Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۵٬۸۸۴
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←شرط عدالت: اعراب) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| آیات مرتبط= [[آیه]] ۱۲۹ سوره نساء | | آیات مرتبط= [[آیه]] ۱۲۹ سوره نساء | ||
}} | }} | ||
'''آیه عدد''' ([[سوره نساء]]: ۳) بر جواز [[چندهمسری]] مردان دلالت دارد. [[شیخ طوسی]] برای این | '''آیه عدد''' ([[سوره نساء]]: ۳) بر جواز [[چندهمسری]] مردان دلالت دارد. [[شیخ طوسی]] برای این آیه، شش [[شأن نزول]] نقل کرده است. | ||
بر اساس آیه عدد، ازدواج با چهار زن برای مردان جایز است و [[ازدواج]] با بیش از آن جایز نیست. این | بر اساس آیه عدد، ازدواج با چهار زن برای مردان جایز است و [[ازدواج]] با بیش از آن جایز نیست. این حکم، مخصوص ازدواج دائمی مرد آزاد با زنان آزاد است؛ اما درباره ازدواج با کنیزان و [[ازدواج موقت]]، محدودیتی وجود ندارد. | ||
چندهمسری | چندهمسری بهنظر مفسران و فقها در صورتی جایز است که [[عدالت]] و مساوات در حق همخوابگی و [[نفقه]] میان زنان رعایت شود. | ||
==متن و ترجمه== | ==متن و ترجمه== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==شأن نزول== | ==شأن نزول== | ||
برای آیه | برای آیه عدد، [[شأن نزول|شأن نزولهای]] مختلفی نقل شده است.<ref>نگاه کنید به: طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵-۱۵۹؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳و۱۰۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰و۱۱.</ref> به گفته [[شیخ طوسی]] مفسران شش سبب نزول برای آیه ذکر کردهاند.<ref>طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۲.</ref> برخی از آنها از این قرار است: | ||
# بر اساس [[روایت|روایتی]] از [[عایشه]]، این آیه درباره دختر یتیمی نازل شد که سرپرستش به مال و جمال او چشم دوخته بود و تصمیم داشت بدون دادن [[مهریه]] با او [[ازدواج]] کند. ازاینرو [[خداوند]] از ازدواج با دختران [[یتیم]] نهی کرد، مگر اینکه با آنها به عدالت رفتار کنند و [[مهریه|مَهرشان]] را طبق شأنشان ([[مهر المثل]]) پرداخت کنند و ازدواج با زنان دیگر را تا چهار زن جایز دانست.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref> | # بر اساس [[روایت|روایتی]] از [[عایشه]]، این آیه درباره دختر یتیمی نازل شد که سرپرستش به مال و جمال او چشم دوخته بود و تصمیم داشت بدون دادن [[مهریه]] با او [[ازدواج]] کند. ازاینرو [[خداوند]] از ازدواج با دختران [[یتیم]] نهی کرد، مگر اینکه با آنها به عدالت رفتار کنند و [[مهریه|مَهرشان]] را طبق شأنشان ([[مهر المثل]]) پرداخت کنند و ازدواج با زنان دیگر را تا چهار زن جایز دانست.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref> | ||
# از [[عبدالله بن عباس]] و [[عکرمه بن عبدالله|عِکْرِمة بن عبدالله]] نقل شده که آیه عدد درباره مردی نازل شد که با زنان متعدد ازدواج کرده بود. هنگامی که اموال او از بین | # از [[عبدالله بن عباس]] و [[عکرمه بن عبدالله|عِکْرِمة بن عبدالله]] نقل شده که آیه عدد درباره مردی نازل شد که با زنان متعدد ازدواج کرده بود. هنگامی که اموال او از بین رفت، به مال یتیمی که تحت سرپرستیاش بود چشم دوخت. ازاینرو خداوند مردم را از ازدواج با بیش از چهار زن نهی کرد تا محتاج گرفتن اموال یتیمان نشوند و اگر با گرفتن چهار زن نیز ترس از تجاوز به اموال یتیم را داشتند، باید به یک زن بسنده کنند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۶؛ طوسی، التبیان، داراحیاء التراث العربی، ج۳، ص۱۰۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۱۰.</ref> | ||
==دلالت بر جواز چند همسری== | ==دلالت بر جواز چند همسری== | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
از نظر [[مفسران]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۷؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و [[فقها]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۷؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> آیه عدد بر جواز [[تعدد زوجات]] تا چهار همسر دلالت دارد. [[علامه حلی]] جواز تعدد زوجات تا چهار زن را مورد قبول همه علما در همه زمانها و مناطق دانسته است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸.</ref> بر حرمت ازدواج بیش از چهار زن به [[عقد ازدواج|عقد دائمی]] نیز به این آیه استناد شده است.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> درباره عدم جواز ازدواج با بیش از چهار زن، ادعای [[اجماع]] شده است.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۹۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> [[صاحب جواهر]] و [[شهید صدر]] جایز نبودن ازدواج با بیش از چهار زن را از [[ضروریات دین]] شمردهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲؛ صدر، ماوراء الفقه، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۸.</ref> همچنین برای عدم جواز، به [[روایات]] نیز استناد شده است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۶و۲۱۷.</ref> | از نظر [[مفسران]]<ref>برای نمونه نگاه کنید به: فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۷؛ طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۴، ص۱۶۸.</ref> و [[فقها]]،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۷؛ کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> آیه عدد بر جواز [[تعدد زوجات]] تا چهار همسر دلالت دارد. [[علامه حلی]] جواز تعدد زوجات تا چهار زن را مورد قبول همه علما در همه زمانها و مناطق دانسته است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸.</ref> بر حرمت ازدواج بیش از چهار زن به [[عقد ازدواج|عقد دائمی]] نیز به این آیه استناد شده است.<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲و۳.</ref> درباره عدم جواز ازدواج با بیش از چهار زن، ادعای [[اجماع]] شده است.<ref>طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۲۹۳؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۴۸۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> [[صاحب جواهر]] و [[شهید صدر]] جایز نبودن ازدواج با بیش از چهار زن را از [[ضروریات دین]] شمردهاند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۲؛ صدر، ماوراء الفقه، ۱۴۲۰ق، ج۶، ص۱۷۸.</ref> همچنین برای عدم جواز، به [[روایات]] نیز استناد شده است.<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۶۳۸؛ فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱؛ طباطبایی، ریاض المسائل، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۱۶و۲۱۷.</ref> | ||
برخی از فقها همچون [[صاحب جواهر]] و [[صاحب عروه]] چندهمسری را با استناد به آیه عدد و روایات [[مستحب]] شمردهاند،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۳۵؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref> اما عدهای از فقها دلالت آیه بر استحباب چندهمسری را رد کردهاند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref> | برخی از فقها همچون [[صاحب جواهر]] و [[صاحب عروه]]، چندهمسری را با استناد به آیه عدد و روایات [[مستحب]] شمردهاند،<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۳۵؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref> اما عدهای از فقها دلالت آیه بر استحباب چندهمسری را رد کردهاند.<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۷۴۸.</ref> | ||
گفته شده بیشتر مفسران و فقها «واو» در «مثنی و ثلاث و رباع» را به معنای واو جمع ندانستهاند؛ زیرا در این صورت جواز ازدواج تا نه زن لازم میآید.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> بر این اساس واو در این آیه به معنای تخییر است<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۸؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و آیه عدد بر جواز ازدواج با دو زن، سه زن یا چهار زن دلالت دارد، نه همه آن تعداد با هم که در این صورت آیه بر جواز ازدواج با نه زن دلالت میکند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۳.</ref> | گفته شده بیشتر مفسران و فقها «واو» در «مثنی و ثلاث و رباع» را به معنای واو جمع ندانستهاند؛ زیرا در این صورت جواز ازدواج تا نه زن لازم میآید.<ref>فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> بر این اساس واو در این آیه به معنای تخییر است<ref>کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۱۲، ص۳۷۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۸؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> و آیه عدد بر جواز ازدواج با دو زن، سه زن یا چهار زن دلالت دارد، نه همه آن تعداد با هم که در این صورت آیه بر جواز ازدواج با نه زن دلالت میکند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۰، ص۳.</ref> | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
منظور از عدالت در آیه مذکور، عدالت در رفتارهایی مانند [[حق قسم|حق قَسم]] (تقسیم شبها میان همسران) و [[نفقه]] دانسته شده است؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۸و۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> نه عدالت در محبت قلبی که خارج از اختیار انسان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> در برخی روایات نیز عدالت در آیه، به عدالت در نفقه تفسیر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۶۲و۳۶۳، قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵۵.</ref> | منظور از عدالت در آیه مذکور، عدالت در رفتارهایی مانند [[حق قسم|حق قَسم]] (تقسیم شبها میان همسران) و [[نفقه]] دانسته شده است؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۸و۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> نه عدالت در محبت قلبی که خارج از اختیار انسان است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۳، ص۲۵۵؛ مغنیه، فقه الامام الصادق(ع)، ۱۴۲۱ق، ج۵، ص۱۹۷.</ref> در برخی روایات نیز عدالت در آیه، به عدالت در نفقه تفسیر شده است.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۶۲و۳۶۳، قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵۵.</ref> | ||
بهگفته [[علامه طباطبایی]] ،عبارت «ذلِکَ أَدْنی أَلَّا تَعُولُوا» دلالت بر آن دارد که اساس تشریع در [[احکام]] ازدواج، بر عدالت و از بین بردن انحراف و جلوگیری از تجاوز به حقوق دیگران است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۴، ص۱۶۹.</ref> | |||
==احکام یتیم== | ==احکام یتیم== |