بحث:حدیث من عرف نفسه
چند نکته
@Bazeli:
- این مدخل بهعلت بخشهای طولانیای که دارد، رغبت خواننده را برای مطالعه کم میکند یا از بین میبرد.
- در این عبارت جمله نخست بهگونهای بیان شده است که گویی یا نظر نویسنده است یا امری واضح و غیرقابلتردید: «با توجه به اینکه مضمون آن، شرح و تفسیر آیات قرآن است، آن را بینیاز از بررسی سندی دانستهاند.» باید به این صورت نوشته شود: «گفتهاند با توجه به اینکه مضمون آن، شرح و تفسیر آیات قرآن است، به بررسی سندی نیاز ندارد.»
- تأویلهایی که از ملاصدرا برای حدیث نقل شده است، در واقع تقریباً ترجمههای آن یا ترجمههای احادیث مشابه است و مطلب سودمندی ندارد.
- شعری که وسط متن «توضیح حدیث» آمده است، بیتناسب با متن است و بدون هیچ توضیحی آمده است. به بخشی جدا نیاز دارد. ضمناً بهلحاظ وزن و الفاظ روان و ساده نیست. اگر شعر دیگری باشد که چنین اشکالاتی نداشته باشد، بهتر با این شعر جایگزین شود.
- در این عبارت توضیح مطلب دیریابتر از خود مطلب است: «همانگونه که شناخت حقیقت روح و نفس برای انسان ممکن نیست، شناخت حقیقت خدا نیز امکان ندارد.[توضیح:] در واقع برای نشان دادن عدم امکان شناخت حقیقت خدا، شناخت خدا منوط و معلق به امر محال(شناخت حقیقی نفس) شده است.» جمله نخست چه ابهامی دارد که میخواهید آن را با جملهای پیچیدهتر و مبهمتر رفع کنید؟
- در بخش «توضیح حدیث» دیدگاه ملاصدرا یکی از چند دیدگاه مطرحشده است؛ با وجود این برخلاف دیگر دیدگاهها بدون عنوان آمده است.
- برخی از عنوانهای این بخش مبهماند. نمونه عنوانهای «محال بودن معرفت نفس و خدا» و «امکان معرفت نفس و خدا». قرار است ما با خواندن عنوان با متن آشنایی اجمالی پیدا کنیم؛ نه با خواندن متن تازه بهمیم منظور از عنوان چه بوده است. از این دو عنوان تنها بهنظر میرسد شناخت خدا و نفس محال است یا ممکن است؛ اما خواننده نمیفهمد که منظور این است که همانطور که معرفت نفس ممکن/محال است، معرفت خدا هم ممکن/محال است.
- عنوان «واضحترین معنای حدیث» غلطانداز است؛ زیرا این معنا را به ذهن میاندازد که نویسنده از میان دیدگاههای مطرحشده، این دیدگاه را واضحتر دانسته است؛ حال آنکه تنها صاحب این دیدگاه، آن را واضحتر دانسته است و چه بسا صاحبان دیگر دیدگاهها هم دیدگاه خود را واضحتر از دیگر دیدگاهها میدانستهاند.
- بیشتر خوانندگان معنای «سیر در آیات انفسی» را نمیدانند. معادل آن را به زبان خودتان و با توجه به میزان فهم خواننده بنویسید. اگر معادلی برایش سراغ ندارید، یا ننویسیدش یا اگر نوشتنش را ضروری میدانید، آن را بین گیومه بگذارید تا هم امانتداری را رعایت کرده باشید و هم خواننده بداند این عبارت از آنِ نویسنده است و خود شما عمداً چنین عبارت دشواری را به کار نبردهاید.
--P.motahari (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۲۳ (UTC) سلام.مناسب است که اولین منابع و راویان این حدیث نیز آورده شود.Fayaz (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۸:۴۹ (UTC)
@P.motahari: سلام و عرض ادب و تشکر بابت اصلاح و خلاصه سازی مدخل
مدخل خوب شده؛ ولی فکر میکنم برخی مطالب و برخی استنادها رو بی دلیل و صرفا از روی سلیقه حذف کردید از جمله بخش اعتبار حدیث! خلاصه سازی تا این حد!!! جسارتا اگر مطالب رو خلاصه میکردید نه حذف، بهتر بود! Bazeli (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۵۶ (UTC)
@P.motahari: انتساب مطالب دانشنامهها به کسی که دانشنامه تخت اشرافش نوشته شده دقیق نیست. در این مدخل عباراتی چون «به گفته ری شهری» یا «ری شهری گفته است» و «ری شهری معتقد است» و یا «ری شهری دانسته است» را به کار بردهایم پیشنهاد م این است که عبارت را به چنانکه در دانشنامه فلان آمده و....تغییر بدهیم.--Shamsoddin (بحث) ۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۳ (UTC)
چند انتقاد به یک بند از مدخل
در این بند از مدخل آمده است: «تفسیر برخی از عالمان اهلسنت همچون ابنتیمیه این است که شناخت خدا ممکن نیست؛ زیرا در این حدیث شناخت خدا مبتنی بر شناخت خدا بیان شده است و شناخت واقعیت روح و نفس ممکن نیست.[۱۷]»
این بند چند اشکال دارد:
- آنچه در عبارت بالا آمده، تقریر نادرستی از متن ابنتیمیه است: «إذَا كَانَتْ نَفْسُ الْإِنْسَانِ الَّتِي هِيَ أَقْرَبُ الْأَشْيَاءِ إلَيْهِ بَلْ هِيَ هُوِيَّتُهُ وَهُوَ لَا يَعْرِفُ كَيْفِيَّتَهَا وَلَا يُحِيطُ عِلْمًا بِحَقِيقَتِهَا فَالْخَالِقُ جَلَّ جَلَالُهُ أَوْلَى أَنْ لَا يَعْلَمُ الْعَبْدُ كَيْفِيَّتَهُ وَلَا يُحِيطَ عِلْمًا بِحَقِيقَتِهِ ...»(مجموع الفتاوی، ۱۴۱۶ق،ج۹، ص۲۹۸) منظور ابنتیمیه این است: حالا که انسان به حقیقت خودش آگاهی و احاطه ندارد، چگونه می تواند به حقیقت خدا آگاهی و احاطه داشته باشد؟! ابنتیمیه نگفته شناخت خدا مبتنی بر شناخت انسان است و چون انسان خودش را نمی تواند بشناسد پس نمی تواند خدا را بشناسد.
- بگذریم از غلط املایی متن که ظاهرا منظورش این است: «شناخت خدا مبتنی بر شناخت انسان ...»
- این تفسیر هم در میان شیعیان قائل دارد و هم در میان اهل سنت. به همین جهت، بهتر بود همچون تفسیر اول، گفته میشد «بسیاری از عالمان شیعه و سنی بر این باورند» نه این که «تفسیر برخی از عالمان اهلسنت همچون ابنتیمیه ...». شيخ بهايى در شرح حديث چهلم از اربعين خود و محمدمهدی تنکابنی در «شرح حديث من عرف نفسه فقد عرف ربّه» به این احتمال اشاره کردهاند.
- عبارت به گونهای نوشته شده که گویا ابنتیمیه روایت را منحصرا به همین معنا گرفته در حالیکه با مراجعه به کتاب مجموع الفتاوی مشخص می شود که او سه احتمال را ذکر کرده است: اول این که چون انسان خودش را عالم و قادر و زنده می شناسد، می تواند این اوصاف را بشناسد و به خدا نسبت دهد. دوم چون انسان خودش را جاهل و ضعیف می شناسد، می تواند خداوند را به ضد آن بشناسد. سوم این که چون انسان نمیتواند حقیقت خودش را به شکل کامل بشناسد، چگونه انتظار دارد حقیقت خدا را بشناسد؟!
--Shadpoor (بحث) ۲۶ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۶:۳۲ (UTC)
ارتباط آیات و روایات با تفاسیری که از حدیث مطرح شده
درباره تفسیر حدیث، به چند معنا اشاره شده که در آیات و روایات هر یک از آنها دارای متناظر مخصوص به خود هستند. در مدخل، با این که به این معانی اشاره شده اما در بخش ارتباط حدیث با آیات قرآن و روایات متشابه، این تنوع معنایی نادیده گرفته شده است و به همین جهت، از یکسوی معانی متنوعی که در بخش های قبلی به آن توجه داده شده، مغفول واقع شده؛ و از سوی دیگر، به آیات و روایات دیگری که متناظر سایر معانی هستند اشاره نشده است.