Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۰۶۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
| مؤید قرآنی = | | مؤید قرآنی = | ||
}} | }} | ||
'''خطبه فدکیه''' سخنرانی [[فاطمه زهرا(س)]] در [[مسجد النبی]] پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]]، | '''خطبه فدکیه''' سخنرانی [[فاطمه زهرا(س)]] در [[مسجد النبی]] پس از رحلت [[رسول خدا(ص)]]، در اعتراض به [[غصب فدک]] توسط ابوبکر است. [[ابوبکر]] چند روز پس از رسیدن به [[خلافت]] با استناد به روایتی از پیامبر(ص) مبنی بر عدم ارث گذاشتن [[پیامبران]]، دهکده فدک را که پیامبر(ص) به فاطمه(س) بخشیده بود، تصرف و کارگزاران آن حضرت را از [[فدک]] بیرون کرد. | ||
پس از بیثمر بودن دادخواهی [[فاطمه زهرا(س)]]، دختر پیامبر به مسجد پیامبر رفت و | پس از بیثمر بودن دادخواهی [[فاطمه زهرا(س)]] و [[امام علی(ع)]]، دختر پیامبر به [[مسجد پیامبر]] رفت و خطبه فدکیه را جهت روشنکردن ماجرا و بازپسگرفتن فدک خواند. فاطمه(س) در این خطبه ضمن بیان هدف از بعثت پیامبر اسلام(ص)، فلسفه احکام الهی و سختیهای امام علی(ع) در راه گسترش [[دین اسلام]]، بر مالکیتش نسبت به فدک تصریح کرده، به دفاع کامل از حق علی(ع) درباره خلافت میپردازد و در نهایت [[مسلمانان]] را به خاطر سکوت در مقابل ستم به [[اهل بیت(ع)]] سرزنش میکند. | ||
متن این خطبه در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به صورت متواتر نقل شده است. به این خطبه در برخی از منابع عربی و فارسی خطبة اللُمَّة یا | متن این خطبه در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] به صورت متواتر نقل شده است. به این خطبه در برخی از منابع عربی و فارسی خطبة اللُمَّة یا خطبه لُمَّه نیز گفته میشود. | ||
== تاریخچه فدک == | == تاریخچه فدک == | ||
{{اصلی|فدک}} | {{اصلی|فدک}} | ||
فدک دهکدهای حاصلخیز در نزدیکی [[خیبر]]،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل ماده فدک، ص۲۳۸.</ref> در منطقه [[حجاز]] و به فاصله ۱۶۰ کیلومتری [[مدینه]] بود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸؛ابنمنظور، لسانالعرب، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۴۷۳.</ref> که [[یهود|یهودیان]] در آن زندگی میکردند و به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه، قلعههای نظامی خود را در اطراف آن ساخته بودند.<ref>بلادی، معجم معالم الحجاز، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۰۶ و ۲۰۵ و ج۷، ص۲۳. سبحانی، «حوادث سال هفتم هجرت: سرگذشت فدک»، ص۱۴.</ref> پس از آنکه | فدک دهکدهای حاصلخیز در نزدیکی [[خیبر]]،<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ذیل ماده فدک، ص۲۳۸.</ref> در منطقه [[حجاز]] و به فاصله ۱۶۰ کیلومتری [[مدینه]] بود<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۴، ص۲۳۸؛ابنمنظور، لسانالعرب، ۱۴۱۰ق، ج۱۰، ص۴۷۳.</ref> که [[یهود|یهودیان]] در آن زندگی میکردند و به دلیل موقعیت استراتژیک منطقه، قلعههای نظامی خود را در اطراف آن ساخته بودند.<ref>بلادی، معجم معالم الحجاز، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۲۰۶ و ۲۰۵ و ج۷، ص۲۳. سبحانی، «حوادث سال هفتم هجرت: سرگذشت فدک»، ص۱۴.</ref> پس از آنکه مسلمانان در [[غزوه خیبر|جنگ خیبر]]، منطقه خیبر و قلعههای آن را فتح کرد، یهودیان ساکن در قلعهها و مزارع فدک نمایندگانی نزد [[پیامبر اسلام(ص)]] فرستادند و به تسلیم و مصالحه راضی شدند و قرار شد نیمی از زمینها را به آن حضرت تحویل دهند.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۳۲۵.</ref> و هرگاه پیامبر(ص) خواست، آنان فدک را ترک کنند؛ بنابراین فدک بدون جنگ به دست پیامبر اسلام(ص) افتاد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، دارالتراث، ج۳، ص۱۵.</ref> | ||
دهکده فدک به دلیل عدم شرکت سربازان [[اسلام]] در فتح آن، به حکم [[قرآن]]،<ref>سوره حشر، آیه ۶و۷.</ref> مختص پیامبر گردید<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۸.</ref> و او درآمد این زمین را به مستمندان [[بنی هاشم]] میداد و پس از نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ؛ و حق خویشاوند را بده» به دختر خود [[فاطمه(س)]] بخشید.<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۹۷</ref> {{یادداشت|برخی مفسران شیعه و اهل سنت، از جمله [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۴۶۸</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۳۳-۶۳۴. </ref> [[حسکانی]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۹</ref> و [[سیوطی]]<ref>سیوطی، الدر المنثور، دار المعرفة للطباعة والنشر، ج۴، ص۱۷۷</ref> ذیل [[آیه]] ۲۶ [[سوره اسراء]] تصریح کردهاند که چون این آیه نازل شد پیامبر(ص) فدک را به [[فاطمه]] بخشید.}} | دهکده فدک به دلیل عدم شرکت سربازان [[اسلام]] در فتح آن، به حکم [[قرآن]]،<ref>سوره حشر، آیه ۶و۷.</ref> مختص پیامبر گردید<ref>سبحانی، فروغ ولایت، ۱۳۸۰ش، ص۲۱۸.</ref> و او درآمد این زمین را به مستمندان [[بنی هاشم]] میداد و پس از نزول آیه «وَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ؛ و حق خویشاوند را بده» به دختر خود [[فاطمه(س)]] بخشید.<ref>شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۹۷</ref> {{یادداشت|برخی مفسران شیعه و اهل سنت، از جمله [[شیخ طوسی]]،<ref>طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، دار احیاء التراث العربی، ج۶، ص۴۶۸</ref> [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۳۳-۶۳۴. </ref> [[حسکانی]]<ref>حسکانی، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۳۸-۴۳۹</ref> و [[سیوطی]]<ref>سیوطی، الدر المنثور، دار المعرفة للطباعة والنشر، ج۴، ص۱۷۷</ref> ذیل [[آیه]] ۲۶ [[سوره اسراء]] تصریح کردهاند که چون این آیه نازل شد پیامبر(ص) فدک را به [[فاطمه]] بخشید.}} | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==غصب فدک== | ==غصب فدک== | ||
{{اصلی|ماجرای فدک}} | {{اصلی|ماجرای فدک}} | ||
پس از وفات [[پیامبر(ص)]]، [[ابوبکر]] با تکیه بر [[حدیث|حدیثی]] از پیامبر(ص) (که گفته شده راوی آن فقط خود ابوبکر بود) مدعی شد [[ | پس از وفات [[پیامبر(ص)]]، [[ابوبکر]] با تکیه بر [[حدیث|حدیثی]] از پیامبر(ص) (که گفته شده راوی آن فقط خود ابوبکر بود) مدعی شد [[انبیا]] ارث نمیگذارند؛<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۵۶م، ص۴۰ و ۴۱.</ref> از این رو دهکده فدک را که در دست فاطمه بود و توسط کارگزاران آن حضرت اداره میشد<ref>طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۹۱؛ عاملی، الصحیح، ۱۴۲۶ق، ج۱۸، ص۲۴۱.</ref> به نفع [[خلافت]] مصادره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳؛ شیخ مفید، المقنعة، ۱۴۱۰ق، ص۲۸۹ و ۲۹۰.</ref>اما فاطمه پاسخ داد پیامبر(ص) پیش از وفات، فدک را به او بخشیده و [[امام علی(ع)]] و [[ام ایمن|امایمن]] را بر این سخنش شاهد آورد.<ref>حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲.</ref> در نقلی آمده است ابوبکر در برگهای ملکیت فاطمه را تأیید کرد؛ اما [[عمر بن خطاب|عمر]] آن برگه را از فاطمه گرفت و پاره کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۵۴۳. حلبی مینویسد عمر برگه را از دست ابوبکر گرفت و پاره کرد (حلبی، السیرة الحلبیة، ۱۹۷۱م، ج۳، ص۵۱۲).</ref> بنابر برخی منابع ([[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]]) ابوبکر شاهدان فاطمه را نپذیرفت و دو مرد را برای شهادت طلبید.<ref>[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/4409 بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۰.]</ref> | ||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[پیامبر(ص)]] خطاب به فاطمه(س):{{سخ}}{{حدیث|اِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرضی لِرِضاکِ.|ترجمه=همانا خدا بخاطر خشم تو خشم میکند و بخاطر خشنودی تو خشنود میشود.}}|تاریخ بایگانی | منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px | اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه= #FFF6DD| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول = [[پیامبر(ص)]] خطاب به فاطمه(س):{{سخ}}{{حدیث|اِنَّ اللهَ یَغضِبُ لِغَضَبِکِ وَ یَرضی لِرِضاکِ.|ترجمه=همانا خدا بخاطر خشم تو خشم میکند و بخاطر خشنودی تو خشنود میشود.}}|تاریخ بایگانی | منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px | اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه= #FFF6DD| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | ||
فاطمه(س) وقتی دادخواهی خود و همسرش امام علی(ع) را بیثمر دید، به همراه جمعی از زنان خویشاوندش جهت ایراد [[خطبه]] به [[مسجد]] رفت.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۵۳-۳۶۴.</ref>. در گزارشهای تاریخی آمده است هنگام رفتن به مسجد همانند پدرش راه میرفت و زمانی که به مسجد رسید ابوبکر و گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] در مسجد نشسته بود. میان فاطمه(س) و حاضران چادری آویختند. دختر پیامبر نخست نالهای كرد كه حاضران به گریه افتادند، سپس لختی خاموش ماند تا مردم آرام گرفتند و آنگاه سخنان خود را آغاز كرد.<ref>بلاغات النساء، | فاطمه(س) وقتی دادخواهی خود و همسرش امام علی(ع) را بیثمر دید، به همراه جمعی از زنان خویشاوندش جهت ایراد [[خطبه]] به [[مسجد]] رفت.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۳۵۳-۳۶۴.</ref>. در گزارشهای تاریخی آمده است هنگام رفتن به مسجد همانند پدرش راه میرفت و زمانی که به مسجد رسید ابوبکر و گروهی از [[مهاجران]] و [[انصار]] در مسجد نشسته بود. میان فاطمه(س) و حاضران چادری آویختند. دختر پیامبر نخست نالهای كرد كه حاضران به گریه افتادند، سپس لختی خاموش ماند تا مردم آرام گرفتند و آنگاه سخنان خود را آغاز كرد.<ref>بلاغات النساء، ۱۳۲۶ق، ص۱۶-۲۵؛ به نقل شهیدی، زندگانی فاطمه زهرا، ۱۳۶۲ش، ص۱۲۱-۱۲۲</ref> | ||
بر اساس گزارشهای تاریخی فاطمه(س) پس از این ماجرا سخت از ابوبکر و عمر ناراحت شد و تا زمان شهادت، بر آن دو غضبناک باقی ماند.<ref> خزاز رازی، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۶۵؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.</ref> خشم و ناراحتی فاطمه از این نظر اهمیت دارد که نه تنها در منابع روایی شیعه بلکه در منابع حدیثی اهل سنت نیز از پیامبر(ص) روایت است که: فاطمه پاره تن من است و کسی که او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۲۱۰</ref> | بر اساس گزارشهای تاریخی فاطمه(س) پس از این ماجرا سخت از ابوبکر و عمر ناراحت شد و تا زمان شهادت، بر آن دو غضبناک باقی ماند.<ref> خزاز رازی، کفایة الأثر، ۱۴۰۱ق، ص۶۵؛ بخاری، صحیح البخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۷۹.</ref> خشم و ناراحتی فاطمه از این نظر اهمیت دارد که نه تنها در منابع روایی شیعه بلکه در منابع حدیثی اهل سنت نیز از پیامبر(ص) روایت است که: فاطمه پاره تن من است و کسی که او را خشمگین کند مرا خشمگین کرده است.<ref>صحیح البخاری، ج۴، ص۲۱۰</ref> | ||
خط ۳۰۵: | خط ۳۰۵: | ||
فقالت: حَسْبِی اللَّـهُ، و أمْسَكَتْ. | فقالت: حَسْبِی اللَّـهُ، و أمْسَكَتْ. | ||
| | | | ||
حضرت علی در پاسخ فرمود: | حضرت علی در پاسخ فرمود: ویل بر تو نیست، بلكه سزاوار دشمن ستمگر توست، ای دختر برگزیده خدا و ای باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمیكنم، اگر تو برای گذران روزیت ناراحتی، بدانكه روزی تو نزد خدا ضمانت شده و كفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس برای خدا صبر كن. | ||
ویل بر تو نیست، بلكه سزاوار دشمن ستمگر توست، ای دختر برگزیده خدا و ای باقیمانده نبوت، از اندوه و غضب دست بردار، من در دینم سست نشده و از آنچه در حدّ توانم است مضائقه نمیكنم، اگر تو برای گذران روزیت ناراحتی، بدانكه روزی تو نزد خدا ضمانت شده و كفیل تو امین است، و آنچه برایت آماده شده از آنچه از تو گرفته شده بهتر است، پس برای خدا صبر كن. | |||
حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا كافی است، آنگاه ساكت شد. | حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: خدا مرا كافی است، آنگاه ساكت شد. |