بحث:سیری در نهج‌البلاغه (کتاب)

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه

کپی‌کاری

@Kheradmand: همه مقاله عیناً کپی شده و این خلاف اصول ویکی‌نویسی است. این رویه را اصلاح کنید.--Roohish (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۸ (UTC) @Roohish:

روش داوری منصفانه

سلام و متشکرم از توجه شما. قضاوت جنابعالی کلی است لطفا با مصداق و نمونه روشن نظرتان را بفرمایید. روش داوری منصفانه این است که نخست خوب بیندیشیم و به صورت جزئی و مشخص نظر خود را بیان کنیم. پیشنهاد: قبل از اینکه بنده این مدخل را بنویسم ویکی پدیا هم نوشته است لطفا مقایسه بفرمایید بعد نظر بدهید.سیری در نهج البلاغه ویکی پدیا اگر منظورتان کپی برداری از ویکی های دیگر نیست بلکه اشکال در کپی برداری از منابع است، در این صورت لطفا روشن کنید کجا کپی برداری است؟ اگر مقصود بخش ==گفتآورد== است، توجه بفرمایید که قانون در نقل قول مستقیم و گفتآورد همین است که نوشته نویسنده بدون کم و زیاد نقل می شود تا روش نویسندگی او آشکار گردد و خوانندگان بدانند او از چه واژگانی استفاده می کند و ... همان طور که در ویکی پدیا در مدخل سیری در نهج البلاغه نیز گفتآورد دارد و بدون هیچ تغییری نوشته استاد شهید را آورده است و البته بنده جملات دیگری را انتخاب کرده ام. اگر منظور شما مورد دیگری است لطفا به صورت مشخص بیان کنید. من کوشیده ام که بخوبی گزارش کنم و البته ادعای موفقیت صددرصدی ندارم و شاید اگر جنابعالی بنویسید گزارش بهتری آورده شود ولی لطف بفرمایید در استفاده از برچسب «همه مقاله عیناً کپی شده و این خلاف اصول ویکی‌نویسی است.» و داوری درباره فعالیت دیگران بیشتر دقت بفرمایید و نظر خودتان را با استدلال و مثالی روشن همراه سازید. یک مثال مشخص: در پیشینه چنین گزارش کرده ام: «مطهری در سال ١٣٢٠ش به اصفهان سفر کرد و در آنجا با آیت‌الله علی شیرازی اصفهانی از نزدیک آشنا شد و در درس نهج البلاغه او شرکت کرد.(مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج١٦، ص٣٤٦) پایان» مقایسه بفرمایید با نوشته شهید مطهری: «تا آنكه در تابستان سال هزار و سيصد و بيست، پس از پنج سال كه در قم اقامت داشتم، براى فرار از گرماى قم به اصفهان رفتم‏ ...» لطف کنید بفرمایید به صورت جزئی این جمله که بنده آورده ام چه اشکالی دارد؟ و جمله صحیحی که شما می فرمایید کدام است؟ داوری شتابزده و کلی، آسان است. لطفا جزئی و موردی بفرمایید و دلیل بیاورید ... و در پایان این احتمال را در نظر داشته باشید که شاید ویکی پدیا نیز روش و اصول ویکی نویسی را می داند و رعایت می کند! البته فقط شاید! باز هم تشکر می کنم و موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۱۷ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۳ (UTC)

پیشنهاد

با تشکر از زحمات نویسنده محترم

  • برخی از اصطلاحات و اسامی خاص در بخش «گفتآورد» نیاز است که لینک شوند.
  • ساختار را به این صورت نیز می‌توان نوشت، یک عنوان کلی «نویسنده» و عنوان کلی دیگر «درباره کتاب» عنوان درباره کتاب خودش شامل چند زیر عنوان «پیشینه»، «گفتاورد»، «نشر» و «ترجمه‌ها» و ...بشود. اطلاعاتی را که در بخش «پیشینه» آمده است را می‌توان با عنوان «نشر» تغییر نام داد.

‍‍H.ahmadi (بحث) ‏۱۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۱۶ (UTC) @H.ahmadi:

هم‌افزایی و پیشرفت تدریجی

سلام و متشکرم از لطف و نکته‌سنجی شما. هر سه نکته جنابعالی سودمند و راهگشاست. در حال ویرایش هستم و به تدریج با لطف و راهنمایی شما و همه بزرگواران و یاوران اندیشمند ویکی شیعه إن شاء الله بازسازی و به‌سازی می‌کنم. باز هم تشکر می کنم و موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۱۸ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷ (UTC)

@H.ahmadi: @Kheradmand: لینک کردن کلمات موجود در نقل‌قول‌ها خلاف قواعد ویکی‌نویسی است. لطفاً از لینک کردن آنها بپرهیزید. حسن اجرایی (بحث) ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۵۳ (UTC) @Hasanejraei:

در این مورد حقّ با شماست.ممنون. اصلاح شد.

با سلام و تشکر مجدد در مورد لینک نکردن گفتآورد سخن شما درست است. ویکی‌شیعه:پیونددهی، اصول کلی با تشکر از شما اصلاح شد. بازم ممنونم و موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)

پیشنهادات

@Kheradmand:

با تشکر از زحمات کشیده شده، پیشنهادهایی دارم (البته صرفا پیشنهاد است):

  • به نظر این حقیر کمترین، پاراگراف‌بندی در این مقاله به خوبی صورت نگرفته است. هر کدام از بخش‌ها فقط از یک پاراگراف تشکیل شده با اینکه می‌شود برخی از بخش‌ها را به چند پاراگراف تقسیم کرد.
  • به نظر حقیر، شناسه نسبت به حجم مقاله بلند است و قابل خلاصه است.
  • به نظر این حقیر، بهتر است عبارت «با اثرپذیری از درس نهج البلاغه آیت‌الله علی شیرازی اصفهانی برای معرفی پیام‌های امام علی(ع) به مردم پدید آورد.» پس از سرشناسه بیاید.
  • پرداختن به پیشینه جالب بود.
  • به نظر حقیر، بخش گفتاورد را می‌توان حذف کرد و تنها یکی از گفتاوردهای مهم کتاب را در الگوی جعبه نقل قول قرار داده و در سمت چپ مقاله گذاشت.
  • به نظر حقیر، می‌توان بخش نشر را افزود و مباحث مربوط به چاپ که در بخش پیشنیه آمده به آن منتقل کرد. همچنین دو بخش «درسی» و «شنیدنی» را نیز به بخش نشر منتقل کرد.
  • در برخی از پاورقی‌ها و منابع شیوه‌نامه ارجاع به منابعِ ویکی شیعه رعایت نشده است؛ مانند پاورقی «مطهری، سیری در نهج‌البلاغه، ص۱۸.» که باید تاریخ انتشار کتاب پس از نام کتاب بیاید و مانند منبع «سیری در زندگانی استاد مطهری، انتشارات صدرا، تهران، ۱۳۷۶ش» که باید محل نشر پیش از نام انتشاراتی بیاید. (عذرخواهی از زیاده‌گویی)--عباس احمدی (بحث) ‏۲۳ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۴۱ (UTC) @Abbasahmadi:

همواره تغییرپذیر

سلام و با تشکر از نکته‌سنجی و پیشنهادات سودمند شما. بله این مدخل تازه نوشته شده و در آغاز راه پیشرفت و تکمیل است و تاکنون چند بار تغییر کرده است و ده‌ها و صدها بار دیگر باید تغییر کند تا به کمترین درجه از نقطه مطلوب برسد. امیدوارم إن شاء الله با راهنمایی شما و همه دوستان اندیشمند ویکی شیعه کم کم اشتباهاتش اصلاح شود. باز هم متشکرم و موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۴:۰۲ (UTC)

طولانی بودن بخش های مختلف

  • بخش معرفی نویسنده طولانی است. نویسنده مقاله اختصاصی در ویکی دارد و نیاز به اطلاعات غیر مرتبط با مقاله ندارد.
  • بخش گفتاورد بسیار طولانی است و در ویکی از چنین روشی استفاده نمی کنیم. زیادی فرع بر اصل لازم آمده است.
  • پاراگراف ها طولانی است و باید شکسته شود.
  • از تعابیر مثل استاد شهید در ویکی استفاده نمی کنیم--محمد کاظم حقانی فضل ‏۲۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۹ (UTC)

با سلام و تشکر. از راهنمایی شما و همه اندیشمندان ویکی شیعه استفاده می کنم و ان شاء الله به تدریج اصلاح و تکمیل خواهد شد. موفق باشید و ممنونم. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۶:۴۸ (UTC)

پیشنهاد ساختار جدید و ذکر برخی ایرادات

  • به نظرم بهتر است ساختار مدخل تغییر کند. یکی از عنوان‌های فعلی مدخل «درباره کتاب» است در حالی که کل مدخل ما درباره کتاب و معرفی آن است. «نویسنده کتاب»، «انگیره و اهداف»، «محتوا و روش نگارش»، «انتشار»، «کتاب‌های مربوطه» و ... عناوین پیشنهادی است.
  • پیوند به بیرون‌ها خیلی زیاد است بهتر است اگر همه اینها در یک صفحه است به همان صفحه ارجاع داد.
  • به طور کلی شناسه و بخش‌های مختلف مدخل نیازمند خلاصه‌سازی است.
  • از ناوبری‌های موضوعی و قرنی کتاب‌ها می توان در مدخل استفاده کرد.
  • به نظرم عبارت زیر را نمی‌توان نقد نامید. البته این مطلب یا در جای دیگه مدخل گنجانده شود یا در همین بخش پس از گفته آیت الله خامنه ای ذکر کرد با ادبیاتی دیگری شبیه «نویسنده خودش هم به این مساله اشاره کرده است.»
«اولین نقد بر سیری در نهج‌البلاغه را نویسنده خودش وارد کرده است. مطهری، این کتاب را فقط یک نگاه یا يك سير و گردش نامیده و افزوده که نمی‌توان آن را تحقيق ناميد زیرا تحقيق عميق و دقيق در محتواى نهج البلاغه و شناخت مكتب على و همچنين تحقيق در اسناد و مدارك نهج البلاغه كار يك فرد نيست، كار گروه است. دومین نقد، جامع نبودن مباحث این کتاب نسبت به همه موضوعات نهج البلاغه است که نویسنده خودش به آن اقرار کرده است»--کمیل شمس‌الدینی (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۱۶ (UTC)

@Shamsoddin: @Hasanejraei: سلام و متشکرم.

  1. از پیشنهادات شما استفاده می کنم و تکمیل خواهم کرد. خیلی ممنونم.
  2. دقت بفرمایید: نقد چیست؟ تعریف نقد را اندیشمندان نوشته اند از جمله استاد شهید مطهری چنین نوشته است: "منظور از نقد، نقد به معنى واقعى است كه به معنى ايراد گرفتن نيست. نقد به معنى واقعى مانند عمل صرّاف است، يعنى آن كارى كه صراف با يك سكه انجام می‏دهد. او سكه را به محك می‏گذارد و عيارش را به دست می ‏آورد؛ می ‏خواهد بفهمد چند درصد يك سكه طلاى خالص يا نقره خالص است و چقدر مخلوط دارد. ... " مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى (انسان كامل)، ج‏٢٣،ص٢١٢.
  3. پس نقد، عیارسنجی و تعیین میزان ارزشمندی یک موضوع به صورت عادلانه و واقع بینانه است. بر اساس این تعریف اینکه شخصی، مثلا کتاب خودش را مورد بررسی قرار بدهد و صادقانه بگوید [[این کار، چون گروهی انجام نشده پس تحقیق به معنای واقعی نیست و یا چون همه موضوعات را شامل نمی شود پس ناقص است و حتی طرح اولیه نویسنده نیز در مقام اجرا به خاطر مشغله ها ناتمام مانده]] نه تنها یک نقد شمرده می شود بلکه از بهترین نقدها است. متأسفانه برخی آنقدر مغرور و غافلند که هرگز خودشان را نقد نمی کنند و فقط به ایراد گرفتن از دیگران و منفی بافی و سیاه نمایی نسبت به افراد دیگر می پردازند و اسم آن را نقد می گذارند در حالی که سیاه نمایی و منفی بافی نسبت به دیگران، بی انصافی و ستمگری است و نه نقد به معنای واقعی. خودانتقادی و اینکه انسان بتواند میزان موفقیت و شکست خودش را در پژوهش، عبادت ، اخلاق و ... دریابد، نشانه کمال انسان است. و باز هم متشکرم. موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۴ (UTC)

چند نکته درباره شیوه نگارش

با تشکر از زحماتی که کشیده‌اید، چند نکته برای اصلاح و تکمیل کار عرض می‌شود:

  • سرشناسه، یعنی اولین جمله شناسه، باید وجه اصلی و محوری آن را نشان دهد؛ در اینجا بهتر بود به رویکرد موضوعی کتاب اشاره می‌شد و دست‌کم دو موضوع از هفت موضوع موردتوجه کتاب، در همان سرشناسه اشاره می‌شد. برای نمونه: «سیری در نهج‌البلاغه، کتابی نوشته مرتضی مطهری، متفکر و نویسنده شیعه، در شرح و تبیین نهج‌البلاغه بر اساس هفت موضوع اصلی از جمله حکومت و عدالت».
  • در پرانتز بعد از نام نویسنده، فقط سال تولد و سال درگذشت ذکر شود، نه محل تولد و محل درگذشت.
  • به کار بردن «نام» در عبارتِ «نام کتابی که اندیشمند...» نادرست است، چون «سیری در نهج‌البلاغه»، فقط نام کتاب نیست، بلکه خود کتاب است. بنابراین «نام» باید حذف شود.
  • شناسه باید نماینده متن و گزیده‌ای از آن باشد. بدین ترتیب، چنانکه دوستان دیگر هم متذکر شده‌اند، متن شناسه پراکنده و ناگویاست. برای بهبود آن می‌توانید جملات مقدمه‌ای، جملات توضیحی و توصیفات زائد را کنار بگذارید. برای نمونه، به راحتی می‌توان اشاره به تمایل اولیه شهید مطهری درباره تبیین نهج‌البلاغه بر اساس چهارده موضوع را از شناسه حذف کرد و تنها به هفت موضوع اشاره کرد. گرچه لازم است هفت موضوع مذکور یا دست‌کم تعدادی از آنها، به عنوان نمونه در شناسه ذکر شود. فرض ما این است که ممکن است مخاطبی تنها و تنها شناسه را مطالعه کند و از همین رو مطالعه شناسه باید به تنهایی برای آشنایی حداقلی مخاطبان با موضوع مدخل کافی باشد. به عنوان نمونه‌ای دیگر، ذکر تأثیرپذیری شهید مطهری از علی شیرازی اصفهانی، ارتباط ویژه‌ای با کتاب سیری در نهج‌البلاغه ندارد و نباید در شناسه ذکر شود.
  • پاراگراف‌بندی در همه جای متن و از جمله در شناسه لازم است. پاراگراف‌های بلند به‌تنهایی برای دلسرد کردن مخاطب از ادامه خواندن متن کافی است. این مشکل در همه جای متن وجود دارد و باید اصلاح شود. اصل در پاراگراف‌بندی، تغییر موضوع است. برای نمونه در بخش درباره کتاب/پیشینه، از «طرح نخستین» تا «پرداخته است»، یک پاراگراف است، چون وحدت موضوع دارد.
  • در مواردی از کاراکترهای عربی استفاده شده است؛ از جمله در ذکر سال‌های انتشار مقالات شهید مطهری در نشریه درسهایی از مکتب اسلام در شناسه.
  • یکی از مهمترین مسائلی که حتماً باید در ویکی‌نویسی رعایت شود، تناسب حجم مطالب است و به نظر می‌رسد با این نگاه، بخش «درباره نویسنده» بیش از اندازه است. مثلاً اشاره به «تنگناهای معیشتی» در چنین معرفی استطرادی‌ای نیاز نیست، یا ذکر اوصاف پدر شهید مطهری، باید حذف شود. یا حتی مهم نیست که شهید مطهری از چه سالی تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد. در اینجا باید بیشتر بر وجه متفکر بودن و نویسنده بودن وی تأکید می‌شد تا بر مخاطبان ناآشنا روشن می‌شد که مطهری آثار فراوانی دارد؛ مطلبی که در معرفی وی هیچ اشاره‌ای به آن نشده است.
  • مواردی از گزاره‌های متن، هیچ ارجاعی ندارد؛‌ برای نمونه، «از او به عنوان نظریه‌پرداز جمهوری اسلامی یاد می‌شود»، «مزارش در حرم حضرت معصومه است».
  • شیوه نگارش در ویکی شیعه، تابع روش هرم وارونه است. بر این اساس ابتدا باید اصل و چکیده مطلب بیان شود و پس از آن توضیحات لازم اضافه شود. بنابراین تا حد امکان باید از مقدمه‌چینی پرهیز نمود. برای نمونه، جمله ابتدایی «درباره کتاب/پیشینه»، مقدمه‌چینی است و باید حذف شود. می‌توانید به جای چنین ترکیبی، بنویسید: «چنانکه مرتضی مطهری گفته است، وی پس از حضور در درس نهج‌البلاغه علی شیرازی اصفهانی، سخت تحت‌تأثیر درس و روحیات استاد خود قرار گرفت و شناخت تازه و متفاوتی از نهج‌البلاغه پیدا کرد». با این حال همین جمله هم خود به منزله مقدمه‌چینی است و نباید در ابتدای زیربخش «پیشینه» ذکر شود. چون در پیشینه چنین زیربخشی ما باید به سخنرانی‌های شهید مطهری که در نهایت به کتاب «سیری در نهج‌البلاغه» تبدیل شد اشاره کنیم و در نهایت اشاره‌ای به تأثیرپذیری وی از علی شیرازی اصفهانی کنیم، چون ماجرای مذکور ارتباط مستقیمی با کتاب ندارد، ولی سخنرانی‌ها منشأ اصلی و نزدیک شکل‌گیری کتاب است.
  • در مواردی از متن، جانبداری به چشم می‌خورد. برای نمونه، «نقد» خواندن نکاتی که مطهری درباره کتاب خود گفته است، نوعی جانبداری است، چرا که معنای نقد روشن است و باید تنها مواردی در این بخش ذکر شود که نقد دیگران باشد. حتی اگر می‌خواهید نقدهای مطهری بر کتاب خودش را ذکر کنید، باید در آخر ذکر شود، نه اول. در نقد سوم، بی آنکه به نام و جایگاه ناقد اشاره کنید، نقد او را «به طور کلی و مبهم» خوانده‌اید. این تعبیر جانبداری و خنثی‌سازی نقد است، در حالی که نیازی به چنین کاری نیست و نباید تحلیل ارائه بدهیم.
  • اَعلام باید مفهوم‌سازی شود. برای نمونه، حتماً باید بعد از نام سید علی خامنه‌ای، دست‌کم در حد یک یا دو کلمه به معرفی وی پرداخت. این رویه درباره همگان باید رعایت شود تا جایگاه افراد به مخاطبان منتقل شود.
  • در مواردی، شیوه‌نامه ارجاع رعایت نشده است. لطفاً شیوه‌نامه را با دقت رعایت کنید. برای نمونه: ارجاع ۱۹، ۲۷، ۴۰، ۴۱، ۴۲، ۴۳، ۴۹-۵۳.
  • در منابع، عدد نزنید. به جای آن از * استفاده کنید. حسن اجرایی (بحث) ‏۲۴ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۲۸ (UTC)

@Hasanejraei: باز هم سلام و خیلی متشکرم که وقت گذاشته و دقیق مطالعه کرده و نظر خودتان را نوشته اید.

  1. از انتقادات و پیشنهادات شما استفاده می کنم و کم کم تکمیل خواهم کرد. خیلی ممنونم از نکته‌سنجی و دقتهای شما.
  2. در برخی از موارد با شما موافق نیستم و آشکارا می گویم: به نظرم این کلام سیری در نهج‌البلاغه، فقط نام کتاب نیست، بلکه خود کتاب است. اشتباه است زیرا خود کتاب، همان است که در کتابفروشی است و خرید و فروش می شود. اگر به شما بگویند: مطهری کتابی در مورد نهج البلاغه نوشته اسمش چیه؟ پاسخ می دهی: سیری در نهج البلاغه. ولی اگر بگویند: خب خود این کتاب را بده می خواهم مطالعه کنم. می گویی مثلا بله در خانه دارم برات میارم یا ندارمش از کتابخانه بگیر. اشتباه روشنی بین اسم و مسمی و به تعبیری بین مفهوم و مصداق شده. در هر حال، این عبارت: """سیری در نهج‌البلاغه نام کتابی فارسی برای معرفی و آموزش پیام‌های امام علی(ع) به عموم مردم است که مرتضی مطهری...""" صحیح است و اشکالی ندارد. البته اشتباه نشود بنده اصراری بر آوردن کلمه "نام" ندارم یعنی اگر این کلمه حذف هم بشود با قرینه روشن است که منظور اسم است نه خود کتاب. اسم حکایتگر از مسمّی است. آنقدر تفکیک بین اسم و مسمّا روشن است که به نظرم یا قصد امتحان در میان بوده یا شوخی. با تشکر مجدد. موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۰۸ (UTC)

@Hasanejraei:

گزارش خودانتقادی نویسنده، جانبداری نیست

با سلام و تشکری دوباره، یادآور می شوم که با این جمله «نقد» خواندن نکاتی که مطهری درباره کتاب خود گفته است، نوعی جانبداری است نیز موافق نیستم. با توضیح مستندی که درباره نقد نوشتم روشن شد که انتقاد کردن از خود و از کتاب خود، چه نقد باارزشی است. نقل کردن خودانتقادی مطهری، گزارش یک نقد علمی است و هرگز جانبداری شمرده نمی شود. شگفتا! من گزارش می کنم که مطهری گفته کتاب من، فقط یک نگاه و گردش است و تحقیق نیست چون فردی انجام شده گروهی صورت نگرفته و ... بعد شما می گویی ای گزارشگر جانبداری نکن! کدام جانبداری؟! لطفا بیشتر دقت بفرمایید. با آرزوی توفیقات بیشتر. موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۵ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۴۹ (UTC)

@Kheradmand: استاد عزیز! نکاتی که درباره نقد گفته‌اید، نوعی توسعه مفهومی است و غیرقابل قبول. ما در برداشت‌مان از مفاهیم، به کتاب‌های لغت یا دریافت عرفی رجوع می‌کنیم، نه نظرات تئوری‌پردازان و نظریه‌پردازان. دریافت من از نقد، منفی‌بافی و سیاهنمایی نیست، بلکه مقصود همان عیارسنجی است، اما بر اساس دریافت عرفی، مفهوم نقد، به «عیارسنجی دیگری» گفته می‌شود و چنانکه خودتان هم گفته‌اید، «نقد خود»، «خودانتقادی» خوانده می‌شود که مفهومی متفاوت از نقد است. مخاطب عام وقتی عنوان بخش «نقدها» را می‌بیند، به قصد خواندن نقد شهید مطهری بر خود به سراغ این بخش نمی‌آید، بلکه می‌خواهد نقد و نظر دیگران را درباره اثر وی ببیند. بله، می‌توانیم در حاشیهٔ بیان نظرات دیگران، نظر نویسنده را هم مطرح کنیم، نه آنکه نقد خود او را در ابتدا بیاوریم و تأکید کنیم که اولین ناقد کتاب مطهری، خود وی بوده است. جمله اول پاراگراف «نقدها» بی‌شک جانبدارانه است و حتماً باید حذف شود. به جای استفاده از چنین جمله‌ای، می‌توانید تصریح کنید که «مطهری در کتاب خود» چنین گفته، چون جمله مذکور علاوه بر آنکه جانبدارانه بودن آن روشن است، منبع هم ندارد و نوعی تحقیق دست‌اول محسوب می‌شود. برای آشنایی با ضوابط مرتبط با تحقیق دست‌اول در ویکی‌شیعه، این صفحه را ببینید. حسن اجرایی (بحث) ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۳۴ (UTC)
@Hasanejraei: معنای نقد، وسیع است ما توسعه نداده ایم! شاهد: کتابهای لغت. مراجعه بفرمایید

بازم سلام و با عرض ارادت. متشکرم از نقد و نظر شما. یادآوری:

  1. متشکرم از شاخص خوبی که بیان کردید: کتاب‌های لغت. به این کتابها نیز اگر مراجعه بفرمایید متوجه می شوید که معنای نقد، وسیع است و اختصاص به نقد دیگران ندارد و شامل خودانتقادی نیز می شود. آیا شما واژه‌شناسی می شناسی که گفته یا نوشته باشد که نقد فقط در جایی است که دیگران نقد کنند! و اگر انسان خودش کتاب خودش را نقد کند، این دیگر نقد نیست؟! ما جستجو کردیم و محدودیت لغوی مورد نظر شما را نیافتیم. شما می توانید جستجو کنید اگر یافتید لطفاً منبع و آدرس را بفرمایید تا شاید سخنتان از وضعیتِ " ادعای صرف و بدون دلیل " خارج شود.
  2. واژه‌یاب جستجوی نقد
  3. چند نمونه از تعریفهای واژه‌شناسان: یک - ظاهر ساختن عیوب یا محاسن کلام دو- تشخیص، تمییز سه- مطرح کردن ضعف و قوت یک اثر.
  4. بعد از توجه به اینکه گزارش دادن از نقد یک نویسنده نسبت به کتاب خودش، در هیچ جای دنیا جانبداری شمرده نمی شود، باز هم تکرار می کنید که گزارش نقد، جانبداری است؟! مگر می پندارید تکرار کردن ادعایی را می تواند اثبات کند؟! قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین.
  5. در پایان توجه بفرمایید که بحث لفظی نیست و حتی من با عباراتی که شما در مدخل سیری در نهج البلاغه در این مورد جایگزین کرده اید مشکلی ندارم و تغییر هم نخواهم داد. بحث، این است که همه عاقلان جهان دو نوع نقد دارند:
  6. اول- نقد نسبت به دیگران
  7. دوم- نقد نسبت به خودشان.
  8. و متأسفانه در همه جای دنیا فراوانند کسانی که آنقدر غرق نقد دیگران شده اند که از نقد خویشتن غافل گشته اند و ...

با تشکر مجدد. موفق باشید. محمّد خردمند (بحث) ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۵۷ (UTC)

✓
محمّد خردمند (بحث) ‏۲۶ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۹ (UTC)