۱۷٬۸۳۰
ویرایش
جز (←نتایج: تمیزکاری) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (آمادهسازی برای ترجمه) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امام علی}} | {{امام علی}} | ||
{{درباره ۲|ماجرای کسر اصنام| مشاهده کتابی به همین نام مدخلِ|کسر اصنام الجاهلیة (کتاب)}} | {{درباره ۲|ماجرای کسر اصنام| مشاهده کتابی به همین نام مدخلِ|کسر اصنام الجاهلیة (کتاب)}} | ||
'''ماجرای کَسْرِ اَصْنام''' به شکستن بتهای بالای سقف [[کعبه]] به دست [[ | '''ماجرای کَسْرِ اَصْنام''' به شکستن بتهای بالای سقف [[کعبه]] به دست [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] اشاره دارد. در این ماجرا امام علی(ع) پا بر دوش [[پیامبر(ص)]] گذاشت و بالای کعبه رفت و بتهایی همچون هُبَل را پایین انداخت. این ماجرا در منابع [[شیعه]] و [[اهلسنت]] نقل شده است. زمان آن [[لیلةالمبیت]] و یا [[فتح مکه]] دانسته شده است. | ||
ماجرای کسر اصنام را [[سبب نزول]] | ماجرای کسر اصنام را [[سبب نزول]] آیات «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا» و «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا» دانستهاند. حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[ابراهیم (پیامبر)|حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بتشکن و امام علی(ع) را آخرین بتشکن معرفی کرد. در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بتها) یاد شده است. | ||
واقعه کسر اصنام از [[فضایل امام علی(ع)]] شمرده شده است. امام علی(ع) | واقعه کسر اصنام از [[فضایل امام علی(ع)]] شمرده شده است. امام علی(ع) در [[شورای شش نفره تعیین خلیفه|شورای ششنفرهای]] که برای تعیین خلیفه پس از [[عمر بن خطاب]] تشکیل شد، به آن استناد کرد. در برخی از منابع اهلسنت از این ماجرا بهعنوان دلیلی بر لزوم نابودکردن وسایل انجام [[گناه]] یاد شده است. | ||
==شرح ماجرا== | ==شرح ماجرا== | ||
ماجرای کسر اصنام و یا «حدیث کسر الاصنام»<ref> علامه حلی، نهجالحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۳.</ref> به داستان بر دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] برای شکستن بتهای بالای سقف [[کعبه]] اشاره دارد.<ref> شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲.</ref> در این واقعه از سرنگونی برخی بتهای مهم مانند بت هبل یاد شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> البته درباره جزئیات این واقعه اختلافاتی وجود دارد. برپایه پارهای از نقلها، ابتدا علی(ع) خواست تا پیامبر(ص) را بر دوش خود بگذارد؛ اما نتوانست. از اینرو علی(ع) از دوش پیامبر(ص) بالا رفت<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> و بتها را از بالای کعبه به زمین انداخت. در گزارش دیگری، از پیشنهاد اولیه امام علی(ع) برای بالا رفتن پیامبر(ص) بر دوش او سخن به میان آمده که حضرت محمد(ص) به علی(ع) یادآور شد چنین کاری از عهده هیچکسی برنمیآید.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> به گفته [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] این مسئله به سبب سنگینی بار [[رسالت]] بوده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> در این باره علل دیگری هم ذکر شده است.<ref> صدوق، معانی الأخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۵۰–۳۵۲؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، | ماجرای کسر اصنام و یا «حدیث کسر الاصنام»<ref> علامه حلی، نهجالحق، ۱۹۸۲م، ص۲۲۳.</ref> به داستان بر دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] برای شکستن بتهای بالای سقف [[کعبه]] اشاره دارد.<ref> شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲.</ref> در این واقعه از سرنگونی برخی بتهای مهم مانند بت هبل یاد شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> البته درباره جزئیات این واقعه اختلافاتی وجود دارد. برپایه پارهای از نقلها، ابتدا علی(ع) خواست تا پیامبر(ص) را بر دوش خود بگذارد؛ اما نتوانست. از اینرو علی(ع) از دوش پیامبر(ص) بالا رفت<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> و بتها را از بالای کعبه به زمین انداخت. در گزارش دیگری، از پیشنهاد اولیه امام علی(ع) برای بالا رفتن پیامبر(ص) بر دوش او سخن به میان آمده که حضرت محمد(ص) به علی(ع) یادآور شد چنین کاری از عهده هیچکسی برنمیآید.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> به گفته [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] این مسئله به سبب سنگینی بار [[رسالت]] بوده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> در این باره علل دیگری هم ذکر شده است.<ref> صدوق، معانی الأخبار، ۱۴۰۳ق، ص۳۵۰–۳۵۲؛ بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۷۶–۵۷۸.</ref> بر اساس نقل دیگر، پیامبر اکرم(ص) از ابتدا به علی(ع) دستور داد که از دوش او بالا رود.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> | ||
درباره چگونگی پایین آمدن امام علی(ع) از بام کعبه نقلها مختلف است. از جمله بر پایه برخی احادیث امام علی(ع) خود را از بام کعبه | درباره چگونگی پایین آمدن امام علی(ع) از بام کعبه نقلها مختلف است. از جمله بر پایه برخی احادیث امام علی(ع) خود را از بام کعبه که ارتفاع دیوارش در آن زمان چهل زراع{{یادداشت| هر ذراع را از ۴۵ تا ۷۵ سانتیمتر دانستهاند. (عاملی بیاضی، الأوزان و المقادیر، ۱۳۸۱ق، ص۵۶.)}}بود<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۴۱.</ref> پایین انداخت اما آسیبی ندید.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸.</ref> در نقل دیگری، پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: [[جبرئیل]] تو را از بالای کعبه به پایین آورد.<ref> بحرانی، البرهان، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۵۸۰.</ref> | ||
بر پایه برخی | بر پایه برخی روایات، پیامبر(ص) در این ماجرا آیه «وَ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ کاَنَ زَهُوقًا»<ref>سوره اسراء، آيه۸۱.</ref> را قرائت میکرد.<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ج۳، ص۶.</ref> از اینرو ماجرای کسر اصنام [[سبب نزول]] این آیه دانسته شده است.<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> همچنین بر پایه روایتی که [[ابن شهر آشوب]] نقل کرده آیه «وَ رَفَعْناهُ مَكاناً عَلِيًّا»<ref>سوره مریم، آیه ۵۷.</ref>در این ماجرا نازل شده است.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> | ||
ماجرای کسر اصنام در کتب [[شیعه]]<ref>برای نمونه: ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و [[اهلسنت]]<ref> ابن ابیشیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابیطالب(ع)، بیتا، ص۲۳۶-۲۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸، ج۳، ص۶.</ref> نقل شده است. [[عبدالله بن عباس]]،<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> [[جابر بن عبدالله انصاری]]<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و ابومریم<ref>برای نمونه: ابن ابیشیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> این ماجرا را روایت کردهاند. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، فهرستی از علمای اهلسنت که این واقعه را گزارش کردهاند، جمعآوری کرده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۱۸–۲۴.</ref> | ماجرای کسر اصنام در کتب [[شیعه]]<ref>برای نمونه: ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و [[اهلسنت]]<ref> ابن ابیشیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲؛ طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابیطالب(ع)، بیتا، ص۲۳۶-۲۴۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸، ج۳، ص۶.</ref> نقل شده است. [[عبدالله بن عباس]]،<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶، ۱۴۱.</ref> [[جابر بن عبدالله انصاری]]<ref> حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵.</ref> و ابومریم<ref>برای نمونه: ابن ابیشیبه، المصنف، ۱۴۲۹ق، ج۱۳، ص۱۴۶–۱۴۷؛ ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲.</ref> این ماجرا را روایت کردهاند. [[علامه امینی]] در [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]]، فهرستی از علمای اهلسنت که این واقعه را گزارش کردهاند، جمعآوری کرده است.<ref> امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۷، ص۱۸–۲۴.</ref> | ||
==فضیلتشماری== | ==فضیلتشماری== | ||
[[پرونده:شکستن بتها در فتح مکه کتاب سیره النبی قرن یازدهم.jpg| | [[پرونده:شکستن بتها در فتح مکه کتاب سیره النبی قرن یازدهم.jpg|بندانگشتی|نقاشی ماجرای کسر اصنام که در قرن ۱۱ق به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سیدسلیمان کسیم پاشا تهیه شده است.]] | ||
به دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] از فضیلتهای انحصاری علی(ع) دانسته شده است.<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، ۱۴۲۴ق، ص۹۶؛ بستی، کتاب المراتب، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۴.</ref> این ماجرا در کتابهای فضیلتنگاری<ref> ابن | به دوش گرفتن [[امام علی(ع)]] توسط [[پیامبر اسلام(ص)]] از فضیلتهای انحصاری علی(ع) دانسته شده است.<ref> نسائی، السنن الکبری، ۱۴۲۱ق، ج۷، ص۴۵۱؛ نسائی، خصائص أمیرالمؤمنین، ۱۴۲۴ق، ص۹۶؛ بستی، کتاب المراتب، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۴.</ref> این ماجرا در کتابهای فضیلتنگاری<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵–۱۴۲؛ شوشتری، إحقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۱۸، ص۱۶۲-۱۶۸.</ref> و در سرودههای شاعران<ref> بکری، الأنوار، ۱۴۱۱ق، ص۱۴۸؛ حر عاملی، إثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۴۲۴.</ref> آمده است. | ||
حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بتشکن و امام علی(ع) را آخرین بتشکن معرفی کرد.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۵.</ref> در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بتها) یاد شده است.<ref> ابن شاذان، الروضة، ۱۴۲۳ق، ص۳۱.</ref> و یا آنکه امام علی(ع) از آن جهت که از دوش پیامبر(ص) بالا رفته و بتان را شکسته به «علی» به معنای بلندمرتبه<ref> راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۵۸۳.</ref> نام گرفته است.<ref> ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۵.</ref> | حضرت محمد(ص) پس از این واقعه، [[حضرت ابراهیم(ع)]] را اولین بتشکن و امام علی(ع) را آخرین بتشکن معرفی کرد.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۵.</ref> در برخی روایات نیز از علی(ع) به عنوان «کاسِر الاصنام» (شکننده بتها) یاد شده است.<ref> ابن شاذان، الروضة، ۱۴۲۳ق، ص۳۱.</ref> و یا آنکه امام علی(ع) از آن جهت که از دوش پیامبر(ص) بالا رفته و بتان را شکسته به «علی» به معنای بلندمرتبه<ref> راغب اصفهانی، مفردات ألفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۵۸۳.</ref> نام گرفته است.<ref> ابن جوزی، تذکرة الخواص، ۱۴۱۸ق، ص۱۵.</ref> | ||
===استناد به ماجرای کسر اصنام در شورای شش نفره=== | ===استناد به ماجرای کسر اصنام در شورای شش نفره=== | ||
امام علی (ع) به ماجرای کسر اصنام افتخار میکرد<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۸۵.</ref> و میگفت: که من کسی بودم که بر مهر نبوت پا نهادم.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref> او در [[شورای شش نفره]] که برای تعیین خلیفه پس از [[عمر بن خطاب]] برگزار شد، از حاضران اعتراف گرفت که فرد دیگری به غیر از خودش چنین فضیلتی نداشته است.<ref> طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۸؛ | امام علی (ع) به ماجرای کسر اصنام افتخار میکرد<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶؛ ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۸۵.</ref> و میگفت: که من کسی بودم که بر مهر نبوت پا نهادم.<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref> او در [[شورای شش نفره]] که برای تعیین خلیفه پس از [[عمر بن خطاب]] برگزار شد، از حاضران اعتراف گرفت که فرد دیگری به غیر از خودش چنین فضیلتی نداشته است.<ref> طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۱۳۸؛ بحرانی، حلیة الأبرار، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۲۹.</ref> همچنین گفته شده که عمر بن خطاب آرزو میکرد که ای کاش به این افتخار نائل میگشت.<ref> ابن شهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۶.</ref> | ||
==زمان== | ==زمان== | ||
در بیشتر منابع زمان این واقعه ذکر نشده است و تنها به وقوع شبانه<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۴۱؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۴-۸۵.</ref> و مخفیانه آن<ref> ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> بسنده شده است. با این حال در برخی منابع زمان | در بیشتر منابع زمان این واقعه ذکر نشده است و تنها به وقوع شبانه<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۲، ص۳۹۸؛ ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۴۱؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۴-۸۵.</ref> و مخفیانه آن<ref> ابن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۷۳–۷۴؛ بزار، مسند بزار، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۲۱–۲۲؛ ابییعلی، مسند، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> بسنده شده است. با این حال در برخی منابع زمان آن، [[لیلةالمبیت]]<ref> حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۲۲ق، ج۳، ص۶.</ref> یا [[فتح مکه]]<ref> ابن شهر آشوب، مناقب، ۱۳۷۹ق، ج۲، ص۱۳۵، ۱۴۰.</ref> ذکر شده است. | ||
[[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار (کتاب)|بحارالانوار]] روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده که این واقعه در روز [[نوروز]] اتفاق افتاده است.<ref> مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> البته در جای دیگری از بحارالانوار تلاش کرده تا روایات متعدد در این زمینه را با هم جمع کند.<ref> مجلسی، | [[علامه مجلسی]] در [[بحارالانوار (کتاب)|بحارالانوار]] روایتی از [[امام صادق(ع)]] نقل کرده که این واقعه در روز [[نوروز]] اتفاق افتاده است.<ref> مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۸، ص۸۶.</ref> البته در جای دیگری از بحارالانوار تلاش کرده تا روایات متعدد در این زمینه را با هم جمع کند.<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۶، ص۱۳۸.</ref> | ||
==نتایج== | ==نتایج== | ||
بر اساس برخی روایات، شکستن بتها بهدست [[امام علی(ع)]] سبب شد که پس از آن مشرکان بتها را در [[خانه خدا]] قرار ندهند.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، | بر اساس برخی روایات، شکستن بتها بهدست [[امام علی(ع)]] سبب شد که پس از آن مشرکان بتها را در [[خانه خدا]] قرار ندهند.<ref> ابن شاذان، الفضائل، ۱۳۶۳ش، ص۹۷.</ref> در برخی منابع [[اهلسنت]]، این ماجرا دلیلی بر لزوم نابودکردن وسایل انجام [[گناه]] دانسته شده است.<ref> طبری، تهذیب الآثار، مسند علی بن ابیطالب(ع)، بیتا، ص۲۳۸-۲۴۰.</ref> | ||
==در اشعار== | |||
ماجرای بتشکنی امام علی(ع) در اشعار فارسی و عربی شاعران شیعه و سنی منعکس شده است. از جمله در شعر [[محمد بن ادریس شافعی]] از علمای اهلسنت آمده است: | |||
{{شعر2 | |||
|خط اول=اشعار [[محمد بن ادریس شافعی]] | |||
|قیل لی قل فی علی مدحاً مدحه یخمد ناراً مؤصدة|قلتُ لا أقدر فی مدح امرءٍ ضلَّ ذو اللبَّ إلی أن عبَده | |||
|و النبی المصطفی قال لنا لیلة المعراج لمّا صعده|وضع الله بکتفی یده فاحس القلبُ أن قد برده | |||
|م|وَ علیّ واضع أقدامَه فی محلٍ وضع الله یَده | |||
|ترجمه=گفته شد به من: علی را ستایش کن! که ستایش او آتش فراگیر جهنم را خاموش میکند. گفتم: نمیتوانم ستایش کنم مردی را که انسان خردمند به حدی درباره او به حیرت افتاد که او را پرستید! پیامبر برگزیده ما در شب معراج زمانی که بالا (به آسمانها) رفت، گفت: خداوند دستش را بر روی شانه من گذارد به گونهای که قلب من خنکی آن را احساس کرد و علی(ع) قدمهایش را در جایی گذاشت که خداوند دستش را همانجا گذارده بود (اشاره به ماجرای کسر اصنام)<ref>الامام الشافعی، دیوان، ۱۴۱۴ق، ص۹۳.</ref>}} | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس۲}} | {{پانویس۲}} | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
* ابن جوزی، یوسف بن حسام، تذکرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۸ق. | * ابن جوزی، یوسف بن حسام، تذکرة الخواص، قم، منشورات الشریف الرضی، ۱۴۱۸ق. | ||
* ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق شعیب الارنووط و عادل مرشد، بیروت، موسسة الرساله، ۱۴۱۶ق. | * ابن حنبل، احمد بن محمد، مسند الامام احمد بن حنبل، تحقیق شعیب الارنووط و عادل مرشد، بیروت، موسسة الرساله، ۱۴۱۶ق. | ||
* ابن شاذان، شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل | * ابن شاذان، شاذان بن جبرئیل، الروضة فی فضائل أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب(ع)، تحقیق علی شکرچی، قم، مکتبة الأمین، ۱۴۲۳ق. | ||
* ابن شاذان، شاذان بن جبرئیل، الفضائل، قم، رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش. | * ابن شاذان، شاذان بن جبرئیل، الفضائل، قم، رضی، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش. | ||
* ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق. | * ابن شهرآشوب مازندرانی، محمد بن علی، مناقب آل أبیطالب(ع)، قم، علامه، ۱۳۷۹ق. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
* علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، تعلیق عینالله حسنی ارموی، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م. | * علامه حلی، حسن بن یوسف، نهج الحق و کشف الصدق، تعلیق عینالله حسنی ارموی، بیروت، دارالکتاب اللبنانی، ۱۹۸۲م. | ||
* مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | * مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق. | ||
*[http://lib.efatwa.ir/42095/7/3 | *الامام الشافعی، دیوان، بیروت، دار الکتب العربی، ۱۴۱۴ق. | ||
*نسائی، احمد بن علی، خصائص | *نسائی، احمد بن شعیب، [http://lib.efatwa.ir/42095/7/3 السنن الکبری]، بیروت، مؤسسة الرسالة، ۱۴۲۱ق. | ||
*نسائی، احمد بن علی، خصائص امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، تحقیق: دانی بن منیر آل زهوی، بیروت، المکتبة العصریة، ۱۴۲۴ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{فضائل امام علی}} | {{فضائل امام علی}} |
ویرایش