Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۵۹
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''کَرامَت''' انجام | '''کَرامَت''' انجام امر خارقالعاده از سوی فردی است که ادعای نبوت ندارد. کرامات قابل تعلیم و تعلّم نیستند و تحت تأثیر نیروی قویتر قرار نمیگیرند. | ||
اصل وقوع کراماتِ اولیاءالله نزد [[شیعه]]، [[اشاعره]] و [[وهابیت]] پذیرفته شده است؛ هرچند [[معتزله]] و گروهی دیگر منکر آن شدند. موافقان به [[آیات قرآن]] مانند احضار تخت [[بلقیس]] توسط [[آصف بن برخیا]] و ادله روایی و عقلی استناد کرده و مخالفان نیز دلایلی مانند بطلان دلالت [[معجزه]] بر نبوت ارائه کردهاند. | اصل وقوع کراماتِ اولیاءالله نزد [[شیعه]]، [[اشاعره]] و [[وهابیت]] پذیرفته شده است؛ هرچند [[معتزله]] و گروهی دیگر منکر آن شدند. موافقان به [[آیات قرآن]] مانند احضار تخت [[بلقیس]] توسط [[آصف بن برخیا]] و ادله روایی و عقلی استناد کرده و مخالفان نیز دلایلی مانند بطلان دلالت [[معجزه]] بر نبوت ارائه کردهاند. | ||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==چیستی== | ==چیستی== | ||
کرامت به معنای ظهور امر خارقالعاده از طرف کسی که ادعای [[نبوت]] ندارد.<ref>جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۵.</ref> کرامت مصدر واژه «کرم» و در لغت به معنای بزرگواری، بزرگی کردن و سخاوت آمده است.<ref>دهخدا، لغت نامه، ج۱۲، واژه کرامت؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۰۳.</ref> | کرامت به معنای ظهور امر خارقالعاده از طرف کسی است که ادعای [[نبوت]] ندارد.<ref>جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ۱۳۶۳ش، ج۴، ص۱۵.</ref> کرامت مصدر واژه «کرم» و در لغت به معنای بزرگواری، بزرگی کردن و سخاوت آمده است.<ref>دهخدا، لغت نامه، ج۱۲، واژه کرامت؛ قرشی، قاموس قرآن، ۱۴۱۲ق، ج۶، ص۱۰۳.</ref> | ||
کرامت مخصوص بندگان خاص خداوند است<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref> اما با ادعای نبوت و تحدی یا اثبات حق همراه نیست.<ref>احمدی، تناقض نما یا غیب نمون؛ نگرشی نو به معجزه، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۵.</ref> به گفته [[علامه طباطبایی]] کرامت، امری است که به واسطه تقرب در پیشگاه [[خدا]] و لطافت [[روح]] و صفای باطن انسان صادر میشود؛ ولی نه برای اثبات حق با [[تحدی]](هماوردطلبی)؛ اگرچه ممکن است به صورت اتفاقی حقی با آن اثبات شود.<ref>علامه طباطبایی، اعجاز قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> از این رو همه کارهای خارقالعادهای که [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] و اولیای خدا به اذن الهی انجام میدهند، ولی همراه با ادعای نبوت نیست، کرامت به شمار میآیند.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.</ref> | کرامت مخصوص بندگان خاص خداوند است<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref> اما با ادعای نبوت و تحدی یا اثبات حق همراه نیست.<ref>احمدی، تناقض نما یا غیب نمون؛ نگرشی نو به معجزه، ۱۳۸۹ش، ص۳۵۵.</ref> به گفته [[علامه طباطبایی]] کرامت، امری است که به واسطه تقرب در پیشگاه [[خدا]] و لطافت [[روح]] و صفای باطن انسان صادر میشود؛ ولی نه برای اثبات حق با [[تحدی]](هماوردطلبی)؛ اگرچه ممکن است به صورت اتفاقی حقی با آن اثبات شود.<ref>علامه طباطبایی، اعجاز قرآن، ۱۳۶۲ش، ص۱۱۶.</ref> از این رو همه کارهای خارقالعادهای که [[پیامبران]]، [[امامان(ع)]] و اولیای خدا به اذن الهی انجام میدهند، ولی همراه با ادعای نبوت نیست، کرامت به شمار میآیند.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸؛ جرجانی، التعریفات، ناصر خسرو، ص۷۹.</ref> | ||
کرامات دارای ویژگیهای زیر | کرامات دارای ویژگیهای زیر هستند: | ||
*به اذن الهی تحقق پیدا میکنند.<ref>مصباح یزدی، راه و راهنماشناسی، ۱۳۹۷ش، ص۱۷۸.</ref> | |||
*قابل تعلیم و تعلّم نیستند؛ | *قابل تعلیم و تعلّم نیستند؛ | ||
*تحت تأثیر نیروی قویتر قرار نمیگیرند و مغلوب عامل دیگری واقع نمیشوند؛<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref> | *تحت تأثیر نیروی قویتر قرار نمیگیرند و مغلوب عامل دیگری واقع نمیشوند؛<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۱.</ref> | ||
گفته شده کرامات را میتوان به خدا نسبت داد؛ چون تحقق این گونه کارها منوط به اذن خاص خداست؛ چنانکه میتوان آن را به [[فرشتگان]]، بهجهت واسطه بودن یا به اولیاء الهی به جهت فاعل قریب(مباشر) بودن نیز نسبت داد.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref> | گفته شده کرامات را میتوان به خدا نسبت داد؛ چون تحقق این گونه کارها منوط به اذن خاص خداست؛ چنانکه میتوان آن را به [[فرشتگان]]، بهجهت واسطه بودن یا به اولیاء الهی به جهت فاعل قریب(مباشر) بودن نیز نسبت داد.<ref>مصباح یزدی، آموزش عقاید، ۱۳۸۴ش، ص۲۲۲.</ref> |