Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۰۱
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
(←اهمیت و جایگاه: ارتباط با واقعه کربلا: ویرایش شکلی) |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==اهمیت و جایگاه: ارتباط با واقعه کربلا== | ==اهمیت و جایگاه: ارتباط با واقعه کربلا== | ||
[[ملاحسین واعظ کاشفی]] در [[روضة الشهداء (کتاب)|روضة الشهدا]] نخستین کسی است که از ارتباط این داستان با [[ | [[ملاحسین واعظ کاشفی]] در [[روضة الشهداء (کتاب)|روضة الشهدا]] نخستین کسی است که از ارتباط این داستان با [[واقعه کربلا]] سخن گفته است.<ref>قنوات، «خلط روایات تاریخی: افسانه ارینب»، ص۴.</ref> وی از افسانه ارینب بهعنوان یکی از اسباب فرعی دشمنی یزید با حسین(ع) نام برده است.<ref>کاشفی، روضة الشهداء، نوید اسلام، ص۲۶۵ و ۲۶۶.</ref> گفته شده در منابع کهن از این داستان و ارتباط آن با قیام و [[شهادت امام حسین|شهادت امام حسین(ع)]] سخنی به میان نیامده است.<ref>قنوات، «خلط روایات تاریخی: افسانه ارینب»، ص۴.</ref> | ||
سید محسن امین | به باور سید محسن امین این واقعه و مانند آن موجب کینه و دشمنی بیشتر یزید با امام حسین(ع) شد تا جایی که در حضور [[اسیران کربلا]] اظهار شماتت و خوشحالی کرد.<ref>امین، المجالس السنیة، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۳۱۸ و ۳۱۹، ۵۴۴ و ۵۴۵.</ref> | ||
ندیم | ندیم مشهدی نیز در مثنوی «تسبیح کربلا»، ماجرای ارینب را یکی از ریشههای کینه و دشمنی یزید با امام حسین(ع) دانسته است.<ref>جمالی، «تطبیق و تحلیل منظومه تسبیح کربلا با روایت تاریخی ابن قتیبه»، ص۶۶.</ref> به گفته برخی محققان، ندیم این واقعه را علت اصلی [[واقعه کربلا]] معرفی کرده است.<ref>قنوات، «داستان یک داستان»، ص۱۳ و۱۹.</ref> | ||
به گفته عباس محمود عقاد (۱۸۸۹-۱۹۶۴م)، نویسنده و مورخ [[مصر|مصری]]، اگر این ماجرا که در تاریخهای معتبر نقل شده، صحت داشته باشد کمبود نفرت و دشمنی میان امام حسین(ع) و یزید را تکمیل میکند. از نظر او میتوان گفت به خلافت رسیدن یزید برای انتقام گرفتن از این کار امام حسین(ع) بود.<ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۰-۱۱۵.</ref> | به گفته عباس محمود عقاد (۱۸۸۹-۱۹۶۴م)، نویسنده و مورخ [[مصر|مصری]]، اگر این ماجرا که در تاریخهای معتبر نقل شده، صحت داشته باشد کمبود نفرت و دشمنی میان امام حسین(ع) و یزید را تکمیل میکند. از نظر او میتوان گفت به خلافت رسیدن یزید برای انتقام گرفتن از این کار امام حسین(ع) بود.<ref>عقاد، ابوالشهداء، ۱۴۲۵ق، ص۱۱۰-۱۱۵.</ref> |