کاربر ناشناس
فلسفه اشراق: تفاوت میان نسخهها
جز
←منابع فلسفه اشراق
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Shadpoor جز (←منابع فلسفه اشراق) |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
! ردیف !! منبع !! توضیحات | ! ردیف !! منبع !! توضیحات | ||
|- | |- | ||
| ۱|| <small>'''فلسفه مشاء'''</small>|| <small>سهروردی در [[اصفهان]]، فلسفه مشاء آموخت و در زیست فلسفی خود همیشه به آن نظر داشت؛<ref>یزدانپناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۱۰.</ref> خصوصا آثار [[ابن سینا]] و دو کتاب البصائر النصیریه [[ابن سهلان ساوی]] و التحصیل [[بهمنیار]]؛<ref>یزدانپناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۱۲.</ref> با این حال، وی معتقد بود در میان پیروان این فلسفه، کسی را نمیشناسد که در حکمت الهی، قدمی راسخ داشته باشد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(المشارع و المطارحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۰۵.</ref></small> | | ۱|| <small>'''فلسفه مشاء'''</small>|| <small>سهروردی در [[اصفهان]]، فلسفه مشاء آموخت و در زیست فلسفی خود همیشه به آن نظر داشت؛<ref>یزدانپناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۱۰.</ref> خصوصا آثار [[ابن سینا]] و دو کتاب البصائر النصیریه [[ابن سهلان ساوی]] و التحصیل [[بهمنیار]]؛<ref>یزدانپناه، حکمت اشراق، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۱۱۲.</ref> با این حال، وی معتقد بود در میان پیروان این فلسفه، کسی را نمیشناسد که در حکمت الهی، قدمی راسخ داشته باشد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(المشارع و المطارحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۵۰۵.</ref></small>{{یادداشت|[[هانری کربن]] بر این باور است: برخلاف تصوّر رايج، [[ابنسينا|ابن سينا]] فيلسوف مشايىِ صرف نيست كه در برابر حكمت اشراقى [[شهاب الدین سهرودی|سُهروردى]] قرار بگيرد؛ بلكه ابنسينا سَلَف فكرى سهروردى محسوب میگردد و حكمت اشراقىِ سهروردى، ادامه همان مسيرى است كه ابنسينا در حكمت مشرقى خود آن را پيموده بود.<ref>كُربن، ابنسينا و تمثيل عرفانى، ۱۳۸۷ش، ص۱۱.</ref>}} | ||
|- | |- | ||
| ۲|| <small>'''حکمت یونانی'''</small>|| <small>سهروردی از انباذقلوس، فیثاغورس، سقراط و افلاطون به عنوان حکیمان اشراقی یونان، یاد میکند و بسیاری از آموزههای فلسفه اشراق را به آنها نسبت میدهد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(حکمةالاشراق)، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۵۶؛ سهروردی، مجموعه مصنفات(تلویحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱۱.</ref> [[شمسالدین شهرزوری]] از شارحان و مدافعان فلسفه اشراق، توضیح میدهد که پیش از ارسطو، این حکیمان اگرچه به استدلال و علوم نظری میپرداختند اما بیشتر اهل کشف و [[شهود]] بودند اما بعد از ارسطو، اکثر حکیمان توجهی به ذوق و شهود نداشتند و در عوض، به بحث و نظر و دنیادوستی مشغول شدند.<ref>شهروزوری، شرح حکمةالاشراق، ۱۳۷۲ش، ص۵.</ref></small> | | ۲|| <small>'''حکمت یونانی'''</small>|| <small>سهروردی از انباذقلوس، فیثاغورس، سقراط و افلاطون به عنوان حکیمان اشراقی یونان، یاد میکند و بسیاری از آموزههای فلسفه اشراق را به آنها نسبت میدهد.<ref>سهروردی، مجموعه مصنفات(حکمةالاشراق)، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۱۵۶؛ سهروردی، مجموعه مصنفات(تلویحات)، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۱۱۱.</ref> [[شمسالدین شهرزوری]] از شارحان و مدافعان فلسفه اشراق، توضیح میدهد که پیش از ارسطو، این حکیمان اگرچه به استدلال و علوم نظری میپرداختند اما بیشتر اهل کشف و [[شهود]] بودند اما بعد از ارسطو، اکثر حکیمان توجهی به ذوق و شهود نداشتند و در عوض، به بحث و نظر و دنیادوستی مشغول شدند.<ref>شهروزوری، شرح حکمةالاشراق، ۱۳۷۲ش، ص۵.</ref></small> |