کاربر ناشناس
تولی: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Pourrezaei جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''تولّی'''، اصطلاحی کلامی و در برابر [[تبری]] است. تولی در اصطلاح مذهبی شیعی به معنای دوستی با [[امامان]] و پیشوایان دینی و گردن نهان به [[ولایت]] آنان است. | '''تولّی'''، اصطلاحی کلامی و در برابر [[تبری]] است. تولی در اصطلاح مذهبی شیعی به معنای دوستی با [[امامان]] و پیشوایان دینی و گردن نهان به [[ولایت]] آنان است. | ||
تولّی همراه تبرّی- که مفهوم متضاد و مخالف آن است- از واجبات<ref> نوری، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۱۷۶</ref> و بلکه مهمترین رکن اسلام<ref> الحدائق الناضرة ج۱۸، ص۴۲۳</ref> و تحقق بخش ایمان است و از اموری است که به محتضر و میت، تلقین میشود.<ref> کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج۲، ص۲۵۱</ref> | تولّی همراه تبرّی- که مفهوم متضاد و مخالف آن است- از واجبات<ref> نوری، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۱۷۶</ref> و بلکه مهمترین رکن اسلام<ref> الحدائق الناضرة ج۱۸، ص۴۲۳</ref> و تحقق بخش ایمان است و از اموری است که به محتضر و میت، تلقین میشود.<ref> کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج۲، ص۲۵۱</ref> | ||
خط ۲۰: | خط ۱۹: | ||
{{متن قرآن| قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ ۗ... ﴿۲۳﴾ |ترجمه=[ای پیامبر!] بگو: «به ازای آن [رسالت ] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان.» |سوره=[[سوره شوری|شوری]]|آیه=۲۳}} | {{متن قرآن| قُل لَّا أَسْأَلُکمْ عَلَیهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَیٰ ۗ... ﴿۲۳﴾ |ترجمه=[ای پیامبر!] بگو: «به ازای آن [رسالت ] پاداشی از شما خواستار نیستم، مگر دوستی درباره خویشاوندان.» |سوره=[[سوره شوری|شوری]]|آیه=۲۳}} | ||
* پذیرفتن [[ولایت]] خدا و [[پیامبر]] و [[اولی الامر]]: | * پذیرفتن [[ولایت]] خدا و [[پیامبر]] و [[اولی الامر]]: | ||
{{متن قرآن| إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ ﴿۵۵﴾|ترجمه=ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.|سوره=[[سوره مائده|مائده]]|آیه=۵۵}} | {{متن قرآن| إِنَّمَا وَلِیکمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُوا الَّذِینَ یقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَیؤْتُونَ الزَّکاةَ وَهُمْ رَاکعُونَ ﴿۵۵﴾|ترجمه=ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آوردهاند: همان کسانی که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند.|سوره=[[سوره مائده|مائده]]|آیه=۵۵}} | ||
* همچنین در آیات دیگری در قرآن کریم مومنان از دوستی کردن با غیر مومنان نهی شدهاند: | * همچنین در آیات دیگری در قرآن کریم مومنان از دوستی کردن با غیر مومنان نهی شدهاند: | ||
{{متن قرآن|یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّـهُ عَلَیهِمْ قَدْ یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کمَا یئِسَ الْکفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿۱۳﴾|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده اید، مردمی را که خدا بر آنان خشم رانده، به دوستی مگیرید. آنها واقعاً از آخرت سلب امید کردهاند، همان گونه که کافران اهل گور قطع امید نمودهاند.|سوره=[[سوره ممتحنه|ممتحنه]]|آیه=۱۳}} | {{متن قرآن|یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّـهُ عَلَیهِمْ قَدْ یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ کمَا یئِسَ الْکفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ ﴿۱۳﴾|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده اید، مردمی را که خدا بر آنان خشم رانده، به دوستی مگیرید. آنها واقعاً از آخرت سلب امید کردهاند، همان گونه که کافران اهل گور قطع امید نمودهاند.|سوره=[[سوره ممتحنه|ممتحنه]]|آیه=۱۳}} | ||
* اینکه ولایت تنها از آن خدا و رسول و بندگان خاصی (اهل بیت) است: | * اینکه ولایت تنها از آن خدا و رسول و بندگان خاصی (اهل بیت) است: | ||
{{متن قرآن| وَمِنَ النَّاسِ مَن یتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهاندادًا یحِبُّونَهُمْ کحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ...﴿۱۶۵﴾|ترجمه=و برخی از مردم، در برابر خدا، همانندهایی [برای او] برمی گزینند، و آنها را چون دوستی خدا، دوست میدارند؛ ولی کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشتری دارند...|سوره=[[سوره بقره|بقره]]|آیه=۱۶۵}} | {{متن قرآن| وَمِنَ النَّاسِ مَن یتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّـهاندادًا یحِبُّونَهُمْ کحُبِّ اللَّـهِ ۖ وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّـهِ ۗ...﴿۱۶۵﴾|ترجمه=و برخی از مردم، در برابر خدا، همانندهایی [برای او] برمی گزینند، و آنها را چون دوستی خدا، دوست میدارند؛ ولی کسانی که ایمان آوردهاند، به خدا محبت بیشتری دارند...|سوره=[[سوره بقره|بقره]]|آیه=۱۶۵}} | ||
{{متن قرآن| یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَکمْ وَإِخْوَانَکمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکفْرَ عَلَی الْإِیمَانِ ۚ وَمَن یتَوَلَّهُم مِّنکمْ فَأُولَـٰئِک هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را] به دوستی مگیرید، و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد، آنان همان ستمکارانند.|سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=۲۳}} | {{متن قرآن| یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَکمْ وَإِخْوَانَکمْ أَوْلِیاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْکفْرَ عَلَی الْإِیمَانِ ۚ وَمَن یتَوَلَّهُم مِّنکمْ فَأُولَـٰئِک هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾|ترجمه=ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر پدرانتان و برادرانتان کفر را بر ایمان ترجیح دهند [آنان را] به دوستی مگیرید، و هر کس از میان شما آنان را به دوستی گیرد، آنان همان ستمکارانند.|سوره=[[سوره توبه|توبه]]|آیه=۲۳}} | ||
=== در احادیث === | === در احادیث === | ||
در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه [[اهل بیت]] علیهم السلام و خصوصا [[حضرت علی]] علیهالسلام واجب دانسته شده است. [[ | در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمه [[اهل بیت]] علیهم السلام و خصوصا [[حضرت علی]] علیهالسلام واجب دانسته شده است. [[سید هاشم بحرانی]] ۹۵ حدیث از طریق [[اهل سنّت]]<ref>بحرانی، غایة المرام، ج۶، ص۴۶ـ۷۱</ref>و ۵۲ حدیث از طریق [[شیعه]]<ref>بحرانی، غایة المرام، ج۶، ص۷۲ـ۹۱</ref> در باب فضل محبان و موالیان [[علی]] علیهالسلام و سایر [[امامان]] روایت کرده است. به تعبیر [[فضل بن روزبهان]] اهل سنّت نیز بر آناند که تولاّی پیامبر و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست.<ref>فضل اللّه بن روزبهان، وسیلة الخادم الی المخدوم، ص ۳۰۰</ref> | ||
[[امام رضا علیهالسلام]] نیز فرمودهاند:<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷ ص۵۸</ref> | [[امام رضا علیهالسلام]] نیز فرمودهاند:<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷ ص۵۸</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۱: | ||
::: «کمالُ الدّینِ وَلایتُنا وَالبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا» کمال دین در ولایت ما و بیزاری جستن از دشمن ماست. | ::: «کمالُ الدّینِ وَلایتُنا وَالبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا» کمال دین در ولایت ما و بیزاری جستن از دشمن ماست. | ||
در احادیث، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای [[حب و بغض|محبت]] و تولاّی ائمه آمده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۷۴ـ۷۵، ۷۸</ref> همچنین در احادیث، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه ذکر شده، از جمله آثار و نشانههای آن در دنیا زهد، | در احادیث، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای [[حب و بغض|محبت]] و تولاّی ائمه آمده است.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۷۴ـ۷۵، ۷۸</ref> همچنین در احادیث، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه ذکر شده، از جمله آثار و نشانههای آن در دنیا زهد، اشتیاق به کارهای خیر، [[ورع]] در دین، رغبت به عبادت، توبه قبل از مرگ، نشاط در شب زنده داری، سخاوت و حفظ امر و نهی الاهی دانسته شده است<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۷۸</ref> و در آخرت نیز محب [[اهل بیت]] از آتش جهنم امان مییابد، رویش سفید میشود و نامهاش به دست راستش داده میشود و بیمحاسبه به بهشت میرود.<ref>رجوع کنید به مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۷۸ـ۷۹، نیز رجوع کنید به ج۲۶، ص۱۵۸</ref> | ||
== فلسفه تولی == | == فلسفه تولی == | ||
انسانی که در زندگی مرام و عقیده مشخصی دارد و مسیر معینی را برای خود انتخاب کرده است، خواه ناخواه در زندگی خود جهت دارد؛ یعنی بیتفاوت و خنثی نیست. طبیعتا چنین انسانی نمیتواند با همه افراد چه موافق و مخالف هم جهت و همسو باشد. به همین دلیل است که در قرآن کریم از دوستی با غیر مومنان و محبت آنان نهی شده است. شهید مطهری در این باره گفته است:<ref>مطهری، جادبه و دافعه علی(ع)، ص۱۴۵</ref> | انسانی که در زندگی مرام و عقیده مشخصی دارد و مسیر معینی را برای خود انتخاب کرده است، خواه ناخواه در زندگی خود جهت دارد؛ یعنی بیتفاوت و خنثی نیست. طبیعتا چنین انسانی نمیتواند با همه افراد چه موافق و مخالف هم جهت و همسو باشد. به همین دلیل است که در [[قرآن]] کریم از دوستی با غیر مومنان و محبت آنان نهی شده است. شهید مطهری در این باره گفته است:<ref>مطهری، جادبه و دافعه علی(ع)، ص۱۴۵</ref> | ||
:: «انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد. او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد. | :: «انسان مومن باید دارای جاذبه و دافعه باشد و حد و مرزی داشته باشد که جایگاه او را نسبت به اهل ایمان و اهل نفاق و کفر و شرک مشخص سازد. او باید نسبت به مومنان و غیر مومنانی که عنادی با حق ندارند و نسبت به آن جاهلند دارای جاذبه و نسبت به غیر آنها دارای دافعه باشد. | ||
::فلسفه [[تولی]] و [[تبری]] مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیرمومنان و اعلام موضع در این صف بندی است. [[تولی]] و [[تبری]] به معنای بیتفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است. | ::فلسفه [[تولی]] و [[تبری]] مشخص کردن موضع و جهت خود در رابطه با مومنان و غیرمومنان و اعلام موضع در این صف بندی است. [[تولی]] و [[تبری]] به معنای بیتفاوت نبودن در برابر حق و باطل و یکسان نبودن این دو برای انسان با ایمان و هدفمند و زنده و پویا است. | ||
::نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پایبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسانها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت. فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاکهای حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است. | ::نمی توان مومن و خدا باور بود و به اصول الهی و دینی پایبند بود ولی دارای موضع و جهت نبود و وضعیت و جایگاه اعتقادی خود را به دیگران اعلام نکرد و با همه انسانها در رفتار و مشی و سلوک برخوردی یکسان و مشابه داشت. فلسفه دیگر تولی و تبری تصحیح جهت اعتقاد و رفتار خود با ملاکهای حق در گذر زمان و پرهیز از انحراف از جاده حق و حقیقت است. | ||
::انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و | |||
::انسان مومن و خدا جو با تولی و تبری خود را همواره در وسط راه حق و صراط مستقیم نگه داشته و از فرو افتادن به گرداب کجیها و انحرافات مصمون میسازد. [[تولی]] و [[تبری]] یادآوری جایگاه اعتقادی و باور و مسئولیتهای انسان مومن و نشانه ایمان پا بر جا و عمیق و ریشه دار او است.» | |||
=== همراه بودن تولی و تبری === | === همراه بودن تولی و تبری === | ||
با توجه به فلسفه و غایت تولی، این مفهوم همیشه همراه با تبری است و بدون آن | با توجه به فلسفه و غایت تولی، این مفهوم همیشه همراه با تبری است و بدون آن تأثیر لازم را ندارد. به عبارت دیگر، سر نهادن به هر راه و روشی به معنای رویگردانی از بیراههها و کژراهههاست؛ بنابراین نمیتوان صُلح کل بوده و با همه دوستی داشت. | ||
این معنا در روایات نیز مورد تاکید قرار گرفته است که برای نجات یافتن، نه تنها پذیرفتن [[ولایت]] [[امامان]] و دوستی با آنان لازم است، اما علاوه بر آن دوری جستن از دشمنان آنان نیز لازم است. | |||
== جایگاه تولی در عقائد شیعه == | == جایگاه تولی در عقائد شیعه == | ||
تولی یکی از نتایج و شاخههای [[حب و بغض|محبت]] اهل بیت و دوست داشتن آنان است که خود از مفاهیم کلیدی و اساسی در فرهنگ شیعی | تولی یکی از نتایج و شاخههای [[حب و بغض|محبت]] اهل بیت و دوست داشتن آنان است که خود از مفاهیم کلیدی و اساسی در فرهنگ شیعی به شمار میرود. تولی هم در [[فقه]] شیعی، [[کلام امامیه|کلام]]، و اخلاق بررسی مطرح شده است. در فرهنگ [[شیعه]] «تولی» و «تبری» شرط اساسی پذیرش اعمال صالحه است و بدون داشتن این دو هیچ عملی پذیرفته نیست مثل آن میماند که شخص هیچ گونه عمل خیری انجام نداده باشد در این زمینه روایات متعددی در متون اسلامی مطرح شده است. | ||
در | در فقه شیعه تولی به همراه تبری از [[فروع دین]] محسوب شده و یکی از واجبات فقهی است<ref> وسائل الشیعة ج۱۶، ص۱۷۶</ref> و در هنگام مرگ نیز به میت [[تلقین]] میشود<ref> کاشف الغطاء، کشف الغطاء، ج۲، ص۲۵۱</ref> که نشان دهنده اهمیت این مفهوم دینی است. | ||
در علم اخلاق نیز مساله تولی و [[تبری]] و آداب آن مورد بررسی قرار میگیرد. | در علم اخلاق نیز مساله تولی و [[تبری]] و آداب آن مورد بررسی قرار میگیرد. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۷: | ||
اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است.<ref>بهبهانی، مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، صص۲۹۸ـ۲۹۹.</ref> بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش [[ولایت]] ائمه و تسلیمِ آنان شدن، و [[تبری|تبرّای]] نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمیآید، چنانکه بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد جز با [[تبری]] از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمیآید.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۵۸ ـ ۵۹</ref> | اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است.<ref>بهبهانی، مصباح الهدایة فی اثبات الولایة، صص۲۹۸ـ۲۹۹.</ref> بنابراین، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش [[ولایت]] ائمه و تسلیمِ آنان شدن، و [[تبری|تبرّای]] نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمیآید، چنانکه بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد جز با [[تبری]] از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمیآید.<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۲۷، ص۵۸ ـ ۵۹</ref> | ||
بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. برهمین اساس، تصدیق [[امامت]] [[امامان|ائمه دوازده گانه]] علیهم السلام ــ که لازمه آن | بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. برهمین اساس، تصدیق [[امامت]] [[امامان|ائمه دوازده گانه]] علیهم السلام ــ که لازمه آن اعتقاد به [[عصمت]] و منصوص بودن مقام آنان از جانب خدا و رسول اکرم و عالم بودن آنان به صلاح امور دنیا و آخرت و در نتیجه وجوب اطاعت اوامر و نواهی آنان است ــ از جمله اصول تحقق ایمان و بلکه از ضروریات مذهب [[امامیه]] شمرده شده است.<ref>شهید ثانی، ص۴۰۴ـ ۴۰۵</ref> | ||
ازینرو، [[ولایت]] و طبعاً پذیرش آن، در کنار نماز و زکات و حج و | ازینرو، [[ولایت]] و طبعاً پذیرش آن، در کنار [[نماز]] و [[زکات]] و [[حج]] و [[روزه]]، از ارکان اسلام و بلکه مهمترین رکن آن تلقی شده<ref>برقی، کتاب المحاسن، ج۱، ص۲۸۶</ref> و همچنین تولّی در کنار [[تبری]] به عنوان جزء مقوّم، در همه صیغههایی که برای ابراز دین و [[ایمان]] صحیح از سوی ائمه انشا یا تأیید شده، مورد تأکید قرار گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مجلسی، بحارالانوار، ج۶۶، ص۲، ۴ـ۵، ۱۴</ref> | ||
به طور خلاصه، مفهوم تولی دارای مراتب و مصادیقی است که عبارتند از: | |||
* پذیرفتن ولایت خداوند، [[پیامبر]](ص) و امامان [[اهل بیت]](ع) | * پذیرفتن ولایت خداوند، [[پیامبر]](ص) و امامان [[اهل بیت]](ع) | ||
* دوست داشتن خداوند، همه پیامبران، امامان، حضرت زهرا (س) | * دوست داشتن خداوند، همه پیامبران، امامان، حضرت زهرا (س) | ||
* دوست داشتن مومنان و دوستان خدا | * دوست داشتن مومنان و دوستان خدا | ||
خط ۹۲: | خط ۹۰: | ||
== تولی و تبری در زیارت عاشورا == | == تولی و تبری در زیارت عاشورا == | ||
[[زیارت عاشورا]] را میتوان نمونه برجستهای از بیان | [[زیارت عاشورا]] را میتوان نمونه برجستهای از بیان تولی و [[تبری]] در عقائد [[شیعه]] دانست. در این [[زیارت]]، فرازهایی در پذیرش [[ولایت]] و دوستی با [[اهل بیت]] و نیز فرازهایی در رد دوستی و [[حب و بغض|محبت]] به دشمنان آنان آمده است. برخی از فرازهای مربوط به تولی در [[زیارت عاشورا]] عبارت است از: | ||
* '''یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ'''؛ای ابا عبداللّه، بیشک تا روز رستاخیز دوست یاران شما بوده و دشمن دشمنان شما هستم. | * '''یا اَباعَبْدِاللهِ اِنّی سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَکمْ وَحَرْبٌ لِمَنْ حارَبَکمْ اِلی یوْمِ الْقِیامَةِ'''؛ای ابا عبداللّه، بیشک تا روز رستاخیز دوست یاران شما بوده و دشمن دشمنان شما هستم. | ||
* '''یا اَبا عَبْدِاللهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللهِ وَ اِلیٰ رَسُولِهِ، وَاِلیٰ امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلیٰ فاطِمَةَ، وَاِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیک بِمُوالاتِک، وَبِالْبَرائَةِ مِمَّنْ قاتَلَک وَ نَصَبَ لَک الْحَرْبَ'''؛ یا ابا عبدالله!من با دوستی شما و بیزاری جستن از دشمنانت به خدا و رسول خدا(ص) و [[امیرالمؤمنین]](ع) و [[فاطمه]] (س) و [[حسن(ع)]] تقرب میجویم. | * '''یا اَبا عَبْدِاللهِ اِنّی اَتَقَرَّبُ اِلی اللهِ وَ اِلیٰ رَسُولِهِ، وَاِلیٰ امیرِالْمُؤْمِنینَ وَ اِلیٰ فاطِمَةَ، وَاِلَی الْحَسَنِ وَ اِلَیک بِمُوالاتِک، وَبِالْبَرائَةِ مِمَّنْ قاتَلَک وَ نَصَبَ لَک الْحَرْبَ'''؛ یا ابا عبدالله!من با دوستی شما و بیزاری جستن از دشمنانت به خدا و رسول خدا(ص) و [[امیرالمؤمنین]](ع) و [[فاطمه]](س) و [[حسن(ع)]] تقرب میجویم. | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۷: | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
* قرآن | * قرآن | ||
* ابن منظور؛ | * ابن منظور؛ | ||
* هاشم بن سلیمان بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱ | * هاشم بن سلیمان بحرانی، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، چاپ علی عاشور، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۱ | ||
* یوسف بن احمد بحرانی، الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۷ ش | * یوسف بن احمد بحرانی، الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۳۷۷ ش |