۱۷٬۷۶۸
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== متن مناظره == | == متن مناظره == | ||
عبیدالله پرسید: «این زن كه خود را كنار كشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند كیست؟» | عبیدالله پرسید: «این زن كه خود را كنار كشیده و دیگر زنان گردش جمع شدهاند كیست؟» زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تكرار كرد. یكی از كنیزان گفت: «او زینب دختر [[فاطمه(س)|فاطمه]] دختر [[پیامبر اسلام]] است.» | ||
{{گفت و گو | |||
زینب پاسخ نگفت. عبیدالله سؤال خود را تكرار كرد. یكی از كنیزان گفت: «او زینب دختر [[فاطمه(س)|فاطمه]] دختر [[پیامبر اسلام]] است.» | |عرض= 80 | ||
|تراز=وسط | |||
عبیدالله | |تورفتگی=10 | ||
|عنوان=گفتگوی حضرت زینب با عبیدالله بن زیاد | |||
زینب | |'''عبيدالله بن زیاد''' ستایش خدا را كه شما خانواده را رسوا ساخت و كشت و نشان داد كه آنچه میگفتید دروغی بیش نبود. | ||
| '''زینب''' ستایش خدا را كه ما را به واسطه پیامبر خود (كه از خاندان ماست) گرامی داشت و از پلیدی پاك گردانید. جز فاسق رسوا نمیشود و جز بدكار، دروغ نمیگوید، و بد كار ما نیستیم بلكه دیگرانند (یعنی تو و پیروانت هستید) و ستایش مخصوص خداست | |||
| «دیدی خدا با خاندانت چه كرد؟ | |||
| جز زیبایی ندیدم! آنان كسانی بودند كه خدا مقدّر ساخته بود كشته شوند و آنان نیز اطاعت كرده و به سوی آرامگاه خود شتافتند و بهزودی خداوند تو و آنان را (در روز [[رستاخیز]]) با هم روبهرو میكند و آنان از تو، به درگاه خدا شكایت و دادخواهی خواهند كرد، اینك بنگر كه آن روز چه كسی پیروز خواهد شد، مادرت به عزایت بنشیند ای پسر مرجانه! | |||
|ابن زیاد از این جملات صریح زینب كبری (س) خشمگین شد و خواست تصمیم سوئی بگیرد ولی یكی از حاضران به نام [[عمرو بن حریث|عمرو بن حُرَیث]] گفت: «امیر! این یك زن است و كسی زن را به خاطر سخنانش مؤاخذه نمیكند. خداوند دلم را با كشتهشدن برادر نافرمانت حسین و خاندان و لشكر سركش او شفا داد. | |||
| به خدا قسم مهتر مرا كشتی، نهال مرا قطع كردی و ریشه مرا در آوردی، اگر این كار مایه شفای توست، همانا شفا یافتهای | |||
ابن زیاد از این جملات صریح زینب كبری (س) خشمگین شد و خواست تصمیم سوئی بگیرد ولی یكی از حاضران به نام [[عمرو بن حریث|عمرو بن حُرَیث]] گفت: «امیر! این یك زن است و كسی زن را به خاطر سخنانش مؤاخذه نمیكند. | |ابن زیاد با حالت خشم و استهزا: این هم مثل پدرش [[علی(ع)|علی]] سخنپرداز است؛ به جان خودم پدرت نیز شاعر بود و سخن به سجع میگفت. | ||
| «زن را با سجع گویی چه كار؟» (حالا چه وقت سجع گفتن است؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ترجمه محمد باقر ساعدی، ص ۴۷۲ و ۴۷۳؛ سید بن طاووس، اللهوف، ص ۱۹۱؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ص ۴۷ و ۴۸.</ref> | |||
|آدرس= | |||
}} | |||
== پانویس == | == پانویس == |
ویرایش