پرش به محتوا

آیه زکات: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۳۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
جز (ویکی سازی)
خط ۴۳: خط ۴۳:


آیه زکات مستحقّین هشت‌گانه زکات را بیان و معرفی می‌کند<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> که عبارتند از:
آیه زکات مستحقّین هشت‌گانه زکات را بیان و معرفی می‌کند<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> که عبارتند از:
* ۱. [[فقرا]]
* ۱. [[فقرا]]: فقیر کسی است که از تأمین مخارج سالیانه خود و خانواده‌اش ناتوان است.<ref>طباطبایی، عروة الوثقی،‌ ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۹۹.</ref>
* ۲. [[مساکین]]
* ۲. [[مساکین]]: مسکین نیز کسی است که از تأمین مخارج سالیانه خود و خانواده‌اش ناتوان است.<ref>طباطبایی، عروة الوثقی،‌ ۱۴۱۹ق، ج۴، ص۹۹.</ref>
درباره تفاوت [[فقیر]] و [[مسکین]] اختلاف نظرهایی گزارش شده است.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref> برخی آن دو را یکی دانسته‌اند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد،‌ کنزالعرفان، ‌۱۳۷۳ش، ج۱،‌ ص۲۳۴.</ref> اما بیشتر [[مفسران]] معتقدند که آن دو مفهوم متفاوتی دارند و یکی نیستند<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی،‌ المیزان،‌ ۱۳۹۰ق، ج۹، ۳۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶؛ طبری،‌جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰،‌ص۱۱۱.</ref> از دیدگاه برخی، فقیر کسی است که درخواست کمک نمی‌کند؛ ولی مسکین شخصی است که از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک می‌کند.<ref name=":0">طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.</ref> برخی هم گفته‌اند فقیر کسی است که نقص عضو دارد؛ اما مسکین شخص سالم را می‌گویند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌ ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰.</ref> گروهی حال فقیر را بدتر از مسکین<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۸۲-۸۴.</ref> و عده‌ای وضعیت مسکین را وخیم‌تر از فقیر دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام،‌ ج۱۵، ص۳۰۰.</ref> روایت [[ابوبصیر]] از [[امام صادق(ع)]] نیز وضعیت مسکین را بدتر از فقیر توصیف کرده است.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۹۰.</ref>  
درباره تفاوت [[فقیر]] و [[مسکین]] اختلاف نظرهایی گزارش شده است.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref> برخی آن دو را یکی دانسته‌اند؛<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد،‌ کنزالعرفان، ‌۱۳۷۳ش، ج۱،‌ ص۲۳۴.</ref> اما بیشتر [[مفسران]] معتقدند که آن دو مفهوم متفاوتی دارند و یکی نیستند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی،‌ المیزان،‌ ۱۳۹۰ق، ج۹، ۳۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶؛ طبری،‌جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰،‌ص۱۱۱.</ref> از دیدگاه برخی، فقیر کسی است که درخواست کمک نمی‌کند؛ ولی مسکین شخصی است که از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک می‌کند.<ref name=":0">طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.</ref> بیشتر علما وضعیت مسکین را وخیم‌تر از فقیر دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ نجفی، جواهر الکلام،‌ ج۱۵، ص۳۰۰.</ref> روایت [[ابوبصیر]] از [[امام صادق(ع)]] نیز وضعیت مسکین را بدتر از فقیر توصیف کرده است.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۹۰.</ref> برخی معتقدند هر جا که این دو واژه باهم ذکر شوند، معنای آن دو باهم فرق دارد؛ اما اگر یکی به تنهایی ذکر شود، دیگری را نیز شامل می‌شود.<ref>طباطبایی، عروة الوثقی، ۱۴۱۹ق، ج۴،‌ ص۹۸؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۸ و ۲۸۹.</ref>
 
برخی معتقدند هر جا که این دو واژه باهم ذکر شوند، معنای آن دو باهم فرق دارد؛ اما اگر یکی به تنهایی ذکر شود، دیگری را نیز شامل می‌شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۸ و ۲۸۹.</ref>
* ۳. الْعامِلِينَ عَلَيْها: مراد کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۵.</ref>
* ۳. الْعامِلِينَ عَلَيْها: مراد کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۵.</ref>
* ۴. [[مؤلفة قلوبهم]]: برخی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانسته‌اند که آن حضرت به منظور تمایل پیدا کردن آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر می‌گرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی است که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا می‌کند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک می‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کرده‌اند، اما عده‌ای دیگر شامل مسلمانان نیز دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به:‌ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> در اینکه آیا این مورد تنها مختص زمان [[رسول خدا(ص)]] بود یا در همه دوران ثابت است، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴ و ۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> برخی این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> در مقابل بعضی دیگر برآنند این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref>  
* ۴. [[مؤلفة قلوبهم]]: برخی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانسته‌اند که آن حضرت به منظور تمایل پیدا کردن آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر می‌گرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی است که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا می‌کند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک می‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کرده‌اند، اما عده‌ای دیگر شامل مسلمانان نیز دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به:‌ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> برخی این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> در مقابل بعضی دیگر برآنند این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref>  


برخی قائل شدند امروزه سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] جهاد (در راه خدا) را به دو مورد مذکور اضاف کرده و علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به گزارش برخی، [[فقهای امامیه]] با استناد به [[روایات]] به ثبوت همیشگی سهم مؤلفه قلوبهم [[فتوا]] داده‌اند و سقوط آن را نپذیرفتند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۳۱۹ و ۳۲۰.</ref>
برخی معتقدند سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] جهاد (در راه خدا) را به دو مورد مذکور اضاف کرده و علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به گزارش برخی، [[فقهای امامیه]] با استناد به [[روایات]] به ثبوت همیشگی سهم مؤلفه قلوبهم [[فتوا]] داده‌اند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۳۱۹ و ۳۲۰.</ref>


* ۵.  فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبه(برده‌ای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد می‌شود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل می‌شود.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت می‌شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref>
* ۵.  فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبه(برده‌ای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد می‌شود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل می‌شود.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت می‌شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref>
* ۶. الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref>
* ۶. الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref>
* ۷.  فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند برخی [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کرده‌اند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما اکثر علما آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل می‌دانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref>
* ۷.  فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند برخی [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کرده‌اند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما اکثر علما آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل می‌دانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref>
* ۸. [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرت‌کنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] عتبات و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>
* ۸. [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرت‌کنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>


برخی برآنند که از نظر غالب [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص)‌ و [[ائمه اطهار(ع)]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن در موارد هشت‌گانه به ضرورت‌های اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref>
برخی برآنند که از نظر بیشتر [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص)‌ و [[ائمه اطهار(ع)]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن در موارد هشت‌گانه به ضرورت‌های اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref>


فقها از آیه زکات در بیان مصارف [[زکات]] بهره برده و براساس آن مصارف زکات را در هشت مورد مذکور منحصر کرده‌اند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref>
فقها از آیه زکات در بیان مصارف [[زکات]] بهره برده و براساس آن مصارف زکات را در هشت مورد مذکور منحصر کرده‌اند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۷۳

ویرایش