پرش به محتوا

خشیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۱۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژوئن ۲۰۲۱
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (اصلاح نویسه‌های عربی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{اخلاق-عمودی}}
{{اخلاق-عمودی}}
'''خَشْیَت''' بیم و ترس آمیخته با تعظیم نسبت به خدا است که از توجه انسان به عظمت خداوند از سویی و توجه به کوچکی و نقصان بنده از سویی دیگر حاصل می‌شود. خشیت به‌عنوان یکی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم [[سیر و سلوک]] و بندگی معرفی شده و در آیات و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. علم، ذکر و تذکیه نفس از جمله عوامل دستیابی و قساوت قلب، ارتکاب معصیت‌ها و غفلت از یاد خدا از موانع تحصیل خشیت است.
'''خَشْیَت''' بیم و ترس آمیخته با تعظیم نسبت به خدا است که از توجه انسان به عظمت خداوند از سویی و توجه به کوچکی و نقصان بنده از سویی دیگر حاصل می‌شود. خشیت به‌عنوان یکی از پایه‌ای‌ترین مفاهیم [[سیر و سلوک]] و بندگی معرفی شده و در آیات و روایات مورد تأکید قرار گرفته است. علم، ذکر و تذکیه نفس از جمله عوامل دستیابی و [[قساوت قلب]]، [[گناه]] و [[غفلت]] از یاد خدا از موانع تحصیل خشیت است.


==واژه‌شناسی==
==واژه‌شناسی==
 
خشیت به معنای ترسی است که با آگاهی انسان از عظمت خداوند و نیز درک کاستی‌های خود و کوتاهی‌اش در وظایف بندگی همراه باشد و در مواردی به کار می‌رود که مرتبط با خدا و شئون الهی باشد.<ref>آشیان، «خشیت»، ج۱۵، ص ۵۳۸.</ref> این واژه در لغت به معنای مطلق [[خوف و رجاء| خوف]] و ترس است.<ref>خلیل بن احمد، کتاب العین.</ref> خوف همراه با تعظیم،<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ذیل خشیة.</ref> ترس شدید<ref>قرشی، قاموس قرآن، ذیل خشیة.</ref> و مراقبت همراه با ترس از دیگر معانی ذکر شده برای این کلمه است.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل خشیة.</ref>  
خشیت در اصطلاح دینی، به معنای ترسی است که با آگاهی انسان از عظمت خداوند و نیز درک کاستی‌های خود و کوتاهی‌اش در وظایف بندگی همراه باشد و در مواردی به کار می‌رود که مرتبط با خدا و شئون الهی باشد.<ref>آشیان، «خشیت»، ج ۱۵، ص ۵۳۸.</ref> البته این واژه در لغت به معنای مطلق [[خوف و رجاء| خوف]] و ترس است.<ref>خلیل بن احمد، کتاب العین.</ref> خوف همراه با تعظیم،<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ذیل خشیة.</ref> ترس شدید<ref>قرشی، قاموس قرآن، ذیل خشیة.</ref> و مراقبت همراه با ترس از دیگر معانی ذکر شده برای این کلمه است.<ref>مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ذیل خشیة.</ref>  


===تفاوت با واژگان مشابه===
===تفاوت با واژگان مشابه===
 
برخی از کلمات دیگر با خشیت معنای مشابهی دارند؛ [[خوف و رجاء| خوف]]، [[وجل]] و [[رهبت]] از جمله این واژگانند که برخی از مترجمان همه این کلمات را به ترس معنا نموده‌اند. اما به نظر برخی محققان کارکرد این واژگان یکسان نیست.<ref>«آرام، معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص۳۷.</ref>
در [[قرآن کریم]] کلماتی دیگری به کار رفته که معنای مشابهی با خشیت دارند؛ [[خوف و رجاء| خوف]]، [[وجل]] و [[رهبت]] از جمله این واژگانند که برخی از مترجمان همه این کلمات را به ترس معنا نموده‌اند. اما به نظر برخی محققان کارکرد این واژگان یکسان نیست.<ref>«آرام، معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۳۷.</ref>


====تفاوت با خوف====
====تفاوت با خوف====
 
مفسران<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار إحیاء التراث العربی، ج‏۸، ص ۴۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ ق، ج‏۸، ص ۶۳۵؛ مغنیة، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج‏۶، ص۲۸۹؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج‏۷، ص۴۰۵؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج‏۱۱، ص ۲۵؛ عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج‏۷، ص۲۴۱؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، دار إحیاء التراث العربی، ج‏۳، ص ۵۵۷؛ حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ش، ص ۴۴۹؛ شیبانی، نهج البیان، ۱۴۱۳ش، ج‏۴، ص ۲۶۰؛ انصاریان، تفسیر حکیم، دار العرفان، ج‏۲، ص ۶۰.</ref> و مترجمان بسیاری در ذیل آیه «... إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...»<ref>سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref> واژه خوف و «خشیت» را مترادف دانسته‌اند.<ref>ترجمه حسین انصاریان؛ ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ ترجمه مشکینی؛ ترجمه محمد مهدی فولادوند.</ref> در مقابل برخی از قرآن‌پژوهان معتقدند این دو واژه یکسان نیستند و معنای آنها با یکدیگر تفاوت دارد. به نظر [[ابوهلال عسکری]] خوف، در مورد امر مکروه به کار می‌رود، اما خشیت، در مورد نازل کننده امر مکروه کاربرد دارد؛ از این رو برای امر مکروه و ناخوشایند، از واژه خشیت استفاده نمی‌شود.<ref>عسکری، الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص ۲۴۱.</ref> اگر چه [[عبدالله جوادی آملی]]، از مفسران معاصر، در این جهت که خشیت در رابطه با امر ناخوشایند و حادثه تلخ استعمال نمی‌شود، با ابوهلال عسکری توافق دارد، لکن به نظر او کلمه «خوف» هم در مورد امر مکروه و هم در رابطه با نازل کننده آن، به کار می‌رود.<ref> جوادی آملی، مقام خشیت، ۱۳۶۹ش، ص ۱۳.</ref>
مفسران<ref>شیخ طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار إحیاء التراث العربی، ج‏۸، ص ۴۲۷؛ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ ق، ج‏۸، ص ۶۳۵؛ محمد جواد مغنیة، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج‏۶، ص: ۲۸۹؛ کاشانی، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ۱۳۳۶ش، ج‏۷، ص ۴۰۵؛ طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ش، ج‏۱۱، ص ۲۵؛ عاملی، تفسیر عاملی، ۱۳۶۰ش، ج‏۷، ص ۲۴۱؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، دار إحیاء التراث العربی، ج‏۳، ص ۵۵۷؛ حسینی شیرازی، تبیین القرآن، ۱۴۲۳ش، ص ۴۴۹؛ شیبانی، نهج البیان عن کشف معانی القرآن، ۱۴۱۳ش، ج‏۴، ص ۲۶۰؛ انصاریان، تفسیر حکیم، دار العرفان، ج‏۲، ص ۶۰.</ref> و مترجمان بسیاری در ذیل آیه «... إِنَّمَا یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...»<ref>سوره فاطر، آیه ۲۸.</ref> واژه خوف و «خشیت» را مترادف دانسته‌اند.<ref>ترجمه حسین انصاریان؛ ترجمه ناصر مکارم شیرازی؛ ترجمه مشکینی؛ ترجمه محمد مهدی فولادوند.</ref> در مقابل برخی از قرآن‌پژوهان معتقدند این دو واژه یکسان نیستند و معنای آنها با یکدیگر تفاوت دارد. به نظر [[ابو هلال عسکری]] خوف، در مورد امر مکروه به کار می‌رود، اما خشیت، در مورد نازل کننده امر مکروه کاربرد دارد؛ از این رو برای امر مکروه و ناخوشایند، از واژه خشیت استفاده نمی‌شود.<ref>عسکری، الفروق اللغویة، ۱۴۱۲ق، ص ۲۴۱.</ref> اگر چه [[جوادی آملی| عبدالله جوادی آملی]]، از مفسران معاصر، در این جهت که خشیت در رابطه با امر ناخوشایند و حادثه تلخ استعمال نمی‌شود، با ابو هلال عسکری توافق دارد، لکن به نظر او کلمه «خوف» هم در مورد امر مکروه و هم در رابطه با نازل کننده آن، به کار می‌رود.<ref>جوادی آملی، مقام خشیت، ۱۳۶۹ش، ص ۱۳.</ref>


به نظر [[محمدحسین طباطبایی]] از مفسران شیعه به متأثر شدن قلب از روی‌آوردن [[شر]] و یا آنچه در حکم شر است، خشیت و به تأثر و اقدام عملی فرد در مواجه با شر، خوف گفته می‌شود؛ به همین جهت در بعضی از آیات به برخی از [[پیامبران]]، خوف از غیر خدا نسبت داده شده،<ref>برای نمونه رجوع شود به سوره طه، ۶۷ و سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> اما در هیچ آیه‌ای خشیت از غیر خدا به ایشان نسبت داده نشده است؛ چرا که پیامبران، هیچگاه قلباً از غیر خداوند متعال نمی‌ترسند، اما در بعضی از موارد، در مواجهه با غیر خداوند، ممکن است خوف غیر قلبی از ایشان صادر شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷، ج‏۱۱، ص ۳۴۳.</ref>
به نظر [[محمدحسین طباطبایی]] از مفسران شیعه به متأثر شدن قلب از روی‌آوردن [[شر]] و یا آنچه در حکم شر است، خشیت و به تأثر و اقدام عملی فرد در مواجه با شر، خوف گفته می‌شود؛ به همین جهت در بعضی از آیات به برخی از [[پیامبران]]، خوف از غیر خدا نسبت داده شده،<ref>برای نمونه رجوع شود به سوره طه، ۶۷ و سوره انفال، آیه ۵۸.</ref> اما در هیچ آیه‌ای خشیت از غیر خدا به ایشان نسبت داده نشده است؛ چرا که پیامبران، هیچگاه قلباً از غیر خداوند متعال نمی‌ترسند، اما در بعضی از موارد، در مواجهه با غیر خداوند، ممکن است خوف غیر قلبی از ایشان صادر شود.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷، ج‏۱۱، ص ۳۴۳.</ref>
خط ۱۹: خط ۱۶:


====تفاوت با رهبت====
====تفاوت با رهبت====
به نظر برخی از مفسران [[رهبت]]، خوفی است که موجب فرار کردن و گریختن شخص می‌شود، اما خشیت سرکشی شخص را مهار می‌کند.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۳۸۲ش، ج ‏۳، ص ۲۰۲.</ref> [[راغب اصفهانی]] معتقد است رهبت، ترسی است که با بر حذر بودن و اضطراب همراه باشد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ذیل رهب.</ref>
به نظر برخی از مفسران [[رهبت]]، خوفی است که موجب فرار کردن و گریختن شخص می‌شود، اما خشیت سرکشی شخص را مهار می‌کند.<ref>قشیری، لطائف الاشارات، ۱۳۸۲ش، ج ‏۳، ص ۲۰۲.</ref> [[راغب اصفهانی]] معتقد است رهبت، ترسی است که با بر حذر بودن و اضطراب همراه باشد.<ref>راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ذیل رهب.</ref>


==کاربردها==
==کاربردها==
 
ماده «خشی» و مشتقات آن، ۴۸ بار در قرآن کریم استعمال شده است.<ref> محمد فؤاد عبد الباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل خشی.</ref> در ۲۳ مورد از خشیت خداوند (اعم از [[الله]]، [[الرحمن]]، [[رب| ربّ]]) سخن به میان آمده است.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژه قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص ۱۴.</ref> در سایر استعمالات قرآنی، خشیت نسبت به امور دیگری مانند خشیت از [[فقر]]،<ref>سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref> خشیت از [[انفاق]]،<ref>سوره اسراء، آیه ۱۰۰.</ref> خشیت از کسادی تجارت،<ref>سوره توبه، آیه ۲۴.</ref> خشیت از ایجاد تفرقه<ref>سوره طه، آیه ۲۴.</ref>  و خشیت از [[ابتلا]] به گرفتاری<ref>سوره مائده، آیه ۵۲.</ref>  کاربرد دارد. به گفته برخی از محققان در قرآن کریم، در مواردی که خشیت از غیرخدا اراده شده باشد، آن امور به صراحت ذکر می‌گردد و در آیاتی که خشیت به صورت مطلق آمده و متعلَّق آن ذکر نشده باشد، مقصود از آن خشیت از خداست.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص ۱۵.</ref>
ماده «خشی» و مشتقات آن، در مجموع ۴۸ بار در قرآن کریم استعمال شده است.<ref> محمد فؤاد عبد الباقی، المعجم المفهرس لألفاظ القرآن الکریم، ذیل خشی.</ref> از مجموع استعمال‌های قرآنی این واژه، در ۲۳ مورد از خشیت خداوند متعال (اعم از [[الله]]، [[الرحمن]]، [[رب| ربّ]]) سخن به میان آمده است.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژه قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص ۱۴.</ref> در سایر استعمالات قرآنی، خشیت نسبت به امور دیگری مانند خشیت از [[فقر]]،<ref>سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref> خشیت از [[انفاق]]،<ref>سوره اسراء، آیه ۱۰۰.</ref> خشیت از کسادی تجارت،<ref>سوره توبه، آیه ۲۴.</ref> خشیت از ایجاد تفرقه<ref>سوره طه، آیه ۲۴.</ref>  و خشیت از [[ابتلا]] به گرفتاری<ref>سوره مائده، آیه ۵۲.</ref>  کاربرد دارد. به گفته برخی از محققان در قرآن کریم، در مواردی که خشیت از غیر خدا اراده شده باشد، آن امور به صراحت ذکر می‌گردد و در آیاتی که خشیت به صورت مطلق آمده و متعلَّق آن ذکر نشده باشد، مقصود از آن خشیت از خداست.<ref>طیب حسینی، «پژوهشی در معنای واژة قرآنی خشیت و تفاوت آن با خوف»، ص ۱۵.</ref>


خشیت در [[حدیث| احادیث]] مورد توجه قرار گرفته و بر آن تأکید شده است. در [[حدیث| حدیثی]] از [[پیامبر اکرم (ص)]] خشیت از خداوند در نهان و آشکار عامل نجات معرفی شده است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ ش، ج‏۱، ص ۸۴.</ref> [[حضرت علی (ع)]] در خطبه‌ای به [[مسلمانان]] توصیه فرمود تا خشیت را صفت درونی خود قرار دهند.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۶۶.</ref> در [[حدیث| روایت]]ی از [[امام باقر (ع)]] چشمی که از خشیت خداوند گریسته باشد، چشمی دانسته شده که در روز [[قیامت]] گریان نخواهد بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص ۸۰.</ref> همچنین در [[حدیث| روایات]]ی از [[امام صادق (ع)]] خشیت به‌عنوان باب ورود به [[تقوا]]،<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۳.</ref> میراث علم<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۰؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص ۷۸.</ref> و درست‌ترین عمل معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص ۱۶.</ref>
خشیت در [[حدیث| احادیث]] مورد توجه قرار گرفته و بر آن تأکید شده است. در [[حدیث| حدیثی]] از [[پیامبر اکرم (ص)]] خشیت از خداوند در نهان و آشکار عامل نجات معرفی شده است.<ref>شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ ش، ج‏۱، ص ۸۴.</ref> [[حضرت علی (ع)]] در خطبه‌ای به [[مسلمانان]] توصیه فرمود تا خشیت را صفت درونی خود قرار دهند.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۶۶.</ref> در [[حدیث| روایت]]ی از [[امام باقر (ع)]] چشمی که از خشیت خداوند گریسته باشد، چشمی دانسته شده که در روز [[قیامت]] گریان نخواهد بود.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص ۸۰.</ref> همچنین در [[حدیث| روایات]]ی از [[امام صادق (ع)]] خشیت به‌عنوان باب ورود به [[تقوا]]،<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۳.</ref> میراث علم<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۰؛ ابن فهد حلی، عدة الداعی و نجاح الساعی، ۱۴۰۷ق، ص ۷۸.</ref> و درست‌ترین عمل معرفی شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص ۱۶.</ref>


==آثار==
==آثار==
به گفته برخی از محققان، خشیت حقیقی تأثیرات ویژه‌ای هم در رفتار انسان و هم در اندیشه او دارد و آثاری را در زندگی فردی و اجتماعی انسان پدید می‌آورد. از بین رفتن سنگدلی، تضرع در درگاه خداوند، ایجاد و تقویت حیا، تثبیت ایمان، تقویت روحیه خویشتن‌داری و ایجاد روحیه ظلم ستیزی و قیام علیه مستبدان، از جمله آثار خشیت معرفی شده است.<ref>آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۰ - ۲۰۲</ref>
به گفته برخی از محققان، خشیت حقیقی تأثیرات ویژه‌ای هم در رفتار انسان و هم در اندیشه او دارد و آثاری را در زندگی فردی و اجتماعی انسان پدید می‌آورد. از بین رفتن سنگدلی، تضرع در درگاه خداوند، ایجاد و تقویت حیا، تثبیت ایمان، تقویت روحیه خویشتن‌داری و ایجاد روحیه ظلم ستیزی و قیام علیه مستبدان، از جمله آثار خشیت معرفی شده است.<ref>آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۰ - ۲۰۲</ref>


==راه‌های دستیابی==
==راه‌های دستیابی==
علم و معرفت، ذکر، خشوع و تذکیه نفس از عوامل دستیابی خشیت است.
علم و معرفت، ذکر، خشوع و تذکیه نفس از عوامل دستیابی خشیت است.


===علم و معرفت===
===علم و معرفت===
مطابق آیه «... إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...، از بندگان خدا تنها دانایانند که از او می‌ترسند.» علم به عنوان یکی از راه‌های رسیدن به خشیت معرفی گردیده و خشیت از غیر عالمان نفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۱ و ۴۲؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> این معنا در [[روایات]] نیز منعکس شده است. از جمله [[حضرت علی (ع)]] در روایتی علم را سبب خشیت<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص ۳۹۶.</ref> و [[امام صادق (ع)]] علم را دلیلی بر خشیت معرفی کرده‌اند.<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۳.</ref> البته در بعضی از روایات این رابطه متقابل دانسته شده و خشیت سبب کامل شدن علم<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص ۱۹۰.</ref> و یا زیاد شدن علم دانسته شده است.<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق،  ص ۵۸۴.</ref>
مطابق آیه «... إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ...، از بندگان خدا تنها دانایانند که از او می‌ترسند.» علم به عنوان یکی از راه‌های رسیدن به خشیت معرفی گردیده و خشیت از غیر عالمان نفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۱ و ۴۲؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۳ و ۲۰۴.</ref> این معنا در [[روایات]] نیز منعکس شده است. از جمله [[حضرت علی (ع)]] در روایتی علم را سبب خشیت<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص ۳۹۶.</ref> و [[امام صادق (ع)]] علم را دلیلی بر خشیت معرفی کرده‌اند.<ref>مصباح الشریعة، ۱۴۰۰ق، ص ۲۳.</ref> البته در بعضی از روایات این رابطه متقابل دانسته شده و خشیت سبب کامل شدن علم<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق، ص ۱۹۰.</ref> و یا زیاد شدن علم دانسته شده است.<ref>غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱۰ق،  ص ۵۸۴.</ref>


===ذکر===  
===ذکر===  
با استناد به آیاتی مانند «إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَی، جز اينكه براى هر كه می‌ترسند، پندى باشد»<ref>سوره طه، آیه ۳.</ref> و «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى،‌ و با او سخنی نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد»<ref>سوره طه، آیه ۳۱۴.</ref> می‌توان به ارتباط عمیق خشیت و [[ذکر]] پی برد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۲؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۵.</ref> ذکر حقیقی که همان احساس حضور بنده در محضر خداوند متعال است، انسان را به خشیت می‌رساند.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۲.</ref>
با استناد به آیاتی مانند «إِلَّا تَذْكِرَةً لِمَنْ يَخْشَی، جز اينكه براى هر كه می‌ترسند، پندى باشد»<ref>سوره طه، آیه ۳.</ref> و «فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى،‌ و با او سخنی نرم گویید شاید که پند پذیرد یا بترسد»<ref>سوره طه، آیه ۳۱۴.</ref> می‌توان به ارتباط عمیق خشیت و [[ذکر]] پی برد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۲؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۵.</ref> ذکر حقیقی که همان احساس حضور بنده در محضر خداوند متعال است، انسان را به خشیت می‌رساند.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۲.</ref>


===خشوع===
===خشوع===
[[خشوع]] حقیقی که همان احساس حقارت در برابر مقام والای خدا است، نوعی رعب و ترس را در پی دارد، که در صورت ادامه یافتن این حالت، آرامشی همراه با خشیت به انسان دست می‌دهد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۳.</ref>
[[خشوع]] حقیقی که همان احساس حقارت در برابر مقام والای خدا است، نوعی رعب و ترس را در پی دارد، که در صورت ادامه یافتن این حالت، آرامشی همراه با خشیت به انسان دست می‌دهد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۳.</ref>


===تذکیه نفس===
===تذکیه نفس===
در آیات متعددی از [[قرآن کریم]] از جمله آیات «فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى، و بگو آیا سر آن داری که به پاکیزگی گرایی و تو را به سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری»<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref> [[تزکیه]] نفس و طهارت باطنی یکی از راه‌های رسیدن به خشیت معرفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۳؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۴ و ۲۰۵.</ref>
در آیات متعددی از [[قرآن کریم]] از جمله آیات «فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلَى أَنْ تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى، و بگو آیا سر آن داری که به پاکیزگی گرایی و تو را به سوی پروردگارت راه نمایم تا پروا بداری»<ref>سوره نازعات، آیات ۱۸ و ۱۹.</ref> [[تزکیه]] نفس و طهارت باطنی یکی از راه‌های رسیدن به خشیت معرفی شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۳؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۴ و ۲۰۵.</ref>


==موانع دستیابی ==
==موانع دستیابی ==
قساوت قلب، غفلت از یاد خداوند و ارتکاب گناهان از جمله موانع دستیابی خشیت است.
قساوت قلب، غفلت از یاد خداوند و ارتکاب گناهان از جمله موانع دستیابی خشیت است.


===قساوت قلب===
===قساوت قلب===
[[قساوت قلب]] استعداد خشیت را از بین می‌برد؛ زیرا به گفته برخی از محققان شخصی که قساوت قلب دارد، نور هدایتی در قلب او نیست تا حقیقت را دریابد. قلبی که در آن نور حق وجود نداشته نباشد، آگاهی و معرفت هم نخواهد داشت و بدون معرفت و آگاهی مستعد خشیت الهی نخواهد بود.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۵؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۷.</ref>
[[قساوت قلب]] استعداد خشیت را از بین می‌برد؛ زیرا به گفته برخی از محققان شخصی که قساوت قلب دارد، نور هدایتی در قلب او نیست تا حقیقت را دریابد. قلبی که در آن نور حق وجود نداشته نباشد، آگاهی و معرفت هم نخواهد داشت و بدون معرفت و آگاهی مستعد خشیت الهی نخواهد بود.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۵؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۷.</ref>


===غفلت از یاد خدا===
===غفلت از یاد خدا===
همان طور که [[ذکر]] و یاد خود، از عوامل مهم دستیابی خشیت الهی است، فراموشی یاد خداوند نیز، از موانع حصول خشیت معرفی شده است. مطابق آموزه‌های دینی اساساً قلب‌های غافل از یاد [[خدا]]، مستعدّ هرگونه انحراف دانسته شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۶؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۷.</ref>
همان طور که [[ذکر]] و یاد خود، از عوامل مهم دستیابی خشیت الهی است، فراموشی یاد خداوند نیز، از موانع حصول خشیت معرفی شده است. مطابق آموزه‌های دینی اساساً قلب‌های غافل از یاد [[خدا]]، مستعدّ هرگونه انحراف دانسته شده است.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، ص ۴۶؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۷.</ref>


===ارتکاب معاصی===
===ارتکاب معاصی===
مطابق بعضی از مستندات ارتکاب معاصی که همان نافرمان‌برداری از خداوند و رسولش است، دوری از خشیت را به دنبال دارد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»ّ، ص ۴۶؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۷.</ref> گناهان پاکی و صفای قلوب را از بین می‌برد و مطابق برخی از [[روایات]] هیچ چیزی مانند [[گناه]]، قلب را فاسد نمی‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص ۲۶۸.</ref>
مطابق بعضی از مستندات ارتکاب معاصی که همان نافرمان‌برداری از خداوند و رسولش است، دوری از خشیت را به دنبال دارد.<ref>آرام، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»ّ، ص ۴۶؛ آریان، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، ص ۲۰۷.</ref> گناهان پاکی و صفای قلوب را از بین می‌برد و مطابق برخی از [[روایات]] هیچ چیزی مانند [[گناه]]، قلب را فاسد نمی‌کند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج‏۲، ص ۲۶۸.</ref>
   
   
خط ۷۳: خط ۵۸:
== منابع ==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت، چاپ افست قم، ۱۳۸۷ق.
* آرام، محمدرضا، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، در مجله پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره ۱، بهار ۱۳۹۰ش.
* آرام، محمدرضا، «معناشناسی خشیت در قرآن کریم»، در مجله پژوهش‌های اعتقادی کلامی، شماره ۱، بهار ۱۳۹۰ش.
* آریان، حسین، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، در مجله ادیان و عرفان، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۶ش.
* آریان، حسین، «خشیت و خوف از دیدگاه قرآن و عرفان»، در مجله ادیان و عرفان، شماره ۱۴، زمستان ۱۳۸۶ش.
* نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، بیروت، چاپ افست قم، ۱۳۸۷ق.
* ‏‫آشیان، زهرا، «خشیت»، در دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۵، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.‬
* ‏‫آشیان، زهرا، «خشیت»، در دانشنامه جهان اسلام، ج ۱۵، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.‬
* ‏‫آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، [بی‌تا].‬
* ‏‫آمدی، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، [بی‌تا].‬
* ‏‫ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۶۲ش.‬
* ‏‫شیخ صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، مؤسسة النشر الإسلامی، ۱۳۶۲ش.‬
* ‏‫ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، [بی‌تا].‬
* ‏‫ابن فهد حلی، احمد بن محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، بیروت، دار الکتاب الاسلامی، [بی‌تا].‬
* ‏‫انصاریان، حسین تفسیر حکیم، قم، دار العرفان، [بی‌تا].‬
* ‏‫انصاریان، حسین تفسیر حکیم، قم، دار العرفان، [بی‌تا].‬
خط ۹۵: خط ۸۰:
* ‏‫قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.‬
* ‏‫قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.‬
* ‏‫گیلانی، عبد الرزاق بن محمد هاشم، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه منسوب به امام جعفر صادق (ع)، تهران، پیام حق، ۱۳۷۷ش.‬
* ‏‫گیلانی، عبد الرزاق بن محمد هاشم، مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه منسوب به امام جعفر صادق (ع)، تهران، پیام حق، ۱۳۷۷ش.‬
* ‫محمد جواد مغنیه، تفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.‬
* ‏‫مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۳۸۵ش.‬
* ‏‫مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، ۱۳۸۵ش.‬
* ‏‫مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، [بی‌تا].‬
* ‏‫مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، [بی‌تا].‬
* ‫مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۲۴ق.‬
{{پایان}}
{{پایان}}