بحث:کشف و شهود
@A.m.parsa: عرض سلام و ادب و خسته نباشید بابت زحماتی که برای نوشتن مدخل کشیدید. مطالبی بهعنوان انتقاد به مدخل برای بهترشدن آن تقدیم میشود:
@H.shamloo: عرض سلام و احترام و تشکر بابت حسن توجه و دقت نظر شما. نکات ارزنده ای بیان فرمودید و سعی شد تا آنجا که مقدور است، لحاظ شود.
- بهتر بود که در اولین قسمت مدخل بیشتر به ارتباط کشف و شهود با تشیع پرداخته میشد و اهمیت آن اثباتاً و نفیاً از این منظر مورد توجه بیشتر قرار میگرفت؛ برای نمونه علامه طباطبایی، در شیعه در اسلام کشف و شهود را یکی از راههای تفکر مذهبی شیعه قلمداد کرده است؛ استفاده از چنین نمونههایی وزن موضوع مدخل از منظر ارتباط با تشیع را پررنگتر میکند.:
- چنین مداخلی نیازمند بخشی دارند که به آراء مخالفان بپردازد و نقدها در آن گزارش شود. کشف و شهود ناقدانی دارد که به اصل آن یا به حواشی و کابردهای آن انتقاد دارند؛ برای نمونه به کارهای متأخر یحیی یثربی میتوان مراجعه کرد.: عمده اشکال به شهود مربوط به احتمال خطا در شهود یا شهود شیطانی است که در مدخل بدان اشاره شده است و به نظر میرسد، بیشتر از این موجب اطاله کلام خواهد شد.
- مشکل قابل توجه مدخل در ارجاعات است که از چند منظر دچار ضعف هستند:
اول، ارجاع به مطلبی که نویسنده مدخل در آنها برداشتی دسته اول از مطالب منابع داشته که در کار ویکی ممنوع است؛ مانند ارجاع شماره ۱ به اسفار که با مراجعه به آن چنین مطلبی دیده نمیشود و احتمالاً مطلب درجشده در مدخل نوعی استنباط از مطالب صدراست.
دوم، ارجاعاتی که با مراجعه به آنها مطالبی غیر از مطالب درجشده در مدخل بهدست میآید؛ برای نمونه، ارجاع به اصطلاحات صوفیه صادق گوهرین که حرف گوهرین کلاً در آنجا چیزی دیگر است یا ارجاع شماره ۴۱ به متن فتوحات که با مراجعه به آن چاپ مطلبی که نقل شده بهدست نمیآید یا ارجاع شماره ۳۰ که با مراجعه به آن چاپ چنین مطلبی در متن صدرا دیده نمیشود.
سوم، ارجاعاتی که در آنها سهلانگاری صورت گرفته است: مانند ارجاع به دلالة الحائرین که شماره جلد آن مشخص نیست، با آنکه چاپ استفادهشده چند جلد است؛ ارجاع به متنی از شهر خدا (آگوستینوس، شهر خدا، ۱۹۷۲م) که غیر از متن معرفیشده (ترجمه توفیقی) در منابع است. همچنین، ارجاع به جلد سوم لطائف الاعلام در حالی که چاپ میراث مکتوب از این کتاب یک جلدی است؛ همچین، ارجاعاتی که از نظر شیوهنامه درست ضبط نشدهاند؛ مانند ارجاع بدون یکی از مشخصات نشر، مانند ارجاع شماره ۱۳ یا ارجاع به بیتا که خلاف قواعد است. همچنین، ارجاع به منابع غیر قابل دسترس، مثل ارجاع شماره ۱ به چاپ سنگی شرح فصوص قیصری، که با وجود چاپهای در دسترس از شرح قیصری، عملاً ایجاد تنگنا برای مخاطب است. همچنین، ارجاع به اسامی غیرمشهور برای فارسیزبانان مانند ارجاع به شاذلی بهجای سید قطب. همچنین ارجاع به لاهیجی در حالی که در منابع او اسیری لاهیجی ثبت شده که هم نادرست است از نظر ارجاعدهی و منبعنگاری و هم بعید میدانم لاهیجی صاحب مفاتیح با این عنوان خوانده شده باشد و اگر شده باشد هم مشهور به آن نیست. همچنین، یادداشتها با آنکه در آنها اطلاعات قابل توجهی آمده ارجاعی ندارند. همچنین، برخی برداشتهای مهم در مدخل ارجاع و منبعی ندارند؛ مانند: «عارفان مسلمان برای کشف و شهود، اقسام و مراتب مختلفی ذکر کردهاند»، «مسئله شهود امور غیبی در ادیان دیگر نیز سابقه دارد». همچنین نحوه ارجاع به مقالات اشتباه انجام شده و نام مقاله باید در گیومه باشد؛ مانند شماره ارجاع ۳۳ به مقاله قمی که در منابع هم خلاف شیوهنامه ثبت شده است. همچنین، کتاب المراسلات باید به قونوی و نصیرالدین طوسی ارجاع شود و اطلاعات کتابشناسی آن هم در منابع اشتباه ثبت شده، چون افست بیروت غیر از چاپ آلمان (وزارت مرکزی علوم و فنون آلمان) است.
- ممنون از دقت نظر شما و احتمالا آنچه فرمودید همگی با توجه به منابع اصلی درست باشد. ولی بنده نه اکنون و نه در زمان نگارش مدخل به منابع اصلی دسترسی نداشتم و رفرنس هایی که فرمودید، به اعتماد به مقالات پژوهشی و پایان نامه ها در اینجا قرار گرفته است.(چیزی شبیه به عذر بدتر از گناه!) لذا اگر خطای آن برای جنابتان محرز است، لطفا با توجه به منابعی که در دست دارید، اصلاح بفرمایید.
- کمبود دیگر نیاز به پرداختن به کشف و شهود در روایات با مقایسه با عنوان کشف و شهود در قرآن است. در روایات اسلامی و شیعی، نمونههای مشهوری درباره کشف و شهود وجود دارد که قابل ذکر بودند: مانند روایت حارثة به مالک که در کافی آمده و بازتابی از آن در مثنوی مولوی هست (گفت پیغمبر صباحی زید را):
- ایراد دیگر ساختار برخی تیترهاست؛ برای نمونه بارزترین آنها تیتر کشف و شهود در قرآن است که میشد بهصورت گلولهای آیات با سیاهشدن بیاید و توضیحی که در یادداشتها آمده با سایر توضیحها با دو نقطه در ادامه آن بیاید که حجم مدخل را کمتر، یادداشتها را حذف و زیبایی مدخل را بیشتر میکرد: برای نمونه: آیه ۷۵ سوره انعام: که درباره نشاندادن ملکوت آسمانها و زمین به ابراهیم(ع) است.برخی از مفسران بر این باورند که دیدن ملکوت آسمانها با چشم ظاهر و استدلالات عقلی ممکن نبوده و خداوند از طریق شهود درون این حقایق را بر ابراهیم (علیهالسلام) ارائه داده است. چینشی که پیشنهاد فرمودید، به ذهن بنده رسید و ابتدا هم همینگونه بود ولی به نظرم آمد موجب اطاله و حجیم شدن عنوان میشود، لذا این سبک را پیش گرفتم که بخشی از کلام در یادداشت بیاید.
- نکته دیگر درباره گزارشدهی در مدخل است که بعضاً رعایت نشده مانند: «اکثر عارفان، تفاوتی بین مشاهده و مکاشفه قایل نشده و هر دو را در یک معنا به کار گرفتهاند ولی برخی از ایشان نظیر خواجه عبدالله انصاری شهود را مرتبهای بالاتر از کشف دانسته یا مکاشفه را در معنایی اعم از مشاهده به کار میبرند» که قسمت اخیر جمله به منبعی ارجاع داده شده که از آثار خواجه عبدالله نیست، پس باید ارتباط بین دو جمله که با «یا» ایجاد شده قطع شود یا نام خواجه عبدالله حذف شود. همچنین، جمله «جمعی از مفسران بر این عقیدهاند که منظور از دیدن ملائکه، شهود ایشان پیش از قیامت و در آستانه مرگ است» که فقط به تفسیر کبیر ارجاع داده شده است؛ اگر فخر رازی این ادعا را کرده که جمعی چنین گفتهاند، باید گزارش داده شود و اگر نویسنده مدخل گزارش میدهد، حداقل باید به چند منبع اشاره کند.: اشکالی به نظر نرسید.
- نظم الفبایی منابع هم دچار مشکل است.:
سپاس از شما. H.shamloo (بحث) ۱۳ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۳ (+0330)
- سلام وادب... (ملاصدرا، مؤسس حکمت متعالیه نیز در فلسفه خود، کشف و شهود را از نظر شناخت حقایق، بر راه عقل و برهان مقدم میداند.<ref>ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ۱۹۸۱م، ج۱، ص۵۳ و ۳۹۱–۳۹۲.)این گونه تعابیر (حيث ذكرنا أن حقيقة كل موجود لا تعرف بخصوصها إلا بالمشاهدة الحضورية) به نظر میرسد ارتباطی به کشف وشهود اصطلاحی ندارد. Mahdi1382 (بحث) ۱۴ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۳۲ (+0330)