پرش به محتوا

احادیث طینت: تفاوت میان نسخه‌ها

۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ ژوئن ۲۰۲۰
خط ۵۲: خط ۵۲:
* عالمانی مانند [[سید مرتضی]] و [[ابوالحسن شعرانی]]<ref>جزایری، الانوار النعمانیه، ص۲۹۳.</ref> سند این دسته از روایات را به دلیل اینکه [[خبر واحد]] هستند، ضعیف دانسته و معتقدند به دلیل مخالفت روایات مذکور با مباحث عقلی مسلم و آیات قرآن، باید آنها را رد کرد.<ref>صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۸؛ شبر، مصابیح الانوار، ج۱، ص۱۱.</ref>
* عالمانی مانند [[سید مرتضی]] و [[ابوالحسن شعرانی]]<ref>جزایری، الانوار النعمانیه، ص۲۹۳.</ref> سند این دسته از روایات را به دلیل اینکه [[خبر واحد]] هستند، ضعیف دانسته و معتقدند به دلیل مخالفت روایات مذکور با مباحث عقلی مسلم و آیات قرآن، باید آنها را رد کرد.<ref>صالح مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ش، ج۴، ص۸؛ شبر، مصابیح الانوار، ج۱، ص۱۱.</ref>


== دیدگاه‌ها (ارتباط با اختیار انسان) ==
==جایگاه و اهمیت==
بیشتر اندیشمندانی که به مسأله روایات طینت پرداخته‌اند در ابتدا بحثی درباره معنای طینت آورده‌اند. [[آقا جمال خوانساری]] در [[کتاب شرح احادیث طینت]] طینت را به معنای جوهری که نفس از آن خلق شده می‌داند.<ref>آقا جمال خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۱۷.</ref> [[امام خمینی]] نیز طینت را همان ماده اصل آفرینش انسان می‌داند که در طول حیاتش در اعمال و رفتار او تجلی می‌یابد.<ref>امام خمینی، طلب و اراده، ۱۳۶۲ش، ص۱۶۰.</ref>
معنای اولیه روایات طینت، نشان‌دهنده سرنوشتی از پیش تعیین شده برای انسان‌ها و مغایر با ظاهر [[آیات]] و روایاتی دانسته شده است که عاقبت انسان‌ها را ساخته دست خود و در نتیجه اعمال آدمیان می‌داند؛<ref>محمودی و حسینی،‌ «دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون احادیث طینت در تبیین شعادت و شقاوت انسان»،  ص۷۸.</ref> چنانکه ظاهر روایات مذکور را بیش از هر چیز در تضاد با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] دانسته‌اند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> ناسازگاری مذکور سبب شده تا این مسأله، از سخت‌ترین مباحث [[درایه الحدیث|حدیث‌شناسی]] محسوب شود.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۰.</ref>


مدلول اولیه روایات طینت را نشان‌دهنده سرنوشتی از پیش تعین شده برای انسان‌ها دانسته‌اند که با ظاهر [[آیات]] و روایاتی که عاقبت هر کسی را ساخته دست خود و در نتیجه اعمالش می‌داند، ناسازگار است؛<ref>محمودی و حسینی،‌ «دیدگاه علامه طباطبایی پیرامون احادیث طینت در تبیین شعادت و شقاوت انسان»،  ص۷۸.</ref> به صورتی که ظاهر این روایات را بیش از هر چیز منافی با [[جبر و اختیار|اختیار آدمی]] و [[عدل الهی]] دانسته‌اند.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵.</ref> این ناسازگاری ظاهری سبب شده تا این مسأله را از سخت‌ترین مباحث [[درایه الحدیث|حدیث‌شناسی]] محسوب کنند.<ref>امام خمینی، مصباح الهدایه، ۱۳۷۳ش، ص۱۱۰.</ref> حدیث‌پژوهان و اندیشمندان شیعه دیدگاه‌های متعددی در خصوص رد یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزه‌های دینی اتخاذ کرده‌اند. [[علامه مجلسی]] در [[مراة العقول]]<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۵.</ref> پنج نظر و [[علامه شبر]] در [[مصابیح الانوار]]<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵-۳۹.</ref> نه قول در این باره نقل کرده‌اند. این دیدگاه‌ها را می‌توان در سه دسته کلی دیدگاه‌های حذفی، دیدگاه سکوت و دیدگاه‌های تأویلی تقسیم‌بندی کرد.
بیشتر عالمانی که به روایات طینت پرداخته‌اند، در ابتدا معنای طینت را بیان کرده‌اند؛ [[آقا جمال خوانساری]] در [[کتاب شرح احادیث طینت]]، طینت را به معنای جوهری که نفس از آن خلق شده می‌داند.<ref>آقا جمال خوانساری، شرح احادیث طینت، ۱۳۵۹ش، ص۱۷.</ref> [[امام خمینی]]، طینت را ماده اصلی آفرینش انسان دانسته است که در طول حیاتش در اعمال و رفتار او تجلی می‌یابد.<ref>امام خمینی، طلب و اراده، ۱۳۶۲ش، ص۱۶۰.</ref>
=== دیدگاه‌های حذفی ===
 
* برخی از جمله [[علامه شعرانی]] در تعلیقه خود بر  [[شرح اصول کافی مازندرانی]] بر این اعتقاد است که احادیث طینت با [[اصول مذهب|اصول مذهب امامیه]] همچون [[عدل]] و [[قاعده لطف]] و نیز روایاتی که در باب [[فطرت]] صادر شده مخالف هستند، ازاین‌رو، باید کنار گذاشته شوند و در خور استناد نیستند.<ref> مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۹ق، ج۸، ص۴-۵.</ref>
==دیدگاه‌های مختلف: از رد کامل تا پذیرش تأویلی==
* عده‌ای نیز این روایات را [[جعل حدیث|ساخته و پرداخته]] [[غالیان]] برای نشان دادن تفاوت آفرینش ائمه(ع) با سایر انسان‌ها می‌دانند؛ بنابراین به خاطر ضعف سند باید کنار گذاشته شود.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref>
حدیث‌پژوهان و عالمان شیعه دیدگاه‌های متعددی درباره ردّ یا قبول و نحوه سازگار کردن این روایات با سایر آموزه‌های دینی اتخاذ کرده‌اند؛ [[علامه مجلسی]] در [[مرآة العقول]]<ref>مجلسی، مراة العقول، ۱۴۰۴، ج۷، ص۱۵.</ref> پنج نظر و [[سید عبدالله شبر]] در [[مصابیح الانوار]]<ref>شبر، مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۵-۳۹.</ref> نُه قول در این باره نقل کرده‌اند. این دیدگاه‌ها را می‌توان در سه دسته کلی مبتنی بر رد روایات مذکور، سکوت در برابر آنها و دیدگاه‌های تأویلی تقسیم‌بندی کرد:
* [[تقیه|تقیه‌ای]] بودن روایات طینت نیز باور برخی از پژوهشگران است. طبق این دیدگاه چون ظاهر روایات دلالت بر [[جبر]] دارد، احتمال داده‌اند که [[امامان شیعه(ع)]] این روایات را برای حفظ جان [[شیعیان]] در فضای اختناق حکومت صادر کرده‌اند.<ref>شبر،‌ مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶.</ref>
===دیدگاه‌های تاویلی===
بسیاری از عالمان شیعه با پذیرش صدور احادیث طینت، با رویکردهایی عرفانی، فلسفی و کلامی در مقام تحلیل و تفسیر این روایات برآمده‌اند.<ref> غلامی و ذاکری، «طینت و عدل الهی»، ص۱۱۶.</ref> برخی از تأویل‌های مذکور عبارتند از:
* استناد به علم الهی: طبق این دیدگاه اختلاف طینت‌ها تابع [[ایمان]] و [[کفر]] است نه بالعکس؛ زیرا خداوند با علم پیشین خود می‌دانست چه کسانی به اختیار خود ایمان می‌آورند و چه کسانی کافر می‌شوند و از این‌رو در آفرینش هم با آنها به همین صورت برخورد کرد و طالب خیر را از طینت پاکیزه و طالب شر را از طینت ناپاک آفرید. [[ملاصالح مازندرانی]] و [[سید عبدالله شبر]] قائل به این دیدگاه هستند.<ref>مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵؛ شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref> به باور [[علامه حلی]]، علم خداوند به آینده انسان موجب شده است که آنها را بر اساس سرشت‌های گوناگون خلق کند.<ref>حلی، ۱۴۲۱ق، ص۳۸۴.</ref>
* تأثیر اطاعت یا عصیان در عالم ذر: این دیدگاه اختلاف طینت‌ها را حاصل امتحان در [[عالم ذر]] و تحت‌تأثیر اطاعت و عصیان در آن عالم می‌داند. بر این اساس خداوند برای کسانی که اهل اطاعت بوده‌اند، طینت نیک و برای آنان که اهل عصیان بوده‌اند، طینت زشت آفریده است.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref>
[[پرونده:Ahadith tinat.jpg|بندانگشتی|200px|تصویر کتاب شرح احادیث طینت]]
* تأثیر اجمالی طینت بر سعادت و شقاوت انسان: از نظر [[علامه طباطبایی]] سعادت و شقاوت انسان ارتباط مستقیمی با طینت او دارد، ولی نه به صورت علیت تامه و کامل. به نظر او تربیت در تحقق خلق و خوی انسان‌ها مؤثر است و به همین دلیل تأثیر طینت انسان‌ها در به وجود آمدن خلق و خوی آنان قطعی نیست. بر این اساس هیچ تعارضی میان پذیرش اجمال طینت و اختیار انسان نیست، بلکه طینت در حد زمینه و علت ناقصه محسوب می‌شود و سعادت و شقاوت انسان با اعمال اختیاری او رقم خواهد خورد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۸، ص۹۸-۹۹.</ref>
 
===رد احادیث طینت===
* [[ابوالحسن شعرانی]] در تعلیقه خود بر  [[شرح اصول کافی مازندرانی]] بر این اعتقاد است که احادیث طینت با [[اصول مذهب|اصول مذهب امامیه]] همچون [[عدل]] و [[قاعده لطف]] و نیز روایاتی که در باب [[فطرت]] صادر شده مخالف است و ازاین‌رو باید کنار گذاشته شوند و در خور استناد نیستند.<ref> مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۴۲۹ق، ج۸، ص۴-۵.</ref>
* عده‌ای نیز این روایات را [[جعل حدیث|ساخته و پرداخته]] [[غالیان]] برای نشان دادن تفاوت آفرینش ائمه(ع) با سایر انسان‌ها می‌دانند و معتقدند به دلیل ضعف سند باید کنار گذاشته شود.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۸۹ش، ص۷۰.</ref>
* [[تقیه|تقیه‌ای]] بودن روایات طینت نیز باور برخی از پژوهشگران است. طبق این دیدگاه چون ظاهر روایات دلالت بر [[جبر]] دارد، احتمال داده شده است که [[امامان شیعه(ع)]] این روایات را برای حفظ جان [[شیعیان]] در فضای اختناق حکومت صادر کرده‌اند.<ref>شبر،‌ مصابیح الانوار، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۶.</ref>


===دیدگاه سکوت===
===دیدگاه سکوت===
[[علامه مجلسی]] احادیث طینت را ازجمله اخبار متشابه و سخت می‌داند، به همین دلیل به نظر او نباید بیش از حد در بحث و بررسی این گونه اخبار وارد شد و عقل ما از احاطه به حقیقت این اخبار عاجز است؛ پس مفاد این اخبار را تعبداً می‌پذیرد و تحلیل و [[تفسیر]] آن را به خود ائمه(ع) واگذار می‌کند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>
[[علامه مجلسی]] احادیث طینت را از جمله اخبار متشابه و دشوار دانسته است و به همین دلیل به نظر او نباید بیش از حد در بحث و بررسی اینگونه اخبار وارد شد و عقل ما از احاطه به حقیقت این اخبار عاجز است؛ پس مفاد این اخبار را تعبداً می‌پذیرد و تحلیل و [[تفسیر]] آن را به خود ائمه(ع) واگذار می‌کند.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲۶۰.</ref>
به اعتقاد عبدالهادی مسعودی از پژوهشگران حوزه علوم حدیث برخی احادیث اعتقادی مانند احادیث طینت، سعادت، جبر و اختیار از مصادیق احادیث "صعب مستصعب" هستند که شرح آنها درکی برتر از فهم عادی نیاز دارد.<ref>مسعودی، آسیب شناسی حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.</ref>


===دیدگاه‌های تاویلی===
به اعتقاد عبدالهادی مسعودی از پژوهشگران علوم حدیث، برخی احادیث اعتقادی مانند احادیث طینت، سعادت، جبر و اختیار از مصادیق احادیث «صعب مستصعب» هستند که شرح آنها نیازمند درکی برتر از فهم عادی دارد.<ref>مسعودی، آسیب‌شناسی حدیث، ۱۳۸۹ش، ص۲۸۱.</ref>
بسیاری از اندیشمندان شیعه ضمن پذیرش صدور این احادیث، با رویکردهایی عرفانی، فلسفی و کلامی در مقام تحلیل و تفسیر این روایات برآمده‌اند<ref> غلامی و ذاکری، «طینت و عدل الهی»، ص۱۱۶.</ref> که به چند تحلیل اشاره می‌شود:
* استناد به علم پیشین الهی: طبق این دیدگاه اختلاف طینت‌ها تابع [[ایمان]] و [[کفر]] است نه بالعکس؛ زیرا خداوند به علم پیشین خود می‌دانست چه کسانی به اختیار خود ایمان می‌آورند و چه کسانی کافر می‌شوند؛ از این‌رو در آفرینش هم با آنها به همین صورت برخورد کرد و طالب خیر را از طینت پاکیزه و طالب شر را از طینت ناپاک آفرید. [[ملاصالح مازندرانی]] و علامه شبر قائل به این دیدگاه هستند.<ref>مازندرانی، شرح اصول کافی، ۱۳۸۲ق، ج۸، ص۵؛ شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref>
* استناد به علم الهی به آینده انسان: بر اساس این نظر از آنجا که خداون به آینده افراد بشر آگاه است، آنان را با سرشت‌های گوناگون آفریده است.<ref> حلی، ۱۴۲۱ق، ص۳۸۴.</ref>
* اختلاف طینت تابع اطاعت و عصیان در تلکیف عالم ذر: این دیدگاه اختلاف طینت‌ها را فرع بر تکلیف و امتحان در [[عالم ذر]] و تابع اطاعت و عصیان در آن مرحله می‌بیند. بر این اساس خداوند برای ارواح مطیع مسکنی مناسب (طینت علیین) و برای ارواح گنهکار طینت سجین را آفرید.<ref>شبر، مصابیح الانوار، ص۳۸.</ref>
[[پرونده:Ahadith tinat.jpg|بندانگشتی|200px|تصویر کتاب شرح احادیث طینت]]
* تأثیر اجمالی طینت بر سعادت و شقاوت انسان: از نظر [[علامه طباطبایی]] سعادت و شقاوت انسان ارتباط مستقیمی با طینت او دارد؛ ولی به صورت علیت تامه نیست. به نظر او تربیت در تحقق خلق و خوی مؤثر است به همین دلیل تأثیر طینت انسان‌ها در به وجود آمدن خلق و خوی قطعی نیست. بر این اساس هیچ تعارضی میان پذیرش اجمال طینت و اختیار انسان نیست؛ بلکه طینت در حد زمینه و علت ناقصه محسوب می‌شود و اینکه سعادت و شقاوت انسان با اعمال اختیاری او رقم خواهد خورد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق،‌ج۸، ص۹۸-۹۹.</ref>


==تک‌نگاری==
==تک‌نگاری==
۳۸۶

ویرایش