۱۷٬۱۳۹
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
'''اِرث''' مال یا حقی است که با مرگ شخص، به وارثانش تعلق میگیرد. وارثان پس از ادای حقوق و دیون متوفّا، طبق [[طبقات ارث]]، سهمالارث خود را مالک میشوند. در [[فقه]] دو عاملِ نسب (رابطه از طریق ولادت) و سبب (رابطه بر اساس [[ازدواج]]) از [[موجبات ارث]] معرفی شده است. [[کفر]]، قتل، [[رقیت|بردگی]]، [[لعان|لِعان]]، و [[زنا|زِنا]]، طبق شرایطی، از [[موانع ارث|موانع ارثبردن]] هستند. | '''اِرث''' مال یا حقی است که با مرگ شخص، به وارثانش تعلق میگیرد. وارثان پس از ادای حقوق و دیون متوفّا، طبق [[طبقات ارث]]، سهمالارث خود را مالک میشوند. در [[فقه]] دو عاملِ نسب (رابطه از طریق ولادت) و سبب (رابطه بر اساس [[ازدواج]]) از [[موجبات ارث]] معرفی شده است. [[کفر]]، قتل، [[رقیت|بردگی]]، [[لعان|لِعان]]، و [[زنا|زِنا]]، طبق شرایطی، از [[موانع ارث|موانع ارثبردن]] هستند. | ||
احکام ارث و سهم هریک از وارثان، در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] بیان شده است. در کتبهای فقهی هم بهتفصیل از آن بحث میکنند. یکی از ویژگیهای احکام ارث در [[اسلام]] دوبرابریِ سهم ارث پسر نسبت به ارث دختر است. در قانوناساسی برخی از کشورها، همچون [[ایران]] و [[افغانستان]]، قاون ارث برپایهٔ احکام فقهی تنظیم شده است. | احکام ارث و سهم هریک از وارثان، در [[قرآن]] و [[حدیث|روایات]] بیان شده است. در کتبهای فقهی هم بهتفصیل از آن بحث میکنند. یکی از ویژگیهای احکام ارث در [[اسلام]] دوبرابریِ سهم ارث پسر نسبت به ارث دختر است. در قانوناساسی برخی از کشورها، همچون [[ایران]] و [[افغانستان]]، قاون ارث برپایهٔ [[احکام شرعی|احکام فقهی]] تنظیم شده است. | ||
==جایگاه ارث و تعریف آن در فقه== | ==جایگاه ارث و تعریف آن در فقه== | ||
ارث را یکی از مسائل مهم فقهی میدانند.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.</ref> در [[فقه]]، در بخشی مستقل، به صورت مفصل از مسائل و احکام ارث بحث میشود.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.</ref> در [[قرآن]] هم احکام ارث و سهم هریک از وارثان بیان شده است.<ref>نگاه کنید به سورهٔ نساء، آیات ۷، ۱۱، ۱۲، ۱۹، ۱۷۶.</ref> در کتابهای حدیثی هم روایات بسیاری در خصوص مسائل و احکام ارث نقل میشود. برای مثال، در [[وسائل الشیعة (کتاب)|کتاب وسایلالشیعه]] در بخشی با عنوان «فرائض و مواریث»، در دوازده فصل، روایات مختلفی دربارهٔ مسائلی چون موانع ارث، موجبات ارث و ارث پدر و مادر و فرزندان ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به حر عاملی، وسایلالشیعه، ۱۴۰۹ق، ج۲۶، ص۱۱-۳۲۰.</ref> | |||
=== مفهومشناسی === | === مفهومشناسی === | ||
«ارث»، در تعریف | «ارث»، در تعریف فقهی، به معنای داراییهایی است که از شخص درگذشته باقی میماند و به برخی از بازماندگان تعلق میگیرد.<ref>هاشمی شاهرودی و دیگران، موسوعة الفقه الاسلامی المقارن، ۱۴۳۳ق/۲۰۱۲م. ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref> ارث، غیر از دارایی، شامل اموری مثل [[حق خیار]] و [[حق شفعه|شُفعه]] هم میشود.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.</ref> شخصی را که مستحق ارث است «وارث» و کسی را که از او ارث باقی مانده «مُوَرِّث» مینامند و به مال و حقی که از [[میت]] باقی مانده «تَرَکِه» یا «میراث» میگویند.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.</ref> در فقه، به پیروی از قرآن، از ارث به «فرض» و «فریضه» تعبیر شده است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.</ref> | ||
مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفّی، پس از ادای حقوق و دیونی که به میراث تعلق گرفته، مستقر میشود؛ یعنی ابتدا هزینههای تجهیز و [[کفن|تکفین]]، دیون و واجبات مالی، وصایای [[میت]] در یکسوم مالش بدون اجازه ورثه و زیادتر از یکسوم مال با اجازه آنها و آنچه به فرزند بزرگتر میرسد ([[حبوه]])، از داراییهای متوفا کم میشود و سپس ارث به وارثان تعلق میگیرد.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه | مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفّی، پس از ادای حقوق و دیونی که به میراث تعلق گرفته، مستقر میشود؛ یعنی ابتدا هزینههای [[تجهیز میت|تجهیز]] و [[کفن|تکفین]]، دیون و واجبات مالی، وصایای [[میت]] در یکسوم مالش بدون اجازه ورثه و زیادتر از یکسوم مال با اجازه آنها و آنچه به فرزند بزرگتر میرسد ([[حبوه]])، از داراییهای متوفا کم میشود و سپس ارث به وارثان تعلق میگیرد.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۵.</ref> | ||
==اسباب ارث== | ==اسباب ارث== | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
*'''نَسَب (وارثان نَسَبی):''' ارتباط دو طرف ارث از طریق ولادت، مانند پدری و فرزندی و خواهری و برادری؛<ref>سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۱۵و۱۶.</ref> | *'''نَسَب (وارثان نَسَبی):''' ارتباط دو طرف ارث از طریق ولادت، مانند پدری و فرزندی و خواهری و برادری؛<ref>سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۱۵و۱۶.</ref> | ||
*'''سبب (وارثان سَبَبی):''' پیوند و قرابت میان دو طرفِ ارث، از طریق غیرنسبی که دو گونه است: | *'''سبب (وارثان سَبَبی):''' پیوند و قرابت میان دو طرفِ ارث، از طریق غیرنسبی که دو گونه است: | ||
::الف. [[ازدواج]]: | ::الف. [[ازدواج]]: ازدواج دائم، یا [[ازدواج موقت]] با شرط ارثبردن (بنا بر نظر مشهور)؛ | ||
::ب. | ::ب. وِلاء: پیوندی غیر از تولد و ازدواج که سه نوع است و ارثبردن از طریق آن شرایط خاصی دارد: ۱. [[ولاء عتق]] (مربوط به احکام بردگی و کنیزی)، ۲. ولاء [[ضمان جریره]] (قرارداد ضِمان با شرط ارث)، ۳. [[ولاء امامت]] (ارثبردن امام معصوم در صورت نبود هیچ وارثی).<ref>سبحانی، نظام الارث فی الشَّریعةِ الاسلامیةِ الغَرّاء، ۱۴۱۵ق، ص۱۸-۱۹؛ مؤسسهٔ دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۶-۳۷۷.</ref> | ||
==طبقات ارث== | ==طبقات ارث== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==سهم ارث هرکدام از وارثان== | ==سهم ارث هرکدام از وارثان== | ||
{{نوشتار اصلی|طبقات ارث|کلاله}} | {{نوشتار اصلی|طبقات ارث|کلاله}} | ||
گفته شده استحقاق ارث، گاهی به «فرض» و «تسمیه» است؛ یعنی در [[قرآن]]، به آن تصریح شده و گاهی به قرابت است که در قرآن، برای آن سهمی مشخص نشده و در قرآن، با عنوان «اولو الارحام» از آن یاد شده است؛ مانند سهم عمو و عمه.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه | گفته شده استحقاق ارث، گاهی به «فرض» و «تسمیه» است؛ یعنی در [[قرآن]]، به آن تصریح شده و گاهی به قرابت است که در قرآن، برای آن سهمی مشخص نشده و در قرآن، با عنوان «اولو الارحام» از آن یاد شده است؛ مانند سهم عمو و عمه.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۸.</ref> سهمهای «فرائض» یا سهمهای نامبردهشده در قرآن به این شرح است: | ||
* '''نصف''': دختر اگر یکی باشد و برادری نداشته باشد، نصف ارث را میبرد. همچنین اگر خواهرِ پدری یا پدریومادری تنها باشد و نیز شوهر، در صورتی که از همسرش فرزندی نداشته باشد، نصف ارث را میبرند. | * '''نصف''': دختر اگر یکی باشد و برادری نداشته باشد، نصف ارث را میبرد. همچنین اگر خواهرِ پدری یا پدریومادری تنها باشد و نیز شوهر، در صورتی که از همسرش فرزندی نداشته باشد، نصف ارث را میبرند. | ||
* '''دوسوم''': دو دختر یا بیشتر، در صورت نداشتن برادر، دوسوم ارث را میبرند. همچنین ارث دو خواهرِ پدری یا پدریومادری، در صورتی که برادر نداشته باشند، دوسوم است. | * '''دوسوم''': دو دختر یا بیشتر، در صورت نداشتن برادر، دوسوم ارث را میبرند. همچنین ارث دو خواهرِ پدری یا پدریومادری، در صورتی که برادر نداشته باشند، دوسوم است. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
* '''یک چهارم''': سهم زن، در صورتی که همسرش فرزندی نداشته باشد و نیز شوهر، در صورتی که همسرش از وی یا شوهر دیگری فرزند نداشته باشد، یکچهارم است. | * '''یک چهارم''': سهم زن، در صورتی که همسرش فرزندی نداشته باشد و نیز شوهر، در صورتی که همسرش از وی یا شوهر دیگری فرزند نداشته باشد، یکچهارم است. | ||
* '''یکششم''': پدر و مادر، در صورتی که متوفا دارای فرزند باشد و نیز مادر، اگر متوفا برادر داشته باشد، یکششم ارث میبرند. سهم برادر یا خواهر مادری نیز در صورت تنهابودن، یکششم است. | * '''یکششم''': پدر و مادر، در صورتی که متوفا دارای فرزند باشد و نیز مادر، اگر متوفا برادر داشته باشد، یکششم ارث میبرند. سهم برادر یا خواهر مادری نیز در صورت تنهابودن، یکششم است. | ||
* '''یکهشتم''': سهم زن، در صورتی که شوهرش دارای فرزند باشد، یکهشتم است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه | * '''یکهشتم''': سهم زن، در صورتی که شوهرش دارای فرزند باشد، یکهشتم است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۸ و ۳۷۹.</ref> | ||
=== میراث | === میراث زن و شوهر === | ||
زن و شوهر از یکدیگر ارث میبرند و با دیگر وارثان شریکاند؛ هیچکدام از آنها همهٔ اموال دیگری را ارث نمیبرد؛ مگر زمانی که وارثِ زن فقط شوهر باشد که در این صورت، شوهر همهٔ اموال را به ارث میبرد.<ref>فاضل لنکرانی، تفصیل الشریعة (المواریث)، ۱۴۲۱ق، ص۴۵۵.</ref> | |||
=== دوبرابری ارث مرد نسبت به زن === | === دوبرابری ارث مرد نسبت به زن === | ||
{{اصلی|ارث زن}} | |||
در دو مورد زن نصف مرد ارث میبرد: | در دو مورد زن نصف مرد ارث میبرد: | ||
#دختر نصف برادرش ارث میبرد: مستند این حکم آیهٔ | #دختر نصف برادرش ارث میبرد: مستند این حکم آیهٔ «[[آیه ۱۱ سوره نساء|لِلذَّکَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَیَیْنِ]]؛ پسر دوبرابر دختر ارث میبرد»<ref>سورهٔ نساء، آیه ۱۱.</ref> است که بنابر آن، سهم پسر به اندازه سهم دو دختر است.<ref>جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.</ref> | ||
#در صورتی که برادر و خواهر میت از یک پدر و مادر باشند، خواهر میت نصف برادر او ارث میبرد. [[آیه ۱۷۶ سوره نساء]] بر این حکم دلالت دارد.<ref>جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.</ref> | #در صورتی که برادر و خواهر میت از یک پدر و مادر باشند، خواهر میت نصف برادر او ارث میبرد. [[آیه ۱۷۶ سوره نساء]] بر این حکم دلالت دارد.<ref>جوادی آملی، زن در آینه جلال و جمال، ۱۳۸۲ش، ص۳۴۶.</ref> | ||
'''جدول ارث طبقات مختلف و کلاله را در نوشتارهای اصلی ببینید.''' | '''جدول ارث طبقات مختلف و کلاله را در نوشتارهای اصلی ببینید.''' | ||
خط ۵۷: | خط ۵۸: | ||
*'''حَمل:''' فرزندی که در شکم مادر است وقتی ارث میبرد که در زمان فوت مورِّث، منعقد شده باشد و زنده به دنیا بیاید؛ هرچند پس از تولد فوراً بمیرد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷؛ سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۹۲.</ref> فرزند مادامی که در شکم مادر است، ارث نمیبرد؛ اما مانع از ارثبردن طبقه و مرتبهٔ بعدی میشود.<ref>سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۸۹.</ref> | *'''حَمل:''' فرزندی که در شکم مادر است وقتی ارث میبرد که در زمان فوت مورِّث، منعقد شده باشد و زنده به دنیا بیاید؛ هرچند پس از تولد فوراً بمیرد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۸، ص۴۷؛ سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۹۲.</ref> فرزند مادامی که در شکم مادر است، ارث نمیبرد؛ اما مانع از ارثبردن طبقه و مرتبهٔ بعدی میشود.<ref>سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۸۹.</ref> | ||
* '''[[مفقودالاثر]]:''' کسی که غایب و مفقودالاثر شده باشد، از دیگران ارث میبرد و به اموالش اضافه میشود و با معلومشدن فوتش یا حکمدادن به مرگش، اموالش به ورثهاش میرسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، الخلاف، مؤسسة النشر الإسلامی، ج۴، ص۱۱۹؛ ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۹۸؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۱۱۰؛ علامه حلی، تبصرة المتعلمين، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۶۳؛ مکارم شیرازی، الفتاوی الجديدة، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۲.</ref> اگر معلوم شود مفقودالاثر قبل از مورّث مرده است، اموالی که از این بابت ارث برده، به سایر ورثه برمیگردد.<ref>کاتوزیان، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۲.</ref> | * '''[[مفقودالاثر]]:''' کسی که غایب و مفقودالاثر شده باشد، از دیگران ارث میبرد و به اموالش اضافه میشود و با معلومشدن فوتش یا حکمدادن به مرگش، اموالش به ورثهاش میرسد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، الخلاف، مؤسسة النشر الإسلامی، ج۴، ص۱۱۹؛ ابنادریس، السرائر، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۹۸؛ علامه حلی، مختلف الشیعه، ۱۴۱۳ق، ج۹، ص۱۱۰؛ علامه حلی، تبصرة المتعلمين، ۱۴۱۱ق، ص۱۷۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۶۳؛ مکارم شیرازی، الفتاوی الجديدة، ۱۳۸۵ش، ج۲، ص۳۶۲.</ref> اگر معلوم شود مفقودالاثر قبل از مورّث مرده است، اموالی که از این بابت ارث برده، به سایر ورثه برمیگردد.<ref>کاتوزیان، دوره مقدماتی حقوق مدنی، ۱۳۸۶ش، ص۲۲۲.</ref> | ||
*'''زِنا:''' فرزند حاصل از [[زنا]] از پدر و مادرش ارث نمیبرد و پدر و مادر و نزدیکان ولدالزنا نیز از او ارث نمیبرند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۲۷۴ و۲۷۵.</ref> | *'''زِنا:''' فرزند حاصل از [[زنا]] از پدر و مادرش ارث نمیبرد و پدر و مادر و نزدیکان [[ولد الزنا|ولدالزنا]] نیز از او ارث نمیبرند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۲۷۴ و۲۷۵.</ref> | ||
* '''دِین (قرض)''': برخی قرضی را که همهٔ اموال میت را شامل شود، جزو موانع ارث شمردهاند.<ref>نگاه کنید به: سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۹۵.</ref> | * '''دِین (قرض)''': برخی قرضی را که همهٔ اموال میت را شامل شود، جزو [[موانع ارث]] شمردهاند.<ref>نگاه کنید به: سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۹۵.</ref> | ||
*'''حَجْب''': حَجْب در ارث به معنای این است که وارثی، به دلیل بودن وارث دیگر، از کل یا بخشی از ارث محروم میشود. از اولی به «حَجبِ حِرْمان» و دومی به «حَجب نُقصان» تعبیر میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۷۵؛ سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۹۷.</ref> وجود هر طبقهٔ پیشین از طبقات سهگانهٔ ارث مانعِ ارثبردن طبقهٔ بعدی است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه | *'''حَجْب''': حَجْب در ارث به معنای این است که وارثی، به دلیل بودن وارث دیگر، از کل یا بخشی از ارث محروم میشود. از اولی به «حَجبِ حِرْمان» و دومی به «حَجب نُقصان» تعبیر میشود.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۳۹، ص۷۵؛ سبحانی، نظام الإرث فی الشریعة الإسلامیة الغراء، ۱۴۱۵ق، ص۹۷.</ref> وجود هر طبقهٔ پیشین از طبقات سهگانهٔ ارث مانعِ ارثبردن طبقهٔ بعدی است.<ref>مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۳۷۸.</ref> | ||
==قانون مدنی کشورهای اسلامی== | ==قانون مدنی کشورهای اسلامی== | ||
در قانون مدنی [[جمهوری اسلامی ایران]] که از مادهٔ ۸۶۱ تا ماده ۹۴۹ دربارهٔ ارث بحث میکند، مباحث مختلف ارث همچون طبقات، اسباب و موانع ارث براساس [[فقه شیعه]] آمده است.<ref>[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97937 «قانون مدنی»، مرکز پژوهشهای مجلس شواری اسلامی.]</ref> در قانون مدنی [[افغانستان]] هم که براساس | در قانون مدنی [[جمهوری اسلامی ایران]] که از مادهٔ ۸۶۱ تا ماده ۹۴۹ دربارهٔ ارث بحث میکند، مباحث مختلف ارث همچون طبقات، اسباب و [[موانع ارث]] براساس [[فقه شیعه]] آمده است.<ref>[https://rc.majlis.ir/fa/law/show/97937 «قانون مدنی»، مرکز پژوهشهای مجلس شواری اسلامی.]</ref> در قانون مدنی [[افغانستان]] هم که براساس [[مذهب حنفی]] تنظیم و تدوین شده، از ماده ۱۹۹۳ تا ۲۱۰۲، در چند فرع، به مباحث گوناگون ارث همچون احکام عمومی، اسباب و موانع ارث پرداخته شده است.<ref>[https://www.bsharat.com/id/ghavanin/0012.html «قانون مدنی افغانستان»، مؤسسه فرهنگی بشارت.].</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۸۳: | خط ۸۴: | ||
* مکارم شیرازی، ناصر، الفتاوی الجديدة، قم، مدرسه الامام على بن ابىطالب(ع)، ۱۳۸۵ش. | * مکارم شیرازی، ناصر، الفتاوی الجديدة، قم، مدرسه الامام على بن ابىطالب(ع)، ۱۳۸۵ش. | ||
* مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، زیر نظر سید محمودهاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | * مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، زیر نظر سید محمودهاشمی شاهرودی، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش. | ||
* نجفی، | * نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، بیتا. | ||
* هاشمی شاهرودی، محمود و دیگران، موسوعة الفقه الاسلامی المقارن، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۳۳ق/۲۰۱۲م. | * هاشمی شاهرودی، محمود و دیگران، موسوعة الفقه الاسلامی المقارن، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۳۳ق/۲۰۱۲م. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
== پیوند به بیرون== | == پیوند به بیرون== | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/232292 | * [https://www.cgie.org.ir/fa/article/232292 دایرۀ المعارف بزرگ اسلامی] | ||
{{ارث}} | {{ارث}} | ||
{{ابواب فقه}} | {{ابواب فقه}} | ||
خط ۹۸: | خط ۹۹: | ||
| عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | | عکس = <!--نمیخواهد، ندارد، دارد-->نمیخواهد | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد--> | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | | کپیکاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل | ||
| جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | | جانبداری = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| شناسه = <!--ناقص، کامل--> | | شناسه = <!--ناقص، کامل-->کامل | ||
| رسا بودن = <!--ندارد، دارد--> | | رسا بودن = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | | جامعیت = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد--> | | زیادهنویسی = <!--دارد، ندارد-->ندارد | ||
| تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ خوبیدگی =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | ||
| تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> | | تاریخ برتر شدن =<!--{{subst:#time:xij xiF xiY}}--> |
ویرایش