حلف الفضول: تفاوت میان نسخهها
←سبب شکلگیری: ترجمه اشعار
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
(←سبب شکلگیری: ترجمه اشعار) |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
{{پایان عربی}} | {{پایان عربی}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
که مضمونش دادخواهی بود.<ref>ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۵۲ـ۵۳، ۱۸۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹؛ قس یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۷</ref> | که مضمونش دادخواهی بود.{{یادداشت|اى مردان بداد ستمديدهاى برسید كه در وسط شهر مكه كالايش را به ستم بردهاند و دستش از خانه و كسان دور است، و اى مردان به داد مُحرمى برسید که هنوز ژوليده است و عمرهاش را بجاى نياورده و ميان حِجر (اسماعيل) و حجر الاسود گرفتار است. براستى كه حرمت و احترام براى آن كسى است كه در بزرگوارى تمام باشد، و دو جامۀ فريبكار احترامى ندارد. }}<ref>ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۵۲ـ۵۳، ۱۸۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳؛ مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹؛ قس یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۱۷</ref> | ||
[[زبیر بن عبدالمطلب]]، عموی [[رسول اکرم(ص)]] و از بزرگان و اشراف قریش، نخستین کسی بود که درباره حلفالفضول سخن گفت و به آن دعوت کرد.<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۲۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۱۳۰</ref> در پی آن، برخی طوایف قریش در [[دار الندوه|دارالنَّدوه]] (که محل حل و عقد امور بود) گرد آمدند و هم سخن شدند که داد مظلوم را از ظالم بگیرند.<ref>مسعودی، مروج، ج۳، ص۹</ref> سپس، به کوشش زبیر بن عبدالمطلب، در خانه عبدالله بن جُدعان تَیمی، یکی از اشراف قریش، گرد آمدند. آنان دست در آب [[زمزم]] فرو کردند (و به قولی دستان خود را بر خاک مالیدند) <ref>ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۱۸۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳ـ۲۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۱۳۰ و ج۱۵، ص۲۰۳</ref> و با یکدیگر پیمان بستند که اگر بر کسی از اهالی مکه یا بیگانهای در این شهر ستمی رود، او را یاری کنند تا حق خود را از ظالم بگیرد، <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۴۱؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۵۳</ref> ظالم را از ظلم باز دارند و از هر منکری نهی کنند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۱۳۰</ref> و به تهیدستان در مال و معاش کمک کنند.<ref>ابن سعد، طبقات، ج۱، ص۱۲۹؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۱۸۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۲۰۳</ref> | [[زبیر بن عبدالمطلب]]، عموی [[رسول اکرم(ص)]] و از بزرگان و اشراف قریش، نخستین کسی بود که درباره حلفالفضول سخن گفت و به آن دعوت کرد.<ref>ابن سعد، ج۱، ص۱۲۸؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۱۳۰</ref> در پی آن، برخی طوایف قریش در [[دار الندوه|دارالنَّدوه]] (که محل حل و عقد امور بود) گرد آمدند و هم سخن شدند که داد مظلوم را از ظالم بگیرند.<ref>مسعودی، مروج، ج۳، ص۹</ref> سپس، به کوشش زبیر بن عبدالمطلب، در خانه عبدالله بن جُدعان تَیمی، یکی از اشراف قریش، گرد آمدند. آنان دست در آب [[زمزم]] فرو کردند (و به قولی دستان خود را بر خاک مالیدند) <ref>ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۱۸۷؛ بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۲۳ـ۲۴؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۱۳۰ و ج۱۵، ص۲۰۳</ref> و با یکدیگر پیمان بستند که اگر بر کسی از اهالی مکه یا بیگانهای در این شهر ستمی رود، او را یاری کنند تا حق خود را از ظالم بگیرد، <ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ج۱، ص۱۴۱؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۵۳</ref> ظالم را از ظلم باز دارند و از هر منکری نهی کنند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۱۳۰</ref> و به تهیدستان در مال و معاش کمک کنند.<ref>ابن سعد، طبقات، ج۱، ص۱۲۹؛ ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق فی اخبار قریش، ص۱۸۷؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۵، ص۲۰۳</ref> |