پرش به محتوا

کرامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۵ آوریل ۲۰۲۱
جز
تمیزکاری
جز (تمیزکاری)
خط ۴: خط ۴:
اصل وقوع کراماتِ اولیاءالله نزد [[شیعه]]، [[اشاعره]] و [[وهابیت]] پذیرفته شده است؛ هرچند [[معتزله]] و گروهی دیگر منکر آن شدند. موافقان به [[آیات قرآن]] مانند احضار تخت [[بلقیس]] توسط [[آصف بن برخیا]] و ادله روایی و عقلی استناد کرده و مخالفان نیز دلایلی مانند بطلان دلالت [[معجزه]] بر نبوت ارائه کرده‌اند.
اصل وقوع کراماتِ اولیاءالله نزد [[شیعه]]، [[اشاعره]] و [[وهابیت]] پذیرفته شده است؛ هرچند [[معتزله]] و گروهی دیگر منکر آن شدند. موافقان به [[آیات قرآن]] مانند احضار تخت [[بلقیس]] توسط [[آصف بن برخیا]] و ادله روایی و عقلی استناد کرده و مخالفان نیز دلایلی مانند بطلان دلالت [[معجزه]] بر نبوت ارائه کرده‌اند.


کرامت، برخلاف معجزه، همراه با ادعای نبوت و [[تحدی]] نیست. همچنین برخلاف دیگر کارهای خارق العاده مانند سحر و کارهای مرتاضان، محدود نبوده و قابل یاددادن و یادگرفتن نیست.
کرامت، برخلاف معجزه، همراه با ادعای نبوت و [[تحدی]] نیست. همچنین برخلاف دیگر کارهای خارق‌العاده مانند سحر و کارهای مرتاضان، محدود نبوده و قابل یاددادن و یادگرفتن نیست.


در منابع متعددی کرامات [[ائمه(ع)]] و اولیاء الهی گردآوری شده است که از جمله می‌توان به کتاب [[مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر (کتاب)|مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر(ع)]] تألیف [[سید هاشم بحرانی]] اشاره کرد.
در منابع متعددی کرامات [[ائمه(ع)]] و اولیاء الهی گردآوری شده است که از جمله می‌توان به کتاب [[مدینة معاجز الائمة الاثنی عشر (کتاب)|مدینة معاجز الأئمة الإثنی عشر(ع)]] تألیف [[سید هاشم بحرانی]] اشاره کرد.


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
کرامت به معنای ظهور امر خارق‌العاده از طرف کسی است که ادعای [[نبوت]] ندارد.<ref>جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹؛ سجادی،‌ فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۵.</ref> کرامت مصدر واژه «کرم» و در لغت به معنای بزرگواری، بزرگی کردن و سخاوت آمده است.<ref>دهخدا،‌ لغت نامه، ج۱۲، واژه کرامت؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۰۳.</ref>
کرامت به معنای ظهور امر خارق‌العاده از طرف کسی است که ادعای [[نبوت]] ندارد.<ref>جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹؛ سجادی،‌ فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۵.</ref> کرامت مصدر کَرَم و در لغت به معنای بزرگواری، بزرگی کردن و سخاوت آمده است.<ref>دهخدا،‌ لغت‌نامه، ج۱۲، واژه کرامت؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۰۳.</ref>


کرامت مخصوص بندگان خاص خداوند است<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref> اما با ادعای نبوت و تحدی یا اثبات حق همراه نیست.<ref>احمدی، تناقض نما یا غیب نمون؛ نگرشی نو به معجزه، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۵.</ref> به گفته [[علامه طباطبایی]] کرامت، امری است که به واسطه تقرب در پیشگاه [[خدا]] و لطافت [[روح]] و صفای باطن انسان صادر می‌شود؛ ولی نه برای اثبات حق با [[تحدی]](هماوردطلبی)؛ اگرچه ممکن است به صورت اتفاقی حقی با آن اثبات شود.<ref>علامه طباطبایی، اعجاز قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> از این رو همه کارهای خارق‌العاده‌ای که [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] و اولیای خدا به اذن الهی انجام می‌دهند، ولی همراه با ادعای نبوت نیست، کرامت به شمار می‌آیند.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.</ref>  
کرامت مخصوص بندگان خاص خداوند است<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref> اما با ادعای [[نبوت]] و [[تحدی]] یا اثبات حق همراه نیست.<ref> احمدی، تناقض نما یا غیب نمون؛ نگرشی نو به معجزه، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۵.</ref> به گفته [[علامه طباطبایی]] کرامت، امری است که به واسطه تقرب در پیشگاه [[خدا]] و لطافت [[روح]] و صفای باطن انسان صادر می‌شود؛ ولی نه برای اثبات حق با [[تحدی]](هماوردطلبی)؛ اگرچه ممکن است به صورت اتفاقی حقی با آن اثبات شود.<ref>علامه طباطبایی، اعجاز قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> از این رو همه کارهای خارق‌العاده‌ای که [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] و اولیای خدا به اذن الهی انجام می‌دهند، ولی همراه با ادعای نبوت نیست، کرامت به شمار می‌آیند.<ref> مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.</ref>  


کرامات دارای ویژگی‌های زیر هستند:
کرامات دارای ویژگی‌های زیر هستند:
*به اذن الهی تحقق پیدا می‌کنند؛<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸.</ref>  
*به اذن الهی تحقق پیدا می‌کنند.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸.</ref>  
*قابل تعلیم و تعلّم نیستند؛
*قابل تعلیم و تعلّم نیستند.
*تحت تأثیر نیروی قوی‌تر قرار نمی‌گیرند و مغلوب عامل دیگری واقع نمی‌شوند.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref>  
*تحت تأثیر نیروی قوی‌تر قرار نمی‌گیرند و مغلوب عامل دیگری واقع نمی‌شوند.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref>  


گفته شده کرامات را می‌توان به خدا نسبت داد؛ چون تحقق این گونه کارها منوط به اذن خاص خداست؛ چنانکه می‌توان آن را به [[فرشتگان]]، به‌جهت واسطه بودن یا به اولیاء الهی به جهت فاعل قریب(مباشر) بودن نیز نسبت داد.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref>
گفته شده کرامات را می‌توان به خدا نسبت داد؛ چون تحقق این گونه کارها منوط به اذن خاص خداست؛ چنانکه می‌توان آن را به [[فرشتگان]]، به‌جهت واسطه بودن یا به اولیاء الهی به جهت فاعل قریب(مباشر) بودن نیز نسبت داد.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref>


==تفاوت با دیگر کارهای خارق العاده==
==تفاوت با دیگر کارهای خارق‌العاده==
کرامت با سایر کارهای خارق‌العاده مانند معجزه و سحر تفاوت‌هایی دارد.
کرامت با سایر کارهای خارق‌العاده مانند معجزه و سحر تفاوت‌هایی دارد.
===تفاوت با معجزه===
===تفاوت با معجزه===
خط ۲۶: خط ۲۶:
از نظر برخی کرامت و معجزه ماهیت مشترکی دارند.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.</ref> با این حال میان آن دو تفاوت‌هایی وجود دارد، از جمله:
از نظر برخی کرامت و معجزه ماهیت مشترکی دارند.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.</ref> با این حال میان آن دو تفاوت‌هایی وجود دارد، از جمله:


*'''ادعای نبوت و تحدی''':‌ معجزه همراه با ادعای [[نبوت]] و [[تحدی]] است؛ ولی کرامت با چنین ادعایی همراه نیست.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.</ref> از این رو گفته شده امر خارق العاده اگر با تحدی بر نبوت همراه باشد، معجزه است و اگر به وساطت اراده و [[نفس]] زکیه یکی از [[ولی خدا|اولیاء الهی]] انجام شود، کرامت نامیده می‌شود.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۱.</ref> از نظر برخی تنها فرق معجزه با کرامت، در ادعای نبوت است.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.</ref> برخی معنای معجزه را تعمیم داده و آن را بر هر کاری که دلیل بر مقام الهی داشتن (نبوت و امامت) است، اطلاق کرده‌اند. از این رو معجزه با ادعای امامت نیز می‌تواند همراه باشد، ولی کرامت با هیچ ادعایی همراه نیست و فقط لطفی است که خداوند به بندگان شایسته‌اش اعطا می‌کند.<ref>سعیدی روشن، معجزه‌شناسی، ۱۳۷۹ش، ص۲۶.</ref>
*'''ادعای نبوت و تحدی''':‌ معجزه همراه با ادعای [[نبوت]] و [[تحدی]] است؛ ولی کرامت با چنین ادعایی همراه نیست.<ref>قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و دین، ۱۳۸۱ش، ص۷۶.</ref> از این رو گفته شده امر خارق‌العاده اگر با تحدی بر نبوت همراه باشد، معجزه است و اگر به وساطت اراده و نفس زکیه یکی از [[ولی خدا|اولیاء الهی]] انجام شود، کرامت نامیده می‌شود.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۷۸ش، ص۲۵۱.</ref> از نظر برخی تنها فرق معجزه با کرامت، در ادعای نبوت است.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.</ref> برخی معنای معجزه را تعمیم داده و آن را بر هر کاری که دلیل بر مقام الهی داشتن (نبوت و امامت) است، اطلاق کرده‌اند. از این رو معجزه با ادعای [[امامت]] نیز می‌تواند همراه باشد، ولی کرامت با هیچ ادعایی همراه نیست و فقط لطفی است که خدا به بندگان شایسته‌اش اعطا می‌کند.<ref>سعیدی روشن، معجزه‌شناسی، ۱۳۷۹ش، ص۲۶.</ref>
* '''آشکار کردن'''؛ پیامبران مأمور به اظهار معجزه بوده‌اند در حالی که هرگاه کرامتی از اولیاء‌الهی ظاهر شود، مأموریتی در کار نبوده و [[تکلیف]] واجبی بر عهده آنان محسوب نمی‌شود.<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۵.</ref>  
* '''آشکار کردن'''؛ پیامبران مأمور به اظهار معجزه بوده‌اند در حالی که هرگاه کرامتی از اولیاء‌الهی ظاهر شود، مأموریتی در کار نبوده و [[تکلیف]] واجبی بر عهده آنان محسوب نمی‌شود.<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۵.</ref>  


خط ۳۲: خط ۳۲:


===تفاوت با سحر و کارهای مرتاضان===
===تفاوت با سحر و کارهای مرتاضان===
کرامت با سحر و کارهای مرتاضان تفاوت دارد. سحر و کارهای مرتاضان برخلاف کرامت، محدود است و ساحران و مرتاضان فقط کارهای خاصی می‌توانند انجام دهند. همچنین برخلاف کرامت سحر و کارهای مرتاضان قابل یادگیری و یاددادن است.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۹.</ref>
کرامت با سحر و کارهای مرتاضان تفاوت دارد. سحر و کارهای مرتاضان برخلاف کرامت، محدود است و ساحران و مرتاضان فقط کارهای خاصی می‌توانند انجام دهند. همچنین برخلاف کرامت، سحر و کارهای مرتاضان قابل یادگیری و یاددادن است.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۹.</ref>


هر کرامتی، خارق‌العاده است، ولی هر خارق‌العاده‌ای، کرامت نیست. در کرامت شرط است که تنها از افراد صالح و با [[نیت]] و هدف خیر صادر شود نه به مقصود ماجراجویانه و یا بدون هدف.<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۸.</ref> سحر غالبا بر چشم‌بندی، سبقت گرفتن بر سرعت دید، ابهام و تخیل مبتنی است اگر در برخی موارد هم منشأ طبیعی دارد، در خدمت اهداف [[شر]] و غالبا با جهل و [[خرافات]] همراه است.<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۹.</ref>
هر کرامتی، خارق‌العاده است، ولی هر خارق‌العاده‌ای، کرامت نیست. در کرامت شرط است که تنها از افراد صالح و با [[نیت]] و هدف خیر صادر شود نه به مقصود ماجراجویانه و یا بدون هدف.<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۸.</ref> سحر غالباً بر چشم‌بندی، سبقت گرفتن بر سرعت دید، ابهام و تخیل مبتنی است اگر در برخی موارد هم منشأ طبیعی دارد، در خدمت اهداف [[شر|شرّ]] و غالباً با جهل و [[خرافات]] همراه است.<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۹.</ref>


==کرامات اولیاء==
==کرامات اولیاء==
برخی از کرامات مشهور عبارتند از: [[رؤیای صادقه|رؤیاهای صادقه]](خواب‌هایی که راست در می‌آید)،‌ اِشراف بر ضمایر (فکرخوانی و پی‌بردن به باطن اشخاص)، بر روی آب رفتن، در آتش رفتن و نسوختن، [[طی الارض]].<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۷.</ref>
برخی از کرامات مشهور عبارتند از: [[رؤیای صادقه|رؤیاهای صادقه]](خواب‌هایی که راست در می‌آید)،‌ اِشراف بر ضمایر (فکرخوانی و پی‌بردن به باطن اشخاص)، بر روی آب رفتن، در آتش رفتن و نسوختن، [[طی الارض]].<ref>سیدعرب،‌ «کرامت»، ص۶۰۷.</ref>


ظهور کارهای خارق العاده مانند معجزه و کرامت از آثار و نشانه‌های [[ولایت تکوینی]] دانسته شده است.<ref>جوادی آملی، شمیم نور، ۱۳۸۳ش، ص۸۹.</ref>
ظهور کارهای خارق‌العاده مانند معجزه و کرامت از آثار و نشانه‌های [[ولایت تکوینی]] دانسته شده است.<ref>جوادی آملی، شمیم نور، ۱۳۸۳ش، ص۸۹.</ref>


نمونه‌ای از کرامات [[ائمه(ع)]]: از [[ابوبصیر]] نقل شده است: «نزد [[امام باقر(ع)]] رفتم و پرسیدم... آیا شما می‌توانید مرده را زنده کنید؟ کور مادرزاد و بیمار مبتلا به پیسی را معالجه کنید؟ در جواب فرمود: به اذن خدا آری، سپس دست به صورت و چشمانم کشید(او نابینا بود) و من خورشید، آسمان، زمین و خانه و هر چه در آن بود را مشاهده کردم...»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۲۳و۵۲۴، ح۳؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۲، ح۱.</ref>
نمونه‌ای از کرامات [[ائمه(ع)]]: از [[ابوبصیر]] نقل شده است: «نزد [[امام باقر(ع)]] رفتم و پرسیدم... آیا شما می‌توانید مرده را زنده کنید؟ کور مادرزاد و بیمار مبتلا به پیسی را معالجه کنید؟ در جواب فرمود: به اذن خدا آری، سپس دست به صورت و چشمانم کشید(او نابینا بود) و من خورشید، آسمان، زمین و خانه و هر چه در آن بود را مشاهده کردم...»<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۲۹ق، ج۲، ص۵۲۳و۵۲۴، ح۳؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۲۶۲، ح۱.</ref>