Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۳۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{احکام}} | {{احکام}} | ||
'''ایقاعات ''' یا '''ایقاع''' صیغه و قرارداد | '''ایقاعات ''' یا '''ایقاع''' صیغه و قرارداد یکطرفهای که فقط با الفاظ [[ایجاب]] حاصل میشود و احتیاجی به الفاظ [[قبول]] ندارد. بنا به عقیده برخی فقها، برخی احکام مانند: [[معاطات]]، [[فضولیت]] و [[خیار شرط]] که در [[عقود شرعی|عقود]] جاری میشوند در ایقاعات جریان ندارند. ایقاعات مشتمل بر یازده مورد است. در ایقاع یا عقد بودن [[جعاله]]، [[وصیت]] و [[وقف]]، میان [[فقها]] اختلاف است. | ||
== | |||
==مفهومشناسی== | |||
ایقاعات جمع ایقاع و در اصطلاح فقهی، مقابل [[عقود شرعی|عقد]] و نوعی صیغه شرعی است که یک طرفه است؛ یعنی فقط با الفاظ [[ایجاب]] حاصل میشود و احتیاجی به الفاظ [[قبول]] ندارد<ref> مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۷۱؛ مطهری، اصول فقه، فقه، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۱.</ref>؛ مثلا در [[ابراء]] که یکی از ایقاعات است، صرف اینکه طلبکار از حق خودش نسبت به بدهکار گذشت کند، موجب سقوط تعهدات و برائت ذمه بدهکار میشود و نیازی به «قبول» بدهکار برای مترتب شدن اثر، نیست؛<ref> ذهنی تهرانی، عناوین الاحکام، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۱۰۷.</ref> بر خلاف [[عقود شرعی|عقد]] که قراردادی دو طرفه و نیازمند ایجاب و قبول طرفین است.<ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه شیعه، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۶۰.</ref> بنا به گفته برخی فقها، ایقاع به معنای رفع و ازاله چیزی است؛ مثلا در [[طلاق]] که نوعی ایقاع است، زوجیت رفع میشود و یا در «ابراء»، طلبکار از دِین خودش صرف نظر کرده و از ذمه بدهکار رفع اشتغال میکند.<ref>خویی، مصباح الفقاهه، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۲۷۰.</ref> ایقاع در لغت به معنای افکندن و در انداختن است.<ref> معین، فرهنگ فارسی، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۴۱۸.</ref> | |||
==جایگاه ایقاعات در فقه== | ==جایگاه ایقاعات در فقه== | ||
[[محقق حلی]] در کتاب [[شرایع الاسلام]]، | [[محقق حلی]] در کتاب [[شرایع الاسلام]]، [[ابواب فقهی]] را در چهار دسته تقسیم بندی کرده است.<ref>محقق حلی، شرایع الاسلام، ۱۴۰۸ق، ج۱، ص۲.</ref> وجه حصر این ابواب در چهار دسته کلی به این صورت است: مسائلی که در کتب فقها میآید یا محتاج قصد تقرب به خداوند و غایت آنها فقط آخرت است این دسته [[عبادیات]] هستند و یا این که [[قصد قربت]] شرط صحت آن نیست و غایت آنها دنیوی است که این خودش بر دو قسم است: یا متوقف بر صیغه خاصی نیست که به آنها [[احکام]] گفته میشود و یا این که وقوع آن متوقف بر صیغه خاصی است که این نیز خودش بر دو قسم است: یا صیغه و قرار داد بین دو طرف باشد؛ یعنی به طرفین ایجاب و قبول محتاج است این قسم را [[عقود شرعی|عقود]] میگویند و یا آنکه نیازی به دو طرف ندارد و صیغهای یک طرفه است و این قسم را ««ایقاعات»» میگویند.<ref> شهید ثانی، حاشیه شرایع الاسلام، ۱۴۲۲ق، ص۲۰.</ref> | ||
==گستره== | ==گستره== | ||
ایقاعات، یازده باب از [[ابواب فقهی]] را شامل | ایقاعات، یازده باب از [[ابواب فقهی]] را شامل میشود. یا به عبارتی دیگر؛ این بخش(ایقاعات) یازده کتاب از کتابهای فقهی را در برمیگیرد. این ابواب عبارتند از: [[طلاق]]، [[خلع و مبارات]]، [[ظهار]]، [[ایلاء]]، [[لعان]]، [[عتق]]، تدبیر و مکاتبه و استیلاد، [[اقرار]]، جعاله، أیمان، [[نذر]]؛<ref>مطهری، اصول فقه، فقه، ۱۳۹۴ش، ص۱۲۱.</ref> البته گفته میشود در ایقاع یا عقد بودن جعاله، [[وصیت]]<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۸، ص۳۹۱؛ خویی، مصباح الفقاهه، ۱۴۱۷ق، ج۴، ص۵.</ref> و [[وقف]]، میان فقها اختلاف است.<ref>مؤسسه دایره المعارف فقه اسلامی، فقه اهل بیت(ع)، ۱۳۷۴ش، ج۱۸، ص۲۹۲.</ref> | ||
==احکام== | ==احکام== | ||
در این که آیا برخی احکام مانند: معاطات، فضولی، خیار شرط و [[فسخ]] که در عقود جاری | در این که آیا برخی احکام مانند: معاطات، فضولی، خیار شرط و [[فسخ]] که در عقود جاری میشوند، در ایقاعات نیز جاری میشوند یا نه، میان فقها اختلاف نظر وجود دارد. | ||
===معاطات در | ===معاطات در ایقاعات=== | ||
در | در ایقاعاتی مانند طلاق، ظهار، لعان، ایلاء، عتق، نذر، عهد و یمین معاطات جریان ندارد؛ زیرا: | ||
#فقها [[اجماع]] دارند که در ایقاعات مذکور، لفظ یا صیغه خاص شرط است و معاطات فاقد لفظ و صیغه است. | #فقها [[اجماع]] دارند که در ایقاعات مذکور، لفظ یا صیغه خاص شرط است و معاطات فاقد لفظ و صیغه است. | ||
#اصل بر عدم ترتب اثر موارد مذکوراست؛ یعنی | #اصل بر عدم ترتب اثر موارد مذکوراست؛ یعنی بیرون کردن زن از منزل یا رها کردن برده از خدمت؛ اگر بدون لفظ خاص باشد، طلاق و عتق شمرده نمیشود.<ref> حسینی، العناوین الفقهیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۹۶.</ref> | ||
در | در جریان معاطات نسبت به سایر ایقاعات، مانند شفعه، ابراء و فسخ، اختلاف است.<ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۱،ص۳۷۰.</ref> مقصود از [[معاطات]]، آن است که به جای ایجاب و قبول لفظی، فعل؛ یعنی اعطاء (داد و ستد) واقع شده باشد.<ref> عناوین الاحکام، ذهنی تهرانی، ۱۳۷۳ش، ص۱۲۵.</ref> | ||
===احکام فضولی در ایقاعات=== | ===احکام فضولی در ایقاعات=== | ||
در ایقاعات، بر خلاف عقود، <ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۶۹۷.</ref>احکام فضولی جاری | در ایقاعات، بر خلاف عقود،<ref> مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۵، ص۶۹۷.</ref>احکام فضولی جاری نمیشود و برای این مساله، ادعای [[اجماع]] شده است.<ref> حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱۰، ص۳۰۱؛ خویی، مصباح الفقاهة، ۱۴۱۷ق، ج۴ ص۵.</ref> اما برخی، احکام فضولیت را در ایقاعات نیز جاری دانستهاند؛ مگر آنچه به دلیل خاص خارج شده باشد، مانند: عتق و طلاق که برخی بر عدم جریان احکام فضولی در آن دو، ادعای اجماع کردهاند.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۷۸ش، ج۱، ص۳۷۰. </ref> | ||
فضولیت در اصطلاح، تصرف در حق غیر، بدون اذن شرعی است. به عبارت دیگر؛ هر گاه کسی در امور متعلق به غیر، بدون اذن و ولایت، دخالت یا تصرفی نماید آن را فضولی | فضولیت در اصطلاح، تصرف در حق غیر، بدون اذن شرعی است. به عبارت دیگر؛ هر گاه کسی در امور متعلق به غیر، بدون اذن و ولایت، دخالت یا تصرفی نماید آن را فضولی مینامند.<ref> ایزدی فرد و تقی پور، «امکان وقوع ایقاعات فضولی به نحوفضولی با رویکردی بر نظر امام خمینی»، ص۲.</ref> | ||
===خیار شرط در ایقاعات=== | ===خیار شرط در ایقاعات=== | ||
در اینکه در ایقاعات همچون عقود، شرط خیار صحیح است یا نه،اختلافاست. برخی متقدمین از فقها مانند: [[شیخ طوسی]]، [[محقق حلی]] و [[شهید ثانی]] <ref>کاشف الغطا، مورد الانام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴، ص۶۰.</ref> و از متاخرین، [[امام خمینی]] | در اینکه در ایقاعات همچون عقود، شرط خیار صحیح است یا نه،اختلافاست. برخی متقدمین از فقها مانند: [[شیخ طوسی]]، [[محقق حلی]] و [[شهید ثانی]]<ref>کاشف الغطا، مورد الانام فی شرح شرایع الاسلام، ج۴، ص۶۰.</ref> و از متاخرین، [[امام خمینی]]<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۳۹۰ق، ج۱، ص۵۲۰.</ref>، با ادعای اجماع، شرط خیار در ایقاعاتی مانند: طلاق، عتق و ابراء را صحیح نمیدانند. [[صاحب جواهر]]، با استناد به ظاهر کلام فقهای مدعی اجماع، عدم صحت خیار شرط را به این سه مورد محدود نمیداند و معتقد به اطراد و شیوع این حکم به سایر ایقاعات است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج ۲۳، ص۶۴.</ref> [[شیخ انصاری]] میگوید: «در عدم ورود خیار شرط در ایقاعات، ظاهراً خلافی نیست.»<ref>شیخ انصاری، مکاسب، ۱۳۹۰ش، ج۵، ص۱۴۸.</ref> و یکی از ادلهٔ عدم جریان شرط خیار در ایقاعات را اجماع فقها میداند.<ref>تبریزی، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۱۵۰. </ref> | ||
طبیعت بیشتر خیارات، وابسته به وجود داد و ستد و طرفین معامله و قرار داد است و از آنجا که ایقاع یک طرفه است و به صرف اراده ایقاع کننده ایجاد | طبیعت بیشتر خیارات، وابسته به وجود داد و ستد و طرفین معامله و قرار داد است و از آنجا که ایقاع یک طرفه است و به صرف اراده ایقاع کننده ایجاد میشود؛ بنابراین جریان خیار با ایقاعات تناسب ندارد؛ زیرا دو مبنای اصلی خیار یعنی «تخلف از رضایت طرفین» و «ایجاد ضرر ناروا» در ایقاع تحقق نمیپذیرد و اگر ضرری به بار آید، نتیجه اقدام ایقاع کننده است.<ref> محمدی و عبدالکریمی، «بررسی جریان خیارات در ایقاعات»، ص۱۶۶.</ref> | ||
مقصود از خیار شرط در عقود و ایقاعات، اختیاری است که در ضمن عقد یا ایقاع، به واقع کننده آن داده | مقصود از خیار شرط در عقود و ایقاعات، اختیاری است که در ضمن عقد یا ایقاع، به واقع کننده آن داده میشود تا بتواند در مدت معینی آن عقد یا ایقاع را فسخ کند.<ref>ذهنی تهرانی، عناوین الاحکام، ۱۳۷۳ش، ص۲۲۳؛ اصغری و منصوری، «بررسی فقهی، حقوقی خیار شرط در ایقاع»، ص۳۴.</ref> | ||
===فسخ در ایقاعات=== | ===فسخ در ایقاعات=== | ||
هنگامی که اصطلاح «فسخ» به کار | هنگامی که اصطلاح «فسخ» به کار میرود، مقصود آن است که یک قرارداد دو طرفه با انشای اراده یک طرف، ازهم گسسته شود. واضح است که درعقد، چنین شکلی از ارتباط را میتوان تصور کرد؛ چه آنکه تنها در این عمل حقوقی است که با ایجاب و قبول رابطهای میان طرفین محقق میشود؛ رابطهای که با انشای فسخ از اثناء قطع میشود و مانع از تداوم آثارعقد میگردد. این عمل در ایقاعات که یک طرفه است، موضوعیتی ندارد.<ref> امیرخانی و باقری، «امکان سنجی جریان اقاله در ایقاعات»، ص۳۸.</ref> | ||
فسخ در لغت به معنای «نقض» و «شکستن» و در اصطلاح فقهی، حقوقی به معنی بر هم زدن معامله یا قرارداد از سوی طرفین است. <ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۶۸۸.</ref> | فسخ در لغت به معنای «نقض» و «شکستن» و در اصطلاح فقهی، حقوقی به معنی بر هم زدن معامله یا قرارداد از سوی طرفین است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۶ش، ج۵، ص۶۸۸.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۳۸: | خط ۳۹: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
*امام خمینی، تحریر الوسیله، | *امام خمینی، تحریر الوسیله، نجف، دار الکتب العلمیه، چاپ دوم، ۱۳۹۰ق. | ||
*امیر خانی، شکیبا، و احمد باقری، «امکان سنجی جریان اقاله در ایقاعات»، فصلنامه کاوش نو در فقه، شماره۳، پاییز ۱۳۹۶ش. | *امیر خانی، شکیبا، و احمد باقری، «امکان سنجی جریان اقاله در ایقاعات»، فصلنامه کاوش نو در فقه، شماره۳، پاییز ۱۳۹۶ش. | ||
*انصاری، مرتضی، مکاسب، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ ۱۱، ۱۳۹۰ش. | *انصاری، مرتضی، مکاسب، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ ۱۱، ۱۳۹۰ش. | ||
*ایزدی فرد، علی اکبر، و محمدحسین | *ایزدی فرد، علی اکبر، و محمدحسین تقیپور درزی، «امکان وقوع ایقاعات به نحو فضولی با رویکردی بر نظر امام خمینی»، پژوهشنامه متین، شماره ۶۶، بهار۹۴ش. | ||
*تبریزی، میرزا جواد، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، قم، دارالصدیقهالشهیده، چاپ چهارم، ۱۴۲۵ق. | *تبریزی، میرزا جواد، ارشاد الطالب الی التعلیق علی المکاسب، قم، دارالصدیقهالشهیده، چاپ چهارم، ۱۴۲۵ق. | ||
*ذهنی تهرانی، سید محمدجواد، عناوین الاحکام، قم، کتابفروشی وجدانی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | *ذهنی تهرانی، سید محمدجواد، عناوین الاحکام، قم، کتابفروشی وجدانی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. | ||
*حسینی، سید میر عبدالفتاح، العناوین الفقهیه، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق. | *حسینی، سید میر عبدالفتاح، العناوین الفقهیه، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق. | ||
*حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، | *حکیم، سید محسن، مستمسک العروة الوثقی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۹۱ق. | ||
*خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | *خویی، سید ابوالقاسم، مصباح الفقاهه، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۴۱۷ق. | ||
*شهید ثانی، حاشیه شرایع الاسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | *شهید ثانی، حاشیه شرایع الاسلام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۲ق. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۵: | ||
*معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۱ش. | *معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، امیر کبیر، ۱۳۷۱ش. | ||
*موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، ۱۳۷۸ش. | *موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، قم، ۱۳۷۸ش. | ||
*موسسه دایره المعارف فقه اسلامی، فقه اهل بیت (ع)، قم، ۱۳۷۴ش. | *موسسه دایره المعارف فقه اسلامی، فقه اهل بیت(ع)، قم، ۱۳۷۴ش. | ||
*نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، | *نجفی، محمد حسن، جواهر الکلام، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۳۶۲ش. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{ابواب فقه}} | {{ابواب فقه}} |