روح انسان: تفاوت میان نسخهها
←ارتباط روح و بدن
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
جمعی از متکلمان و [[اصحاب حدیث|اهل حدیث]] و همه مادیانگاران، منکر تجرد روح شدهاند.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۵۱.</ref> علامه مجلسی گفته است دلایل عقلی مسلم بر تجرد یا مادی بودن روح وجود ندارد و ظاهر آیات و روایات دلالت بر مادی بودن آن دارند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۸، ص۱۰۴.</ref> برخی با انکار تجرد روح، آن را جسم لطیف نورانی دانسته و معتقدند هیچ یک از دلایل تجرد روح دلالت بر تجرد آن ندارد؛ بلکه آنچه از دلایل و آیات و روایات استفاده میشود این است که روح از اجسام مادی عنصری نیست.<ref>نوری طبرسی، کفایة الموحدین، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۱، ص۲۸۲ و ۲۸۳.</ref> [[محمد صادقی تهرانی]]، مفسر شیعی قرن چهاردهم شمسی، با انکار تجرد روح، گفته است قرآن، [[سنت]]، [[عقل]]، حس و علم، آشکارا بر مادیت روح دلالت دارند. از نظر وی براساس آیاتی که انسان را از خاک دانستهاند، روح انسان نیز برگرفته از خاک و چکیدهای از مغز، سینه و قلب انسان است؛ چنانکه روح حیوانی انسان نیز چکیدهای از اعضای حساس بدن اوست.<ref>صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۳ و ۱۶۴.</ref> | جمعی از متکلمان و [[اصحاب حدیث|اهل حدیث]] و همه مادیانگاران، منکر تجرد روح شدهاند.<ref>نگاه کنید به: طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۵۵۱.</ref> علامه مجلسی گفته است دلایل عقلی مسلم بر تجرد یا مادی بودن روح وجود ندارد و ظاهر آیات و روایات دلالت بر مادی بودن آن دارند.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۸، ص۱۰۴.</ref> برخی با انکار تجرد روح، آن را جسم لطیف نورانی دانسته و معتقدند هیچ یک از دلایل تجرد روح دلالت بر تجرد آن ندارد؛ بلکه آنچه از دلایل و آیات و روایات استفاده میشود این است که روح از اجسام مادی عنصری نیست.<ref>نوری طبرسی، کفایة الموحدین، انتشارات علمیه اسلامیه، ج۱، ص۲۸۲ و ۲۸۳.</ref> [[محمد صادقی تهرانی]]، مفسر شیعی قرن چهاردهم شمسی، با انکار تجرد روح، گفته است قرآن، [[سنت]]، [[عقل]]، حس و علم، آشکارا بر مادیت روح دلالت دارند. از نظر وی براساس آیاتی که انسان را از خاک دانستهاند، روح انسان نیز برگرفته از خاک و چکیدهای از مغز، سینه و قلب انسان است؛ چنانکه روح حیوانی انسان نیز چکیدهای از اعضای حساس بدن اوست.<ref>صادقی تهرانی، ترجمان فرقان، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۱۶۳ و ۱۶۴.</ref> | ||
=== ارتباط روح و بدن === | === ارتباط روح و بدن === | ||
گفته شده ارتباط روح با بدن ارتباط تدبیری است و روح تدبیرکننده بدن است.<ref>محسنی قندهاری، وظائف اعضای بدن، ۱۳۷۴ش، ص۴۵.</ref> به گفته [[جعفر سبحانی]]، از متکلمان شیعی قرن چهاردهم شمسی، از نظر [[فلسفه اسلامی]]، روح یک موجود مستقلی است که تا تجرد کامل پیدا نکند از بدن، اعم از بدن مادی و [[بدن برزخی|مثالی]]، بینیاز نمیشود. روح در دنیا، از طریق اعضای بدن مانند چشم و گوش به فعالیت میپردازد و پس از مرگ بدن مادی، با بدنی لطیفتر از بدن مادی (بدن مثالی) به فعالیت خود ادامه میدهد.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۱۲.</ref> از نظر برخی محققان، براساس معارف دینی، مسلم است که انسان مرکب از روح و بدن است و هر یک از این دو به صورت مستقل میتوانند وجود داشته باشند. این استقلال و جدایی روح از بدن به [[اجماع|اجماع مسلمانان]] در [[برزخ]] تحقق مییابد.<ref>بیابانی اسکویی، «[https://www.sid.ir/paper/119810/fa#downloadbottom انسان در عالم | گفته شده ارتباط روح با بدن ارتباط تدبیری است و روح تدبیرکننده بدن است.<ref>محسنی قندهاری، وظائف اعضای بدن، ۱۳۷۴ش، ص۴۵.</ref> به گفته [[جعفر سبحانی]]، از متکلمان شیعی قرن چهاردهم شمسی، از نظر [[فلسفه اسلامی]]، روح یک موجود مستقلی است که تا تجرد کامل پیدا نکند از بدن، اعم از بدن مادی و [[بدن برزخی|مثالی]]، بینیاز نمیشود. روح در دنیا، از طریق اعضای بدن مانند چشم و گوش به فعالیت میپردازد و پس از مرگ بدن مادی، با بدنی لطیفتر از بدن مادی (بدن مثالی) به فعالیت خود ادامه میدهد.<ref>سبحانی، اصالت روح از نظر قرآن، ۱۳۹۳ش، ص۱۲.</ref> از نظر برخی محققان، براساس معارف دینی، مسلم است که انسان مرکب از روح و بدن است و هر یک از این دو به صورت مستقل میتوانند وجود داشته باشند. این استقلال و جدایی روح از بدن به [[اجماع|اجماع مسلمانان]] در [[برزخ]] تحقق مییابد.<ref>بیابانی اسکویی، «[https://www.sid.ir/paper/119810/fa#downloadbottom انسان در عالم اظله و ارواح: آیات و احادیث]»، ص۱۰.</ref> | ||
[[محمدآصف محسنی قندهاری]]، به صراحت اعتراف کرده که حقیقت ارتباط روح با بدن را درک نکرده است.<ref>محسنی قندهاری، وظائف اعضای بدن، ۱۳۷۴ش، ص۴۵.</ref> | [[محمدآصف محسنی قندهاری]]، به صراحت اعتراف کرده که حقیقت ارتباط روح با بدن را درک نکرده است.<ref>محسنی قندهاری، وظائف اعضای بدن، ۱۳۷۴ش، ص۴۵.</ref> |