Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۸۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
برخی مفسران معتقدند این آیه با اینکه خطاب به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] است<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۸۱.</ref> ولی وسوسههای شیطان در او راه ندارد؛<ref>طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۶، ص۶۲.</ref> زیرا پیامبر [[عصمت|معصوم]] است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۸۱.</ref> به همین جهت مقصود آیه را امت پیامبر دانستهاند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۸۱؛ طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۶، ص۶۲.</ref> در مقابل برخی معتقدند با این که پیامبر اسلام معصوم است ولی وسوسههای شیطان در معصومان نیز وجود دارد<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> اما آنان تسليم وسوسه شيطان نشده و از راه حق منحرف نمیشوند.<ref>جعفری، کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۳۰۴.</ref> | برخی مفسران معتقدند این آیه با اینکه خطاب به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام]] است<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۸۱.</ref> ولی وسوسههای شیطان در او راه ندارد؛<ref>طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۶، ص۶۲.</ref> زیرا پیامبر [[عصمت|معصوم]] است.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۸۱.</ref> به همین جهت مقصود آیه را امت پیامبر دانستهاند.<ref>طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۸، ص۳۸۱؛ طيب، أطيب البيان في تفسير القرآن، ۱۳۷۸ش، ج۶، ص۶۲.</ref> در مقابل برخی معتقدند با این که پیامبر اسلام معصوم است ولی وسوسههای شیطان در معصومان نیز وجود دارد<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> اما آنان تسليم وسوسه شيطان نشده و از راه حق منحرف نمیشوند.<ref>جعفری، کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۴، ص۳۰۴.</ref> | ||
برخی منابع [[شیعه]]<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۸۸.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۳۴۷.</ref> نقل کردهاند که با نزول [[آیه ۱۹۹ سوره اعراف]] دستور داده شد که پیامبر از نادانان روی بگرداند. پیامبر گفت با خشمی که از رفتار نادانان بهوجود | برخی منابع [[شیعه]]<ref>طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۲ش، ج۴، ص۷۸۸.</ref> و [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]<ref>قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۷، ص۳۴۷.</ref> نقل کردهاند که با نزول [[آیه ۱۹۹ سوره اعراف]] دستور داده شد که پیامبر از نادانان روی بگرداند. پیامبر گفت با خشمی که از رفتار نادانان بهوجود آمده چه میتوان کرد؟ در این هنگام آیه ۲۰۰ اعراف نازل شد و دستور داد در صورت وسوسه شیطان به خداوند پناه ببرد. | ||
کلمه «نزغ» در این آیه را به معنای وسوسه شیطان دانستهاند<ref>واسطی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۶۵.</ref> که انسان را به سوی انجام [[گناه|گناهان]] میکشاند.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۱۷.</ref> تعبیر «یَنْزَغَنَّکَ» را به جهت اینکه با نون تأکید آمده به معنای حتمی بودن وسوسهی شیطان دانستهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> همچنین فعل مضارع بودن این تعبیر را نشاندهنده دائمی بودن وسوسهی شیطان خواندهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> تعبیر «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» را به پناهبردن به خداوند معنا کردهاند.<ref>مدنی شیرازی، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، ۱۳۸۴ش، ج۶، ص۴۱۷.</ref> در معنای پناه بردن به خداوند چنین گفتهاند که تنها با گفتن کلمهی «[[استعاذه|اعوذ باللّه؛ پناه میبرم به خداوند]]» نیست، بلکه یک پیوند و ارتباط روحی برقرار کردن و سپردن خود به خداوند است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> | کلمه «نزغ» در این آیه را به معنای وسوسه شیطان دانستهاند<ref>واسطی زبیدی، تاج العروس من جواهر القاموس، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۶۵.</ref> که انسان را به سوی انجام [[گناه|گناهان]] میکشاند.<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۵، ص۱۷.</ref> تعبیر «یَنْزَغَنَّکَ» را به جهت اینکه با نون تأکید آمده به معنای حتمی بودن وسوسهی شیطان دانستهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> همچنین فعل مضارع بودن این تعبیر را نشاندهنده دائمی بودن وسوسهی شیطان خواندهاند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> تعبیر «فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ» را به پناهبردن به خداوند معنا کردهاند.<ref>مدنی شیرازی، الطراز الأول و الکناز لما علیه من لغة العرب المعول، ۱۳۸۴ش، ج۶، ص۴۱۷.</ref> در معنای پناه بردن به خداوند چنین گفتهاند که تنها با گفتن کلمهی «[[استعاذه|اعوذ باللّه؛ پناه میبرم به خداوند]]» نیست، بلکه یک پیوند و ارتباط روحی برقرار کردن و سپردن خود به خداوند است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۲۵۶.</ref> |