پرش به محتوا

سلونی قبل ان تفقدونی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
«سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی، به معنای از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید» جمله‌ای از [[امام علی(ع)]] خطاب به اصحابش است.<ref> نگاه کنید به: هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۰۲ و۹۴۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶-۲۶۸، ۲۹۶-۲۹۹؛‌ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳ و۳۴۱-۳۴۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴و۳۵ و۳۳۰؛ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۸۹، ص۲۸۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۳؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۷، ص۳۳۵؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۸۶، ج۶، ص۱۳۶، ج۷، ص۵۷، ج۱۰، ص۱۴، ج۱۳، ص۱۰۱؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۱؛ حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۳۴۰ و ۳۴۱.</ref> در برخی از منابع اهل سنت فقط «سلونی» آمده و عبارت «قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» ذکر نشده است.<ref>نگاه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ طبری، ذخایر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹و۴۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۰۰ و ج۴۲، ص۳۹۸ و ج۴۴، ص۳۳۵ و ۳۹۷؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۴؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۰-۴۲ و ۴۵.</ref> در بعضی از منابع «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۹۳، ص۱۳۷.</ref> «سَلُونِی عَمَّا شِئْتُمْ؛ بپرسید از هر آنچه می‌خواهید»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۹،‌ح۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۲، ح۱.</ref> و «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ لَا تَسْأَلُونِی»<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۵۰۶.</ref> نقل شده است.
«سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی، به معنای از من بپرسید پیش از آنکه مرا از دست بدهید» جمله‌ای از [[امام علی(ع)]] خطاب به اصحابش است.<ref> نگاه کنید به: هلالی، کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۸۰۲ و۹۴۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶-۲۶۸، ۲۹۶-۲۹۹؛‌ ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳ و۳۴۱-۳۴۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴و۳۵ و۳۳۰؛ نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۸۹، ص۲۸۰؛ حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۳۸۳؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۷، ص۳۳۵؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۲۸۶، ج۶، ص۱۳۶، ج۷، ص۵۷، ج۱۰، ص۱۴، ج۱۳، ص۱۰۱؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۱؛ حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۳۴۰ و ۳۴۱.</ref> در برخی از منابع اهل سنت فقط «سلونی» آمده و عبارت «قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» ذکر نشده است.<ref>نگاه کنید به: ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ طبری، ذخایر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹و۴۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۰۰ و ج۴۲، ص۳۹۸ و ج۴۴، ص۳۳۵ و ۳۹۷؛ خوارزمی، المناقب، مؤسسه نشر اسلامی، ص۹۴؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۰-۴۲ و ۴۵.</ref> در بعضی از منابع «فَاسْأَلُونی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی»،<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۹۳، ص۱۳۷.</ref> «سَلُونِی عَمَّا شِئْتُمْ؛ بپرسید از هر آنچه می‌خواهید»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۹،‌ح۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۲، ح۱.</ref> و «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ لَا تَسْأَلُونِی»<ref>حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۵۰۶.</ref> نقل شده است.


در منابع در ادامه «سلونی قبل ان تفقدونی» عبارت‌های مختلفی آمده است. از جمله:
===واکنش سعد بن ابی‌وقاص===
براساس برخی منابع، پس از اینکه امام علی(ع) جمله «سلونی قبل أن تفقدونی» را بر زبان آورد، [[سعد بن ابی‌وقاص|سَعد بن ابی وَقّاص]] از او سؤال کرد که چند تار مو در سر و محاسن من است؟ امام علی(ع) در پاسخ او سوگند یاد کرد که رسول خدا(ص) به من خبر داده بود که تو چنین سؤالی از من خواهی کرد. در سر و محاسن تو هیچ تار مویی نیست مگر آنکه در بیخ آن شیطانی ساکن است. در خانه تو بزغاله‌ای است(اشاره به [[عمر بن سعد]]) که فرزندم حسین(ع) را به قتل می‌رساند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱.</ref> برخی این ماجرا را درباره اَنَس، پدر [[سنان بن انس|سنان بن انس]] از قاتلان [[امام حسین(ع)]] نقل کرده‌اند.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲،‌ ص۲۸۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۴۰۰.</ref>
== دلالت بر فراوانی علم امام علی(ع)==
در برخی از شرح‌های نهج البلاغه آمده است که جمله «سلونی قبل أن تفقدونی» دلالت دارد بر اینکه امام علی(ع) به همه چیز عالِم بوده است.<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲؛ هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۰۲ و ج۱۱، ص۱۷۲.</ref> همچنین برخی از عالمان اهل سنت نیز آن را شاهدی بر فراوانی علم امام علی(ع) دانسته‌اند.<ref> قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۸ و۲۲۲و۲۲۴؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲.</ref>
 
از [[امام باقر(ع)]] در معنای «سلونی قبل ان تفقدونی» نقل شده «هیچ‌کس علمی ندارد مگر آنکه از علی(ع) گرفته است. مردم هر جا می‌خواهند بروند به خدا سوگند که علم حق و درست جز اینجا نیست» در ادامه روایت نقل شده است که امام باقر(ع) با دست به خانه خود اشاره کرد».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۹،‌ح۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۲، ح۱.</ref> به گفته [[علامه مجلسی]]، منظور امام باقر(ع) از خانه خود، خانه [[وحی]] و [[نبوت]] بوده است.<ref> مجلسی،‌ مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۸.</ref>
 
همچنین در ادامه «سلونی قبل ان تفقدونی» عبارت‌های مختلفی آمده است که از گستردگی علم امام علی(ع) حکایت دارد. از جمله:
*«به راستی علم اولین و آخرین نزد من است. من برای اهل تورات، بر طبق تورات، برای اهل انجیل بر طبق انجیل و برای اهل قرآن بر طبق قرآن فتوا می‌دهم.»<ref>صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۱.</ref>
*«به راستی علم اولین و آخرین نزد من است. من برای اهل تورات، بر طبق تورات، برای اهل انجیل بر طبق انجیل و برای اهل قرآن بر طبق قرآن فتوا می‌دهم.»<ref>صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۳۴۱.</ref>
*«چرا از کسی که علم منایا و بلایا و نسب‌ها نزد اوست،‌ سؤال نمی‌کنید.»<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶-۲۶۸.</ref>
*«چرا از کسی که علم منایا و بلایا و نسب‌ها نزد اوست،‌ سؤال نمی‌کنید.»<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۶-۲۶۸.</ref>
خط ۳۱: خط ۳۸:
*«به خدا سوگند از هر آنچه سؤال کنید، پاسخ می‌دهم. از کتاب خدا بپرسید که به خدا قسم من به تمام آیات قرآن آگاهم که در شب نازل شدند یا روز؛ در زمین هموار نازل شده یا در کوه.»<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۲؛ طبری، ذخایر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹و۴۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۰۰ و ج۴۲، ص۳۹۸.</ref>
*«به خدا سوگند از هر آنچه سؤال کنید، پاسخ می‌دهم. از کتاب خدا بپرسید که به خدا قسم من به تمام آیات قرآن آگاهم که در شب نازل شدند یا روز؛ در زمین هموار نازل شده یا در کوه.»<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۱۰۷؛ حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۲؛ طبری، ذخایر العقبی، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۳۹۹و۴۰۰؛ ابن عساکر، تاریخ دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۲۷، ص۱۰۰ و ج۴۲، ص۳۹۸.</ref>
*«به خدا قسم پاسخ هر سؤال شما را درباره گذشته، حال و آینده می‌دهم».<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱.</ref>
*«به خدا قسم پاسخ هر سؤال شما را درباره گذشته، حال و آینده می‌دهم».<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱.</ref>
 
== فضیلت اختصاصی امام علی(ع)==
==واکنش سعد بن ابی‌وقاص==
براساس برخی منابع، پس از اینکه امام علی(ع) جمله «سلونی قبل أن تفقدونی» را بر زبان آورد، [[سعد بن ابی‌وقاص|سَعد بن ابی وَقّاص]] از او سؤال کرد که چند تار مو در سر و محاسن من است؟ امام علی(ع) در پاسخ او سوگند یاد کرد که رسول خدا(ص) به من خبر داده بود که تو چنین سؤالی از من خواهی کرد. در سر و محاسن تو هیچ تار مویی نیست مگر آنکه در بیخ آن شیطانی ساکن است. در خانه تو بزغاله‌ای است(اشاره به [[عمر بن سعد]]) که فرزندم حسین(ع) را به قتل می‌رساند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۷۴؛ صدوق، الامالی، ۱۳۷۶ش، ص۱۳۳و ۱۳۴؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۳۰و۳۳۱.</ref> برخی این ماجرا را درباره اَنَس، پدر [[سنان بن انس|سنان بن انس]] از قاتلان [[امام حسین(ع)]] نقل کرده‌اند.<ref>ابن ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۲،‌ ص۲۸۶؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۶، ص۴۰۰.</ref>
== دلالت بر علم امام علی(ع)==
در برخی از شرح‌های نهج البلاغه آمده است که جمله «سلونی قبل أن تفقدونی» دلالت دارد بر اینکه امام علی(ع) به همه چیز عالِم بوده است.<ref>مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲؛ هاشمی خویی، منهاج البراعة، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۴۰۲ و ج۱۱، ص۱۷۲.</ref> همچنین برخی از عالمان اهل سنت نیز آن را شاهدی بر فراوانی علم امام علی(ع) دانسته‌اند.<ref> قندوزی، ینابیع الموده، دارالاسوه، ج۱، ص۲۰۵-۲۰۸ و۲۲۲و۲۲۴؛ مازندرانی، شرح الکافی، ۱۳۸۲ق، ج۵، ص۱۹۲.</ref>
 
از [[امام باقر(ع)]] در معنای «سلونی قبل ان تفقدونی» نقل شده «هیچ‌کس علمی ندارد مگر آنکه از علی(ع) گرفته است. مردم هر جا می‌خواهند بروند به خدا سوگند که علم حق و درست جز اینجا نیست» در ادامه روایت نقل شده است که امام باقر(ع) با دست به خانه خود اشاره کرد».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۹۹،‌ح۲؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۱۲، ح۱.</ref> به گفته [[علامه مجلسی]]، منظور امام باقر(ع) از خانه خود، خانه [[وحی]] و [[نبوت]] بوده است.<ref> مجلسی،‌ مرآة العقول، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۸.</ref>
== فضلیت اختصاصی امام علی(ع)==
به گفته [[ابن مردویه اصفهانی|ابن مَرْدَوَیه اصفهانی]]، [[محدث]] قرن چهارم و پنجم اهل‌سنت، عبارت سلونی قبل ان تفقدونی دلیلی بر عالم‌تر بودن امام علی(ع) نسبت به دیگر [[صحابه]] است.<ref>ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابی‌طالب،‌ ۱۴۲۴ق، ص۸۶و۸۷.</ref> همچنین حمویی جوینی، عالم قرن هفتم و هشتم اهل‌سنت، در کتاب [[فرائد السمطین]] این عبارت را از فضایل اختصاصی امام علی(ع) دانسته است که دشمنان و مخالفان چاره‌ای جز اعتراف به آن ندارند.<ref> حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۳۴۰.</ref> از دیدگاه [[سید بن طاووس]] نیز از آنجا که امام علی(ع) این جمله را در حضور مردم و دشمنانش گفته است، نوعی [[تحدی]] در علم به شمار می‌رود.<ref> سید ابن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۲،‌ ص۵۱۰.</ref> با این حال شمس‌الدین ذهبی<ref>ذهبی، المنتقی من منهاج الاعتدال، ص۳۴۲.</ref> و [[ابن تیمیه]]<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۵۶و۵۷.</ref> از علمای [[سلفیه]]، در ردّ این فضیلت گفته‌اند که علی(ع) چنین جمله‌ای را خطاب به اهل کوفه که مردمی جاهل بودند، به زبان آورده است.
به گفته [[ابن مردویه اصفهانی|ابن مَرْدَوَیه اصفهانی]]، [[محدث]] قرن چهارم و پنجم اهل‌سنت، عبارت سلونی قبل ان تفقدونی دلیلی بر عالم‌تر بودن امام علی(ع) نسبت به دیگر [[صحابه]] است.<ref>ابن مردویه اصفهانی، مناقب علی بن ابی‌طالب،‌ ۱۴۲۴ق، ص۸۶و۸۷.</ref> همچنین حمویی جوینی، عالم قرن هفتم و هشتم اهل‌سنت، در کتاب [[فرائد السمطین]] این عبارت را از فضایل اختصاصی امام علی(ع) دانسته است که دشمنان و مخالفان چاره‌ای جز اعتراف به آن ندارند.<ref> حمویی جوینی، فرائد السمطین، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۳۴۰.</ref> از دیدگاه [[سید بن طاووس]] نیز از آنجا که امام علی(ع) این جمله را در حضور مردم و دشمنانش گفته است، نوعی [[تحدی]] در علم به شمار می‌رود.<ref> سید ابن طاووس، الطرائف، ۱۴۰۰ق، ج۲،‌ ص۵۱۰.</ref> با این حال شمس‌الدین ذهبی<ref>ذهبی، المنتقی من منهاج الاعتدال، ص۳۴۲.</ref> و [[ابن تیمیه]]<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة النبویة، ۱۴۰۶ق، ج۸، ص۵۶و۵۷.</ref> از علمای [[سلفیه]]، در ردّ این فضیلت گفته‌اند که علی(ع) چنین جمله‌ای را خطاب به اهل کوفه که مردمی جاهل بودند، به زبان آورده است.