پرش به محتوا

سدیدالدین حمصی رازی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
تمیزکاری
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (تمیزکاری)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| محل دفن = همدان
| محل دفن = همدان
| استادان = حسین بن فتح
| استادان = حسین بن فتح
| شاگردان = [[منتجب الدین رازی]]، [[ورام بن ابی فراس حلی]]،‌ [[فخر الدین رازی]] و محمد بن علی بن محمد خجندی
| شاگردان = [[منتجب‌الدین رازی]]، [[ورام بن ابی‌فراس حلی]] و‌ [[فخرالدین رازی]]  
| اجازه روایت از =
| اجازه روایت از =
| اجازه اجتهاد از =
| اجازه اجتهاد از =
| اجازه روایت به =
| اجازه روایت به =
| اجازه اجتهاد به =
| اجازه اجتهاد به =
| تالیفات = [[المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید]]، بدایة الهدایة، التبیین والتنقیح فی التحسین والتقبیح، التعلیق الکبیر، التعلیق الصغیر، المصادر.
| تالیفات = [[المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید]]، بدایة الهدایة، المصادر.
| سایر =
| سایر =
| امضا =
| امضا =
| وب‌گاه رسمی =
| وب‌گاه رسمی =
}}
}}
'''محمود بن علی بن حسن حِمَّصی رازی''' معروف به '''سدیدالدین حمصی رازی''' [[متکلم]] و [[فقیه]] شیعه [[امامیه]] در قرن ششم هجری قمری بود. او را [[ایران|ایرانی]] و اهل [[ری]] دانسته و به این جهت به او لقب رازی داده‌اند.
'''محمود بن علی بن حسن حِمَّصی رازی''' معروف به '''سدیدالدین حمصی رازی''' [[متکلم]] و [[فقیه]] شیعه [[امامیه]] در قرن ششم هجری قمری بود. او را اهل [[ری]] دانسته از این‌رو به او لقب رازی داده‌اند.


بسیاری از علما، شخصیت علمی او را ستوده‌اند؛ از جمله شاگردش [[منتجب الدین رازی]] او را علامه زمان در علم کلام و [[اصول فقه]] خوانده است. [[ورام بن ابی فراس]]، از دیگر شاگردان حمصی، او را یگانه دوران و یاور دین و شیر میدان مناظره توصیف کرده است. [[فخر رازی]] را نیز از شاگردان او شمرده‌اند.
بسیاری از علما، شخصیت علمی او را ستوده‌اند؛ از جمله شاگردش [[منتجب‌الدین رازی]] او را علامه زمان در [[علم کلام]] و [[اصول فقه]] خوانده است. [[ورام بن ابی فراس]]، از دیگر شاگردان حمصی، او را یگانه دوران و شیر میدان مناظره توصیف کرده است. [[فخر رازی]] را نیز از شاگردان او شمرده‌اند.


حمصی را متعلق به [[مکتب کلامی حله]] و از متکلمان عقل‌گرا دانسته‌اند که با اینکه به [[عقل]] اهتمام ویژه‌ای داشت، اما رویکرد [[فلسفه|فلسفی]] نداشت. وی [[خبر واحد]] را در مباحث اعتقادی حجت نمی‌‌دانست؛ ولی به [[اجماع]] استناد می‌کرد.
حمصی را متعلق به [[مکتب کلامی حله]] و از متکلمان عقل‌گرا دانسته‌اند وی با اینکه به [[عقل]] اهتمام داشت، اما رویکرد [[فلسفه|فلسفی]] نداشت. وی [[خبر واحد]] را در مباحث اعتقادی حجت نمی‌‌دانست و به [[اجماع]] استناد می‌کرد.


بیشتر آثار حمصی در علم کلام است که از میان آنها تنها کتاب «[[المنقذ من التقلید]]» به جای مانده و در دسترس است.  
بیشتر آثار حمصی در علم کلام است تنها کتاب «[[المنقذ من التقلید]]» او در دسترس است.  
به گفته [[آقابزرگ تهرانی]]، حمصی در اواخر عمر به شهر [[همدان]] سفر کرد و پس از صد سال عمر در آنجا رحلت کرد.
به گفته [[آقابزرگ تهرانی]]، حمصی در اواخر عمر به [[همدان]] سفر کرد و پس از صد سال عمر در آنجا از دنیا رفت.


==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
محمود بن علی بن حسن حِمَّصی معروف به سدیدالدین حمصی رازی، گفته شده اطلاعات دقیقی از زندگی علمی و عملی او در دسترس نیست.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۰۸؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> از تاریخ تولد او نیز اطلاع دقیقی در دسترس نیست؛ ولی برخی او را متولد سال ۴۸۵ق دانسته‌اند.<ref>لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۰.</ref> او را سدیدالدین حُمُّضی یا حُمُّصی نیز خوانده‌اند.<ref>نگاه کنید به: منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۲۹ و ۴۳۱.</ref>
محمود بن علی بن حسن حِمَّصی معروف به سدیدالدین حمصی رازی، گفته شده اطلاعات دقیقی از زندگی علمی و عملی او در دسترس نیست.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۰۸؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> از تاریخ تولد او نیز اطلاع دقیقی در دسترس نیست؛ ولی برخی او را متولد سال ۴۸۵ق دانسته‌اند.<ref> لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۰.</ref> او را سدیدالدین حُمُّضی یا حُمُّصی نیز خوانده‌اند.<ref>نگاه کنید به: منتخب‌الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۲۹ و ۴۳۱.</ref>


گفته شده مشهور آن است که سدیدالدین، اهل [[حمص|حِمْص]] از شهرهای [[سوریه]] بوده، ولی در [[شهر ری]] ساکن بوده است. ازاین‌رو به او حمصی رازی می‌گویند؛<ref>نگاه کنید به: افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۷، ص۱۲۴؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> اما بسیاری بر آنند که او [[ایران|ایرانی]] و اهل ری بوده و حمصی به جهت شغلش که نخودفروشی بود، به او نسبت داده شده است.<ref>عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷؛ دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۷ و ۷۸؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref>
گفته شده مشهور آن است که سدیدالدین، اهل [[حمص|حِمْص]] از شهرهای [[سوریه]] بوده، ولی در [[شهر ری]] ساکن بوده است. ازاین‌رو به او حِمصی رازی می‌گویند؛<ref>نگاه کنید به: افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۷، ص۱۲۴؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> با این حال بسیاری بر آنند که او اهل ری بوده و حمصی به جهت شغلش که نخودفروشی بود، به او نسبت داده شده است.<ref>عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷؛ دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۷ و ۷۸؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref>
[[ابن حجر عسقلانی]] در کتاب «لسان المیزان» حمصی را به تشدید میم دانسته و از شیخ منتجب الدین رازی، از شاگردان حمصی، نقل کرده است که حمصی تا پنجاه سالگی نخودفروش بود.{{یادداشت|به نخود در لغت عربی، حِمَّص یا حِمِّص گفته می‌شود.(نگاه کنید به: ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۱۷).}} وی روزی با [[فقیه|فقیهی]] بر سر معامله گفتگویش شد و به همین سبب نخودفروشی را کنار گذاشت و به تحصیل علم روی آورد و در زمان اندکی از برجسته‌ترین عالمان عصر خویش گشت.<ref>عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷.</ref> مطالب عسقلانی را به جهت نقل از شاگرد حمصی، صحیح و مورد قبول دانسته‌اند.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۳۲؛ دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۷ و ۷۸.</ref>
[[ابن حجر عسقلانی]] در کتاب «لسان المیزان» حمصی را به تشدید میم دانسته و از منتجب‌الدین رازی، از شاگردان حمصی، نقل کرده است که حمصی تا پنجاه سالگی نخودفروش بود.{{یادداشت|به نخود در زبان عربی، حِمَّص یا حِمِّص گفته می‌شود.(نگاه کنید به: ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۱۷).}} وی روزی با [[فقیه|فقیهی]] بر سر معامله گفتگویش شد و به همین سبب نخودفروشی را کنار گذاشت و به تحصیل علم روی آورد.<ref>عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷.</ref> مطالب عسقلانی را به جهت نقل از شاگرد حمصی، صحیح و مورد قبول دانسته‌اند.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۳۲؛ دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۷ و ۷۸.</ref>


ابن حجر گفته حمصی صد سال عمر کرد و پس از قرن ششم قمری درگذشت.<ref>عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷.</ref> به گفته [[آقابزرگ تهرانی]]، او در اواخر عمر(اواخر قرن ششم) به شهر [[همدان]] سفر کرد و در آنجا در مدرسه جمالیه مشغول به تعلیم شد و در اوایل قرن هفتم قمری در آنجا از دنیا رفت<ref>تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۲۳، ص۱۵۲؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> و در آنجا نیز دفن شد.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۲.</ref> بعضی سفر حمصی به همدان را صحیح ندانسته و سال وفات او را ۵۸۵ق دانسته‌اند.<ref>لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۲.</ref>
به گفته ابن حجر حمصی صد سال عمر کرد و پس از قرن ششم قمری درگذشت.<ref>عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷.</ref> به گفته [[آقابزرگ تهرانی]]، او در اواخر عمر(اواخر قرن ششم) به [[همدان]] سفر کرد و در مدرسه جمالیه مشغول به تعلیم شد و در اوایل قرن هفتم قمری در آنجا از دنیا رفت<ref>تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۲۳، ص۱۵۲؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> و در آنجا نیز دفن شد.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۲.</ref> بعضی سفر حمصی به همدان را صحیح ندانسته و سال وفات او را ۵۸۵ق دانسته‌اند.<ref>لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۲.</ref>


==شخصیت علمی==
==شخصیت علمی==
سدیدالدین حمصی را از عالمان [[امامیه]] جریان‌ساز پس از دوره [[شیخ طوسی]] دانسته‌اند که در [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[اصول فقه]] دانش گسترده‌ای داشت.<ref>نگاه کنید به: دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۳ - ۷۵؛ عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۳۱.</ref> [[منتجب الدین رازی]]، از شاگردان سدیدالدین، او را «علامة زمانه فی الاصولَین؛ علامه زمان در اصول دین و اصول فقه» و [[ثقه]] و [[ورع|باورع]] شمرده است.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۷ و ۴۰۰.</ref> برخی او را از استوانه‌های برجسته در تحقیق و عالم بی‌نظیر در کلام و اصول فقه دانسته‌اند.<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref>
سدیدالدین حمصی را از عالمان [[امامیه]] جریان‌ساز پس از دوره [[شیخ طوسی]] دانسته‌اند که در [[کلام اسلامی|کلام]]، [[فقه]] و [[اصول فقه]] دانش گسترده‌ای داشت.<ref>نگاه کنید به: دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۳-۷۵؛ عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۳۱.</ref> [[منتجب الدین رازی]]، از شاگردان سدیدالدین، او را «علامه زمان در اصول دین و اصول فقه»، [[ثقه]] و [[ورع|باورع]] شمرده است.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۷ و ۴۰۰.</ref> برخی او را از استوانه‌های برجسته در تحقیق و عالم بی‌نظیر در کلام و اصول فقه دانسته‌اند.<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref>


گفته شده [[ابن ادریس حلی]] که معاصر سدیدالدین بود، او را ستوده و در نقد [[شیخ طوسی]] به کلام او استشهاد کرده است.<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref> [[ورام بن ابی فراس]]، [[فقیه]] و [[محدث]] شیعی در قرن ششم قمری، سدیدالدین حمصی را با عبارات «استاد ارزنده، دانشمند گرانقدر، یگانه دوران، استوار در دین، یاور دین، زبان گویای متکلمان و شیر میدان مناظرات علمی» توصیف کرده است.<ref>سید بن طاووس، فرج المهموم، ۱۳۶۸ق، ص۱۴۶.</ref>
گفته شده [[ابن ادریس حلی]] که معاصر سدیدالدین بود، او را ستوده و در نقد [[شیخ طوسی]] به کلام او استشهاد کرده است.<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref> [[ورام بن ابی فراس]]، [[فقیه]] و [[محدث]] شیعی در قرن ششم قمری، سدیدالدین حمصی را با عبارات «یگانه دوران، زبان گویای متکلمان و شیر میدان مناظرات علمی» توصیف کرده است.<ref>سید بن طاووس، فرج المهموم، ۱۳۶۸ق، ص۱۴۶.</ref>


نقل شده که اهل شام تنها به چهار نفر به صورت مطلق «علماء الفقها» می‌گفتند که سدیدالدین حمصی یکی از آن چهار نفر بود. [[ابوالصلاح حلبی]]، [[ابن زهره|سید بن زهره]] و [[ابن براج|ابن بَرّاج]] سه نفر دیگر هستند.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۰.</ref> البته برخی او را ایرانی دانسته و اهل شام بودن او را نپذیرفته‌اند.<ref>دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۷.</ref>
نقل شده که اهل شام تنها به چهار نفر که سدیدالدین حمصی از جمله آنها بود، «علماء الفقها» می‌گفتند. [[ابوالصلاح حلبی]]، [[ابن زهره|سید بن زهره]] و [[ابن براج|ابن بَرّاج]] سه نفر دیگر هستند.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۰.</ref> البته برخی او را ایرانی دانسته و اهل شام بودن او را نپذیرفته‌اند.<ref>دوانی، «سدیدالدین حمصی»، ص۷۷.</ref>


او در علم متواضع و منصف بود، حرف حق را از هر کس که بود، می‌شنید و می‌پذیرفت و اهل جدل نیز نبود.<ref>لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۱؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref>
نقل شده او در علم متواضع و منصف بود، حرف حق را از هر کس که بود، می‌شنید و می‌پذیرفت و اهل جدل نیز نبود.<ref>لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۱؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref>
===اساتید و شاگردان===
===اساتید و شاگردان===
از اساتید سدیدالدین حمصی تنها از حسین بن فتح الواعظ البکرآبادی جرجانی(درگذشت ۵۳۶ق)، استاد او در فقه، نام برده شده است.<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۰.</ref> از جمله شاگردان او نیز این افراد را نام برده‌اند:
از اساتید سدیدالدین حمصی تنها از حسین بن فتح الواعظ البکرآبادی جرجانی(درگذشت ۵۳۶ق)، استاد او در فقه، نام برده شده است.<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۰.</ref> از جمله شاگردان او نیز این افراد را نام برده‌اند:
* [[منتجب الدین رازی]] (درگذشت پس از ۵۸۵ق).<ref>تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> وی در کتاب الفهرست خود از سدید الدین حمصی به عنوان «شیخنا» یاد کرده است.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۱۳.</ref>
* [[منتجب‌الدین رازی]] (درگذشت پس از ۵۸۵ق).<ref>تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۵، ص۳۴.</ref> وی در کتاب الفهرست خود از سدیدالدین حمصی به عنوان «شیخنا» یاد کرده است.<ref>منتخب‌الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۱۳.</ref>
* وَرّام بن ابی فِراس حِلّی(درگذشت ۶۰۵ق)، صاحب کتاب «[[تنبیه الخواطر و نزهة النواظر]]».<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref>
* وَرّام بن ابی فِراس حِلّی(درگذشت ۶۰۵ق)، صاحب کتاب «[[تنبیه الخواطر و نزهة النواظر]]».<ref>کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref>
* [[فخر الدین رازی]](درگذشت ۶۰۶ق)،<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۲۹؛ عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷؛ کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref>
* [[فخر الدین رازی]](درگذشت ۶۰۶ق)،<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۴۲۹؛ عسقلانی، لسان المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۳۱۷؛ کاظمی دزفولی، مقابس الانوار، مؤسسه آل البیت(ع)، ص۱۱.</ref> از متکلمان اشاعره.
* محمد بن علی بن محمد خجندی.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۰ و ۱۱؛ لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۱.</ref>
* محمد بن علی بن محمد خجندی.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۰ و ۱۱؛ لجنة العلمیة فی مؤسسة الامام الصادق(ع)، معجم طبقات المتکلمین، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۳۳۱.</ref>


==دیدگاه‌ها==
==دیدگاه‌ها==
گفته شده سدیدالدین حمصی متعلق به دوره متقدم [[مکتب کلامی حله|مکتب کلامی حِلّه]]{{یادداشت|از ویژگی‌های مکتب حله متقدم، گرایش متکلمان آن به مکتب کلامی ابوالحسین بصری معتزلی بود. همچنین گفته شده این مکتب به نوعی بازسازی مکتب کلامی شیخ مفید بوده است.(نگاه کنید به: عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۲۹ و ۳۱).}} و بنیانگذار آن بود<ref>عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۲۹ و ۳۰.</ref> که شکل‌گیری و شکوفایی آن از حدود نیمه دوم قرن ششم آغاز شد و تا نیمه نخست قرن هفتم قمری ادامه یافت.<ref>عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۳۱.</ref>
گفته شده سدیدالدین حمصی بنیانگذار دوره متقدم [[مکتب کلامی حله|مکتب کلامی حِلّه]]{{یادداشت|از ویژگی‌های مکتب حله متقدم، گرایش متکلمان آن به مکتب کلامی ابوالحسین بصری معتزلی بود. همچنین گفته شده این مکتب به نوعی بازسازی مکتب کلامی شیخ مفید بوده است.(نگاه کنید به: عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۲۹ و ۳۱).}} بود<ref>عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۲۹ و ۳۰.</ref> که شکل‌گیری و شکوفایی آن از حدود نیمه دوم قرن ششم آغاز شد و تا نیمه نخست قرن هفتم قمری ادامه یافت.<ref>عطایی نظری، «نگاهی به ادوار و مکاتب کلامی امامیه در قرون میانه»، ص۳۱.</ref>


برخی از دیدگاه‌های خاص وی عبارتند از:
برخی از دیدگاه‌های خاص وی عبارتند از:
* اهتمام به جایگاه بالای عقل: [[عقل]] در روش و مباحث کلامی سدیدالدین حمصی جایگاه ویژه‌ای دارد. او استدلال را یکی از راه‌های کسب معرفت شمرده و نهی از آن را جایز نمی‌داند.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۶.</ref> وی برآن است که ظواهر [[قرآن]] مبتنی بر دلایل عقلی هستند و عقل اصل است و غیرآن فرع.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۰.</ref> به همین جهت او در ناسازگاری مباحث نقلی با مباحث عقلی، مباحث نقلی را [[تأویل]] برده است.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۸.</ref> حمصی با اینکه از متکلمان عقل‌گراست؛ اما رویکرد فلسفی نداشت و در مباحث کلامی، از استدلال‌های فلسفی استفاده نکرده است.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۱ و ۱۱۲.</ref>
* اهتمام به جایگاه بالای عقل: [[عقل]] در روش و مباحث کلامی سدیدالدین حمصی جایگاه ویژه‌ای دارد. او استدلال را از راه‌های کسب معرفت شمرده و نهی از آن را جایز نمی‌داند.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۶.</ref> وی برآن است که ظواهر [[قرآن]] مبتنی بر دلایل عقلی هستند و عقل اصل است و غیرآن فرع.<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۷۰.</ref> به همین جهت او در ناسازگاری مباحث نقلی با مباحث عقلی، مباحث نقلی را [[تأویل]] برده است.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۸.</ref> حمصی با اینکه از متکلمان عقل‌گراست؛ اما در مباحث کلامی، از استدلال‌های فلسفی استفاده نکرده است.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۱ و ۱۱۲.</ref>


* عدم حجیت [[خبر واحد]] در مباحث اعتقادی: از نظر حمصی، خبر واحد، ظن‌آور است و در مباحث اعتقادی که با قطع و یقین سروکار داریم، استناد به آن جایز نیست.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۲۱.</ref>
* عدم حجیت [[خبر واحد]] در مباحث اعتقادی: از نظر حمصی، خبر واحد، ظن‌آور است و در مباحث اعتقادی استناد به آن جایز نیست.<ref> سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۲۱.</ref>
* حجیت [[اجماع]]: حمصی اجماع را در صورتی که کاشف از قول معصوم(ع) باشد، در مباحث اعتقادی پذیرفته<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۲۱.</ref> و در مباحثی همچون [[وعد و وعید]] و اثبات حق [[خداوند]] بر عقوبت [[گناه|گناهکاران]]<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵.</ref> به اجماع  استناد کرده است.
* حجیت [[اجماع]]: حمصی اجماع را در صورتی که کاشف از قول [[معصوم(ع)]] باشد، در مباحث اعتقادی پذیرفته<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۲۱.</ref> و در مباحثی همچون [[وعد و وعید]] و اثبات حق [[خداوند]] بر عقوبت [[گناه|گناهکاران]]<ref>حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص۲۵.</ref> به اجماع  استناد کرده است.
[[پرونده:المنقذ من التقلید.jpg|بندانگشتی|کتاب المنقذ من التقلید.]]
[[پرونده:المنقذ من التقلید.jpg|بندانگشتی|کتاب المنقذ من التقلید.]]


==آثار==
==آثار==
بیشتر آثار قلمی سدیدالدین حمصی در علم کلام است.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> این آثار را بدین شرح بیان کرده‌اند:
بیشتر آثار سدیدالدین حمصی در علم کلام است.<ref>[https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref> این آثار را بدین شرح بیان کرده‌اند:
# «[[المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید]]» (در علم کلام) که به جهت اینکه در [[عراق]] نوشته شده به «تعلیق عراقی» نیز معروف است.<ref>تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۲۲؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۸و۹.</ref>
# «[[المنقذ من التقلید و المرشد الی التوحید]]» (در علم کلام) که به جهت اینکه در [[عراق]] نوشته شده به «تعلیق عراقی» نیز معروف است.<ref>تهرانی، الذریعة، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۲۲۲؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۸و۹.</ref>
# بدایة الهدایة،
# بدایة الهدایة،
خط ۷۹: خط ۷۹:
# نقص الموجز للنجیب أبی المکارم‏.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۷ و ۴۰۰؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۱و۱۲.</ref>
# نقص الموجز للنجیب أبی المکارم‏.<ref>منتخب الدین رازی، الفهرست، ۱۳۶۶ش، ص۱۰۷ و ۴۰۰؛ حمصی رازی، المنقذ من التقلید، ۱۴۱۲ق، بخش مقدمه، ص۱۱و۱۲.</ref>


گفته شده از این آثار تنها «المنقذ من التقلید» به جای مانده و در دسترس است. <ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۹؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref>
گفته شده از این آثار تنها «المنقذ من التقلید» در دسترس است.<ref>سلیمانی بهبهانی و رئیسی، «روش‌شناسی سدیدالدین و این میثم بحرانی در مباحث کلامی»، ص۱۱۹؛ [https://rasekhoon.net/article/show/1017491/ جبرئیلی، «مروری بر اندیشه‌ها و آثار سدیدالدین محمود حمصی رازی»، وبگاه راسخون.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==