پرش به محتوا

خاتمیت: تفاوت میان نسخه‌ها

۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۱
جز
←‏نقد: ویرایش جزیی
جز (←‏نقد: ویرایش جزیی)
جز (←‏نقد: ویرایش جزیی)
خط ۸۲: خط ۸۲:
===نقد===
===نقد===
براساس این معنای خاتمیت رویکرد به انبیاء، رویکردی ضد عقل دانسته شده که ختم نبوت با آزاد سازی عقل مساوی خواهد بود.<ref>بهمن‌پور، «بنگر که را به قتل که دلشاد می‌کنی»، ص۸۲۷.</ref> در حالی که [[قرآن]] مخالفان خود را دعوت می‌کند که استدلال خود را بیان کنند «هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین؛ اگر راست می‌گویید هر برهانی دارید بیاورید<ref>سوره بقره، آیه۱۱۱.</ref>»  
براساس این معنای خاتمیت رویکرد به انبیاء، رویکردی ضد عقل دانسته شده که ختم نبوت با آزاد سازی عقل مساوی خواهد بود.<ref>بهمن‌پور، «بنگر که را به قتل که دلشاد می‌کنی»، ص۸۲۷.</ref> در حالی که [[قرآن]] مخالفان خود را دعوت می‌کند که استدلال خود را بیان کنند «هاتُوا بُرْهانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صادِقین؛ اگر راست می‌گویید هر برهانی دارید بیاورید<ref>سوره بقره، آیه۱۱۱.</ref>»  
<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref> و نه تنها از مخالفان، برهان خواسته، بلکه خود قرآن به اقامة برهان پرداخته است. خداوند برای آدمی چون فرعون و امثال وی که در باطل بودنش شکی نیست، برهان اقامه کرده،<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۴،</ref>
<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref> و نه تنها از مخالفان، برهان خواسته، بلکه خود قرآن به اقامة برهان پرداخته است. خداوند برای آدمی چون فرعون و امثال وی که در باطل بودنش شکی نیست، برهان اقامه کرده است<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۴،</ref>


قرآن‌ کریم‌ ده‌ها بار مردم‌ را به‌ علت‌ و حکمت‌ احکام‌ خود متوجه‌ ساخته‌ و پس‌ از هر بیانی، غایت‌ و حکمت‌ آن‌ را با الفاظی‌ چون‌ «لعلکم‌ یرشدون» و «لعلکم‌ تهتدون» و «لعلهم‌ تفلحون» متذکر شده‌ که‌ علت‌ حکم‌ را رشد و هدایت‌ و رستگاری‌ معرفی‌ کرده‌ است.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref>
قرآن‌ کریم‌ ده‌ها بار مردم‌ را به‌ علت‌ و حکمت‌ احکام‌ خود متوجه‌ ساخته‌ و پس‌ از هر بیانی، غایت‌ و حکمت‌ آن‌ را با الفاظی‌ چون‌ «لعلکم‌ یرشدون» و «لعلکم‌ تهتدون» و «لعلهم‌ تفلحون» متذکر شده‌ که‌ علت‌ حکم‌ را رشد و هدایت‌ و رستگاری‌ معرفی‌ کرده‌ است.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۳.</ref>


همچنین پیامبر اسلام فرموده‌اند: «نحنُ معاشِرَ الأنبِیا اُمِرنا اَن نُکَلَّمَ‌الناسَ عَلی قَدرِ عُقُولِهِم؛ ما پیامبران مامور هستیم با مردم به اندازه عقل‌شان سخن گوییم».<ref>ملاصدرا، شرح أصول الكافی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۳۸. </ref> این روایت و روایات مشابه نشان از عقلانیت در آموزه‌های پیابمران دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۵.</ref>
همچنین پیامبر اسلام فرموده‌اند: «نحنُ معاشِرَ الأنبِیا اُمِرنا اَن نُکَلَّمَ‌الناسَ عَلی قَدرِ عُقُولِهِم؛ ما پیامبران مامور هستیم با مردم به اندازه عقل‌شان سخن گوییم».<ref>ملاصدرا، شرح أصول الكافی، ۱۳۸۳ش، ج۲، ص۱۳۸. </ref> این روایت و روایات مشابه نشان از عقلانیت در آموزه‌های پیامبران دارد.<ref>فاضلی، «نادرنگری»، ص۸۵.</ref>


محققان معتقدند اگر فلسفه خاتمیت را جانشینی هدایت عقلانی و عقل استقرایی و تجربی نسبت به هدایت‌های وحیانی بدانیم، لازمه‌اش، تعطیلی اصل دین و به تعبیر شهید مطهری ختم دیانت است و نه ختم نبوت.<ref>[http://muslimna.ir/maghalat/1834-2017-09-08-07-13-24 «دکتر سروش که می‌گوید امامت با خاتمیت تعارض دارد صحیح است؟»]</ref>
محققان معتقدند اگر فلسفه خاتمیت را جانشینی هدایت عقلانی و عقل استقرایی و تجربی نسبت به هدایت‌های وحیانی بدانیم، لازمه‌اش، تعطیلی اصل دین و به تعبیر شهید مطهری ختم دیانت است و نه ختم نبوت.<ref>[http://muslimna.ir/maghalat/1834-2017-09-08-07-13-24 «دکتر سروش که می‌گوید امامت با خاتمیت تعارض دارد صحیح است؟»]</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۱۱

ویرایش