پرش به محتوا

اسماعیلیه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۳۰ ژانویهٔ ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
==باورهای اسماعیلیان==
==باورهای اسماعیلیان==
===خداوند===
===خداوند===
* '''صفات خدا:''' به جهت اتهام کفری که به خاطر باور اسماعیلیان به قدمای سبعه به آنان زده می‌شد آنان هرگونه صفت از خداوند را انکار کرده اند. در این راستا هرگونه [[حد]] و تعریف و صفت، صورت، ماهیت و حتی وجود را به این مفهوم که یک صفت باشد از خداوند نفی می‌کنند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۷.</ref>
* '''صفات خدا:''' به جهت اتهام کفری که به خاطر باور اسماعیلیان به قدمای سبعه به آنان زده می‌شد آنان هرگونه صفت از خداوند را انکار کرده‌اند. در این راستا هرگونه [[حد]] و تعریف و صفت، صورت، ماهیت و حتی وجود را به این مفهوم که یک صفت باشد از خداوند نفی می‌کنند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۴۷.</ref>
* '''خالقیت:''' آنان بر خلاف [[اخوان الصفا]] که وجود موجودات را از طریق [[فیض]] می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به [[ابداع]] بودند.<ref>بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴-۳۲۲.</ref>
* '''خالقیت:''' آنان بر خلاف [[اخوان الصفا]] که وجود موجودات را از طریق [[فیض]] می‌دانستند، در آفرینش موجودات معتقد به [[ابداع]] بودند.<ref>بدوی، تاریخ اندیشه‌های کلامی در اسلام، ۱۳۷۴ش، ص۳۲۴-۳۲۲.</ref>


خط ۲۰: خط ۲۰:
# علاوه بر این، یک امام نیز وجود دارد که وارث امام اساس است. وظیفه او، تعادل میان ظاهر و باطن است.
# علاوه بر این، یک امام نیز وجود دارد که وارث امام اساس است. وظیفه او، تعادل میان ظاهر و باطن است.


* '''ادوار نبوت:''' ادوار نبوت، از هفت دور تشکیل می‌شود. هر مرحله از دوره نبوت، به وسیله یک ناطق و یک وصی افتتاح می‌شود و یک یا چند دسته هفت‌گانه از امامان، جانشین آنان می‌شوند. آخرین امام(یعنی قائم)، دوره قبلی را به پایان می‌رساند و همین امام، امام مقیم است که پیامبر جدید را بر می‌انگیزد تا دوره جدید نبوت شروع شود. ادوار [[پیامبران اولوالعزم]] به ترتیب عبارت است از:
* '''ادوار نبوت:''' ادوار نبوت، از هفت دور تشکیل می‌شود. هر مرحله از دوره نبوت، به وسیله یک ناطق و یک وصی افتتاح می‌شود و یک یا چند دسته هفت‌گانه از امامان، جانشین آنان می‌شوند. آخرین امام(یعنی قائم)، دوره قبلی را به پایان می‌رساند و همین امام، امام مقیم است که پیامبر جدید را برمی‌انگیزد تا دوره جدید نبوت شروع شود. ادوار [[پیامبران اولوالعزم]] به ترتیب عبارت است از:
# [[آدم]] که امام دورانش [[شیث]] بود.
# [[آدم]] که امام دورانش [[شیث]] بود.
# [[حضرت نوح|نوح]] که امام دورانش، [[سام]] بود.
# [[حضرت نوح|نوح]] که امام دورانش، [[سام]] بود.
خط ۳۶: خط ۳۶:
# '''امام مُقیم:''' کسی است که پیامبر ناطق را برمی‌انگیزد و این عالی‌ترین درجه امامت است. به او رب الوقت و نیز صاحب العصر نیز گفته می‌شود.
# '''امام مُقیم:''' کسی است که پیامبر ناطق را برمی‌انگیزد و این عالی‌ترین درجه امامت است. به او رب الوقت و نیز صاحب العصر نیز گفته می‌شود.
# '''امام اساس:''' او یاور و امین رسول ناطق، وصی و جانشین اوست. سلسله امامان مستقر در نسل او تداوم می‌یابد. او همچنین مسئول امور دعوت باطنی است و سرسلسله کسانی است که آگاه به تاویل و علوم الهی هستند.
# '''امام اساس:''' او یاور و امین رسول ناطق، وصی و جانشین اوست. سلسله امامان مستقر در نسل او تداوم می‌یابد. او همچنین مسئول امور دعوت باطنی است و سرسلسله کسانی است که آگاه به تاویل و علوم الهی هستند.
# '''امام مُتم:''' کسی است که در انتهای دوره،‌ رسالت را ادا می‌کند. او هفتمین امام از هر دوره است و قدرت و قابلیت‌های او به اندازه تمام امامان دوره است. وجود او شبیه وجود رسول ناطق است، به همین جهت به او ناطق الدور نیز گفته می‌شود.
# '''امام مُتم:''' کسی است که در انتهای دوره،‌ رسالت را ادا می‌کند. او هفتمین امام از هر دوره است و قدرت و قابلیت‌های او به‌اندازه تمام امامان دوره است. وجود او شبیه وجود رسول ناطق است، به همین جهت به او ناطق الدور نیز گفته می‌شود.
# '''امام مستقر:''' کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد.
# '''امام مستقر:''' کسی است که از تمام امتیازهای امامت برخوردار است و حق دارد که امامت را به فرزندان و جانشینان خود واگذارد.
# '''امام مُستودع:''' کسی است که به نیابت از امام مستقر، به انجام امور امامت می‌پردازد و حق تعیین امام بعد را ندارد. وی را نائب الامام نیز می‌گویند. او پسر امام و مهمترین فرزندان او و دانا به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود است. با این حال او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است.<ref>عارف تامر، الامامه فی الاسلام، ص۱۴۳-۱۴۴؛ محمد خلیل الزین، تاریخ الفرق الاسلامیه، ص۱۸۶.</ref>
# '''امام مُستودع:''' کسی است که به نیابت از امام مستقر، به انجام امور امامت می‌پردازد و حق تعیین امام بعد را ندارد. وی را نائب الامام نیز می‌گویند. او پسر امام و مهمترین فرزندان او و دانا به همه اسرار امامت و بزرگترین اهل زمان خود است. با این حال او را حقی بر فرزندانش نیست و امامت در نزد او ودیعه است.<ref>عارف تامر، الامامه فی الاسلام، ص۱۴۳-۱۴۴؛ محمد خلیل الزین، تاریخ الفرق الاسلامیه، ص۱۸۶.</ref>
خط ۴۸: خط ۴۸:
| ۱|| هُنید<ref>به اعتقاد اسماعیلیه،‌ هُنید، مربی [[آدم]] و امام مقیم او بوده است. هرچند جنس او مشخص نیست.</ref>|| حضرت آدم|| هابیل(۱۳۰-۲۲۵){{سخ}} شیث(۲۳۰-۱۱۴۴)|| انوش بن شیث(۴۳۵-۱۳۸۵)|| --
| ۱|| هُنید<ref>به اعتقاد اسماعیلیه،‌ هُنید، مربی [[آدم]] و امام مقیم او بوده است. هرچند جنس او مشخص نیست.</ref>|| حضرت آدم|| هابیل(۱۳۰-۲۲۵){{سخ}} شیث(۲۳۰-۱۱۴۴)|| انوش بن شیث(۴۳۵-۱۳۸۵)|| --
|-
|-
| ۲|| -- || --|| --|| قینان بن انوش(۶۲۵-۱۵۳۵)|| --
| ۲|| --|| --|| --|| قینان بن انوش(۶۲۵-۱۵۳۵)|| --
|-
|-
| ۳|| --|| --|| --|| مهلئیل بن قینان(۷۹۵-۱۶۹۰)|| --
| ۳|| --|| --|| --|| مهلئیل بن قینان(۷۹۵-۱۶۹۰)|| --
|-
|-
| ۴|| --|| --|| --|| یارد بن مهلئیل(۹۶۰-۱۹۲۲) || --
| ۴|| --|| --|| --|| یارد بن مهلئیل(۹۶۰-۱۹۲۲)|| --
|-
|-
| ۵|| --|| --|| --|| اخنوخ بن یارد(۱۱۲۲-۱۴۸۷)|| --
| ۵|| --|| --|| --|| اخنوخ بن یارد(۱۱۲۲-۱۴۸۷)|| --
خط ۸۱: خط ۸۱:
|}
|}
اسماعیلیان معتقدند هفتمین امام دور ششم، محمد بن اسماعیل است که مخفی شده است. او زمانی که ظهور کند، ناطق هفتم یا مهدی یا قائم خواهد بود و تنها در دوره اوست که دو مرتبه ناطق و اساس با هم یکی می‌شوند. او در واپسین دور جهان، حقایق عالم هستی را آشکار می‌سازد و عدل و داد را در جهان حکمفرما می‌کند و پس از دور او عالم جسمانی به پایان می‌رسد.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۱.</ref>
اسماعیلیان معتقدند هفتمین امام دور ششم، محمد بن اسماعیل است که مخفی شده است. او زمانی که ظهور کند، ناطق هفتم یا مهدی یا قائم خواهد بود و تنها در دوره اوست که دو مرتبه ناطق و اساس با هم یکی می‌شوند. او در واپسین دور جهان، حقایق عالم هستی را آشکار می‌سازد و عدل و داد را در جهان حکمفرما می‌کند و پس از دور او عالم جسمانی به پایان می‌رسد.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۲-۱۵۱.</ref>
در این دوره، [[حسن بن علی(ع)]]،‌ [[محمد بن حنفیه]] و [[امام موسی كاظم(ع)|موسی بن جعفر(ع)]]،‌ امام مستودع هستند.<ref>جعفر سبحانی،‌ المذاهب الاسلامیه، ص۲۸۴-۲۸۵.</ref>
در این دوره، [[حسن بن علی(ع)]]،‌ [[محمد بن حنفیه]] و [[امام موسی کاظم(ع)|موسی بن جعفر(ع)]]،‌ امام مستودع هستند.<ref>جعفر سبحانی،‌ المذاهب الاسلامیه، ص۲۸۴-۲۸۵.</ref>


===اعتقادات دیگر===
===اعتقادات دیگر===
خط ۹۴: خط ۹۴:


==انشعابات و شاخه‌های اسماعیلیه==
==انشعابات و شاخه‌های اسماعیلیه==
بر اساس تقسیم‌بندی کتاب [[اطلس شیعه]]<ref>ص ۲۹.</ref> ، فرقه‌های اسماعیلیه به صورت ذیل تقسیم می‌شوند:
بر اساس تقسیم‌بندی کتاب [[اطلس شیعه]]<ref>ص ۲۹.</ref>، فرقه‌های اسماعیلیه به صورت ذیل تقسیم می‌شوند:


# '''اسماعیلیه خالصه''': که مدعی شدند چون امامت اسماعیل از طرف پدر ثابت است و امام جز حق چیزی نمی‌گوید پس معلوم می‌شود اسماعیل در حقیقت نمرده و (قائم) اوست.
# '''اسماعیلیه خالصه''': که مدعی شدند چون امامت اسماعیل از طرف پدر ثابت است و امام جز حق چیزی نمی‌گوید پس معلوم می‌شود اسماعیل در حقیقت نمرده و (قائم) اوست.
# '''اسماعیلیه مبارکیه''': که بر این باور بودند که امام صادق(ع) پس از اسماعیل، محمد بن اسماعیل، نوه خود را به امامت منصوب کرد. زیرا که امامت از برادر (اسماعیل) به برادر (امام کاظم) منتقل نمی‌شود و این موضوع تنها در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) صدق می‌کرده است. این فرقه به مناسبت نام موسس آن _مبارک_ به مبارکیه شهرت یافته است<ref>برخی، مبارک را لقب محمدبن اسماعیل و برخی لقب خود اسماعیل دانسته‌اند.</ref> .
# '''اسماعیلیه مبارکیه''': که بر این باور بودند که امام صادق(ع) پس از اسماعیل، محمد بن اسماعیل، نوه خود را به امامت منصوب کرد. زیرا که امامت از برادر (اسماعیل) به برادر (امام کاظم) منتقل نمی‌شود و این موضوع تنها در مورد امام حسن(ع) و امام حسین(ع) صدق می‌کرده است. این فرقه به مناسبت نام موسس آن _مبارک_ به مبارکیه شهرت یافته است<ref>برخی، مبارک را لقب محمدبن اسماعیل و برخی لقب خود اسماعیل دانسته‌اند.</ref>.
## '''قرامطه [[بحرین]]''': همزمان با گسترش سریع دعوت اسماعیلیه، افتراق مهمی در [[سال ۲۸۶ هجری قمری]] در نهضت اسماعیلیه پدیدار گشت. حمدان قرمط که همچنان ریاست محلی دعوت را از ۲۶۰ در [[عراق]] و نواحی مجاور بر عهده داشت و با رهبران سلمیه به طور مرتب مکاتبه داشت، در ۲۸۶ قمری زمانی که عبیدالله رهبر اسماعیلیان گشت برای خود و اجدادش که رهبران مرکزی قبلی بوده‌اند ادعای امامت نمود. حمدان با سلمیه و رهبری مرکزی قطع رابطه کرد و از داعیان فرمانبر خود خواست دعوت را در نواحی زیر نظرشان متوقف کنند. اندکی پس از این وقایع، حمدان ناپدید گردید و عبدان (شوهر خواهرش) نیز با توطئه زکرویه بن مهدویه، یکی از داعیان عراق که ابتدا به عبیدالله و اصلاحاتش در عقاید وفادار بود به قتل رسید. در همین سال، ابوسعید جنابی که توسط حمدان و عبدان به بحرین گسیل شده بود آنجا را پایگاه اصلی قرامطه و مانعی موثر ر راه گسترش نفوذ سیاسی [[فاطمیان]] در شرق (تا ۴۷۰) قرار داد. پایگاه اصلی پیروان عبیدالله در [[یمن]] بود که البته در آنجا علی بن فضل به جناح قرمطی پیوست و خود را [[مهدی موعود]] نامید، اما ابن حوشب تا آخر عمر به عبیدالله وفادار ماند. زکرویه که ابتدا به عبیدالله وفادار مانده بود، بعدها به قرامطه پیوست و شورشهای قرمطی را در [[شام]] و عراق سازماندهی نمود و حتی در سال ۲۹۰ به مقر عبیدالله در سلمیه نیز حمله کرد. جناح قرمطی در مناطق مختلف از جمله جبال، [[خراسان]] و [[ماوراء النهر]]، [[فارس]] و.. گسترده شد.
## '''قرامطه [[بحرین]]''': همزمان با گسترش سریع دعوت اسماعیلیه، افتراق مهمی در [[سال ۲۸۶ هجری قمری]] در نهضت اسماعیلیه پدیدار گشت. حمدان قرمط که همچنان ریاست محلی دعوت را از ۲۶۰ در [[عراق]] و نواحی مجاور بر عهده داشت و با رهبران سلمیه به طور مرتب مکاتبه داشت، در ۲۸۶ قمری زمانی که عبیدالله رهبر اسماعیلیان گشت برای خود و اجدادش که رهبران مرکزی قبلی بوده‌اند ادعای امامت نمود. حمدان با سلمیه و رهبری مرکزی قطع رابطه کرد و از داعیان فرمانبر خود خواست دعوت را در نواحی زیر نظرشان متوقف کنند. اندکی پس از این وقایع، حمدان ناپدید گردید و عبدان (شوهر خواهرش) نیز با توطئه زکرویه بن مهدویه، یکی از داعیان عراق که ابتدا به عبیدالله و اصلاحاتش در عقاید وفادار بود به قتل رسید. در همین سال، ابوسعید جنابی که توسط حمدان و عبدان به بحرین گسیل شده بود آنجا را پایگاه اصلی قرامطه و مانعی موثر ر راه گسترش نفوذ سیاسی [[فاطمیان]] در شرق (تا ۴۷۰) قرار داد. پایگاه اصلی پیروان عبیدالله در [[یمن]] بود که البته در آنجا علی بن فضل به جناح قرمطی پیوست و خود را [[مهدی موعود]] نامید، اما ابن حوشب تا آخر عمر به عبیدالله وفادار ماند. زکرویه که ابتدا به عبیدالله وفادار مانده بود، بعدها به قرامطه پیوست و شورشهای قرمطی را در [[شام]] و عراق سازماندهی نمود و حتی در سال ۲۹۰ به مقر عبیدالله در سلمیه نیز حمله کرد. جناح قرمطی در مناطق مختلف از جمله جبال، [[خراسان]] و [[ماوراء النهر]]، [[فارس]] و.. گسترده شد.
## '''[[فاطمیان]] مغرب و مصر''' (۵۶۷-۲۹۷) : توسط عبیدالله مهدی ابتدا در [[رقاده]]، سپس [[قیروان]] و بعدها [[قاهره]] تشکیل شد. با شروع خلافت عبیدالله مهدی دوره امامان مستور در تاریخ اسماعیلیان نخستین به پایان رسید. این دولت توسط [[صلاح الدین ایوبی]] منقرض شد.
## '''[[فاطمیان]] مغرب و مصر''' (۵۶۷-۲۹۷) : توسط عبیدالله مهدی ابتدا در [[رقاده]]، سپس [[قیروان]] و بعدها [[قاهره]] تشکیل شد. با شروع خلافت عبیدالله مهدی دوره امامان مستور در تاریخ اسماعیلیان نخستین به پایان رسید. این دولت توسط [[صلاح الدین ایوبی]] منقرض شد.
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:


==دانشمندان اسماعیلیه==
==دانشمندان اسماعیلیه==
{{ستون-شروع|3}}
{{ستون-شروع|۳}}
# [[ابوحاتم رازی]]
# [[ابوحاتم رازی]]
# [[ابوعبدالله نسفی]] (نخشبی)
# [[ابوعبدالله نسفی]] (نخشبی)
خط ۱۲۱: خط ۱۲۱:
==امامان اسماعیلی==
==امامان اسماعیلی==
===سلسله امامان اسماعیلی تا دولت فاطمیان===
===سلسله امامان اسماعیلی تا دولت فاطمیان===
شروع آن از علی بن ابی طالب(ع)<ref>البته علی(ع) در آغاز عقاید اسماعیلیه به عنوان اولین امام شمارش می‌شد اما بعدها ایشان اساس به شمار رفتند و امامت از امام حسین(ع) آغاز گردید و ایشان به عنوان اولین امام اسماعیلیان به شمار آمدند. البته اسماعیلیان نزاری هم امام علی(ع) را اولین امام می‌دانستند. (صابری، تاریخ فرق اسلامی جلد۲، ص۱۱۹).</ref> بود. از طریق علی(ع) به حسن و حسین(ع) رسید، از حسین(ع) به [[زین العابدین]](ع) و از ایشان به [[امام باقر|محمد بن علی الباقر]](ع) و از امام باقر(ع) به [[امام صادق(ع)|جعفر صادق]](ع)، از طریق امام صادق(ع) سه شاخه پدید آمد که عبارت بودن از؛ اسماعیل، عبدالله، و [[امام موسی الکاظم علیه‌السلام|موسی کاظم(ع)]]. شیعیان اثنی عشری از امام موسی کاظم(ع) ادامه پیدا می‌کنند. اما از طریق اسماعیل، امامت به علی و محمد مکتوم(میمون) می‌رسد، از طریق محمد مکتوم به شش شاخه تقسیم شده و به احمد، اسماعیل، عبدالله، علی لیث، حسین و جعفر رسید. از طریق عبدالله به ابراهیم و احمد، از طریق احمد به حسین و محمد حکیم، از حسین به ابومحمد و عبدالله سعید مشهور به [[عبیدالله مهدی]] و از طریق محمد حکیم به ابوالقاسم محمد مشهور به [[القائم بامر الله]]. ادامه سلسله امامان اسماعیلی یا خلفای فاطمی بعد از القائم بامرالله تداوم می‌یابد<ref>همان و دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۶۲۷.</ref> .
شروع آن از علی بن ابی طالب(ع)<ref>البته علی(ع) در آغاز عقاید اسماعیلیه به عنوان اولین امام شمارش می‌شد اما بعدها ایشان اساس به شمار رفتند و امامت از امام حسین(ع) آغاز گردید و ایشان به عنوان اولین امام اسماعیلیان به شمار آمدند. البته اسماعیلیان نزاری هم امام علی(ع) را اولین امام می‌دانستند. (صابری، تاریخ فرق اسلامی جلد۲، ص۱۱۹).</ref> بود. از طریق علی(ع) به حسن و حسین(ع) رسید، از حسین(ع) به [[زین العابدین]](ع) و از ایشان به [[امام باقر|محمد بن علی الباقر]](ع) و از امام باقر(ع) به [[امام صادق(ع)|جعفر صادق]](ع)، از طریق امام صادق(ع) سه شاخه پدید آمد که عبارت بودن از؛ اسماعیل، عبدالله، و [[امام موسی الکاظم علیه‌السلام|موسی کاظم(ع)]]. شیعیان اثنی عشری از امام موسی کاظم(ع) ادامه پیدا می‌کنند. اما از طریق اسماعیل، امامت به علی و محمد مکتوم(میمون) می‌رسد، از طریق محمد مکتوم به شش شاخه تقسیم شده و به احمد، اسماعیل، عبدالله، علی لیث، حسین و جعفر رسید. از طریق عبدالله به ابراهیم و احمد، از طریق احمد به حسین و محمد حکیم، از حسین به ابومحمد و عبدالله سعید مشهور به [[عبیدالله مهدی]] و از طریق محمد حکیم به ابوالقاسم محمد مشهور به [[القائم بامر الله]]. ادامه سلسله امامان اسماعیلی یا خلفای فاطمی بعد از القائم بامرالله تداوم می‌یابد<ref>همان و دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۶۲۷.</ref>.


===امامان اسماعیلی در دوره خلافت سلسله فاطمی===
===امامان اسماعیلی در دوره خلافت سلسله فاطمی===
خط ۱۲۹: خط ۱۲۹:
[[پرونده:الموت از نمای دور.jpg|بندانگشتی|الموت از نمای دور]]
[[پرونده:الموت از نمای دور.jpg|بندانگشتی|الموت از نمای دور]]
نخستین دعوت مسلح اسماعیلیه در [[سال ۲۶۸ قمری]] در کشور [[یمن]] رخ داد<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۰.</ref> «اسماعیلیه در مدت نسبتاً کوتاهی بعد از انشعاب از شیعه موفق شدند [[دولت فاطمی]] را در مصر و بعد از انشعاب داخلی، [[حکومت نزاری]] را در «الموت» تاسیس کنند و تهدیدی جدی علیه عباسیان از شرق و غرب باشند.»<ref>[http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=۴&id=۲۳۱۷&urlId=۷۳۰#_ftnref۴ سایت اندیشه قم، متعلق به مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم].</ref>
نخستین دعوت مسلح اسماعیلیه در [[سال ۲۶۸ قمری]] در کشور [[یمن]] رخ داد<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۰.</ref> «اسماعیلیه در مدت نسبتاً کوتاهی بعد از انشعاب از شیعه موفق شدند [[دولت فاطمی]] را در مصر و بعد از انشعاب داخلی، [[حکومت نزاری]] را در «الموت» تاسیس کنند و تهدیدی جدی علیه عباسیان از شرق و غرب باشند.»<ref>[http://www.andisheqom.com/Files/faq.php?level=۴&id=۲۳۱۷&urlId=۷۳۰#_ftnref۴ سایت اندیشه قم، متعلق به مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم].</ref>
پس از سقوط دولت‌های فاطمی و نزاری، اسماعیلیان دیگر هرگز نتوانستند قدرت گذشته خویش را بدست آورند و به دور افتاده‌ترین کشورهای جهان اسلام خاصه یمن و شبه قاره هند پناه بردند و در حال حاضر در حدود ۲۵ کشور جهان پراکنده هستند و عمدتاً در هند، پاکستان، [[افغانستان]]، [[تاجیکستان]] در آسیای مرکزی و پامیر [[چین]] زندگی می‌کنند<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه،‌ ص۳.</ref> .
پس از سقوط دولت‌های فاطمی و نزاری، اسماعیلیان دیگر هرگز نتوانستند قدرت گذشته خویش را بدست آورند و به دور افتاده‌ترین کشورهای جهان اسلام خاصه یمن و شبه قاره هند پناه بردند و در حال حاضر در حدود ۲۵ کشور جهان پراکنده هستند و عمدتاً در هند، پاکستان، [[افغانستان]]، [[تاجیکستان]] در آسیای مرکزی و پامیر [[چین]] زندگی می‌کنند<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه،‌ ص۳.</ref>.


«اسماعیلیه امروز به دو طایفه [[آقاخانیه]] و [[بهره]] تقسیم می‌شوند که بازماندگان دو فرقه نزاری و مستعلوی هستند. گروه اول قریب به یک میلیون نفر در [[ایران]] و آسیای وسطی و افریقا و هند پراکنده‌اند و رئیس ایشان کریم آقاخان است. گروه دوم که قریب پنجاه هزار نفر هستند، در جزیره العرب و سواحل خلیج فارس و سوریه به سر می‌برند»<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۳.</ref> «اسماعیلیه در سوریه در قلعه مصیاف و قلعه القدموس و سلمیه و در ایران در [[کهک]] و محلات [[قم]] و بیرجند و قاین خراسان و در افغانستان در [[بلخ]] و بدخشان و در آسیای مرکزی در خوقند و قره تکین هستند و در افغانستان [[مفتدی]] خوانده می‌شوند و عده‌ای بسیار از ایشان در کافرستان (نورستان) و جلال آباد و ر حوزه جیحون اعلی و ساری گل و خوان و یاسین زندگی می‌کنند. در هند و پاکستان بیش از دیگر جاها مراکز اسماعیلیه وجود دارد و در محل‌هایی به نام اجمیر و مرواره و راجپوتانه و [[کشمیر]] و بمبئی و بروده و کورج فراوانند. باید دانست که همه اسماعیلیه در هند از اتباع [[آقاخان]] نیستند. بلکه عده‌ای از آنان را نیز [[بهره]] گویند که غالبا در گجرات زندگی می‌کنند. در [[عمان]] و [[مسقط]] و در [[زنگبار]] و [[تانزانیا]] بسیارند.»<ref>همان، ص۵۱.</ref>
«اسماعیلیه امروز به دو طایفه [[آقاخانیه]] و [[بهره]] تقسیم می‌شوند که بازماندگان دو فرقه نزاری و مستعلوی هستند. گروه اول قریب به یک میلیون نفر در [[ایران]] و آسیای وسطی و افریقا و هند پراکنده‌اند و رئیس ایشان کریم آقاخان است. گروه دوم که قریب پنجاه هزار نفر هستند، در جزیره العرب و سواحل خلیج فارس و سوریه به سر می‌برند»<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص۵۳.</ref> «اسماعیلیه در سوریه در قلعه مصیاف و قلعه القدموس و سلمیه و در ایران در [[کهک]] و محلات [[قم]] و بیرجند و قاین خراسان و در افغانستان در [[بلخ]] و بدخشان و در آسیای مرکزی در خوقند و قره تکین هستند و در افغانستان [[مفتدی]] خوانده می‌شوند و عده‌ای بسیار از ایشان در کافرستان (نورستان) و جلال آباد و ر حوزه جیحون اعلی و ساری گل و خوان و یاسین زندگی می‌کنند. در هند و پاکستان بیش از دیگر جاها مراکز اسماعیلیه وجود دارد و در محل‌هایی به نام اجمیر و مرواره و راجپوتانه و [[کشمیر]] و بمبئی و بروده و کورج فراوانند. باید دانست که همه اسماعیلیه در هند از اتباع [[آقاخان]] نیستند. بلکه عده‌ای از آنان را نیز [[بهره]] گویند که غالبا در گجرات زندگی می‌کنند. در [[عمان]] و [[مسقط]] و در [[زنگبار]] و [[تانزانیا]] بسیارند.»<ref>همان، ص۵۱.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۸۰۸

ویرایش