اسبدوانی
اسبدوانی به معنای مسابقه با اسب، مورد تأیید و تأکید در اسلام است؛ چون در آمادگی رزمی تأثیر فراوان داشته است. لذا پیامبر اکرم(ص) اقدام به برگزاری آن همراه جایزه میکرد و دیگران را به آن تشویق مینمود. فقیهان نیز در آثار خود، احکامی شرعی در مورد مسابقه با اسب را مطرح و بحث کردهاند.
اسبدوانی در حدیث
اسبدوانی بهمعنای مسابقه با اسب است.[۱] احادیث فراوان نشان از تشویق پیامبر اکرم(ص) به مسابقه دادن و حتّی شرکت جستن خود، در آنها دارد. موارد گزارش شدهٔ این مسابقهها، به سوارکاری با اسب و شتر، تیراندازی و دویدن، منحصرند.[۲] افزون بر این، حدیثی خاص در این باره به نقل از پیامبر اکرم(ص) میگوید: «جایزه گذاشتن برای مسابقه جایز نیست[یادداشت ۱] مگر برای اسبدوانی، تیراندازی و شتردوانی».[۳] مقصود اصلی از مسابقه، آمادگی رزمی و نیرومند شدن در مهارتهای بایستهٔ نبرد بوده است.[۴]
پیامبر(ص) اسبهای ورزیده برای مسابقه را از محلّه حَفیا تا مسجد بنی زُرَیق به مسابقه واداشت و سه نخله خرما را برای سه نفر اول به عنوان جایزه قرار داد.[۵]
اهمیت اسبدوانی به قدری است که پیامبر اسلام(ص) آن و تیراندازی را به عنوان محبوبترین سرگرمی نزد خداوند معرفی کرده است[۶] و حتی ملائکه هنگام مسابقه اسبسواری حضور مییابند.[۷]
امام علی(ع) از آزار دادن اسب و فریاد زدن بر سر اسب برای سرعت گرفتن در مسابقه، منع کرد.[۸]
اسبدوانی در فقه
فقیهان بابی را در فقه با عنوان «السبق و الرمایة» گشودهاند که در آن به احکام شرعی مربوط به مسابقه اسبدوانی و تیراندازی و امثال آنها پرداختهاند؛ مسابقاتی که در آمادگی رزمی نقش زیاد دارند.[۹]
برخی فقیهان مسابقه با اسب را از عقود دانستهاند که باید تمام شرایط عقدهای دیگر از قبیل بلوغ، عقل و ایجاب و قبول در آن رعایت شود اما برخی آن را جعاله دانستهاند که نیاز به قبول ندارد.[۱۰]
فقیهانی در مسابقه اسبدوانی چنان به آمادگی رزمی اهمیت دادهاند که اگر استفاده از اسب همچنان در جنگ به کار میرود، شرطبندی بر آن را جایز میدانند وگرنه چنین مسابقهای را خلاف احتیاط به شمار میآورند.[۱۱] همچنین احتمال دادهاند در زمانهای بعد که وسایل جنگی جدید آمده، مسابقه و شرطبندی با آنها نیز جایز است؛ مثل ماشینسواری.[۱۲] آمادگی برای رزم و جهاد به قدری مهم است که میتوان جایزه برای برنده را از بیت المال قرار داد.[۱۳]
پانویس
- ↑ معین، فرهنگ فارسی معین، ۱۳۶۰ش، ذیل «اسبدوانی».
- ↑ محمدی ریشهری، سیره پیامبر خاتم(ص)، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۴۳۱.
- ↑ حمیری قمی، قرب الإسناد، ۱۴۱۳ق، ص۸۸، ح۲۹۱.
- ↑ محمدی ریشهری، سیره پیامبر خاتم(ص)، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۴۳۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۴۸، ح۵.
- ↑ متقی هندی، کنز العمال، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۴، ح۱۰۸۱۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۴۹، ح۱۰؛ طبرانی، المعجم الکبیر، چاپ دوم، ج۱۲، ص۳۰۵، ح۱۳۴۷۴.
- ↑ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۱۰، ص۳۷، ح۱۹۷۸۱.
- ↑ به عنوان نمونه نگاه کنید به شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۴۱۹ و نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۲۸، ص۲۱۱ و حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۲۸، ص۲۲۱ - ۲۲۲.
- ↑ حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ نگاه کنید به حکیم، منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۱۵۴.
- ↑ شهید ثانی، الروضة البهیة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۴۲۵.
یادداشت
- ↑ واژۀ «سبق» در متن عربی حدیث، اگر به فتح حرف «باء» خوانده شود، به معنای جایزهای است که برای مسابقه گذاشته میشود اما اگر به سکون خوانده شود، یعنی مسابقه (نگاه کنید به نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۸ش، ج۲۸، ص۲۱۳).
منابع
- حکیم، سید محسن، منهاج الصالحین، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۱۰ق.
- حمیری قمی، عبدالله، قرب الإسناد، تحقیق: مؤسّسه آل البیت(ع)، قم، مؤسّسة آل البیت(ع)، چاپ اوّل، ۱۴۱۳ق.
- شهید ثانی، زینالدین بن علی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، قم، داوری، ۱۴۱۰ق.
- طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی بن عبد المجید سلفی، داراحیاء التراث العربی، چاپ دوم.
- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ پنجم، ۱۳۶۳ش.
- متّقی هندی، علی، کنز العمّال، تحقیق: بکری حیّانی و صفوة السّقا، بیروت، مؤسّسة الرّسالة، ۱۴۰۹ق.
- محمدی ریشهری، محمد، سیره پیامبر خاتم(ص)، ترجمه: عبدالهادی مسعودی، قم، دارالحدیث، ۱۳۹۴ش.
- معین، محمد، فرهنگ فارسی معین، تهران، امیرکبیر، چاپ چهارم، ۱۳۶۰ش.
- نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام، تحقیق: علی آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیة، چاپ سوم، ۱۳۶۸ش.
- نسائی، احمد بن شعیب، السنن الکبری، تحقیق: عبدالغفار سلیمان بنداری و سید کسروی حسن، بیروت، دارالکتب العلمیة، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.