پرش به محتوا

ماجرای کسر اصنام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۳۵: خط ۳۵:
==در اشعار==
==در اشعار==
ماجرای بت‌شکنی امام علی(ع) در اشعار فارسی و عربی شاعران شیعه و سنی منعکس شده است. از جمله در شعر [[محمد بن ادریس شافعی]] از علمای اهل‌سنت آمده است:
ماجرای بت‌شکنی امام علی(ع) در اشعار فارسی و عربی شاعران شیعه و سنی منعکس شده است. از جمله در شعر [[محمد بن ادریس شافعی]] از علمای اهل‌سنت آمده است:
{{شعر2
{{شعر}}
|قیل لی قل فی علی مدحاً مدحه یخمد ناراً مؤصدة|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده  
{{ب|قیل لی قل فی علی مدحاً |مدحه یخمد ناراً مؤصدة}}{{ب|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ| ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده}}
|و النبی المصطفی قال لنا لیلة المعراج لمّا صعده|وضع الله بکتفی یده فاحس القلبُ أن قد برده
{{ب|و النبی المصطفی قال لنا| لیلة المعراج لمّا صعده}}{{ب|وضع الله بکتفی یده| فاحس القلبُ أن قد برده}}
|م|وَ علیّ واضع أقدامَه فی محلٍ وضع الله یَده<ref>شافعی، دیوان، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.</ref>
{{ب|'''وَ علیّ واضع أقدامَه'''| '''فی محلٍ وضع الله یَده'''}}{{پایان شعر}}<ref>شافعی، دیوان، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.</ref>
|ترجمه=گفته شد به من: علی را ستایش کن! که ستایش او آتش فراگیر جهنم را خاموش می‌کند. گفتم: نمی‌توانم ستایش کنم مردی را که انسان خردمند به حدی درباره او به حیرت افتاد که او را پرستید! پیامبر برگزیده ما در شب معراج زمانی که بالا (به آسمان‌ها) رفت، گفت: خداوند دستش را بر روی شانه من گذارد به گونه‌ای که قلب من خنکی آن را احساس کرد و علی(ع) قدم‌هایش را در جایی گذاشت که خداوند دستش را همانجا گذارده بود (اشاره به ماجرای کسر اصنام)}}
|ترجمه=گفته شد به من: علی را ستایش کن! که ستایش او آتش فراگیر جهنم را خاموش می‌کند. گفتم: نمی‌توانم ستایش کنم مردی را که انسان خردمند به حدی درباره او به حیرت افتاد که او را پرستید! پیامبر برگزیده ما در شب [[معراج]] زمانی که بالا (به آسمان‌ها) رفت، گفت: خداوند دستش را بر روی شانه من گذارد به گونه‌ای که قلب من خنکی آن را احساس کرد '''و علی(ع) قدم‌هایش را در جایی گذاشت که خداوند دستش را همانجا گذارده بود''' (اشاره به ماجرای کسر اصنام)}}


==پانویس==
==پانویس==
۱۸٬۴۳۳

ویرایش