پرش به محتوا

مناظره حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد: تفاوت میان نسخه‌ها

تغییر آدرس به اصل کتاب
imported>Hasaninasab
(تغییر آدرس به اصل کتاب)
خط ۱۶: خط ۱۶:
| جز زیبایی ندیدم! آنان كسانی بودند كه خدا مقدّر ساخته بود كشته شوند و آنان نیز اطاعت كرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و به‌زودی خداوند تو و آنان را (در روز [[رستاخیز]]) با هم روبه‌رو می‎كند و آنان از تو، به درگاه خدا شكایت و دادخواهی خواهند كرد، اینك بنگر كه آن روز چه كسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!
| جز زیبایی ندیدم! آنان كسانی بودند كه خدا مقدّر ساخته بود كشته شوند و آنان نیز اطاعت كرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و به‌زودی خداوند تو و آنان را (در روز [[رستاخیز]]) با هم روبه‌رو می‎كند و آنان از تو، به درگاه خدا شكایت و دادخواهی خواهند كرد، اینك بنگر كه آن روز چه كسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!
| خدا دلم را با كشته‌شدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشكر سركش او شفا داد.  
| خدا دلم را با كشته‌شدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشكر سركش او شفا داد.  
| به خدا قسم مهتر مرا كشتی، نهال مرا قطع كردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این كار مایه شفای توست، همانا شفا یافته‎ای
| به خدا قسم بزرگ ما را كشتی، نهال مرا قطع كردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این كار مایه شفای توست، همانا شفا یافته‎ای
|ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش [[علی(ع)|علی]] سخن‌پرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع می‎گفت.
|ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش [[علی(ع)|علی]] سخن‌پرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع می‎گفت.
| «زن را با سجع‌گویی چه كار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ترجمه ساعدی، ص۴۷۲-۴۷۳؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸.</ref>
| «زن را با سجع‌گویی چه كار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۱۵- ۱۱۶؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص۴۷-۴۸.</ref>
|آدرس=
|آدرس=
}}
}}
ابن زیاد در اثنای این گفت‌وگو هنگامی که سخنان حضرت زینب «جز زیبایی ندیدم! ...، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!» را شنید خشمگین شد و خواست حضر را مؤاخذه کند،[[عمرو بن حریث|عمرو بن حُرَیث]] گفت: «امیر! این یك زن است و كسی زن را به خاطر سخنانش مؤاخذه نمی‎كند.
ابن زیاد در اثنای این گفت‌وگو هنگامی که سخنان حضرت زینب «جز زیبایی ندیدم! ...، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه!» را شنید خشمگین شد و خواست حضر را مؤاخذه کند،[[عمرو بن حریث|عمرو بن حُرَیث]] گفت: «امیر! این یك زن است و كسی زن را به خاطر سخنانش مؤاخذه نمی‎كند.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۸

ویرایش