ابوذر غفاری: تفاوت میان نسخهها
←فضائل و مناقب
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== فضائل و مناقب == | == فضائل و مناقب == | ||
[[پیامبر(ص)]] خطاب به او میفرماید: مرحبا یا ابوذر! تو از ما [[اهل بیت]] هستی.<ref>طوسی، امالی طوسی، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۵؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۹۲ق، ص ۲۵۶.</ref> و یا در جایی دیگر درباره او میفرماید: آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین، احدی را نپرورانده که راستگوتر از ابوذر باشد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۰۴.</ref> رسول خدا(ص) در روایتی دیگر، ابوذر را در [[زهد]] و [[فروتنی]] مانند [[عیسی بن مریم]] توصیف کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۲۰.</ref> در روایت دیگری حضرت خطاب به ابوذر فرموده: تو مردى از اهل بهشت هستى و چگونه این طور نباشد و حال آن که بعد از من تو را به جرم محبتت به اهل بیت من از حرم من طرد مىکنند و از آن پس تنها زندگى کرده و غریب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان کسانى هستند که در تجهیز و تدفین تو سعى خواهند نمود، ایشان رفیقان من در بهشت جاوید خواهند بود، همان بهشتى که حقّ تعالى وعدهاش را به متّقین داده است.{{یادداشت| أَنَّكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ كَيْفَ لَا تَكُونُ كَذَلِكَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِي بَعْدِي لِمَحَبَّتِكَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَتَعِيشُ وَحْدَكَ وَ تَمُوتُ وَحْدَكَ وَ يَسْعَدُ بِكَ قَوْمٌ يَتَوَلَّوْنَ تَجْهِيزَكَ وَ دَفْنَكَ أُولَئِكَ رُفَقَائِي فِي الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ}} <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص ۱۷۶.</ref> این مضمون در باره ابوذر با عبارت مختلف نقل شده است به عنوان نمونه پیامبر(ص)براساس نقلی در باره ابوذر فرموده: خدواند اورا رحمت کند که تنها زندگی می کند وتنها می میرد وتنها برانگیخته خواهد شد. {{مدرک}}{{یادداشت|رَحِمَ اَللَّهُ أَبَا ذَرٍّ يَمْشِي وَحْدَهُ وَ يَمُوتُ وَحْدَهُ وَ يُبْعَثُ وَحْدَهُ.}} | [[پیامبر(ص)]] خطاب به او میفرماید: مرحبا یا ابوذر! تو از ما [[اهل بیت]] هستی.<ref>طوسی، امالی طوسی، ۱۴۱۴ق، ص۵۲۵؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۱۳۹۲ق، ص ۲۵۶.</ref> و یا در جایی دیگر درباره او میفرماید: آسمان بر کسی سایه نیفکنده و زمین، احدی را نپرورانده که راستگوتر از ابوذر باشد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۰۴.</ref> رسول خدا(ص) در روایتی دیگر، ابوذر را در [[زهد]] و [[ تواضع |فروتنی]] مانند [[عیسی بن مریم]] توصیف کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۲، ص۴۲۰.</ref> در روایت دیگری حضرت خطاب به ابوذر فرموده: تو مردى از اهل [[بهشت]] هستى و چگونه این طور نباشد و حال آن که بعد از من تو را به جرم محبتت به اهل بیت من از حرم من طرد مىکنند و از آن پس تنها زندگى کرده و غریب و تنها خواهى مرد و جماعتى به واسطه تو سعادتمند خواهند شد، آنان کسانى هستند که در تجهیز و [[دفن|تدفین]] تو سعى خواهند نمود، ایشان رفیقان من در بهشت جاوید خواهند بود، همان بهشتى که حقّ تعالى وعدهاش را به [[تقوا|متّقین]] داده است.{{یادداشت| أَنَّكَ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ كَيْفَ لَا تَكُونُ كَذَلِكَ وَ أَنْتَ الْمَطْرُودُ مِنْ حَرَمِي بَعْدِي لِمَحَبَّتِكَ لِأَهْلِ بَيْتِي فَتَعِيشُ وَحْدَكَ وَ تَمُوتُ وَحْدَكَ وَ يَسْعَدُ بِكَ قَوْمٌ يَتَوَلَّوْنَ تَجْهِيزَكَ وَ دَفْنَكَ أُولَئِكَ رُفَقَائِي فِي الْجَنَّةِ الْخُلْدِ الَّتِي وُعِدَ الْمُتَّقُونَ}} <ref>شیخ صدوق، علل الشرائع، ج۱، ص ۱۷۶.</ref> این مضمون در باره ابوذر با عبارت مختلف نقل شده است به عنوان نمونه پیامبر(ص)براساس نقلی در باره ابوذر فرموده: خدواند اورا رحمت کند که تنها زندگی می کند وتنها می میرد وتنها برانگیخته خواهد شد. {{مدرک}}{{یادداشت|رَحِمَ اَللَّهُ أَبَا ذَرٍّ يَمْشِي وَحْدَهُ وَ يَمُوتُ وَحْدَهُ وَ يُبْعَثُ وَحْدَهُ.}} | ||
از [[امام علی(ع)]] درباره ابوذر سؤال شد. امام(ع) فرمود: او دارای علمی است که مردم از آن عاجزند و بر آن تکیه زده در حالی که از آن چیزی کم نمیشود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۵.</ref> امیر مؤمنان(ع)، ابوذر را از افرادی میداند که بهشت مشتاق آنان است.<ref>صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ص۳۰۳.</ref> | از [[امام علی(ع)]] درباره ابوذر سؤال شد. امام(ع) فرمود: او دارای علمی است که مردم از آن عاجزند و بر آن تکیه زده در حالی که از آن چیزی کم نمیشود.<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۲۵۵.</ref> امیر مؤمنان(ع)، ابوذر را از افرادی میداند که بهشت مشتاق آنان است.<ref>صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ص۳۰۳.</ref> | ||
[[امام محمد باقر علیهالسلام| امام باقر(ع)]] میفرماید: پس از رسول خدا(ص) همه افراد مرتد شدند و دست از علی(ع) کشیدند مگر سه نفر؛ [[سلمان]]، ابوذر و [[مقداد]]. برای [[عمار]] هم تردیدی عارض شد اما برگشت.<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۱۰.</ref> | [[امام محمد باقر علیهالسلام| امام باقر(ع)]] میفرماید: پس از رسول خدا(ص) همه افراد [[ارتداد|مرتد]] شدند و دست از علی(ع) کشیدند مگر سه نفر؛ [[سلمان]]، ابوذر و [[مقداد]]. برای [[عمار]] هم تردیدی عارض شد اما برگشت.<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۱۰.</ref> | ||
[[امام صادق(ع)]] درباره عبادت ابوذر فرمود: بیشترین عبادت ابوذر تفکر بود... آن قدر از ترس خدا گریه کرد تا چشمانش مجروح شد.<ref>صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ص۴۰ و ۴۲.</ref> امام صادق(ع) در روایتی دیگر فرمود: ابوذر گفت سه چیز را که مردم با آن دشمن هستند را دوست دارم؛ مرگ، فقر، بلا. امام(ع) در ادامه میفرماید: مراد ابوذر این است که مرگ در اطاعت خدا بهتر است از زندگی در معصیت خداوند و بلا در طاعت خدا محبوبتر از صحت در نافرمانی خدا و فقر در طاعت خدا بهتر از بینیازی در معصیت خداوند است.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۸، ص۲۲.</ref> | [[امام صادق(ع)]] درباره عبادت ابوذر فرمود: بیشترین عبادت ابوذر تفکر بود... آن قدر از ترس خدا گریه کرد تا چشمانش مجروح شد.<ref>صدوق، الخصال، ۱۴۰۳ق، ص۴۰ و ۴۲.</ref> امام صادق(ع) در روایتی دیگر فرمود: ابوذر گفت سه چیز را که مردم با آن دشمن هستند را دوست دارم؛ مرگ، فقر، بلا. امام(ع) در ادامه میفرماید: مراد ابوذر این است که مرگ در اطاعت خدا بهتر است از زندگی در [[گناه|معصیت]] خداوند و بلا در طاعت خدا محبوبتر از صحت در نافرمانی خدا و فقر در طاعت خدا بهتر از بینیازی در معصیت خداوند است.<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۸، ص۲۲.</ref> | ||
در منابع شیعی، ابوذر غفاری یکی از [[ارکان اربعه]] در اسلام در میان [[سلمان]]، [[مقداد]] و [[عمار]] ذکر شده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۶ و ۷.</ref> [[شیخ مفید]] حدیثی را از [[امام کاظم(ع)]] روایت میکند که در روز [[قیامت]]، منادی ندا میدهد کجایند حواریان(یاران خاص) رسول خدا که پیمانشکنی نکردند؟ پس سلمان، مقداد و ابوذر از جا برمیخیزند.<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۶۱.</ref> | در منابع شیعی، ابوذر غفاری یکی از [[ارکان اربعه]] در اسلام در میان [[سلمان]]، [[مقداد]] و [[عمار]] ذکر شده است.<ref>طوسی، رجال طوسی، ۱۴۱۵ق، ص۵۹۸؛ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۶ و ۷.</ref> [[شیخ مفید]] حدیثی را از [[امام کاظم(ع)]] روایت میکند که در روز [[قیامت]]، منادی ندا میدهد کجایند حواریان(یاران خاص) رسول خدا که پیمانشکنی نکردند؟ پس سلمان، مقداد و ابوذر از جا برمیخیزند.<ref>مفید، الاختصاص، ۱۴۱۴ق، ص۶۱.</ref> |