پرش به محتوا

تنزیه الانبیاء (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Mgolpayegani
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}
}}


'''تنزیه الانبیاء و الائمة''' کتابی به زبان عربی در [[کلام امامیه|کلام]] نوشته [[سید مرتضی علم الهدی]]، دانشمند [[شیعه|شیعی]] (355ـ436ق) است.
'''تنزیه الانبیاء و الائمة''' کتابی [[کلام امامیه|کلامی]] در اثبات عصمت [[پیامبران]] و [[ائمه|امامان]] نوشته [[سید مرتضی علم الهدی]]، عالم دینی و متکلم نامدار [[شیعه|شیعی]] (۳۵۵ـ۴۳۶ق.) است.


موضوع این کتاب اثبات عصمت [[پیامبران]] و [[ائمه|امامان]] است. [[سید مرتضی]] در این کتاب بحثهای راجع به [[عصمت]] [[پیامبران]] را به تفصیل آورده اما در بحث [[عصمت]] امامان، برای تفصیل مطالب، به کتاب ''[[الشافی فی الامامة]]'' که نوشته خود اوست ارجاع داده است. <ref>ص 209، 215، 218، 220ـ221، 239، 245، 279ـ 280</ref> وی رساله کوتاهی به نام ''رسالة فی العصمة'' نیز دارد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج 15، ص 273</ref> کتاب به شکل پرسش و پاسخ تنظیم شده است.
[[سید مرتضی]] در این کتاب بحث‌های راجع به [[عصمت]] [[پا مبران]] را به تفصیل آورده اما در بحث [[عصمت]] امامان، برای تفصیل مطالب، به کتاب ''[[الشافی فی الامامة]]'' که نوشته خود اوست ارجاع داده است.<ref>ص ۲۰۹، ۲۱۵، ۲۱۸، ۲۲۰ـ۲۲۱، ۲۳۹، ۲۴۵، ۲۷۹ـ ۲۸۰.</ref> وی رساله کوتاهی به نام ''رسالة فی العصمة'' نیز دارد.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۱۵، ص۲۷۳.</ref> کتاب به شکل پرسش و پاسخ تنظیم شده است.
 
با اینکه تنزیه الانبیاء به موضوعی اعتقادی می‌پردازد، به سبب مسائل نحوی و بلاغی و لغوی‌ای که در بر دارد،<ref>ص ۲۵ـ۲۶، ۲۸، ۳۳، ۴۰، ۴۱، ۴۵، ۵۳، ۹۳، ۱۱۸ـ ۱۱۹، ۱۸۰ـ۱۸۱، ۱۸۳ـ۱۸۴، ۱۹۵، ۱۹۸ـ۱۹۹، ۲۰۳، ۲۰۶.</ref> شایسته است که جزو کتاب‌های ادبی نیز به شمار آید.


با اینکه تنزیه الانبیاء به موضوعی اعتقادی می‌پردازد، به سبب مسائل نحوی و بلاغی و لغوی‌ای که در بر دارد، <ref>ص 25ـ26، 28، 33، 40، 41، 45، 53، 93، 118ـ 119، 180ـ181، 183ـ184، 195، 198ـ199، 203، 206</ref> شایسته است که جزو کتابهایِ ادبی نیز به شمار آید.


==نویسنده کتاب==
==نویسنده کتاب==
خط ۳۹: خط ۴۰:
او مدت سی سال امیر حاج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی القضات و مرجع شکایات مردم بوده است.
او مدت سی سال امیر حاج و حرمین و نقیب الاشراف و قاضی القضات و مرجع شکایات مردم بوده است.


وی برخی از کتابهایش را در پاسخ به دیگران نوشته اما سخن بعضی که گفته‌اند تنزیه الانبیاء پاسخ به ''تخطئة الانبیاء'' [[ابو حامد غزالی]] (450ـ 505ق) است، با توجه به تاریخ وفات وی و ولادت غزالی، درست نیست. <ref>حسینی خوانساری، ج 4، ص 418</ref>
وی برخی از کتاب‌هایش را در پاسخ به دیگران نوشته اما سخن بعضی که گفته‌اند تنزیه الانبیاء پاسخ به ''تخطئة الانبیاء'' [[ابو حامد غزالی]] (۴۵۰ـ ۵۰۵ق) است، با توجه به تاریخ وفات وی و ولادت غزالی، درست نیست.<ref>حسینی خوانساری، ج ۴، ص۴۱۸.</ref>


== محتوای کتاب ==
== محتوای کتاب ==
خط ۴۵: خط ۴۶:


=== آرای مختلف در باب عصمت انبیا ===
=== آرای مختلف در باب عصمت انبیا ===
در مقدمه، آرای مختلف در بارۀ [[عصمت]] پیامبران نقل شده است. به گفته او حشویه و [[اهل حدیث]] انجام [[گناهان کبیره]] یا [[گناهان صغیره]] را از جانب پیامبران روا دانسته‌اند. [[امامیه]] معتقدند که ارتکاب هیچ گناهی، چه صغیره چه کبیره، بر پیامبران و [[امامان]]، چه پیش از پیامبری و [[امامت]] و چه پس از آن، روا نیست. [[معتزله]] فقط انجام دادن [[گناهان کبیره]] و صغیره‌ای را که موجب کاهش جایگاه پیامبران در بین مردم است را، چه پیش از پیامبری چه پس از آن، روا ندانسته‌اند اما در هر دو حال انجام دادن گناهان صغیره‌ای را که موجب وهن انبیا نیست، جایز شمرده‌اند. [[معتزله]] و [[حشویه]] درباره امامان (در دیدگاه آنان امام یعنی حاکم اسلامی) معتقد بودند که انجام دادن [[گناهان کبیره]] و [[گناه صغیره|صغیره]] از جانب آنان ممکن است اما موجب عزل آنان از مقام خود می‌شود. <ref>علم الهدی، ص 16ـ17</ref>
در مقدمه، آرای مختلف در بارۀ [[عصمت]] پیامبران نقل شده است. به گفته او حشویه و [[اهل حدیث]] انجام [[گناهان کبیره]] یا [[گناهان صغیره]] را از جانب پیامبران روا دانسته‌اند. [[امامیه]] معتقدند که ارتکاب هیچ گناهی، چه صغیره چه کبیره، بر پیامبران و [[امامان]]، چه پیش از پیامبری و [[امامت]] و چه پس از آن، روا نیست. [[معتزله]] فقط انجام دادن [[گناهان کبیره]] و صغیره‌ای را که موجب کاهش جایگاه پیامبران در بین مردم است را، چه پیش از پیامبری چه پس از آن، روا ندانسته‌اند اما در هر دو حال انجام دادن گناهان صغیره‌ای را که موجب وهن انبیا نیست، جایز شمرده‌اند. [[معتزله]] و [[حشویه]] درباره امامان (در دیدگاه آنان امام یعنی حاکم اسلامی) معتقد بودند که انجام دادن [[گناهان کبیره]] و [[گناه صغیره|صغیره]] از جانب آنان ممکن است اما موجب عزل آنان از مقام خود می‌شود.<ref>علم الهدی، ص۱۶ـ۱۷.</ref>


[[سید مرتضی]]، پس از نقل آرای مختلف، آنها را بررسی و نقد کرده است. کتاب به صورت پرسش و پاسخ تنظیم شده است و به نظر می‌آید برخی پرسشها را پیشتر، متکلمان معتزلی مطرح کرده بوده‌اند، کسانی همچون نَظّام<ref>همان، ص 16، 24، 232، 236ـ237، 240، 244، 247ـ 248</ref> و ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی<ref>همان، ص 34، 53، 61، 122، 150</ref> و ابوعلی جُبّائی. <ref>همان، ص 17، 23، 65، 89، 108، 112، 120ـ121، 132، 150</ref> پاره‌ای دیگر، پرسشهایی است که به نظر سید مرتضی رسیده که ممکن است پیش بیاید یا پرسشهای کسی است که به درخواست او کتاب را نوشته است. <ref>همان، ص 15</ref>
[[سید مرتضی]]، پس از نقل آرای مختلف، آنها را بررسی و نقد کرده است. کتاب به صورت پرسش و پاسخ تنظیم شده است و به نظر می‌آید برخی پرسش‌ها را پیشتر، متکلمان معتزلی مطرح کرده بوده‌اند، کسانی همچون نَظّام<ref>همان، ص۱۶، ۲۴، ۲۳۲، ۲۳۶ـ۲۳۷، ۲۴۰، ۲۴۴، ۲۴۷ـ ۲۴۸.</ref> و ابومسلم محمد بن بحر اصفهانی<ref>همان، ص۳۴، ۵۳، ۶۱، ۱۲۲، ۱۵۰.</ref> و ابوعلی جُبّائی.<ref>همان، ص۱۷، ۲۳، ۶۵، ۸۹، ۱۰۸، ۱۱۲، ۱۲۰ـ۱۲۱، ۱۳۲، ۱۵۰.</ref> پاره‌ای دیگر، پرسش‌هایی است که به نظر سید مرتضی رسیده که ممکن است پیش بیاید یا پرسش‌های کسی است که به درخواست او کتاب را نوشته است.<ref>همان، ص۱۵.</ref>


=== استدلال بر عصمت پیامبران ===
=== استدلال بر عصمت پیامبران ===
وی در شرح نظر خود می‌گوید تمام آنچه از [[پیامبران]] در مورد انجام گناه بیان شده و ما آنها را نمی‌پذیریم، مستقیم یا غیرمستقیم، به نشانه صدق ([[معجزه|اعجاز]]) پیامبری بر می‌گردد. مستقیم به این صورت که نشانه پیامبری حاکی از آن است که خداوند آنان را تصدیق کرده است، پس باید از گناه کبیره‌ای چون دروغ بری باشند زیرا تصدیق دروغگو شایسته خداوند نیست. غیرمستقیم به این صورت است که نشانه [[پیامبر|پیامبری]] بر وجوب پیروی از [[پیامبران]] و تصدیق آنان ــ که غرض از بر انگیختن پیامبران است ــ دلالت دارد، در حالی که امر به پیروی از دروغگو شایسته نیست. درباره سایر [[گناهان کبیره]] نیز اینگونه است، اما در باره گناهان کبیره پیش از پیامبری و گناهان صغیره (چه پیش از پیامبری چه پس از آن) [[سیدمرتضی]] می‌گوید میان دو نفر که یکی چنین گناهانی ندارد و آنکه مرتکب چنین گناهانی شده است یا احتمال انجام دادنش بر او می‌رود، مردم به پیروی از کسی رغبت و اطمینان پیدا می‌کنند که چنین گناهانی نداشته باشد.<ref>ص 18، 23</ref>
وی در شرحِ نظر خود می‌گوید:
::«تمام آنچه از [[پیامبران]] در مورد انجام گناه بیان شده و ما آنها را نمی‌پذیریم، مستقیم یا غیرمستقیم، به نشانه صدق ([[معجزه|اعجاز]]) پیامبری برمی‌گردد. مستقیم به این صورت که نشانه پیامبری حاکی از آن است که خداوند آنان را تصدیق کرده است، پس باید از گناه کبیره‌ای چون دروغ بری باشند زیرا تصدیق دروغگو شایسته خداوند نیست. غیرمستقیم به این صورت است که نشانه [[پیامبر|پیامبری]] بر وجوب پیروی از [[پیامبران]] و تصدیق آنان ــ که غرض از بر انگیختن پیامبران است ــ دلالت دارد، در حالی که امر به پیروی از دروغگو شایسته نیست. درباره سایر [[گناهان کبیره]] نیز اینگونه است، اما درباره گناهان کبیره پیش از پیامبری و گناهان صغیره (چه پیش از پیامبری چه پس از آن)
 
[[سیدمرتضی]] می‌گوید:
::«میان دو نفر که یکی چنین گناهانی ندارد و آنکه مرتکب چنین گناهانی شده است یا احتمال انجام دادنش بر او می‌رود، مردم به پیروی از کسی رغبت و اطمینان پیدا می‌کنند که چنین گناهانی نداشته باشد.»<ref>ص ۱۸، ۲۳.</ref>


=== استدلال بر عصمت امامان===
=== استدلال بر عصمت امامان===
او در باره [[امامان]] نیز می‌گوید علت حضور [[امام]] این است که با وجود او، تا آنجا که امکان دارد، مردم از کارهای ناشایست دور بمانند و به کارهای شایسته نزدیک شوند. پس، اگر انجام دادن [[گناهان کبیره]] را برای امام هم جایز بدانیم، علت مذکور همچنان باقی خواهد بود و این امام هم محتاج امام دیگری است و این روند به تسلسل می‌انجامد مگر اینکه به امامی [[معصوم]] برسد. چون قول [[امامان]] مانند قول [[پیامبر]]، حجت است و حق فقط از طریق آنان شناخته می‌شود، پس حکم آنان دربارۀ انجام دادن [[گناهان صغیره]] (چه پیش از [[امامت]] چه پس از آن)، و [[گناهان کبیره]] پیش از امامت، همان حکم پیامبر است. <ref>ص 24ـ 25</ref>
او درباره [[امامان]] نیز می‌گوید:
::«علت حضور [[امام]] این است که با وجود او، تا آنجا که امکان دارد، مردم از کارهای ناشایست دور بمانند و به کارهای شایسته نزدیک شوند. پس، اگر انجام دادن [[گناهان کبیره]] را برای امام هم جایز بدانیم، علت مذکور همچنان باقی خواهد بود و این امام هم محتاج امام دیگری است و این روند به تسلسل می‌انجامد مگر اینکه به امامی [[معصوم]] برسد. چون قول [[امامان]] مانند قول [[پیامبر]]، حجت است و حق فقط از طریق آنان شناخته می‌شود، پس حکم آنان دربارۀ انجام دادن [[گناهان صغیره]] (چه پیش از [[امامت]] چه پس از آن)، و [[گناهان کبیره]] پیش از امامت، همان حکم پیامبر است.»<ref>ص ۲۴ـ ۲۵.</ref>


چنانکه پیداست [[سید مرتضی]] در استدلال خود هیچ تکیه‌ای بر علم [[پیامبران]] و [[امامان]] ندارد و نیز با این نظریه که [[عصمت]] آنان به حفظ [[فرشته|فرشتگان]] یا دیگر امدادهای غیبی متکی است مخالف است زیرا این امور با تکلیف و درد و رنجی که متحمل می‌شدند ناسازگار است و اگر چنین بود شایسته مدح و ثواب نبودند. <ref>ص 91</ref>
چنانکه پیداست [[سید مرتضی]] در استدلال خود هیچ تکیه‌ای بر علم [[پیامبران]] و [[امامان]] ندارد و نیز با این نظریه که [[عصمت]] آنان به حفظ [[فرشته|فرشتگان]] یا دیگر امدادهای غیبی متکی است مخالف است زیرا این امور با تکلیف و درد و رنجی که متحمل می‌شدند ناسازگار است و اگر چنین بود شایسته مدح و ثواب نبودند.<ref>ص ۹۱.</ref>


=== توجیه آیات ناسازگار عصمت ===
=== توجیه آیات ناسازگار عصمت ===
سید مرتضی در دو بخش کتاب، آیه‌ها و [[روایت|روایتهایی]] را که با نظریه [[عصمت]] ناسازگارند بررسی و توجیه کرده است. بخش اول در تنزیه [[پیامبران]] است (شامل [[حضرت آدم|آدم]]، [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت یعقوب|یعقوب]]، [[حضرت یوسف|یوسف]]، [[حضرت ایوب|ایوب]]، [[حضرت شعیب|شعیب]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت داوود|داوود]]، [[حضرت سلیمان|سلیمان]]، [[حضرت یونس|یونس]]، [[حضرت عیسی|عیسی]] علیهم السلام و [[محمد(ص)]] و بخش دوم در تنزیه [[امامان]] (شامل [[امام علی]]، [[امام حسن]]، [[امام حسین]]، امام [[علی بن موسی الرضا]] و [[امام عصر]] علیهم السلام.
سید مرتضی در دو بخش کتاب، آیه‌ها و [[روایت|روایت‌هایی]] را که با نظریه [[عصمت]] ناسازگارند بررسی و توجیه کرده است. بخش اول در تنزیه [[پیامبران]] است (شامل [[حضرت آدم|آدم]]، [[حضرت نوح|نوح]]، [[حضرت ابراهیم|ابراهیم]]، [[حضرت یعقوب|یعقوب]]، [[حضرت یوسف|یوسف]]، [[حضرت ایوب|ایوب]]، [[حضرت شعیب|شعیب]]، [[حضرت موسی|موسی]]، [[حضرت داوود|داوود]]، [[حضرت سلیمان|سلیمان]]، [[حضرت یونس|یونس]]، [[حضرت عیسی|عیسی]] علیهم السلام و [[محمد(ص)]] و بخش دوم در تنزیه [[امامان]] (شامل [[امام علی]]، [[امام حسن]]، [[امام حسین]]، امام [[علی بن موسی الرضا]] و [[امام عصر]] علیهم السلام.


معمولاً [[سید مرتضی]] به یک اِشکال، پاسخهای متعدد داده که همۀ پاسخها در یک سطح و قوّت نیستند و در عین حال، ‌گاه پاسخ کسانی را نقد کرده که با رأی او موافقند. <ref>ص 52 ـ53، 184</ref> وی در [[تأویل]] آیه‌های [[قرآن]] از توجیه‌های گوناگونی استفاده کرده، که آنها را به این صورت می‌توان دسته بندی کرد:
معمولاً [[سید مرتضی]] به یک اِشکال، پاسخ‌های متعدد داده که همۀ پاسخ‌ها در یک سطح و قوّت نیستند و در عین حال، ‌گاه پاسخ کسانی را نقد کرده که با رأی او موافقند.<ref>ص ۵۲ ـ۵۳، ۱۸۴.</ref> وی در [[تأویل]] آیه‌های [[قرآن]] از توجیه‌های گوناگونی استفاده کرده، که آنها را به این صورت می‌توان دسته بندی کرد:


* پاره‌ای از برداشتهای نادرست ناشی از بی‌توجهی به مباحث لغت شناسی و اقتضائات زبانی و ویژگیهای زبان عربی است؛ <ref>ص 25ـ26، 28، 32ـ33، 40ـ41، 45، 53، 93، 118ـ119، 169، 181، 186، 195، 198، 203ـ204، 206</ref>
* پاره‌ای از برداشت‌های نادرست ناشی از بی‌توجهی به مباحث لغت شناسی و اقتضائات زبانی و ویژگی‌های زبان عربی است.<ref>ص ۲۵ـ۲۶، ۲۸، ۳۲ـ۳۳، ۴۰ـ۴۱، ۴۵، ۵۳، ۹۳، ۱۱۸ـ۱۱۹، ۱۶۹، ۱۸۱، ۱۸۶، ۱۹۵، ۱۹۸، ۲۰۳ـ۲۰۴، ۲۰۶.</ref>


* برخی تفسیرها با ظاهر [[آیه]] ناسازگارند، در حالی که اصل، ظاهر آیه است و هر‌گاه در فهم ظاهر آیه شبهه‌ای پیش آید باید به دلیل قطعی رجوع کرد؛ <ref>ص 58، 86، 101، 184ـ 185، 190</ref>
* برخی تفسیرها با ظاهر [[آیه]] ناسازگارند، در حالی که اصل، ظاهر آیه است و هر‌گاه در فهم ظاهر آیه شبهه‌ای پیش آید باید به دلیل قطعی رجوع کرد.<ref>ص ۵۸، ۸۶، ۱۰۱، ۱۸۴ـ ۱۸۵، ۱۹۰.</ref>


*‌گاه ظاهر آیه‌ای تاب دو تفسیر مختلف را دارد که یکی سازگار با [[عصمت]] انبیاست و دیگری ناسازگار با آن، در اینجا چون عصمت [[انبیا]] با ادله عقلی ثابت شده، باید تفسیری را پذیرفت که با [[عصمت]] آنان سازگار است؛ <ref>ص 31ـ32، 84، 167ـ 168</ref>
*‌گاه ظاهر آیه‌ای تاب دو تفسیر مختلف را دارد که یکی سازگار با [[عصمت]] انبیاست و دیگری ناسازگار با آن، در اینجا چون عصمت [[انبیا]] با ادله عقلی ثابت شده، باید تفسیری را پذیرفت که با [[عصمت]] آنان سازگار است.<ref>ص ۳۱ـ۳۲، ۸۴، ۱۶۷ـ ۱۶۸.</ref>


* برخی اِشکالها بر اثر بی‌توجهی به [[شأن نزول]]، احوال زمان نزول آیه و نشانه‌های تاریخی است. <ref>ص 182، 188</ref>
* برخی اِشکال‌ها بر اثر بی‌توجهی به [[شأن نزول]]، احوال زمان نزول آیه و نشانه‌های تاریخی است.<ref>ص ۱۸۲، ۱۸۸.</ref>


* منظور برخی آیه‌ها، بر خلاف تصوری که می‌شود، کسانی غیر از انبیاست؛ <ref>ص 89، 187ـ 188</ref>
* منظور برخی آیه‌ها، بر خلاف تصوری که می‌شود، کسانی غیر از انبیاست.<ref>ص ۸۹، ۱۸۷ـ ۱۸۸.</ref>


* نسبت دادن هر چه که موجب بیزاری از انبیا و از دست دادن آرامش قلبی نسبت به حضور آنهاست، مخالف دلیل عقلی بوده و پذیرفتنی نیست؛ <ref>ص 31، 104، 147، 177، 188</ref>
* نسبت دادن هر چه که موجب بیزاری از انبیا و از دست دادن آرامش قلبی نسبت به حضور آنهاست، مخالف دلیل عقلی بوده و پذیرفتنی نیست.<ref>ص ۳۱، ۱۰۴، ۱۴۷، ۱۷۷، ۱۸۸.</ref>


* برخی اعمالی که به انبیا نسبت داده می‌شود، گناه به حساب نمی‌آید بلکه [[ترک اولی|ترک اَوْلی]]<ref>ص 174ـ 175، 181</ref>یا ترک یک کار مستحب است<ref>ص 25ـ26، 80، 150، 160، 181</ref> و خطاب لفظ «ظالم» و مانند آن به انبیا و [[توبه]] و [[استغفار]] آنان، به سبب از دست دادن ثوابِ اعمال [[مستحب]] و نیز خضوع و خشوع در پیشگاه خداوند است<ref>ص 26ـ27، 113، 144، 159ـ160</ref>
* برخی اعمالی که به انبیا نسبت داده می‌شود، گناه به حساب نمی‌آید بلکه [[ترک اولی|ترک اَوْلی]]<ref>ص ۱۷۴ـ ۱۷۵، ۱۸۱.</ref>یا ترک یک کار مستحب است<ref>ص ۲۵ـ۲۶، ۸۰، ۱۵۰، ۱۶۰، ۱۸۱.</ref> و خطاب لفظ «ظالم» و مانند آن به انبیا و [[توبه]] و [[استغفار]] آنان، به سبب از دست دادن ثوابِ اعمال [[مستحب]] و نیز خضوع و خشوع در پیشگاه خداوند است.<ref>ص ۲۶ـ۲۷، ۱۱۳، ۱۴۴، ۱۵۹ـ۱۶۰.</ref>
* پاره‌ای از اِشکالهای دیگر نیز به سبب بی‌توجهی به ویژگیهای انسانی انبیا و مسائل مربوط به عرف و اجتماع است؛ <ref>ص 76، 79، 192ـ193</ref>
* پاره‌ای از اِشکال‌های دیگر نیز به سبب بی‌توجهی به ویژگی‌های انسانی انبیا و مسائل مربوط به عرف و اجتماع است.<ref>ص ۷۶، ۷۹، ۱۹۲ـ۱۹۳.</ref>
* برخی اعمال پیامبران، به مصلحت و خواست الاهی بوده است که از راه [[وحی]] یا [[الهام]] از آن آگاه می‌شدند. <ref>ص 30، 42، 96ـ 98، 112ـ113، 149، 156، 179، 191ـ192</ref>
* برخی اعمال پیامبران، به مصلحت و خواست الاهی بوده است که از راه [[وحی]] یا [[الهام]] از آن آگاه می‌شدند.<ref>ص ۳۰، ۴۲، ۹۶ـ ۹۸، ۱۱۲ـ۱۱۳، ۱۴۹، ۱۵۶، ۱۷۹، ۱۹۱ـ۱۹۲.</ref>


=== توجیه روایات ناسازگار ===
=== توجیه روایات ناسازگار ===
[[سید مرتضی]] در باره روایتهای ناظر به مسئله [[عصمت]] که با نظر وی ناسازگار است، می‌گوید که عصمت انبیا پیش از هر چیز متکی به ادله عقلی است، دلالت عقلی از هر دلالت دیگری قویتر است<ref>همان، ص 36، 46</ref>و آنچه را با دلیل عقلی ثابت شده است نمی‌توان با یک امر احتمالی انکار کرد؛ <ref>همان، ص 226</ref> بنابراین، هر روایتی که با ادله عقلی ناسازگار باشد را نمی‌پذیریم. <ref>ص 36، 49، 142، 152، 171، 193</ref> این امر در صورتی است که روایتها از نظر سند و راوی محکم باشند وگرنه نمی‌توان به آنها اعتنا کرد. <ref>ص 36ـ37، 102ـ103، 171، 191، 237ـ 238</ref> سیدمرتضی در باره پاره‌ای از روایتها که با ظاهر [[قرآن]] نیز مخالفند، می‌گوید وقتی ظاهر [[قرآن]] بر معصیت [[پیامبران]] دلالت ندارد، چگونه چنین روایتهایی را می‌توان پذیرفت؟<ref>ص 179</ref> البته اگر روایتهای صحیحی را که به ظاهر مخالف عقل هستند بتوان تأویل کرد، باید تأویل کرد<ref>ص 49، 193، 200، 209ـ210، 226</ref> و اگر این کار شدنی نباشد باید آنها را بر وجهی درست توضیح داد. <ref>ص 260</ref>
[[سید مرتضی]] درباره روایت‌های ناظر به مسئله [[عصمت]] که با نظر وی ناسازگار است، می‌گوید که عصمت انبیا پیش از هر چیز متکی به ادله عقلی است، دلالت عقلی از هر دلالت دیگری قوی‌تر است<ref>همان، ص۳۶، ۴۶.</ref>و آنچه را با دلیل عقلی ثابت شده است نمی‌توان با یک امر احتمالی انکار کرد؛<ref>همان، ص۲۲۶.</ref> بنابراین، هر روایتی که با ادله عقلی ناسازگار باشد را نمی‌پذیریم.<ref>ص ۳۶، ۴۹، ۱۴۲، ۱۵۲، ۱۷۱، ۱۹۳.</ref> این امر در صورتی است که روایت‌ها از نظر سند و راوی محکم باشند و گرنه نمی‌توان به آنها اعتنا کرد.<ref>ص ۳۶ـ۳۷، ۱۰۲ـ۱۰۳، ۱۷۱، ۱۹۱، ۲۳۷ـ ۲۳۸.</ref>  
 
سیدمرتضی درباره پاره‌ای از روایت‌ها که با ظاهر [[قرآن]] نیز مخالفند، می‌گوید وقتی ظاهر [[قرآن]] بر معصیت [[پیامبران]] دلالت ندارد، چگونه چنین روایت‌هایی را می‌توان پذیرفت؟<ref>ص ۱۷۹.</ref> البته اگر روایت‌های صحیحی را که به ظاهر مخالف عقل هستند بتوان تأویل کرد، باید تأویل کرد<ref>ص ۴۹، ۱۹۳، ۲۰۰، ۲۰۹ـ۲۱۰، ۲۲۶.</ref> و اگر این کار شدنی نباشد باید آنها را بر وجهی درست توضیح داد.<ref>ص ۲۶۰.</ref>


== نسخه‌ها و ردیه‌ها==
== نسخه‌ها و ردیه‌ها==
این کتاب را شیخ محمد بن علی [[کراجکی]] (متوفی 449) تلخیص کرده است. <ref>ثقة الاسلام تبریزی، ج 4، ص 422</ref> نسخۀ خطی‌ای که شیخ آقا بزرگ داشته، حاوی تکمله‌ای بر تنزیه الانبیاء بوده که عبدالوهاب حسینی استرآبادی (اواخر [[قرن نهم]] و اوایل [[قرن دهم]]) آن را نوشته است. <ref>محیی الدین، ص 140</ref>
این کتاب را شیخ محمد بن علی [[کراجکی]] (متوفی ۴۴۹) تلخیص کرده است.<ref>ثقة الاسلام تبریزی، ج ۴، ص۴۲۲.</ref> نسخۀ خطی‌ای که شیخ آقا بزرگ داشته، حاوی تکمله‌ای بر تنزیه الانبیاء بوده که عبدالوهاب حسینی استرآبادی (اواخر [[قرن نهم]] و اوایل [[قرن دهم]]) آن را نوشته است.<ref>محیی الدین، ص۱۴۰.</ref>


شهاب الدین شافعی رازی (متوفی [[قرن ششم]]) در ''زَلَّة الانبیاء''، به رد تنزیه الانبیاء شریف مرتضی پرداخته است. نصیرالدین عبدالجلیل قزوینی، هم عصر رازی، برخی اِشکالهای او را در کتاب ''بعض مثالب النواصب''، به فارسی، پاسخ داده است. <ref>آقابزرگ طهرانی، ج 3، ص 130، ج 4، ص 456</ref> ترجمه‌ای فارسی از ''تنزیه الانبیاء'' به قلم امیر سلمانی رحیمی در 1377 ش در [[مشهد]] چاپ شده است.
شهاب الدین شافعی رازی (متوفی [[قرن ششم]]) در ''زَلَّة الانبیاء''، به رد تنزیه الانبیاء شریف مرتضی پرداخته است. نصیرالدین عبدالجلیل قزوینی، هم عصر رازی، برخی اِشکال‌های او را در کتاب ''بعض مثالب النواصب''، به فارسی، پاسخ داده است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۳، ص۱۳۰، ج ۴، ص۴۵۶.</ref> ترجمه‌ای فارسی از ''تنزیه الانبیاء'' به قلم امیر سلمانی رحیمی در ۱۳۷۷ش در [[مشهد]] چاپ شده است.


''تنزیه الانبیاء'' نخستین بار در 1290 در [[تبریز]] چاپ سنگی شد، سپس چاپهای متعددی از آن در [[نجف]] و [[بیروت]] و [[قم]] منتشر گردید؛ از آن جمله است: چاپ فاطمه قاضی شعار، زیر نظر علی اکبر غفاری، که در 1380 ش در [[تهران]] منتشر شده و چاپ فارس حسّون کریم که در 1380 ش در [[قم]] انتشار یافته است.
''تنزیه الانبیاء'' نخستین بار در ۱۲۹۰ در [[تبریز]] چاپ سنگی شد، سپس چاپ‌های متعددی از آن در [[نجف]] و [[بیروت]] و [[قم]] منتشر گردید؛ از آن جمله است: چاپ فاطمه قاضی شعار، زیر نظر علی اکبر غفاری، که در ۱۳۸۰ش در [[تهران]] منتشر شده و چاپ فارس حسّون کریم که در ۱۳۸۰ش در [[قم]] انتشار یافته است.


== برخی کتب دیگر با موضوع مشابه ==
== برخی کتب دیگر با موضوع مشابه ==
''تنزیه الانبیاء'' از قدیمترین کتابهای موجود در باره [[عصمت]] [[پیامبران]] است و عنوان آن برای تک نگاریهای مرتبط با این موضوع کاربرد پیدا کرده و از این جهت حائز اهمیت است. برخی از کتابهای دیگری که در این موضوع با همین عنوان نوشته شده‌اند، عبارت اند از:
''تنزیه الانبیاء'' از قدیمی‌ترین کتاب‌های موجود درباره [[عصمت]] [[پیامبران]] است و عنوان آن برای تک نگاری‌های مرتبط با این موضوع کاربرد پیدا کرده و از این جهت حائز اهمیت است. برخی از کتاب‌های دیگری که در این موضوع با همین عنوان نوشته شده‌اند، عبارت‌اند از:
* ''عصمة الانبیاء''، تألیف [[فخر رازی]] (متوفی 606)؛
* ''عصمة الانبیاء''، تألیف [[فخر رازی]] (متوفی ۶۰۶)
* ''تنزیه الانبیاء عن تسفیه الاغبیاء''، تألیف [[جلال الدین سیوطی]] (متوفی 911)؛
* ''تنزیه الانبیاء عن تسفیه الاغبیاء''، تألیف [[جلال الدین سیوطی]] (متوفی ۹۱۱)
* ''تنزیه المصطفی المختار عمّایثبت من الاخبار و الا´ثار''، تألیف احمد وفائی (متوفی 1086)؛
* ''تنزیه المصطفی المختار عمّایثبت من الاخبار و الا´ثار''، تألیف احمد وفائی (متوفی ۱۰۸۶)
* ''تنزیه الانبیاء''، تألیف شیخ مصطفی بن حسین بغدادی (بغداد 1323)؛
* ''تنزیه الانبیاء''، تألیف شیخ مصطفی بن حسین بغدادی (بغداد ۱۳۲۳)
* ''تنزیه الانبیاء''، تألیف زین العابدین کرمانی (تبریز 1344)؛
* ''تنزیه الانبیاء''، تألیف زین العابدین کرمانی (تبریز ۱۳۴۴)
* ''التنبیه بالعلوم من البرهان علی تنزیه المعصوم عن السهو و النسیان'' یا ''التنبیه بالتنزیه''، تألیف محمد بن حسن حرّ عاملی (قم 1401)؛
* ''التنبیه بالعلوم من البرهان علی تنزیه المعصوم عن السهو و النسیان'' یا ''التنبیه بالتنزیه''، تألیف محمد بن حسن حرّ عاملی (قم ۱۴۰۱)
* ''تنزیه الانبیاء عمّانسب الیهم حُثالة الاغبیاء''، تألیف ابن حِمیَر (بیروت 1411)؛
* ''تنزیه الانبیاء عمّانسب الیهم حُثالة الاغبیاء''، تألیف ابن حِمیر (بیروت ۱۴۱۱)
* ''تنزیه الانبیاء و تأویل مایظهر منه خلافه و الرد علی من یَزعُمُ تَخطِأتهم''، تألیف شیخ محمدباقر استرآبادی به فارسی<ref> (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج 4، ص 456، ج 14، ص 205، ج 21، ص 183، ج 24، ص 147، ج 26، ص 223؛ ثقة الاسلام تبریزی، ج 4، ص 423)</ref>
* ''تنزیه الانبیاء و تأویل مایظهر منه خلافه و الرد علی من یزعُمُ تَخطِأتهم''، تألیف شیخ محمدباقر استرآبادی به فارسی<ref> (برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به آقابزرگ طهرانی، ج ۴، ص۴۵۶، ج ۱۴، ص۲۰۵، ج ۲۱، ص۱۸۳، ج ۲۴، ص۱۴۷، ج ۲۶، ص۲۲۳؛ ثقة الاسلام تبریزی، ج ۴، ص۴۲۳)</ref>
 
ترجمه‌ای به اردو از بخش اول ''تنزیه الانبیاء''، به قلم حسین هندی با عنوان ''تحفة الاتقیاء''، در [[هند]] به چاپ رسیده است. ترجمه اردویی به نام ''تحفة الانبیاء'' نیز موجود است که احتمالاً همان کتاب مذکور است.<ref>آقابزرگ طهرانی، ج ۳، ص۴۰۸، ۴۲۲.</ref>


ترجمه‌ای به اردو از بخش اول ''تنزیه الانبیاء''، به قلم حسین هندی با عنوان ''تحفة الاتقیاء''، در [[هند]] به چاپ رسیده است. ترجمه اردویی به نام ''تحفة الانبیاء'' نیز موجود است که احتمالاً همان کتاب مذکور است. <ref>آقابزرگ طهرانی، ج 3، ص 408، 422</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|2}}
{{پانویس|2}}
==منابع==
==منابع==
* آقابزرگ طهرانی.
* آقابزرگ طهرانی.
* ثقة الاسلام تبریزی، علی بن موسی، مرآة الکتب، چاپ محمدعلی حائری، قم، 1372ـ1380 ش.
* ثقة الاسلام تبریزی، علی بن موسی، مرآة الکتب، چاپ محمدعلی حائری، قم، ۱۳۷۲ـ۱۳۸۰ ش.
* حسینی خوانساری، احمد، کشف الاستار عن وجه الکتب و الاسفار، قم، 1409ـ 1419 ق.
* حسینی خوانساری، احمد، کشف الاستار عن وجه الکتب و الاسفار، قم، ۱۴۰۹ـ ۱۴۱۹ ق.
* علم الهدی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، چاپ فاطمه قاضی شعار، تهران، 1380 ش.
* علم الهدی، علی بن حسین، تنزیه الانبیاء، چاپ فاطمه قاضی شعار، تهران، ۱۳۸۰ ش.
* عبدالرزاق محیی الدین، شخصیت ادبی سیدمرتضی، ترجمة جواد محدثی، تهران، 1373 ش.
* عبدالرزاق محیی الدین، شخصیت ادبی سیدمرتضی، ترجمه جواد محدثی، تهران، ۱۳۷۳ ش.
 
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3938 دانشنامه جهان اسلام]
* منبع مقاله: [http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3938 دانشنامه جهان اسلام]
* [http://ensani.ir/fa/content/299354/default.aspx دیدگاه های سیدمرتضی و بررسی کتاب تنزیه الانبیاء و الائمه (ع)]
* [http://ensani.ir/fa/content/299354/default.aspx دیدگاه های سیدمرتضی و بررسی کتاب تنزیه الانبیاء و الائمه (ع)]
 
{{فضائل اهل بیت}}
{{کتاب های کلامی شیعه}}
{{کتاب های کلامی شیعه}}
{{کتاب‌شناسی شیعه (قرن پنجم)}}
{{کتاب‌شناسی اهل بیت}}
{{کتاب‌شناسی اهل بیت}}


[[رده:کتاب‌های کلامی شیعه قرن5(قمری)]]
[[رده:کتاب‌های کلامی شیعه قرن5(قمری)]]
کاربر ناشناس