱۱۳۹.</ref>
برخی از مفسران بر این باورند که دیدن ملکوت آسمان‌ها با چشم ظاهر و استدلالات عقلی ممکن نبوده و خداوند از طریق شهود درون این حقایق را بر ابراهیم (علیه السلام) ارائه داده است.<ref>شاذلی، فی ظلال القرآن، ۱۴۱۲ق، ج ۲، ص۱۱۳۹.</ref>
* [[آیه ۱۰۵ سوره توبه]] {{یاد| این آیه به مشاهده اعمال از سوی خداوند، پیامبر(ص) و مؤمنان اشاره دارد.}}
*[[آیه ۱۰۵ سوره توبه]] {{یاد| این آیه به مشاهده اعمال از سوی خداوند، پیامبر(ص) و مؤمنان اشاره دارد.}}
[[محمدتقی فعالی]]، روحانی و پژوهشگر شیعه، معتقد است که [[قاعده وحدت سیاق]] نشان می‌دهد که مشاهده پیامبر و مؤمنان از نوع مشاهده خداست از این رو از سنخ آگاهی‌های حسی و عقلی نبوده و نوعی مشاهده باطنی و غیبی به حقایق است.<ref>فعالی، تجربه دینی و مکاشفه عرفانی، ۱۳۸۵ش، ص۵۵۶.</ref>
[[محمدتقی فعالی]]، روحانی و پژوهشگر شیعه، معتقد است که [[قاعده وحدت سیاق]] نشان می‌دهد که مشاهده پیامبر و مؤمنان از نوع مشاهده خداست از این رو از سنخ آگاهی‌های حسی و عقلی نبوده و نوعی مشاهده باطنی و غیبی به حقایق است.<ref>فعالی، تجربه دینی و مکاشفه عرفانی، ۱۳۸۵ش، ص۵۵۶.</ref>
* آیات ۲–۱۰ [[سوره نجم]] {{یاد|این آیات به شهود پیامبر(ص) در معراج اشاره دارد.}}
*آیات ۲–۱۰ [[سوره نجم]] {{یاد|این آیات به شهود پیامبر(ص) در معراج اشاره دارد.}}
به تعبیر [[ناصر مکارم شیرازی]]، فقیه و مفسر شیعه، این آیات به مسئله «[[لقاء الله]]» و دیدار خداوند اشاره داشته که جز با چشم باطن حاصل نمی‌شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۴۸۴–۴۹۴.</ref>
به تعبیر [[ناصر مکارم شیرازی]]، فقیه و مفسر شیعه، این آیات به مسئله «[[لقاء الله]]» و دیدار خداوند اشاره داشته که جز با چشم باطن حاصل نمی‌شود.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۲۲، ص۴۸۴–۴۹۴.</ref>
* آیات ۵ و ۶ [[سوره تکاثر]] {{یاد|این آیات به مسئله مشاهده [[جهنم]] اشاره دارد.}}
*آیات ۵ و ۶ [[سوره تکاثر]] {{یاد|این آیات به مسئله مشاهده [[جهنم]] اشاره دارد.}}
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر و فیلسوف شیعه، بر این باور است که ظاهر این آیه مشاهده [[جهنم|دوزخ]] قبل از [[روز قیامت]] را می‌رساند. مشاهده ای با چشم دل که از آثار [[ایمان]] و [[یقین]] می‌باشد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر و فیلسوف شیعه، بر این باور است که ظاهر این آیه مشاهده [[جهنم|دوزخ]] قبل از [[روز قیامت]] را می‌رساند. مشاهده ای با چشم دل که از آثار [[ایمان]] و [[یقین]] می‌باشد.<ref>علامه طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲۰، ص۳۵۲.</ref>
* آیات ۲۱ و ۲۲ [[سوره فرقان]] {{یاد|این آیات به مسئله دیدن [[فرشته|فرشتگان]] اشاره دارد.}}
*آیات ۲۱ و ۲۲ [[سوره فرقان]] {{یاد|این آیات به مسئله دیدن [[فرشته|فرشتگان]] اشاره دارد.}}
جمعی از مفسران بر این عقیده اند که منظور از دیدن [[ملائکه]]، شهود ایشان پیش از قیامت و در آستانه [[مرگ]] است.<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۴۵۰.</ref>
جمعی از مفسران بر این عقیده اند که منظور از دیدن [[ملائکه]]، شهود ایشان پیش از قیامت و در آستانه [[مرگ]] است.<ref>فخرالدین رازی، مفاتیح الغیب، ۱۴۲۰ق، ج۲۴، ص۴۵۰.</ref>
* [[آیه ۹۴ سوره یوسف]] {{یاد| این آیه به شنیدن بوی [[یوسف (پیامبر)|یوسف(ع)]] از فاصله ای بسیار دور توسط [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب(ع)]] اشاره دارد.}}
*[[آیه ۹۴ سوره یوسف]] {{یاد| این آیه به شنیدن بوی [[یوسف (پیامبر)|یوسف(ع)]] از فاصله ای بسیار دور توسط [[یعقوب (پیامبر)|یعقوب(ع)]] اشاره دارد.}}
مفسران بر این عقیده اند که شنیدن بوی پیراهن [[یوسف (پیامبر)|یوسف(ع)]] از فاصله زیاد با شامه معمولی ممکن نیست، از این رو این ادراک جز با مکاشفه حاصل نشده است.<ref>[https://makarem.ir/maaref/l/0390566 قرآن و اعتبار «کشف و شهود» به عنوان منبع کسب معرفت]، سایت آیین رحمت، تاریخ بازدید: ۱۶ اسفند۱۴۰۲ش.</ref>
مفسران بر این عقیده اند که شنیدن بوی پیراهن [[یوسف (پیامبر)|یوسف(ع)]] از فاصله زیاد با شامه معمولی ممکن نیست، از این رو این ادراک جز با مکاشفه حاصل نشده است.<ref>[https://makarem.ir/maaref/l/0390566 قرآن و اعتبار «کشف و شهود» به عنوان منبع کسب معرفت]، سایت آیین رحمت، تاریخ بازدید: ۱۶ اسفند۱۴۰۲ش.</ref>
* آیات ۱۵–۲۰ [[سوره مریم]] {{یاد|این آیات به داستان تمثّل فرشته الهی در برابر [[حضرت مریم(س)|مریم(س)]] اشاره دارد.}}
*آیات ۱۵–۲۰ [[سوره مریم]] {{یاد|این آیات به داستان تمثّل فرشته الهی در برابر [[حضرت مریم(س)|مریم(س)]] اشاره دارد.}}
برخی بر این باورند که مشاهده فرشته توسط [[حضرت مریم(س)|مریم(س)]] از باب کشف و شهود است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۵۰.</ref>
برخی بر این باورند که مشاهده فرشته توسط [[حضرت مریم(س)|مریم(س)]] از باب کشف و شهود است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش، ج۱، ص۲۵۰.</ref>


== مفهوم‌شناسی کشف و شهود ==
==مفهوم‌شناسی کشف و شهود==
عارفان مسلمان، کشف را به آگاهی وجودی به آن چیزی که در آن سوی طبیعت از معانی غیبی و امور حقیقی وجود دارد، تعریف کرده<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۰۷؛ آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۲.</ref> و شهود را به معنای مشاهده حق و حضور در محضر مشهود می‌دانند.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ج۲، ص۴۴۷.</ref>
عارفان مسلمان، کشف را به آگاهی وجودی به آن چیزی که در آن سوی طبیعت از معانی غیبی و امور حقیقی وجود دارد، تعریف کرده<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۰۷؛ آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۲.</ref> و شهود را به معنای مشاهده حق و حضور در محضر مشهود می‌دانند.<ref>کاشانی، لطائف الاعلام، ج۲، ص۴۴۷.</ref>


خط ۴۴: خط ۳۸:
اکثر عارفان، تفاوتی بین مشاهده و مکاشفه قایل نشده و هر دو را در یک معنا به کار گرفته‌اند ولی برخی از ایشان نظیر [[خواجه عبدالله انصاری]] شهود را مرتبه‌ای بالاتر از کشف دانسته<ref>انصاری، خواجه عبدالله، منازل السائرین، ۱۴۱۷ق، ص۱۲۴.</ref> یا مکاشفه را در معنایی اعم از مشاهده به کار می‌برند.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۹؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۷.</ref>
اکثر عارفان، تفاوتی بین مشاهده و مکاشفه قایل نشده و هر دو را در یک معنا به کار گرفته‌اند ولی برخی از ایشان نظیر [[خواجه عبدالله انصاری]] شهود را مرتبه‌ای بالاتر از کشف دانسته<ref>انصاری، خواجه عبدالله، منازل السائرین، ۱۴۱۷ق، ص۱۲۴.</ref> یا مکاشفه را در معنایی اعم از مشاهده به کار می‌برند.<ref>شیخ اشراق، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۲۹۹؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ۱۳۸۱ش، ص۱۰۷.</ref>


== حقیقت کشف و شهود ==
==حقیقت کشف و شهود==
امام خمینی، کشف و شهود را از سنخ [[علم حضوری]] می‌داند که از راه تفکر نظری و تجربه حسی به دست نمی‌آید، بلکه معرفتی ذوقی است که با مشاهده مستقیم حقایق حاصل می‌شود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ص۲۷۳–۲۷۴.</ref>
امام خمینی، کشف و شهود را از سنخ [[علم حضوری]] می‌داند که از راه تفکر نظری و تجربه حسی به دست نمی‌آید، بلکه معرفتی ذوقی است که با مشاهده مستقیم حقایق حاصل می‌شود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ص۲۷۳–۲۷۴.</ref>
به نحوی که ترتیب منطقی مقدمات و سیر رسیدن به نتایج که در علوم حصولی وجود دارد، در این کشف و شهود به نحو مستقیم و بدون واسطه حاصل می‌شود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ۲۷۳ و ۲۸۰.</ref>
به نحوی که ترتیب منطقی مقدمات و سیر رسیدن به نتایج که در علوم حصولی وجود دارد، در این کشف و شهود به نحو مستقیم و بدون واسطه حاصل می‌شود.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ۲۷۳ و ۲۸۰.</ref>
خط ۵۱: خط ۴۵:
به نحوی که حقیقت انسان، همچون آینه ای علم خداوند را دریافت و منعکس می‌کند.<ref>قونوی، المراسلات، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۶–۱۴۷.</ref>
به نحوی که حقیقت انسان، همچون آینه ای علم خداوند را دریافت و منعکس می‌کند.<ref>قونوی، المراسلات، ۱۴۱۶ق، ص۱۴۶–۱۴۷.</ref>


== اقسام کشف و شهود ==
==اقسام کشف و شهود==
عارفان مسلمان برای کشف و شهود، اقسام و مراتب مختلفی ذکر کرده‌اند که در اینجا به برخی از ایشان اشاره می‌شود:
عارفان مسلمان برای کشف و شهود، اقسام و مراتب مختلفی ذکر کرده‌اند که در اینجا به برخی از ایشان اشاره می‌شود:


خط ۵۸: خط ۵۲:


امام خمینی درک حقایق غیبی در کشف صوری را به اقسامی بیان کرده است که عبارتند از:
امام خمینی درک حقایق غیبی در کشف صوری را به اقسامی بیان کرده است که عبارتند از:
* کشف در هنگام خواب، که به اندازه صفای نفس و انس انسان با عادات، برای وی حاصل می‌شود. از این رو نیازمند تعبیر است.
*کشف در هنگام خواب، که به اندازه صفای نفس و انس انسان با عادات، برای وی حاصل می‌شود. از این رو نیازمند تعبیر است.
* کشف در هنگام بیداری برای اهل سلوک.
*کشف در هنگام بیداری برای اهل سلوک.
* کشف برای کاملان از [[پیامبران|انبیاء(ع)]] که با اراده و اختیار خود، حقایق را مشاهده می‌کنند یا اینکه به حسب قوه و استعدادی که دارند، آن حقیقت را به [[عالم مثال|عالم مثالی]] و عالم دنیا تنزّل می‌دهند.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ص ۳۶–۳۷؛ امام خمینی، تقریرات، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۴۹–۳۵۰.</ref>
*کشف برای کاملان از [[پیامبران|انبیاء(ع)]] که با اراده و اختیار خود، حقایق را مشاهده می‌کنند یا اینکه به حسب قوه و استعدادی که دارند، آن حقیقت را به [[عالم مثال|عالم مثالی]] و عالم دنیا تنزّل می‌دهند.<ref>امام خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۴۱۰ق، ص ۳۶–۳۷؛ امام خمینی، تقریرات، ۱۳۸۵ش، ج۳، ص۳۴۹–۳۵۰.</ref>
===کشف معنوی ===
===کشف معنوی===
از نظر عارفان مسلمان، کشف معنوی، کشفی است که در آن تَمثُّل راه نداشته و روح با تجردش به حقایق عالم عقل و فراتر از آن راه می‌یابد، از این رو ایشان این شهود را برتر از کشف صوری دانسته و از آن با تعبیر شهود کلی یاد می‌کنند.<ref>فرغانی، مشارق الدراری، ۱۳۷۹ش، ص۶۷۰–۶۷۱؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۱۰؛ آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۹.</ref>
از نظر عارفان مسلمان، کشف معنوی، کشفی است که در آن تَمثُّل راه نداشته و روح با تجردش به حقایق عالم عقل و فراتر از آن راه می‌یابد، از این رو ایشان این شهود را برتر از کشف صوری دانسته و از آن با تعبیر شهود کلی یاد می‌کنند.<ref>فرغانی، مشارق الدراری، ۱۳۷۹ش، ص۶۷۰–۶۷۱؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۱۰؛ آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۹.</ref>


امام خمینی، عالی‌ترین نوع کشف معنوی را کشف تام الهی می‌داند که منحصر به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|نبی اکرم(ص)]] است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۱۸۱؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۱.</ref>
امام خمینی، عالی‌ترین نوع کشف معنوی را کشف تام الهی می‌داند که منحصر به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|نبی اکرم(ص)]] است.<ref>امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۱۸۱؛ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۳۸۸ش، ص۱۱۱.</ref>
=== کشف ربانی و کشف شیطانی ===
===کشف ربانی و کشف شیطانی===
عارفان اسلامی، کشف و شهود را از نظر اعتبار بر دو نوع می‌دانند:<ref>نگاه کنید به قیصری، شرح قیصری بر فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۳۷؛ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۱۳۸۰ش، ص۶۲۸–۶۳۱.</ref>
عارفان اسلامی، کشف و شهود را از نظر اعتبار بر دو نوع می‌دانند:<ref>نگاه کنید به قیصری، شرح قیصری بر فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۳۷؛ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری بر فصوص الحکم، ۱۳۸۰ش، ص۶۲۸–۶۳۱.</ref>
# کشف ربانی
#کشف ربانی
# کشف شیطانی
#کشف شیطانی


ملاصدرا، گمراهی بواسطه کشف شیطانی را ناشی از سفاهت نفس و نقصان عقل دانسته و قوت عقل را ابزار تشخیص خیر و شر قلمداد کرده است.<ref>ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیه، ۱۳۶۶ش، ص۶۷–۶۹ و ۱۳۲.</ref> وی مطابقت با شریعت را نیز از معیارهای تمیز میان کشف شیطانی و ربانی معرفی می‌کند.<ref>ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیه، ۱۳۶۶ش، ص۱۲۸.</ref>
ملاصدرا، گمراهی بواسطه کشف شیطانی را ناشی از سفاهت نفس و نقصان عقل دانسته و قوت عقل را ابزار تشخیص خیر و شر قلمداد کرده است.<ref>ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیه، ۱۳۶۶ش، ص۶۷–۶۹ و ۱۳۲.</ref> وی مطابقت با شریعت را نیز از معیارهای تمیز میان کشف شیطانی و ربانی معرفی می‌کند.<ref>ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیه، ۱۳۶۶ش، ص۱۲۸.</ref>
خط ۷۷: خط ۷۱:
برخی بداهت را به عنوان میزان ارزیابی مکاشفات عرفانی تلقّی کرده‌اند؛ بدین معنی که آنچه را سالک با تمام وجود و به وضوح مشاهده می‌کند حق است. در کلمات عرفا، گاهی از این حالت به «برد الیقین» تعبیر شده است.<ref>القیصری، شرح القیصری علی فصوص الحکم، مقدمه فصل هفتم به نقل از قمی، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/12205/text/مکاشفه-و-تجربه-دینی مکاشفه و تجربه دینی].</ref>
برخی بداهت را به عنوان میزان ارزیابی مکاشفات عرفانی تلقّی کرده‌اند؛ بدین معنی که آنچه را سالک با تمام وجود و به وضوح مشاهده می‌کند حق است. در کلمات عرفا، گاهی از این حالت به «برد الیقین» تعبیر شده است.<ref>القیصری، شرح القیصری علی فصوص الحکم، مقدمه فصل هفتم به نقل از قمی، [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/12205/text/مکاشفه-و-تجربه-دینی مکاشفه و تجربه دینی].</ref>


== مراتب کشف و شهود ==
==مراتب کشف و شهود==
به اعتقاد عارفان مسلمان، مراتب کشف و شهود، آویخته به مراتب حقیقتی است که مورد کشف قرار می‌گیرد. از این رو برترین کشف را مشاهده حقایق عالیه همچون [[حقیقت محمدیه]] و [[عقل اول|صادر اول]] دانسته و کشف حقیقت عناصر و مرکبات را در مراتب پایین‌تر، قلمداد کرده‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۰۹–۱۱۰؛ آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۶.</ref>
به اعتقاد عارفان مسلمان، مراتب کشف و شهود، آویخته به مراتب حقیقتی است که مورد کشف قرار می‌گیرد. از این رو برترین کشف را مشاهده حقایق عالیه همچون [[حقیقت محمدیه]] و [[عقل اول|صادر اول]] دانسته و کشف حقیقت عناصر و مرکبات را در مراتب پایین‌تر، قلمداد کرده‌اند.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۱۰۹–۱۱۰؛ آملی، جامع الاسرار، ۱۳۶۸ش، ص۴۶۶.</ref>
از نظر ایشان، در مراتب پایین از شهود، به دلیل تصرف قوه خیال و متوهمه خطا راه دارد؛ اما مراتب عالی از شهود خالی از خطا است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۹۹–۱۰۰.</ref>
از نظر ایشان، در مراتب پایین از شهود، به دلیل تصرف قوه خیال و متوهمه خطا راه دارد؛ اما مراتب عالی از شهود خالی از خطا است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۹۹–۱۰۰.</ref>
خط ۸۷: خط ۸۱:
==تفاوت‌های مکاشفه با وحی==
==تفاوت‌های مکاشفه با وحی==
برخی از محققین، بر این باورند که میان مکاشفه و [[وحی]] تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد که عبارتند از:
برخی از محققین، بر این باورند که میان مکاشفه و [[وحی]] تفاوت‌های عمده‌ای وجود دارد که عبارتند از:
* وحی، اختصاص به [[انسان کامل]] دارد ولی امکان مکاشفه برای همگان قابل دستیابی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص ۹۶.</ref>
*وحی، اختصاص به [[انسان کامل]] دارد ولی امکان مکاشفه برای همگان قابل دستیابی است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص ۹۶.</ref>
* وحی، در متن خود حامل [[برهان]] اطمینان بخش برای صاحب وحی و مخاطبان اوست و یقین حاصل از آن یقین منطقی است در حالی که مکاشفه عرفانی فاقد هرگونه برهان بوده و التزامی منطقی برای قبول مخاطبان ندارد. خصوصاً اینکه گاهی دریافت‌های شهودی، متناقض از آب در می‌آید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص ۹۶.</ref>
*وحی، در متن خود حامل [[برهان]] اطمینان بخش برای صاحب وحی و مخاطبان اوست و یقین حاصل از آن یقین منطقی است در حالی که مکاشفه عرفانی فاقد هرگونه برهان بوده و التزامی منطقی برای قبول مخاطبان ندارد. خصوصاً اینکه گاهی دریافت‌های شهودی، متناقض از آب در می‌آید.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص ۹۶.</ref>
* وحی، واضح، روشن و مشخص است در حالی که مکاشفه در هاله‌ای از ابهام قرار داشته و شایستگی پیروی ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص ۹۶.</ref>
*وحی، واضح، روشن و مشخص است در حالی که مکاشفه در هاله‌ای از ابهام قرار داشته و شایستگی پیروی ندارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج‏۱۰، ص ۹۶.</ref>
* امکان خطا در تفسیر وحی نیست اما تفسیر مکاشفه، حتی اگر واقعی باشد، همواره می‌تواند با خطا همراه باشد. نظیر کسی که در تاریکی شب، فکر می‌کند دزدی از دیوار خانه همسایه بالا می‌رود، در حالی در واقع صاحب‌خانه است که کلیدش را گم کرده است.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیه، بی تا، ج ۳، ص ۷.</ref>
*امکان خطا در تفسیر وحی نیست اما تفسیر مکاشفه، حتی اگر واقعی باشد، همواره می‌تواند با خطا همراه باشد. نظیر کسی که در تاریکی شب، فکر می‌کند دزدی از دیوار خانه همسایه بالا می‌رود، در حالی در واقع صاحب‌خانه است که کلیدش را گم کرده است.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیه، بی تا، ج ۳، ص ۷.</ref>
* وحی‌های نازل شده بر [[پیامبران|انبیاء الهی]]، شریعت آفرین است در حالیکه در مکاشفات عرفانی چنین چیزی مشاهده نمی‌شود.<ref>صادقی، درآمدی بر کلام جدید،  ۱۳۸۱ش، ص۲۴۵–۲۴۶.</ref>
*وحی‌های نازل شده بر [[پیامبران|انبیاء الهی]]، شریعت آفرین است در حالیکه در مکاشفات عرفانی چنین چیزی مشاهده نمی‌شود.<ref>صادقی، درآمدی بر کلام جدید،  ۱۳۸۱ش، ص۲۴۵–۲۴۶.</ref>
* امکان القاء و نفوذ [[شیطان]] در مکاشفات وجود دارد، اما وحی از آنجایی که از ناحیه خداوند است مصون از دستبرد شیاطین است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش‏، ج۸، ص۴۵۸.</ref>
*امکان القاء و نفوذ [[شیطان]] در مکاشفات وجود دارد، اما وحی از آنجایی که از ناحیه خداوند است مصون از دستبرد شیاطین است.<ref>مکارم شیرازی، پیام قرآن، ۱۳۸۶ش‏، ج۸، ص۴۵۸.</ref>


==چگونگی و شرایط حصول مکاشفه==
==چگونگی و شرایط حصول مکاشفه==
خط ۱۰۷: خط ۱۰۱:
از نظر  سیدصادق گوهرین، پژوهشگر سده چهاردهم شمسی، در عرفان‌های شرقی نظیر [[بودا]]، [[برهما]] و [[هندو]] نیز توجه ویژه‌ای به کشف و شهود از راه ریاضت و توجه به باطن و ضمیر مشاهده می‌شود.<ref>گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰.</ref>
از نظر  سیدصادق گوهرین، پژوهشگر سده چهاردهم شمسی، در عرفان‌های شرقی نظیر [[بودا]]، [[برهما]] و [[هندو]] نیز توجه ویژه‌ای به کشف و شهود از راه ریاضت و توجه به باطن و ضمیر مشاهده می‌شود.<ref>گوهرین، شرح اصطلاحات تصوف، ۱۳۶۸ش، ج۱، ص۱۰.</ref>


== پانویس ==  
==پانویس==  
{{پانوشت}}  
{{پانوشت}}  


== یادداشت ==  
==یادداشت==  
{{یادداشت‌ها}}  
{{یادداشت‌ها}}  


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن‌ترکه، صائن‌الدین، تمهید القواعد، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
* ابن‌ترکه، صائن‌الدین، تمهید القواعد، تحقیق سیدجلال‌الدین آشتیانی، تهران، وزارت فرهنگ و آموزش عالی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱

ویرایش