Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (انتقال از رده:مقالههای قابل ترجمه به رده:مقالههای آماده ترجمه ردهانبوه) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اخلاق-عمودی}} | {{اخلاق-عمودی}} | ||
'''توکل''' | '''توکل''' از فضائل اخلاقی و منازل [[سیر و سلوک]] به معنای واگذاری امور به خدا و اعتماد به او است و اینکه او را تنها مؤثرِ در وجود بداند. قرآن توکل را لازمه [[ایمان]] دانسته است. احادیث آن را از ارکان ایمان معرفی کردهاند. برخی از عالمان اخلاق، یکسان بودن حال انسان قبل و بعد از بهدستآوردن مال و یا از دستدادن آن را، نشانه وجود توکل در وجود آدمی دانستهاند. | ||
بالاترین مرتبه توکل این است که انسان همه امور خود را به خدا واگذار کند و در برابر خدا ارادهای برای خود قائل نباشد و چیزی را بپسندد که خدا برای او رقم میزند. درجه توکل هر فردی به درجه ایمان و [[توحید]] او بستگی دارد و هرچه فرد از ایمان بیشتری برخوردار باشد، درجه توکل او نیز بالاتر خواهد بود. | |||
به گفته علمای اخلاق، در [[دین اسلام]]، توکل با کار و تلاش و [[توحید افعالی]] منافاتی ندارد؛ زیرا اسباب و علل ظاهری، تأثیر مستقل ندارند و تأثیر آنها به [[مشیت الهی]] و در طول قدرت خدا است. | به گفته علمای اخلاق، در [[دین اسلام]]، توکل با کار و تلاش و [[توحید افعالی]] منافاتی ندارد؛ زیرا اسباب و علل ظاهری، تأثیر مستقل ندارند و تأثیر آنها بسته به [[مشیت الهی]] و در طول قدرت خدا است. برای توکل آثاری همچون کفایت رزق، آسانشدن کارها و [[عزت]] در برابر غیرخدا بیان شده است. | ||
برای توکل آثاری همچون کفایت رزق، آسانشدن کارها و عزت در برابر | |||
== مفهوم== | == مفهوم== | ||
توکل | توکل به معنای اظهار ناتوانی در کاری و اعتماد کردن به دیگری است.<ref>ابن فارس، معجم مقائیس اللغه، ۱۴۰۴ق، ج۶، ص۱۳۶.</ref> به گفته [[محمدمهدی نراقی]] در [[جامع السعادات]]، توکل در فرهنگ دینی آن است که انسان تنها خداوند را تأثیرگذار در هستی بداند؛ ازاینرو تنها به او اعتماد کرده و از غیر او قطع امید میکند و امور خود را به او وامیگذارد.<ref> نراقی، جامع السعادات، ۱۳۸۳ق، ج۳، ص۲۱۸-۲۱۹ و۲۲۶.</ref> | ||
[[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] نیز توکل را آن دانسته است که در امور تنها خداوند را مؤثر بدانیم.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> [[شیخ صدوق]] در | [[سیدمحمدحسین طباطبایی|علامه طباطبایی]] نیز توکل را آن دانسته است که در امور تنها خداوند را مؤثر بدانیم.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۷۸.</ref> [[شیخ صدوق]] در [[معانی الاخبار]] [[حدیث|حدیثی]] از [[پیامبر اسلام(ص)]] نقل کرده که طبق آن توکل آن است که انسان بداند آفریدگان هیچ سود و زیانی برای او ندارند و فقط به خداوند امیدوار باشد و از غیر او نترسد و تنها برای او کار کند.<ref>شیخ صدوق، معانی الاخبار، ۱۴۰۳ق، ص۲۶۱.</ref> | ||
=== رابطه توکل با تفویض، رضا و تسلیم === | === رابطه توکل با تفویض، رضا و تسلیم === | ||
توکل با [[تفویض]] ارتباط نزدیکی دارد. [[کلینی]] در کتاب [[ | توکل با [[تفویض]] ارتباط نزدیکی دارد. [[کلینی]] در کتاب [[الکافی]]، احادیث مربوط به تفویض و توکل را در یک بخش به نام «بَابُ التَّفْوِيضِ إِلَى اللَّهِ وَ التَّوَكُّلِ عَلَيْه» آورده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳.</ref> [[عبدالرزاق کاشانی]] توکل را از شاخههای تفویض دانسته است<ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۳۷۹ش، ص۹۸.</ref> و به گفته [[امام خمینی]] در [[چهل حدیث]]، تفاوت توکل و تفویض این است که در تفویضْ انسان خود را بدون قدرت میبیند و تنها خدا را دارای تأثیر در امور میداند؛ اما در توکلْ خدا را در کسب خیر و منفعت وکیل خود میکند.<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۷.</ref> | ||
توکل با فضایل اخلاقی دیگری همچون رضا و تسلیم نیز مرتبط است. از نظر | توکل با فضایل اخلاقی دیگری همچون رضا و تسلیم نیز مرتبط است. از نظر [[عرفا]]، مقام رضا و تسلیم برتر از مقام توکل است.<ref>نگاه کنید به کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۳۷۹ش، ص۹۴-۹۸.</ref> در مقام توکل، انسان خدا را وکیل خود قرار میدهد؛ اما تعلق به امور دنیوی را کنار نمیگذارد؛ ولی در مرتبه رضا<ref>امام خمینی، چهل حدیث، ۱۳۸۸ش، ص۲۱۷.</ref> و تسلیم<ref>طوسی، اخلاق ناصری، علمیه اسلامیه، ص۸۰.</ref> به آنچه که خداوند مقرر کرده است رضایت میدهد؛ هرچند موافق میلش نباشد. | ||
== اهمیت و جایگاه== | == اهمیت و جایگاه== |