پرش به محتوا

علم لدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۸ نوامبر ۲۰۲۳
(برگردان مطلب حذف‌شده، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۲۱: خط ۲۱:
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر قرآن، برخی آیات قرآن را مرتبط با علم لدنی از جانب خداوند دانسته است. از جمله در تفسیر [[آیه ۶۵ سوره کهف]]، گفته این آیه علم خاص [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] را بیان می‌کندکه از اسباب عادی مثل فکر و حس حاصل نشده بود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> وی از عبارت «من لدنّا» در این آیه چنین برداشتی کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> در نگاه او، این علم مختص اولیای الهی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> [[محمد صادقی تهرانی|صادقی تهرانی]] نیز این علم را غیر از یادگیری از مخلوقات می‌داند که از طریق وحی یا الهام صورت می‌گیرد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> به باور وی، این وحی لزوماً از سنخ وحی بر انبیا نیست.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> همچنین در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، ذیل آیهٔ «عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ؛ علمی را به تو آموخت که نمی‌توانستی بدانی»،<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> بیان شده که مراد علمی است که از طریق اسباب و لوازم عادی، برای پیامبر قابل حصول نبود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۸۰.</ref>
[[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، مفسر قرآن، برخی آیات قرآن را مرتبط با علم لدنی از جانب خداوند دانسته است. از جمله در تفسیر [[آیه ۶۵ سوره کهف]]، گفته این آیه علم خاص [[حضرت خضر|حضرت خضر(ع)]] را بیان می‌کندکه از اسباب عادی مثل فکر و حس حاصل نشده بود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> وی از عبارت «من لدنّا» در این آیه چنین برداشتی کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> در نگاه او، این علم مختص اولیای الهی است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۳۴۲.</ref> [[محمد صادقی تهرانی|صادقی تهرانی]] نیز این علم را غیر از یادگیری از مخلوقات می‌داند که از طریق وحی یا الهام صورت می‌گیرد.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> به باور وی، این وحی لزوماً از سنخ وحی بر انبیا نیست.<ref>صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن و السنه، ۱۴۰۶ق، ج۱۸، ص۱۴۶.</ref> همچنین در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، ذیل آیهٔ «عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ؛ علمی را به تو آموخت که نمی‌توانستی بدانی»،<ref>سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref> بیان شده که مراد علمی است که از طریق اسباب و لوازم عادی، برای پیامبر قابل حصول نبود.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۸۰.</ref>


== تصریح امامان(ع) به تحقق علم لدنّی در آن‌ها ==
== علم لدنی امامان ==
از نگاه عالمان شیعه، در [[حدیث|احادیث]] نقل‌شده از [[امامان شیعه]] نیز به این نوع علم برای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] اشاره شده است. برای مثال، در روایتی آمده است از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] دربارهٔ علم امام سؤال کردند. وی پاسخ داد منشأش وراثت از جانب پیامبر(ص) است. سپس پرسش‌کننده گفت ما عقیده داریم علم شما با [[الهام|الهام قلبی]] است و امام تأیید کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در شرح این روایت نوشته است امام علم لدنی و الهامی نیز دارد.<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۷.</ref>
از نگاه عالمان شیعه، در [[حدیث|احادیث]] نقل‌شده از [[امامان شیعه]] نیز به این نوع علم برای [[امامان شیعه|امامان(ع)]] اشاره شده است. برای مثال، در روایتی آمده است از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]] دربارهٔ علم امام سؤال کردند. وی پاسخ داد منشأش وراثت از جانب پیامبر(ص) است. سپس پرسش‌کننده گفت ما عقیده داریم علم شما با [[الهام|الهام قلبی]] است و امام تأیید کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۴.</ref> [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]] در شرح این روایت نوشته است امام علم لدنی و الهامی نیز دارد.<ref>مجلسی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، ۱۴۰۴ق، ج۳، ص۱۳۷.</ref>
== نفی باور به علم لدنّی امام در برخی قرائت‌ها از تشیّع ==
== نفی باور به علم لدنّی امام در برخی قرائت‌ها از تشیّع ==
برخی نواندیشان دینی همچون [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرسی طباطبایی]] در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و [[محسن کدیور]] بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگی‌های فرابشری آن در قرائت‌های اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تاثیر نظریه [[تفویض]] (تفویض به معنای واگذاری امور به پیامبر و امامان) وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۵۷-۱۰۷؛ کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته می‌شود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع) را عالمانی بزرگ می‌دانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آن‌ها بودند، ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنّی آن‌ها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۴، کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>
برخی نواندیشان دینی همچون [[سید حسین مدرسی طباطبایی|مدرسی طباطبایی]] در [[مکتب در فرایند تکامل (کتاب)|کتاب مکتب در فرایند تکامل]] و [[محسن کدیور]] بر این باورند که اندیشه علم لدّنی داشتن امامان و ویژگی‌های فرابشری آن در قرائت‌های اولیه از [[شیعه|مذهب تشیع]] تا اواخر قرن چهارم وجود نداشته و بعدها تحت تأثیر نظریه [[تفویض]] (تفویض به معنای واگذاری امور به پیامبر و امامان) وارد تفکرات شیعه شده است.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۵۷-۱۰۷؛ کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> بر اساس این عقیده که با عنوان [[نظریه علمای ابرار]] نیز شناخته می‌شود، اصحاب ائمّه و دانشمندان قرون اولیه امامیه، امامان(ع) را عالمانی بزرگ می‌دانستند که گرچه ملزم به اطاعت از آن‌ها بودند، ولی اعتقادی به [[عصمت]] و علم لدنّی آن‌ها نداشتند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرایند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۳-۷۴، کدیور، «قرائت فراموش شده»، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref>


منتقدان این دیدگاه‌ها نقدهایی را مطرح کرده‌اند که از جمله:
منتقدان این دیدگاه‌ها نقدهایی را مطرح کرده‌اند؛ از جمله:
* علم لدنّی امامان(ع) از پشتوانه‌های قوی روایی و تاریخی برخوردار است که شواهد آن در کتب قرون اولیّه و باورهای اصحاب ائمّه موجود است.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* علم لدنّی امامان(ع) از پشتوانه‌های قویِ روایی و تاریخی برخوردار است که شواهد آن در کتب قرون اولیّه و باورهای اصحاب ائمّه موجود است.<ref>عبدالمحمدی و رحیمی، «بررسی و نقد خوانش کتاب مکتب در فرایند تکامل از روش تاریخی؛ مورد، علم غیب ائمه»، ص۵۰.</ref>
* انتساب این عقیده به برخی اصحاب ائمه بدون سند صورت گرفته است.
* انتساب این عقیده به برخی اصحاب ائمه بدون سند صورت گرفته است.
* برخورد گزینشی با منابع نقلی صورت گرفته و توجه به پاره‌ای از منابع قوی نقلی صورت نگرفته است.
* با منابع نقلی، برخورد گزینشی صورت گرفته و به برخی از آنها توجه نشده است.
* به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
* به شرایط صدور روایات توجه نشده است.<ref>علاء المحدثین، «نقد بازخوانی تشیع»، ص۱۵۱.</ref>
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۰۳۱

ویرایش