|
|
خط ۳۵: |
خط ۳۵: |
| **در دوگانه انگاری ضدکیهانی شر لازمه ذات خلقت عالم است.(مانند دین مانی)<ref>دائره المعارف دین، ج ۴، ص ۵۰۶ ۵۰۹</ref> | | **در دوگانه انگاری ضدکیهانی شر لازمه ذات خلقت عالم است.(مانند دین مانی)<ref>دائره المعارف دین، ج ۴، ص ۵۰۶ ۵۰۹</ref> |
|
| |
|
| ==تاریخچه بحث== | | ==تاریخچه == |
| اساساً قول به دو مبدأ برای جهان، در تاریخ و پدیدارشناسی دین پدیدهای قدیمی و آشناست که از آن به دوآلیسم تعبیر میشود. دوآلیسم یا دوگانه انگاری، باور به این امر است که وجود جهان مبتنی بر وجود دو مبدأ عالی بنیادی است.
| | ===فرقههای ثنوی=== |
| ===پیشینه ثنویت در فلسفه=== | | در آثار مورخان مسلمان سه فرقه عمده [[مانویه]]، [[دیصانیه]] و [[مرقیونیه]] مورد توجه بودند. |
| دوگانه انگاری در فلسفه مورد توجه بوده است چنانکه حتی در آثار [[افلاطون]]<ref>برای نمونه رجوع کنید به ج ۴، ص ۲۱۹۴ ۲۲۰۵</ref> اشاراتی به آن یافته میشود.
| | ====مانویه==== |
| ===پیشینه ثنویت در اسلام=== | | پیروان [[مانی]] (درگذشت ۲۲۶ میلادی). این فرقه با نامهای دیگر، مانند مانیه و منانیه یا مانانیه، نیز ذکر شده است.<ref>رجوع کنید بهقاضی عبدالجباربن احمد، ۱۹۶۵ ب، ج ۵، ص ۱۰ ۱۵؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۲، ص ۷۲۸۲</ref> |
| دوگانه انگاری یا ثنویت، در [[اسلام]] نیز از همان ابتدا شناخته شده بود و در [[قرآن]] و [[حدیث]] به آن اشاره شده است. عالمان مسلمان در شناخت آرای قائلان به این نظریه و رد آنها نوشتههای فراوانی از خود باقی گذاشتهاند.
| | |
| | ====دیصانیه==== |
| | پیروان ابن دَیصان (۱۵۴۲۲۲ میلادی) از متفکران سریانی [[مسیحیت|مسیحی]].<ref>رجوع کنید به مقدسی، ج ۱، ص ۹۱؛ ابن قَیم جَوزیه، ج ۲، ص ۲۶۳</ref> |
| | |
| | ====مَرقِیوُنیه==== |
| | پیروان مرقیون که در ۱۴۴ میلادی از نظر [[کلیسا]] بدعتگذار شناخته شد.<ref>رجوع کنید به ابن حزم، ج ۱، ص ۳۶؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۲، ص ۹۱۹۳</ref> |
| | |
| | ترتیب این فرقه ها، بر اساس تقدم و تأخر تاریخی آنها نیست ولی مؤلفان مسلمان به رغم آگاهی از این امر، در اغلب گزارشها درباره فرقههای ثنوی، آنها را به همین ترتیب آوردهاند. |
| | |
| | ====فرقههای دیگر==== |
| | در منابع ملل و نحل از [[آیین زرتشت|زردشتی]] و مزداییان که هر دو با عنوان عام [[مجوس]] نیز معرفی شدهاند، [[مزدکیه]]، [[ماهانیه]] (از شاخههای [[مانویه]])، مِقلاصیه، خُرَّمیه، و مُسلمِیه.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مقدسی، ج ۴، ص ۳۱؛ ابن ندیم، ص ۴۰۸؛ قاضی عبدالجباربن احمد، ۱۹۶۵ ب، ج ۵، ص ۱۶، ۱۸؛ قلقشندی، ج ۱۳، ص ۲۹۳؛ مقریزی، ج ۲، ص ۳۴۴</ref> نیز به عنوان فرقههای ثنوی یاد شده است. |
| | |
| | آرای فرقههای مختلف ثنوی و بزرگان آن فرقه ها، به رغم وحدت در قول به دو خدا (فاعل خیر و فاعل شر)، در فروع با هم متفاوت است. بحث از قدیم بودن دو خدا یا [[حدوث و قدم|حادث]] بودن خدای فاعل شر، نحوه حدوث خدای فاعل شر، پیدایی عالم و ویژگیهای هریک از دو خدا، از مهمترین اختلاف نظرهای فرعی در میان فرقههای ثنوی است. |
| | |
| | ==افراد شاخص در ثنویت== |
| | افراد شاخص ثنوی مذهب در دوره اسلامی عبارتند از: |
| | *[[ابن طالوت]] |
| | * [[ابوشاکر دیصانی]] |
| | * [[ابن ابی العوجاء|نعمان بن ابی العَوجاء]]، |
| | * [[جعد بن درهم|جَعد بن دِرهَم]]، |
| | * [[ابن اخی ابی شاکر]] |
| | * [[صالح بن عبدالقدوس]](متوفی حدود۱۶۰ق)<ref>برای نمونه رجوع کنید بهابن ندیم، ص ۴۰۱؛ قاضی عبدالجباربن احمد، ۱۹۶۵ ب، ج ۵، ص ۱۹۲۱؛ علم الهدی، ج ۱، ص ۹۶، ۱۰۰؛ ابن مرتضی، ص ۴۶۴۷</ref> |
| | |
| | گفتهاند شاعرانی چون [[بشار بن برد|بَشّار بن بُرْد]] (متوفی۱۶۷ق)، [[اسحاق بن خلف]] (متوفی ق۳۱۸)، [[ابن سیابه|ابن سَیابَه]] (از شاگردان [[امام صادق(ع)]])، [[علی بن خلیل]]، [[علی بن ثابت]] و [[بحتری|بُحتُری]] نیز به مذاهب ثنویه گرایش داشتهاند<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، همانجا؛ علم الهدی، ج ۴، ص ۱۳۴؛ ابن خلّکان، ج ۱، ص ۲۷۱۲۷۳</ref> |
| | |
| | در منابع گزارشهایی متعارض از ثنوی بودن برخی اشخاص وجود دارد؛ این تعارضات گاهی ناشی از اشتباهات و گاهی از روی اتهام و به تبع آن نفی اتهام است. مثلاً، نام کسانی چون [[هشام بن حکم]](از اصحاب امام صادق(ع</ref>، [[ابوعیسی وراق]] و [[نظام معتزلی|نَظّام معتزلی]] را در زمره قائلان به ثنویت آوردهاند<ref>رجوع کنید بهخیاط، ص ۴۰۴۱، ۱۴۹؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۲، ص ۷۴؛ سمعانی، ج ۵، ص ۵۰۷</ref> در صورتی که چنانکه گزارش شده است این اشخاص خود از پیشگامان [[ردیه نویسی]] بر ثنویان بودهاند.<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۵۲۰۶، ۲۱۶، ۲۲۳۲۲۴، درباره هشام بن حکم نیز رجوع کنید به نجاشی، ص ۴۳۳۴۳۴؛ احمدبن علی طبرسی، ج ۲، ص ۱۲۳</ref> |
| | |
|
| |
|
| ==ثنویت در قرآن و تفسیر== | | ==ثنویت در قرآن و تفسیر== |
خط ۷۲: |
خط ۹۸: |
|
| |
|
| ==ثنویت در متون تاریخی== | | ==ثنویت در متون تاریخی== |
| در آثار مورخان مسلمان و ملل و نحل نویسان، درباره فرقههای ثنوی مذهب و افرادی که به دیدگاه ثنویون گرایش داشتند یا به ثنویت متهم بودند، توضیحاتی آمده است. به طور کلی در این گزارشها سه فرقه عمده [[مانویه]]، [[دیصانیه]] و [[مرقیونیه]] در کانون توجه عالمان مسلمان است.
| |
| ===مانویه===
| |
| پیروان [[مانی]] (درگذشت ۲۲۶ میلادی). این فرقه با نامهای دیگر، مانند مانیه و منانیه یا مانانیه، نیز ذکر شده است.<ref>رجوع کنید بهقاضی عبدالجباربن احمد، ۱۹۶۵ ب، ج ۵، ص ۱۰ ۱۵؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۲، ص ۷۲۸۲</ref>
| |
|
| |
| ===دیصانیه===
| |
| پیروان ابن دَیصان (۱۵۴۲۲۲ میلادی) از متفکران سریانی [[مسیحیت|مسیحی]].<ref>رجوع کنید به مقدسی، ج ۱، ص ۹۱؛ ابن قَیم جَوزیه، ج ۲، ص ۲۶۳</ref>
| |
|
| |
| ===مَرقِیوُنیه===
| |
| پیروان مرقیون که در ۱۴۴ میلادی از نظر [[کلیسا]] بدعتگذار شناخته شد.<ref>رجوع کنید به ابن حزم، ج ۱، ص ۳۶؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۲، ص ۹۱۹۳</ref>
| |
|
| |
| ترتیب این فرقه ها، بر اساس تقدم و تأخر تاریخی آنها نیست ولی مؤلفان مسلمان به رغم آگاهی از این امر، در اغلب گزارشها درباره فرقههای ثنوی، آنها را به همین ترتیب آوردهاند.
| |
|
| |
| ===فرقههای دیگر===
| |
| در منابع ملل و نحل و نیز آثار تاریخی به فرقههای ثنوی دیگر نیز اشاره شده است مانند [[آیین زرتشت|زردشتی]] (زرادشتیه) و مزداییان که هر دو با عنوان عام [[مجوس]] نیز معرفی شدهاند، [[مزدکیه]]، [[ماهانیه]] (از شاخههای [[مانویه]])، مِقلاصیه، خُرَّمیه، و مُسلمِیه.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مقدسی، ج ۴، ص ۳۱؛ ابن ندیم، ص ۴۰۸؛ قاضی عبدالجباربن احمد، ۱۹۶۵ ب، ج ۵، ص ۱۶، ۱۸؛ قلقشندی، ج ۱۳، ص ۲۹۳؛ مقریزی، ج ۲، ص ۳۴۴</ref>
| |
|
| |
| آرای فرقههای مختلف ثنوی و بزرگان آن فرقه ها، به رغم وحدت در قول به دو خدا (فاعل خیر و فاعل شر)، در فروع با هم متفاوت است. بحث از قدیم بودن دو خدا یا [[حدوث و قدم|حادث]] بودن خدای فاعل شر، نحوه حدوث خدای فاعل شر، پیدایی عالم و ویژگیهای هریک از دو خدا، از مهمترین اختلاف نظرهای فرعی در میان فرقههای ثنوی است.
| |
|
| |
| ==افراد شاخص در ثنویت==
| |
| در منابع اسلامی از جمله افراد مشهور به داشتن عقاید ثنوی، و به تعبیری زندیقان، این اشخاص بودهاند: [[ابن طالوت]]، [[ابوشاکر دیصانی]]، [[ابن ابی العوجاء|نعمان بن ابی العَوجاء]]، [[جعد بن درهم|جَعد بن دِرهَم]]، [[ابن اخی ابی شاکر]] و [[صالح بن عبدالقدوس]](متوفی حدود۱۶۰ق)<ref>برای نمونه رجوع کنید بهابن ندیم، ص ۴۰۱؛ قاضی عبدالجباربن احمد، ۱۹۶۵ ب، ج ۵، ص ۱۹۲۱؛ علم الهدی، ج ۱، ص ۹۶، ۱۰۰؛ ابن مرتضی، ص ۴۶۴۷</ref>
| |
|
| |
| گفتهاند شاعرانی چون [[بشار بن برد|بَشّار بن بُرْد]] (متوفی۱۶۷ق)، [[اسحاق بن خلف]] (متوفی ق۳۱۸)، [[ابن سیابه|ابن سَیابَه]] (از شاگردان [[امام صادق(ع)]])، [[علی بن خلیل]]، [[علی بن ثابت]] و [[بحتری|بُحتُری]] نیز به مذاهب ثنویه گرایش داشتهاند<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، همانجا؛ علم الهدی، ج ۴، ص ۱۳۴؛ ابن خلّکان، ج ۱، ص ۲۷۱۲۷۳</ref>
| |
|
| |
| در منابع گزارشهایی متعارض از ثنوی بودن برخی اشخاص وجود دارد؛ این تعارضات گاهی ناشی از اشتباهات و گاهی از روی اتهام و به تبع آن نفی اتهام است. مثلاً، نام کسانی چون [[هشام بن حکم]](از اصحاب امام صادق(ع</ref>، [[ابوعیسی وراق]] و [[نظام معتزلی|نَظّام معتزلی]] را در زمره قائلان به ثنویت آوردهاند<ref>رجوع کنید بهخیاط، ص ۴۰۴۱، ۱۴۹؛ شهرستانی، الملل و النحل، ج ۲، ص ۷۴؛ سمعانی، ج ۵، ص ۵۰۷</ref> در صورتی که چنانکه گزارش شده است این اشخاص خود از پیشگامان [[ردیه نویسی]] بر ثنویان بودهاند.<ref>رجوع کنید به ابن ندیم، ص ۲۰۵۲۰۶، ۲۱۶، ۲۲۳۲۲۴، درباره هشام بن حکم نیز رجوع کنید به نجاشی، ص ۴۳۳۴۳۴؛ احمدبن علی طبرسی، ج ۲، ص ۱۲۳</ref>
| |
|
| |
| ==ثنویت در کلام اسلامی== | | ==ثنویت در کلام اسلامی== |
| متکلمان مسلمان در دو جا، به موضوع ثنویت پرداختهاند: | | متکلمان مسلمان در دو جا، به موضوع ثنویت پرداختهاند: |