۱۶٬۵۸۷
ویرایش
(←متن خطبه: ويرايش جزئي) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (←محتوا: تمیزکاری) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
امام حسین(ع) از لشکریان عمر بن سعد خواست تا سخنانش را بشنوند و در جنگ عجله نکنند تا آنان را پند دهد. همچنین از آنان خواست که به او فرصت دهند تا دلیل آمدنش را به [[کوفه]] توضیح دهد تا امر بر آنها مشتبه نشود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> | امام حسین(ع) از لشکریان عمر بن سعد خواست تا سخنانش را بشنوند و در جنگ عجله نکنند تا آنان را پند دهد. همچنین از آنان خواست که به او فرصت دهند تا دلیل آمدنش را به [[کوفه]] توضیح دهد تا امر بر آنها مشتبه نشود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> | ||
او در ادامه به معرفی خود پرداخت و به نسبش به [[امام علی(ع)]]، [[پیامبر(ص)]]، [[حمزة بن عبدالمطلب]] و [[جعفر بن ابیطالب]] اشاره کرد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> همچنین سخن پیامبر(ص) درباره خود و بردارش [[امام حسن(ع)]] که «این دو سرور جوانان اهل بهشتند» را یادآور شد و از آنان خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند به صحابهای همچون [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[سهل بن سعد ساعدی]]، [[زید بن ارقم]] و [[انس بن مالک]] که هنوز زنده بودند، مراجعه نمایند.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> سپس با اشاره به اینکه وی نوه پیامبر(ص) است از لشکریان ابن سعد پرسید | او در ادامه به معرفی خود پرداخت و به نسبش به [[امام علی(ع)]]، [[پیامبر(ص)]]، [[حمزة بن عبدالمطلب]] و [[جعفر بن ابیطالب]] اشاره کرد.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> همچنین سخن پیامبر(ص) درباره خود و بردارش [[امام حسن(ع)]] که «این دو سرور جوانان اهل بهشتند» را یادآور شد و از آنان خواست که اگر سخنانش را قبول ندارند به صحابهای همچون [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[ابوسعید خدری]]، [[سهل بن سعد ساعدی]]، [[زید بن ارقم]] و [[انس بن مالک]] که هنوز زنده بودند، مراجعه نمایند.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۷.</ref> سپس با اشاره به اینکه وی نوه پیامبر(ص) است از لشکریان ابن سعد پرسید آیا کسی از شما را کشتهام، یا مال کسی را حیف و میل کردهام و یا اینکه جراحتی بر کسی وارد کردهام؟<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | ||
پس از آن [[شبث بن ربعی]]، [[حجار بن ابجر]]، [[قیس بن اشعث]] و [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]] از نویسندگان [[نامههای کوفیان]] را خطاب قرار داد که آیا شما نبودید که به من نامه نوشتید و مرا به [[کوفه]] دعوت کردید؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | پس از آن [[شبث بن ربعی]]، [[حجار بن ابجر]]، [[قیس بن اشعث]] و [[یزید بن حارث شیبانی|یزید بن حارث]] از نویسندگان [[نامههای کوفیان]] را خطاب قرار داد که آیا شما نبودید که به من نامه نوشتید و مرا به [[کوفه]] دعوت کردید؟<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | ||
او سخنانش را با قرائت آیه «إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ»<ref>سوره دخان، آیه۲۰.</ref> که به داستان [[حضرت موسی(ع)]] در برابر لجاجت فرعونیان اشاره دارد و نیز آیه «...بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ»<ref> سوره مؤمن، آیه۲۷.</ref> به پایان برد.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | او سخنانش را با قرائت آیه «إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ أَنْ تَرْجُمُونِ»<ref>سوره دخان، آیه۲۰.</ref> که به داستان [[حضرت موسی(ع)]] در برابر لجاجت فرعونیان اشاره دارد و نیز آیه «...بِرَبِّي وَ رَبِّكُمْ مِنْ كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ»<ref> سوره مؤمن، آیه۲۷.</ref> به پایان برد.<ref> شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۹۸.</ref> | ||
== واکنشها== | == واکنشها== |
ویرایش