پرش به محتوا

آیه زکات: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۷ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۹
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۷: خط ۱۷:
| آیات مرتبط= آیه ۱۰۳ سوره توبه
| آیات مرتبط= آیه ۱۰۳ سوره توبه
}}
}}
'''آیه زکات''' (آیه ۶۰ [[سوره توبه]]) مستحقّین هشت‌گانه مصرف [[زکات]] را بیان می‌کند. این موارد عبارتند از: [[فقرا]]، [[مساکین]]، کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات، [[مؤلفة قلوبهم]]، بردگان، بدهکاران، در راه [[خدا]] و مسافر [[در راه مانده]]. [[صدقات]] به زکات تفسیر شده است. [[مفسران]] و [[فقها]] با استناد به آیه زکات، مصرف زکات را منحصر در موارد مذکور دانسته اند. به این آیه، آیه صدقه یا صدقات نیز گفته میشود.
'''آیه زکات''' (آیه ۶۰ [[سوره توبه]]) مستحقّین هشت‌گانه مصرف [[زکات]] را بیان می‌کند. این موارد عبارتند از: [[فقرا]]، [[مساکین]]، کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات، [[مؤلفة قلوبهم]]، بردگان، بدهکاران، در راه [[خدا]] و مسافر [[در راه مانده]]. [[صدقات]] به زکات تفسیر شده است. [[مفسران]] و [[فقها]] با استناد به آیه زکات، مصرف زکات را منحصر در موارد مذکور دانسته‌اند. به این آیه، آیه صدقه یا صدقات نیز گفته می‌شود.


برخی آیه ۱۰۳ سوره توبه را آیه زکات نامیده اند. در برخی [[روایات]] نیز آیه ۱۰۳ آیه زکات معرفی شده است.
برخی آیه ۱۰۳ سوره توبه را آیه زکات نامیده‌اند. در برخی [[روایات]] نیز آیه ۱۰۳ آیه زکات معرفی شده است.


==متن و ترجمه آیه==
==متن و ترجمه آیه==
خط ۵۱: خط ۵۱:
واژه «إِنَّمَا» دلالت بر انحصار مصرف زکات در موارد هشت‌گانه دارد.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> عبارت «فَریضَةً مِنَ اللَّه‏» از دیدگاه برخی، دلالت بر وجوب زکات<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۹۲.</ref> و از نظر بعضی دلالت بر [[وجوب]] مصرف زکات در موارد هشت‌گانه دارد.<ref>ابن ابی‌حاتم، تفسر قرآن العظیم، ج۶، ص۱۸۲۶؛ فخر رازی، تفسر کبیر،‌ ج۱۶، ص۸۹؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref>  
واژه «إِنَّمَا» دلالت بر انحصار مصرف زکات در موارد هشت‌گانه دارد.<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۴.</ref> عبارت «فَریضَةً مِنَ اللَّه‏» از دیدگاه برخی، دلالت بر وجوب زکات<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۹۲.</ref> و از نظر بعضی دلالت بر [[وجوب]] مصرف زکات در موارد هشت‌گانه دارد.<ref>ابن ابی‌حاتم، تفسر قرآن العظیم، ج۶، ص۱۸۲۶؛ فخر رازی، تفسر کبیر،‌ ج۱۶، ص۸۹؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref>  


سبک آیه شریفه در بیان موارد هشت‌گانه متفاوت است. چهار مورد نخست «لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم‏» با «لام» و چهار مورد دوم «وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيل‏» با «فی» ذکر شده است. درباره سبب این تفاوت وجوهی ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به:‌ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۲ و۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۲ و ۱۳.</ref> از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] بهترین وجه این است که چهار مورد نخست مالک سهم الزکات می‌شوند، از این‌رو درباره آنها «لام» ملکیت به کار رفته است؛ اما چون چهار مورد دوم چیزی را مالک نمی‌شوند؛ بلکه زکات در مصالح مرتبط با آنها مصرف می‌شود، درباره آنها «فی» استعمال شده است. به عنوان مثال سهمی که از زکات برای آزادی برده صرف می‌شود، به ملکیت برده در نمی‌آید.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref> [[آیت الله مکارم]] معتقد است شش گروه فقراء، مساکین، کارگزاران، مؤلفة قلوبهم، بدهکاران و در راه مانده، مالک سهم الزکات می‌شوند و دو مورد بردگان و در راه خدا که با «فی» ذکر شده‌اند، مالک سهم زکات نمی‌شوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۳.</ref>
سبک آیه شریفه در بیان موارد هشت‌گانه متفاوت است. چهار مورد نخست «لِلْفُقَراءِ وَ الْمَساكِينِ وَ الْعامِلِينَ عَلَيْها وَ الْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُم‏» با «لام» و چهار مورد دوم «وَ فِي الرِّقابِ وَ الْغارِمِينَ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ ابْنِ السَّبِيل‏» با «فی» ذکر شده است. درباره سبب این تفاوت وجوهی ذکر شده است.<ref>نگاه کنید به:‌ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۲ و۳۱۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۲ و ۱۳.</ref> از دیدگاه [[علامه طباطبایی]] بهترین وجه این است که چهار مورد نخست مالک سهم الزکات می‌شوند، از این‌رو درباره آنها «لام» ملکیت به کار رفته است؛ اما چون چهار مورد دوم چیزی را مالک نمی‌شوند؛ بلکه زکات در مصالح مرتبط با آنها مصرف می‌شود، درباره آنها «فی» استعمال شده است. به عنوان مثال سهمی که از زکات برای آزادی برده صرف می‌شود، به ملکیت برده در نمی‌آید.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۳.</ref> [[آیت الله مکارم]] معتقد است تنها دو مورد بردگان و در راه خدا که با «فی» ذکر شده‌اند، مالک سهم زکات نمی‌شوند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۱۳.</ref>


=== موارد هشت‌گانه مصرف زکات ===
=== موارد هشت‌گانه مصرف زکات ===
* ۱. [[فقرا]]
* ۱. [[فقرا]]
* ۲. [[مساکین]]
* ۲. [[مساکین]]
درباره تفاوت [[فقیر]] و [[مسکین]] اختلاف نظرهایی گزارش شده است.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref> برخی آن دو را یکی دانسته‌اند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد،‌ کنزالعرفان، ‌۱۳۷۳ش، ج۱،‌ ص۲۳۴.</ref> اما بیشتر [[مفسران]] معتقدند که آن دو مفهوم متفاوتی دارند و یکی نیستند<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی،‌ المیزان،‌ ۱۳۹۰ق، ج۹، ۳۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶؛ طبری،‌جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰،‌ص۱۱۱.</ref> از دیدگاه برخی، فقیر کسی است که درخواست کمک نمی‌کند؛ ولی مسکین شخصی است که از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک می‌کند.<ref name=":0">طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.</ref> برخی هم گفته‌اند فقیر کسی است که نقص عضو دارد؛ اما مسکین شخص سالم را می‌گویند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌ ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰.</ref> گروهی حال فقیر را بدتر از مسکین<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۸۲-۸۴.</ref> و عده‌ای وضعیت مسکین را وخیمتر از فقیر دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶-۸.</ref> روایت [[ابوبصیر]] از [[امام صادق(ع)]] نیز وضعیت مسکین را بدتر از فقیر توصیف کرده است.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۹۰.</ref>  
درباره تفاوت [[فقیر]] و [[مسکین]] اختلاف نظرهایی گزارش شده است.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵، ص۲۴۴؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref> برخی آن دو را یکی دانسته‌اند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء التراث العربی، ج۵، ص۲۴۳و۲۴۴؛ فاضل مقداد،‌ کنزالعرفان، ‌۱۳۷۳ش، ج۱،‌ ص۲۳۴.</ref> اما بیشتر [[مفسران]] معتقدند که آن دو مفهوم متفاوتی دارند و یکی نیستند<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طباطبایی،‌ المیزان،‌ ۱۳۹۰ق، ج۹، ۳۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶؛ طبری،‌جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰،‌ص۱۱۱.</ref> از دیدگاه برخی، فقیر کسی است که درخواست کمک نمی‌کند؛ ولی مسکین شخصی است که از شدت تنگدستی از دیگران درخواست کمک می‌کند.<ref name=":0">طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶.</ref> برخی هم گفته‌اند فقیر کسی است که نقص عضو دارد؛ اما مسکین شخص سالم را می‌گویند.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌ ص۲۴۳؛ طبری،‌ جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۱۰، ص۱۱۰.</ref> گروهی حال فقیر را بدتر از مسکین<ref>فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶، ص۸۲-۸۴.</ref> و عده‌ای وضعیت مسکین را وخیم‌تر از فقیر دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۵ و ۲۳۶؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۰ و ۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۶-۸.</ref> روایت [[ابوبصیر]] از [[امام صادق(ع)]] نیز وضعیت مسکین را بدتر از فقیر توصیف کرده است.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۹۰.</ref>  


برخی معتقدند هر جا که این دو واژه باهم ذکر شوند، معنای آن دو باهم فرق دارد؛ اما اگر یکی به تنهایی ذکر شود، دیگری را نیز شامل میشود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۸ و ۲۸۹.</ref>
برخی معتقدند هر جا که این دو واژه باهم ذکر شوند، معنای آن دو باهم فرق دارد؛ اما اگر یکی به تنهایی ذکر شود، دیگری را نیز شامل می‌شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۸ و ۲۸۹.</ref>
* ۳. الْعامِلِينَ عَلَيْها: مراد کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۵.</ref>
* ۳. الْعامِلِينَ عَلَيْها: مراد کارگزاران و مأموران جمع‌آوری زکات است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۵.</ref>
* ۴. [[مؤلفة قلوبهم]]: برخی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانسته‌اند که آن حضرت به منظور تمایل پیدا کردن آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر می‌گرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی است که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا می‌کند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک می‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کرده‌اند، اما عده‌ای دیگر شامل مسلمانان نیز دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به:‌ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> در اینکه آیا این مورد تنها مختص زمان [[رسول خدا(ص)]] بود یا در همه دوران ثابت است، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴ و ۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> برخی این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] را نیز همین دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> در مقابل بعضی دیگر برآنند این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref>  
* ۴. [[مؤلفة قلوبهم]]: برخی مراد از این دسته را اشراف زمان [[پیامبر(ص)]] دانسته‌اند که آن حضرت به منظور تمایل پیدا کردن آنها به [[اسلام]] و کمک در جنگ، سهمی از زکات برای آنان در نظر می‌گرفت.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴.</ref> اما گروهی برآنند که مراد افرادی است که با پرداخت سهمی از زکات، دلشان به اسلام تمایل پیدا می‌کند یا به [[مسلمانان]] در جنگ یا برآودن حوایج دینی کمک می‌کنند.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱؛ جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۴، ۲۹۴ و ۲۹۵.</ref> بعضی این مورد را منحصر در کفار کرده‌اند، اما عده‌ای دیگر شامل مسلمانان نیز دانسته‌اند.<ref>نگاه کنید به:‌ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۹ و ۱۰.</ref> در اینکه آیا این مورد تنها مختص زمان [[رسول خدا(ص)]] بود یا در همه دوران ثابت است، اختلاف نظر وجود دارد.<ref>نگاه کنید به: طوسی، التبیان، دار احیاء‌ التراث العربی، ج۵،‌ ص ۲۴۴ و ۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> برخی این مورد را منحصر به زمان پیامبر(ص) کرده و فتوای علمای [[شیعه]] در عصر غیبت را همین دانسته‌اند.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۶.</ref> در مقابل بعضی دیگر برآنند این مورد مانند موارد دیگر در همه دوران ثابت است.<ref>طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۴.</ref>  


برخی قائل شدند امروزه سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] جهاد (در راه خدا) را به دو مورد مذکور اضاف کرده و علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به گزارش برخی، [[فقهای امامیه]] با استناد به [[روایات]] به ثبوت همیشگی سهم مؤلفه قلوبهم [[فتوا]] دادهاند و سقوط آن را نپذیرفتند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۳۱۹ و ۳۲۰.</ref>
برخی قائل شدند امروزه سهم کارگزاران و مؤلفة قلوبهم ساقط شده است.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۹.</ref> [[شیخ طوسی]] جهاد (در راه خدا) را به دو مورد مذکور اضاف کرده و علت آن را عدم حضور [[امام]](ع) بیان کرده است.<ref>طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۵.</ref> اما به گزارش برخی، [[فقهای امامیه]] با استناد به [[روایات]] به ثبوت همیشگی سهم مؤلفه قلوبهم [[فتوا]] داده‌اند و سقوط آن را نپذیرفتند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۳۱۹ و ۳۲۰.</ref>


* ۵.  فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبه(برده ای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد میشود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل می‌شود.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت میشود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref>
* ۵.  فِي الرِّقابِ (بردگان): گفته شده مراد بردگان مکاتبه(برده‌ای که با عقد قرارداد و در ازای پرداخت مالی به مالک خود، آزاد می‌شود) هستند؛ البته برده مؤمنی را که در سختی قرار دارد نیز شامل می‌شود.<ref>فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ طباطبایی، المیزان،‌۱۳۹۰ق، ج۹، ص۳۱۱.</ref> از نظر بعضی از آنجا که امروزه برده وجود ندارد، سهم بردگان برای آزادی اسیران جنگی پرداخت می‌شود.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۹۷؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۳.</ref>
* ۶. الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref>
* ۶. الْغارِمِينَ (بدهکاران): مراد بدهکارانی است که بدهی آنها به جهت [[گناه]] نباشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۴؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref>
* ۷.  فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند برخی [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کردهاند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما اکثر علما آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل می‌دانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref>
* ۷.  فِي سَبِيلِ اللَّهِ (در راه خدا): هرچند برخی [[فی سبیل الله]] را منحصر در [[جهاد]] کرده‌اند؛<ref>طوسی، النهایه، ۱۴۰۴ق، ص۱۸۴؛ قرطبی، الجامع، ۱۳۶۴ش، ج۸، ص۱۸۵.</ref> اما اکثر علما آن را شامل تمام مصالح مسلمانان مانند ساخت [[مسجد]]، راه و پل را شامل می‌دانند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷؛ فخر رازی، تفسیر کبیر،‌ ۱۴۲۰ق، ج۱۶،‌ص۸۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۳۶۸.</ref>
* ۸. [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرت کنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] عتبات و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>
* ۸. [[ابن سبیل|ابْنِ السَّبِيل]] (در راه ماندگان): منظور مسافر [[در راه مانده]] است؛ هرچند در [[وطن]] خود ثروتمند باشد.<ref>طوسی، التبیان، دار احیاء‌التراث العربی، ج۵،‌  ص۲۴۵؛ فاصل مقداد، کنز العرفان، ۱۳۷۳ش،‌ ج۱،‌ ص۲۳۷.</ref> از دیدگاه [[آیت الله جوادی آملی]] مراد از در راه مانده، هجرت‌کنندگان در راه خدایند مانند مسافران [[حج]]، [[عمره]] و [[زیارت]] عتبات و مسافران برای تحصیل [[علم]]؛ نه هر مسافری که در راه مانده باشد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۹۳ش، ج۳۴، ص۲۸۳، ۳۰۳ و ۳۰۴.</ref>


برخی برآنند که از نظر غالب [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص)‌ و [[ائمه اطهار(ع)]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن در موارد هشت‌گانه به ضرورت‌های اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref>
برخی برآنند که از نظر غالب [[فقها]] و با استناد به [[سیره پیامبر]](ص)‌ و [[ائمه اطهار(ع)]] لزومی ندارد که زکات به صورت مساوی میان هشت مورد مذکور تقسیم شود؛ بلکه چگونگی مصرف آن در موارد هشت‌گانه به ضرورت‌های اجتماعی و نظر [[حکومت اسلامی]] بستگی دارد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۸.</ref>


فقها از آیه زکات در بیان مصارف [[زکات]] بهره برده و براساس آن مصارف زکات را در هشت مورد مذکور منحصر کردهاند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref>
فقها از آیه زکات در بیان مصارف [[زکات]] بهره برده و براساس آن مصارف زکات را در هشت مورد مذکور منحصر کرده‌اند.<ref>به عنوان نمونه نگاه کنید به: طوسی، النهایه،۱۴۰۴ق، ص۱۸۴ و ۱۸۵؛ محقق حلی، المعتبر، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۵۶۴-۵۷۸؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۱۵، ص۲۹۶-۳۷۲.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۱۳۸

ویرایش