۱۷٬۱۵۲
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
'''آیه امانت''' ([[سوره احزاب|احزاب]]: ۷۲) دربارهٔ امانتی سخن میگوید که خدا در اختیار انسان گذاشته است. طبق این آیه، خدا ابتدا این امانت را به آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها نپذیرفتند؛ ولی انسان آن را برعهده گرفت. مفسران مسلمان، در خصوص اینکه این امانت چیست و چرا آسمانها و زمین و کوهها آن را قبول نکردهاند و انسان پذیرفته، بسیار بحث کرده و دیدگاههای متفاوتی ارائه دادهاند. | '''آیه امانت''' ([[سوره احزاب|احزاب]]: ۷۲) دربارهٔ امانتی سخن میگوید که خدا در اختیار انسان گذاشته است. طبق این آیه، خدا ابتدا این امانت را به آسمانها و زمین و کوهها عرضه کرد و آنها نپذیرفتند؛ ولی انسان آن را برعهده گرفت. مفسران مسلمان، در خصوص اینکه این امانت چیست و چرا آسمانها و زمین و کوهها آن را قبول نکردهاند و انسان پذیرفته، بسیار بحث کرده و دیدگاههای متفاوتی ارائه دادهاند. | ||
بنابر تفاسیر روایی شیعی، منظور از امانت ولایت و امامت [[پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه(ع)]] است؛ اما مفسران [[اهلسنت]] میگویند مراد از آن تکالیف دینی است. [[علامه طباطبایی]] معتقد است امانت همان ولایت الهی است که از بین موجودات، تنها انسان استحقاق آن را دارد؛ زیرا تنها، انسان استعداد آن را دارد که به بالاترین مرتبه کمال برسد. | بنابر تفاسیر روایی شیعی، منظور از امانت ولایت و امامت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان شیعه(ع)]] است؛ اما مفسران [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] میگویند مراد از آن تکالیف دینی است. [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]] معتقد است امانت همان ولایت الهی است که از بین موجودات، تنها انسان استحقاق آن را دارد؛ زیرا تنها، انسان استعداد آن را دارد که به بالاترین مرتبه کمال برسد. | ||
==متن و ترجمه آیه== | ==شهرت آیه در فرهنگ اسلامی== | ||
آیه ۷۲ سوره احزاب، بسیار موردتوجه [[تفسیر قرآن|مفسران]] مسلمان قرار گرفته است. مفسران [[شیعه]] و [[اهل سنت و جماعت|سنی]]، ذیل این آیه، از اینکه این امانت چیست و چرا آسمانها و زمین آن را نپذیرفتهاند و انسان قبول کرده بسیار بحث کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۸-۳۴۹؛ طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ۵۸۴-۵۸۶؛ به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷-۱۸۹؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰-۲۷۱.</ref> در [[حدیث|احادیث]] نیز در خصوص این مسئله سخن گفته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳؛ بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref> | |||
افزون بر این، در ادبیات عرفانی هم عارفان و شاعرانی چون [[حافظ شیرازی|حافظ]] و [[مولوی]] و [[خواجه عبدالله انصاری]] به آن اشاره کردهاند. | |||
برای مثال حافظ سروده است:{{شعر۲|عرض=۷۰ | |||
| آسمان بار امانت نتوانست کشید| قرعه فال به نام من دیوانه زدند<ref>حافظ شیرازی، دیوان حافظ، غزل شمارهٔ ۱۸۴.</ref>}} | |||
در شعری از مولوی نیز چنین آمده است: | |||
{{شعر۲|عرض=۷۰ | |||
| نپذیرفت آسمان بار امانت| که عاشق بود و ترسید از خطایی<ref>مولوی، کلیات شمس، ۱۳۶۷ش، ص۹۹۳، غزل شمارهٔ ۲۶۷۴.</ref>}} | |||
خواجه عبدالله انصاری نیز در مناجاتی به درگاه خداوند میگوید: «الهی اگر نه امانت را امینم، آن زمان که امانت مینهادی، دانستی که چنینم.»<ref>خواجه عبدالله انصاری، رساله دل و جان، ۱۳۸۲ش، ص۳.</ref> | |||
== متن و ترجمه آیه == | |||
{{گفت و گو | {{گفت و گو | ||
| عرض = ۹۰ | | عرض = ۹۰ | ||
خط ۲۹: | خط ۴۱: | ||
| تراز = وسط | | تراز = وسط | ||
| عنوان = {{عربی|اندازه=۹۵%| اِنّا عَرَضْنَا الْاَمانَةَ عَلَی السَّموات وَ الْاَرْض وَ الْجِبال فَاَبَین اَن یحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْن مِنْها وَ حَمَلَهَا الاِنْسان اِنَّه کان ظَلوماً جَهولاً }}|ما این امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم؛ اما از تحمل آن اِبا کردند و از آن ترسیدند و انسان آن را حمل کرد که او ستمکار و نادان بود ([[سوره احزاب|احزاب]]، آیه ۷۲). | | عنوان = {{عربی|اندازه=۹۵%| اِنّا عَرَضْنَا الْاَمانَةَ عَلَی السَّموات وَ الْاَرْض وَ الْجِبال فَاَبَین اَن یحْمِلْنَها وَ اَشْفَقْن مِنْها وَ حَمَلَهَا الاِنْسان اِنَّه کان ظَلوماً جَهولاً }}|ما این امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه داشتیم؛ اما از تحمل آن اِبا کردند و از آن ترسیدند و انسان آن را حمل کرد که او ستمکار و نادان بود ([[سوره احزاب|احزاب]]، آیه ۷۲). | ||
}} | |||
== منظور از «امانت» چیست؟ == | |||
در کتابهای تفسیری مسلمانان، برداشتهای متفاوتی از واژهٔ «امانت» شده است. از آن میان است [[ولایت]] و [[امامت]] پیامبر(ص) و [[امامان شیعه|امامان(ع)]]،<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> تکالیف دینی، <ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳.</ref>ولایت الهی انسان،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> عقل، سخن لا اله الا الله،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> اعضای بدن،<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۴.</ref> اماناتی که دیگران نزد ما میگذارند.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۴.</ref> | |||
==منظور از «امانت» چیست؟== | |||
در کتابهای تفسیری مسلمانان، برداشتهای متفاوتی از واژهٔ «امانت» شده است. از آن میان است [[ولایت]] و [[امامت]] پیامبر(ص) و [[امامان(ع)]]،<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> تکالیف دینی، <ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳.</ref>ولایت الهی انسان،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> عقل، سخن لا اله الا الله،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> اعضای بدن،<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۴.</ref> اماناتی که دیگران نزد ما میگذارند.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۴.</ref> | |||
در [[تفسیر روایی|تفسیرهای روایی]] شیعه، با توجه به روایاتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[امامان شیعه]]، مراد از آن، ولایت و امامت اهلبیت و اطاعت از آنها و محبت به آنها بیان شده است.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref> در تفاسیر [[اهلسنت]]، منظور از امانت تکالیف شرعی دانسته شده که خدا بر دوش انسان گذاشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳. </ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرسی]]، مفسر شیعه هم همین نظر را پذیرفته است.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۵.</ref> | در [[تفسیر روایی|تفسیرهای روایی]] شیعه، با توجه به روایاتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و [[امامان شیعه]]، مراد از آن، ولایت و امامت اهلبیت و اطاعت از آنها و [[مودت اهلبیت(ع)|محبت]] به آنها بیان شده است.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳؛ قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۱۹۸.</ref> در تفاسیر [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، منظور از امانت تکالیف شرعی دانسته شده که خدا بر دوش انسان گذاشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ آلوسی، روحالمعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۱، ص۲۷۰؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳. </ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طَبْرسی]]، مفسر شیعه هم همین نظر را پذیرفته است.<ref>طبرسی، مجمعالبیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۵۸۵.</ref> | ||
به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، | به باور [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]]، نویسنده [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، منظور از امانت ولایت الهی است که بر دوش انسان قرار داده شده است و این به جهت آن است که از بین موجودات، او می تواند با اعتقادات درست و عمل صالح، راه کمال را طی کند و به بالاترین رتبهای برسد که هیچ موجودی نمیتواند به آن دست یابد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۶، ص۳۴۹.</ref> | ||
وی با ذکر حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] که در آن منظور از امانت ولایت امام علی(ع) بیان شده،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> ولایت | وی با ذکر حدیثی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] که در آن منظور از امانت [[ولایت امام علی(ع)]] بیان شده،<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۱۳.</ref> ولایت اهلبیت را یکی از مصادیق ولایت الهی انسان شمرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷، ج۱۶، ص۳۵۴.</ref> | ||
== عرضه بر آسمانها و زمین و کوهها == | == عرضه بر آسمانها و زمین و کوهها == | ||
یکی از پرسشهای مفسران دربارهٔ آیه امانت این است که منظور از «عرضهٔ» امانت به آسمانها و زمین و کوهها چیست. در این زمینه، دیدگاهها متفاوت است: برخی از مفسران معنای حقیقی برداشت کردهاند و جمعی گفتهاند عرضه معنایی مجازی دارد: | یکی از پرسشهای مفسران دربارهٔ آیه امانت این است که منظور از «عرضهٔ» امانت به آسمانها و زمین و کوهها چیست. در این زمینه، دیدگاهها متفاوت است: برخی از مفسران معنای حقیقی برداشت کردهاند و جمعی گفتهاند عرضه معنایی مجازی دارد: | ||
=== معنای حقیقی === | === معنای حقیقی === | ||
براساس روایتی که در تفسیرهای روایی شیعه به آن استناد شده، خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت محمد و اهلبیت دوستان و اولیا و حجتهای من بر مردماند و هیچ مخلوقی نزد من محبوبتر از آنها نیست و ولایت آنها امانت من نزد مخلوقاتم است. کدامتان میخواهد این ولایت برای خودش باشد، نه آنان که من برگزیدهام؟ آنها ترسیدند که چنین جایگاه بزرگی را بخواهند.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> | براساس روایتی که در تفسیرهای روایی شیعه به آن استناد شده، خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت محمد و [[اهلبیت(ع)|اهلبیت]]، دوستان و اولیا و حجتهای من بر مردماند و هیچ مخلوقی نزد من محبوبتر از آنها نیست و ولایت آنها امانت من نزد مخلوقاتم است. کدامتان میخواهد این ولایت برای خودش باشد، نه آنان که من برگزیدهام؟ آنها ترسیدند که چنین جایگاه بزرگی را بخواهند.<ref>نگاه کنید به بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱ص۱۸۳-۱۸۴؛ قمی مشهدی، کنزالدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۱۰، ص۴۵۰-۴۵۱؛ کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۴۲-۳۴۳.</ref> | ||
در برخی تفاسیر اهلسنت هم آمده خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت آیا میتوانید به این امانت (تکالیف شرعی) وفا کنید؟ آنها گفتند از این امانتداری چه نصیبمان میشود؟ خدا گفت اگر راه درست بروید، پاداش داده میشوید و اگر نادرست بروید، عذاب میبینید. آنها از ترس اینکه نتوانند به تکالیف شرعی عمل کنند نپذیرفتند، اما انسان پذیرفت.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳.</ref> | در برخی تفاسیر اهلسنت هم آمده خدا به آسمانها و زمین و کوهها گفت آیا میتوانید به این امانت (تکالیف شرعی) وفا کنید؟ آنها گفتند از این امانتداری چه نصیبمان میشود؟ خدا گفت اگر راه درست بروید، پاداش داده میشوید و اگر نادرست بروید، عذاب میبینید. آنها از ترس اینکه نتوانند به تکالیف شرعی عمل کنند نپذیرفتند، اما انسان پذیرفت.<ref>برای نمونه نگاه کنید به فخرالدین رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۵، ص۱۸۷؛ میبدی، کشفالاسرار، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹۲-۹۳.</ref> |
ویرایش