پرش به محتوا

شیعه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۹ اوت ۲۰۱۹
جز
←‏فقه: لینک‌دهی و ویرایش مختصر
جز (←‏تاریخچه پیدایش: لینک‌دهی و ویرایش جزئی)
جز (←‏فقه: لینک‌دهی و ویرایش مختصر)
خط ۷۵: خط ۷۵:
بیشتر شیعیان، یعنی [[امامیه]] و [[زیدیه]]، همچون [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، علاوه‌بر قرآن و سنت پیامبر، [[عقل]] و [[اجماع]] را نیز حجت می‌دانند؛<ref>نگاه کنید به مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۵۱؛ رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸و۹۹.</ref> اما [[اسماعیلیه]] چنین نظری ندارند. بنابر مذهب اسماعیلیه، تقلید از هیچ [[مجتهد|مجتهدی]] جایز نیست و احکام شرعی را باید به‌صورت مستقیم از قرآن، سنت پیامبر و تعالیم امامان دریافت کرد.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.</ref>
بیشتر شیعیان، یعنی [[امامیه]] و [[زیدیه]]، همچون [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]]، علاوه‌بر قرآن و سنت پیامبر، [[عقل]] و [[اجماع]] را نیز حجت می‌دانند؛<ref>نگاه کنید به مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ص۵۱؛ رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸و۹۹.</ref> اما [[اسماعیلیه]] چنین نظری ندارند. بنابر مذهب اسماعیلیه، تقلید از هیچ [[مجتهد|مجتهدی]] جایز نیست و احکام شرعی را باید به‌صورت مستقیم از قرآن، سنت پیامبر و تعالیم امامان دریافت کرد.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.</ref>


زیدیه درخصوص سنت، تنها رفتار و گفتار پیامبر را حجت می‌دانند و به منابع حدیثی اهل‌سنت همچون [[صحاح سته|صِحاح سِتّه]] رجوع می‌کنند؛<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸و۹۹.</ref> اما امامیه و اسماعیلیه احادیثی را هم که از امامانش نقل شده است، از منابع فقه به‌شمار می‌آورند<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۲؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ۵۱.</ref> و برای شناخت سنت پیامبر، از منابع حدیثی خود بهره می‌برند.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۲.</ref>
زیدیه درخصوص سنت، تنها رفتار و گفتار پیامبر را حجت می‌دانند و به منابع حدیثی اهل‌سنت همچون [[صحاح سته|صِحاح سِتّه]] رجوع می‌کنند؛<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸و۹۹.</ref> اما امامیه و اسماعیلیه احادیثی را هم که از امامانش نقل شده است، از منابع فقه به‌شمار می‌آورند.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۲؛ مظفر، اصول الفقه، ۱۴۳۰ق، ج۱، ۵۱.</ref>


همچنین زیدیه مانند اهل‌سنتْ [[قیاس]] و [[استحسان]] را نیز حجت می‌دانند؛<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸و۹۹.</ref> اما اینها نزد شیعیانِ امامی و اسماعیلی معتبر نیست.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۳و۲۱۴.</ref> البته زیدیان در برخی از احکام اختلافی میان امامیه و اهل‌سنت، فتوای شیعیان را برگزیده‌اند؛ ازجمله برخلاف اهل سنت عبارتِ [[حی علی خیر العمل|حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمِل]] را جزء اذان می‌دانند و گفتن «الصلاةُ خَیرٌ مِن النَّوم» (نماز بهتر از خواب است) را حرام می‌دانند.<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸.</ref>
همچنین زیدیه مانند اهل‌سنتْ [[قیاس]] و [[استحسان]] را نیز حجت می‌دانند؛<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸و۹۹.</ref> اما اینها نزد شیعیانِ امامی و اسماعیلی معتبر نیست.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۳و۲۱۴.</ref> البته زیدیان در برخی از احکام اختلافی میان امامیه و اهل‌سنت، فتوای شیعیان را برگزیده‌اند؛ ازجمله برخلاف اهل سنت عبارتِ [[حی علی خیر العمل|حَیَّ عَلیٰ خَیرِ العَمِل]] را جزء [[اذان]] می‌دانند و گفتن «الصلاةُ خَیرٌ مِن النَّوم» (نماز بهتر از خواب است) را در اذان [[حرام]] می‌دانند.<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸.</ref>


درخصوص [[ازدواج موقت]] هم که از مسائل اختلافی میان امامیه و اهل‌سنت است، اسماعیلیه و زیدیه با اهل‌سنت موافق‌اند؛<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴؛ رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸.</ref> یعنی برخلاف امامیه که ازدواج موقت را جایز می‌داند، به [[حرام|حرمت]] آن رأی می‌دهند.<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸.</ref>
درخصوص [[ازدواج موقت]] هم که از مسائل اختلافی میان امامیه و اهل‌سنت است، اسماعیلیه و زیدیه با اهل‌سنت موافق‌اند؛<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴؛ رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸.</ref> یعنی برخلاف امامیه که ازدواج موقت را جایز می‌داند، به [[حرام|حرمت]] آن رأی می‌دهند.<ref>رحمتی و هاشمی، «زیدیه (فقه زیدیه)»، ص۹۸.</ref>
خط ۸۳: خط ۸۳:
==فرقه‌های شیعه==
==فرقه‌های شیعه==
{{اصلی|فرقه‌های شیعه}}
{{اصلی|فرقه‌های شیعه}}
مهم‌ترین فرقه‌های [[شیعه]] را [[امامیه]]، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[غالیان]]، [[کیسانیه]] و تا اندازه‌ای [[واقفیه]] می‌دانند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲.</ref> برخی از این فرقه‌ها خود شاخه‌های مختلف دارند؛ مانند زیدیه که برخی تا ده شاخه هم برای آن ذکر کرده‌اند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۵تا۱۰۴.</ref> و کیسانیه که آن را به چهار شاخه تقسیم کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۲تا۱۳۶.</ref> همین موجب شده است که از فرقه‌های متعددی به‌عنوان فرقه‌های شیعه یاد شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۱تا۱۷۱.</ref> البته بسیاری از فرقه‌های شیعه از بین رفته‌اند و امروزه تنها سه مذهب امامیه، زیدیه  و اسماعیلیه پیروان دارند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۶.</ref>
مهم‌ترین فرقه‌های [[شیعه]] را [[امامیه]]، [[زیدیه]]، [[اسماعیلیه]]، [[غالیان]]، [[کیسانیه]] و تا اندازه‌ای [[واقفیه]] می‌دانند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۳۲.</ref> برخی از این فرقه‌ها خود شاخه‌های مختلف دارند؛ مانند زیدیه که تا ده شاخه هم برای آن ذکر شده است؛<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۵تا۱۰۴.</ref> و کیسانیه که آن را به چهار شاخه تقسیم کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۲تا۱۳۶.</ref> همین موجب شده است که از فرقه‌های متعددی به‌عنوان فرقه‌های شیعه یاد شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۳۱تا۱۷۱.</ref> البته بسیاری از فرقه‌های شیعه از بین رفته‌اند و امروزه تنها سه مذهب امامیه، زیدیه  و اسماعیلیه پیروان دارند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۶.</ref>


کیسانیه پیروان [[محمد حنفیه]] بودند. آنها پس از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)،]] [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]،  محمد حنفیه پسر دیگر امام علی(ع) را امام می‌دانستند و بر این باور بودند که محمد حنفیه نمرده، همان [[مهدی موعود]] است  و در کوه رِضوا به‌سر می‌برد.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۴.</ref>
کیسانیه پیروان [[محمد حنفیه]] بودند. آنها پس از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)،]] [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]]،  محمد حنفیه پسر دیگر امام علی(ع) را امام می‌دانستند و بر این باور بودند که محمد حنفیه نمرده، همان [[مهدی موعود]] است  و در کوه رِضوا به‌سر می‌برد.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۴.</ref>


واقفیه به کسانی می‌گویند که پس از شهادت [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]]، در او توقف کردند؛ یعنی او را آخرین امام می‌دانستند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۵.</ref>غالیان کسانی بودند که درخصوص مقام امامانِ شیعه، زیاده‌وری می‌کردند؛ یعنی به الوهیت آنان اعتقاد داشتند، آنها را مخلوق نمی‌دانستند و به خداوند تشبیه می‌کردند.<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۴.</ref>
واقفیه به کسانی می‌گویند که پس از شهادت [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]]، در او توقف کردند؛ یعنی او را آخرین امام می‌دانستند.<ref>طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۵.</ref>غالیان هم گروهی بودند که درخصوص مقام امامانِ شیعه، زیاده‌وری می‌کردند؛ یعنی به الوهیت آنان اعتقاد داشتند، آنها را مخلوق نمی‌دانستند و به خداوند تشبیه می‌کردند.<ref> شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۵۴.</ref>


===دوازده‌امامی===
===دوازده‌امامی===
{{اصلی|امامیه}}
{{اصلی|امامیه}}
شیعه دوازده‌امامی یا اِثناعَشَری بزرگ‌ترین فرقه مذهب شیعه است.<ref>جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه، ۱۳۹۶ش، ص۴۶؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۶.</ref> طبق مذهب امامیه، پس از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، [[امامان شیعه|دوازده امام]] وجود دارد که نخستینشان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]، و آخرینشان [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] است<ref>علامه طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۷تا۱۹۹.</ref> که هنوز زنده است، در غیبت قرار دارد و و روزی برای برقراری عدل در زمین ظهور خواهد کرد.<ref>علامه طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰، ۲۳۱.</ref>
شیعه دوازده‌امامی یا اِثناعَشَری بزرگ‌ترین فرقه مذهب شیعه است.<ref>جبرئیلی، سیر تطور کلام شیعه، ۱۳۹۶ش، ص۴۶؛ طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۶۶.</ref> طبق مذهب امامیه، پس از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]]، [[امامان شیعه|دوازده امام]] وجود دارد که نخستینشان [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]، و آخرینشان [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] است<ref>علامه طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۱۹۷تا۱۹۹.</ref> که هنوز زنده است، در غیبت قرار دارد و و روزی برای برقراری عدالت در زمین ظهور خواهد کرد.<ref>علامه طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۸۳ش، ص۲۳۰، ۲۳۱.</ref>


[[رجعت]] و [[بداء|بَداء]] از باورهای ویژه شیعیان دوازده‌امامی است؛<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ۱۳۹۲ش، ص۲۷۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۶.</ref>  طبق آموزه رجعت، پس از ظهور امام مهدی(ع)، برخی از مردگان زنده خواهند شد. این مردگان هم نیکوکاران و شیعیان را شامل می‌شوند و هم دشمنان اهل‌بیت را که قرار است سزای اعمالشان را در همین هم دنیا ببینند.<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ۱۳۹۲ش، ص۲۷۳.</ref> بداء هم یعنی خدا گاه به‌سبب مصلحتی، امری را که برای پیامبر یا امام آشکار کرده بود، تغییر می‌دهد و چیز دیگری جایگزین آن می‌کند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱؛ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ۱۴۱۳ق، ص۶۵.</ref>
[[رجعت]] و [[بداء|بَداء]] از باورهای ویژه شیعیان دوازده‌امامی است.<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ۱۳۹۲ش، ص۲۷۳؛ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۱۰۶.</ref>  طبق آموزه رجعت، پس از ظهور امام مهدی(ع)، برخی از مردگان زنده خواهند شد. این مردگان هم نیکوکاران و شیعیان را شامل می‌شوند و هم دشمنان اهل‌بیت را که قرار است سزای اعمالشان را در همین هم دنیا ببینند.<ref>ربانی گلپایگانی، درآمدی به شیعه‌شناسی، ۱۳۹۲ش، ص۲۷۳.</ref> بداء هم یعنی خدا گاه به‌سبب مصلحتی، امری را که برای پیامبر یا امام آشکار کرده بود، تغییر می‌دهد و چیز دیگری جایگزین آن می‌کند.<ref> طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۱، ص۳۸۱؛ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ۱۴۱۳ق، ص۶۵.</ref>


مهم‌ترین [[کلام امامیه|متکلمان]] امامیه عبارت‌اند از:‌ [[شیخ مفید]](۳۳۶یا۳۳۸-۴۱۳ق)، [[شیخ طوسی]](۳۸۵-۴۶۰ق)، [[خواجه نصیر الدین طوسی|خواجه نصیرالدین طوسی]](۵۹۷-۶۷۲ق) و [[علامه حلی]](۶۴۸-۷۲۶ق).<ref>کاشفی، کلام شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۲.</ref> برجسته‌ترین فقیهان امامیه هم اینها هستند: [[شیخ طوسی]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]]، [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]]، [[جعفر کاشف الغطاء|کاشف‌الغطاء]]، [[میرزای قمی]] و [[شیخ مرتضی انصاری]].<ref>مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۴.</ref>
مهم‌ترین [[کلام امامیه|متکلمان]] امامیه عبارت‌اند از:‌ [[شیخ مفید]](۳۳۶یا۳۳۸-۴۱۳ق)، [[شیخ طوسی]](۳۸۵-۴۶۰ق)، [[خواجه نصیر الدین طوسی|خواجه نصیرالدین طوسی]](۵۹۷-۶۷۲ق) و [[علامه حلی]](۶۴۸-۷۲۶ق).<ref>کاشفی، کلام شیعه، ۱۳۸۷ش، ص۵۲.</ref> برجسته‌ترین فقیهان امامیه هم اینها هستند: [[شیخ طوسی]]، [[محقق حلی]]، [[علامه حلی]]، [[شهید اول]]، [[شهید ثانی]]، [[جعفر کاشف الغطاء|کاشف‌الغطاء]]، [[میرزای قمی]] و [[شیخ مرتضی انصاری]].<ref>مکارم شیرازی، دائرة المعارف فقه مقارن، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۲۶۰-۲۶۴.</ref>
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
زیدیه درخصوص امامت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] دو موضع دارند: برخی از آنها به امامت این دو باور دارند و برخی دیگر آن را نمی‌پذیرند.<ref name=":0" /> دیدگاه زیدیان امروزِ  یمن، به دیدگاه گروه نخست نزدیک است.<ref name=":0">صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۵</ref>  
زیدیه درخصوص امامت [[ابوبکر بن ابی‌قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] دو موضع دارند: برخی از آنها به امامت این دو باور دارند و برخی دیگر آن را نمی‌پذیرند.<ref name=":0" /> دیدگاه زیدیان امروزِ  یمن، به دیدگاه گروه نخست نزدیک است.<ref name=":0">صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۹۵</ref>  


[[جارودیه]]، صالحیه و [[سلیمانیه]] سه فرقه اصلی زیدیه بوده‌اند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۰۲.</ref> به‌گفته شهرستانی، بیشتر زیدیان در کلام از [[معتزله|مُعتزله]] و در فقه از مذهب حنفی متأثرند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۳.</ref>
[[جارودیه]]، صالحیه و [[سلیمانیه]] سه فرقه اصلی زیدیه بوده‌اند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۰۲.</ref> به‌گفته [[سید محمدحسین شهرستانی|شهرستانی]]، بیشتر زیدیان در [[کلام اسلامی|کلام]] از [[معتزله|مُعتزله]] و در فقه از مذهب حنفی، از مذاهب فقهی چهارگانه [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] متأثرند.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۴۳.</ref>


به‌‌گزارش کتاب [[اطلس شیعه (کتاب)|اطلس شیعه]]، زیدیان ۳۵ تا ۴۰درصد جمعیت بیست میلیونی [[یمن]] را تشکیل می‌دهند.<ref>رسول جعفریان، ۱۳۸۷ش، اطلس شیعه، ص۴۶۶.</ref>
به‌‌گزارش کتاب [[اطلس شیعه (کتاب)|اطلس شیعه]]، زیدیان ۳۵ تا ۴۰درصد جمعیت بیست میلیونی [[یمن]] را تشکیل می‌دهند.<ref>رسول جعفریان، ۱۳۸۷ش، اطلس شیعه، ص۴۶۶.</ref>
خط ۱۱۳: خط ۱۱۳:
اسماعیلیه فرقه‌ای از شیعیان است که پس از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، [[اسماعیل پسر امام صادق|اسماعیل]] پسر بزرگ او را امام می‌داند و امامت [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] و دیگر [[امامان شیعه|امامانِ امامیه]] را نمی‌پذیرد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref> اسماعیلیان بر این باور بودند که [[امامت]] هفت دوره دارد و هر دوره با یک «ناطق» آغاز می‌شود که شریعتی نو می‌آورد و در هر دوره پس از او هفت امام امامت می‌کنند.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۵.</ref>
اسماعیلیه فرقه‌ای از شیعیان است که پس از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، [[اسماعیل پسر امام صادق|اسماعیل]] پسر بزرگ او را امام می‌داند و امامت [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] و دیگر [[امامان شیعه|امامانِ امامیه]] را نمی‌پذیرد.<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۱۷۰و۱۷۱.</ref> اسماعیلیان بر این باور بودند که [[امامت]] هفت دوره دارد و هر دوره با یک «ناطق» آغاز می‌شود که شریعتی نو می‌آورد و در هر دوره پس از او هفت امام امامت می‌کنند.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۵.</ref>


ناطق‌های شش دوره نخست امامت، همان [[اولو العزم|پیامبران اولوالعزم‌اند]] که عبارت‌اند از:‌ [[آدم (پیامبر)|آدم]]، [[نوح (پیامبر)|نوح]]، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]]، موسی، عیسی و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]].<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۵؛‌ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۱.</ref> محمدِ مکتوم پسر اسماعیل، هفتمین امام از دوره ششم امامت است که با پیامبر اسلام آغاز شده است. او همان [[مهدی موعود]] است که وقتی قیام کند، ناطق دوره هفتم امامت هم خواهد بود.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۱و۱۵۲؛ دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۵.</ref> البته می‌گویند برخی از این آموزه‌ها در دوره حکومت [[فاطمیان]]، دچار تغییراتی شد.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۲.</ref>
ناطق‌های شش دوره نخست امامت، همان [[اولو العزم|پیامبران اولوالعزم‌اند]] که عبارت‌اند از:‌ [[آدم (پیامبر)|آدم]]، [[نوح (پیامبر)|نوح]]، [[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم]]، موسی، عیسی و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]].<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۵؛‌ صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۱.</ref> محمدِ مکتوم پسر اسماعیل، هفتمین امام از دوره ششم امامت است که با پیامبر اسلام آغاز شده است. او همان [[مهدی موعود]] است که وقتی قیام کند، ناطق دوره هفتم امامت هم خواهد بود.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۱و۱۵۲؛ دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۵.</ref> می‌گویند برخی از این آموزه‌ها در دوره حکومت [[فاطمیان]]، دچار تغییراتی شد.<ref>دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۲.</ref>


مهم‌ترین ویژگی اسماعیلیه را [[باطنی‌گری]] می‌دانند؛ چراکه آنها [[آیه|آیات]] و [[حدیث|احادیث]] و معارف و [[احکام شرعی|احکام]] اسلامی را [[تأویل]] می‌کنند و معنایی خلاف ظاهر آنها برداشت می‌کنند. به‌باور آنها آیات [[قرآن]] و روایات ظاهر و باطن دارند.امام باطن آنها را می‌داند و فلسفه امامت، تعلیم باطن دین و بیان معارف باطنی است.<ref>برنجکار، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص۹۵.</ref>
مهم‌ترین ویژگی اسماعیلیه را [[باطنی‌گری]] می‌دانند؛ چراکه آنها [[آیه|آیات]] و [[حدیث|احادیث]] و معارف و [[احکام شرعی|احکام]] اسلامی را [[تأویل]] می‌کنند و معنایی خلاف ظاهر آنها برداشت می‌کنند. به‌باور آنها آیات [[قرآن]] و روایات ظاهر و باطن دارند.امام باطن آنها را می‌داند و فلسفه امامت، تعلیم باطن دین و بیان معارف باطنی است.<ref>برنجکار، آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، ۱۳۸۹ش، ص۹۵.</ref>


[[قاضی نعمان]] را بزرگ‌ترین [[فقیه]] اسماعیلیه<ref name=":1" /> و کتابش [[دعائم الاسلام (کتاب)|دعائم الاسلام]] را منبع اصلی [[فقه|فقهی]] این مذهب دانسته‌اند.<ref name=":1">دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۲.</ref> ابوحاتم رازی، [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] و گروهی به‌نام اِخوان الصفا  هم از اندیشمندان برجسته اسماعیلیه هستند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۳.</ref> می‌گویند [[رسائل اخوان الصفا|رسائل اِخوان الصفا]] و اَعلام النبوّه نوشته ابوحاتم رازی، از مهم‌ترین کتاب‌های [[فلسفه اسلامی|فلسفی]] آنان است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۴و۱۶۱</ref>
[[قاضی نعمان|قاضی نُعمان]] را بزرگ‌ترین [[فقیه]] اسماعیلیه<ref name=":1" /> و کتابش [[دعائم الاسلام (کتاب)|دعائم الاسلام]] را منبع اصلی [[فقه|فقهی]] این مذهب دانسته‌اند.<ref name=":1">دفتری، تاریخ و سنت‌های اسماعیلیه، ۱۳۹۳ش، ص۲۱۲.</ref> ابوحاتم رازی، [[ناصر خسرو|ناصرخسرو]] و گروهی به‌نام اِخوان الصفا  را هم از اندیشمندان برجسته اسماعیلیه شمرده‌اند.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۳.</ref> [[رسائل اخوان الصفا|رسائل اِخوان الصفا]] و اَعلام النبوّه نوشته ابوحاتم رازی، از مهم‌ترین کتاب‌های [[فلسفه اسلامی|فلسفی]] آنان است.<ref>صابری، تاریخ فرق اسلامی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۴و۱۶۱</ref>


امروزه اسماعیلیه به دو گروه [[آقاخانیه]] و [[بهره|بُهره]] تقسیم می‌شوند که بازماندگان دو شاخه از [[فاطمیان]] مصر یعنی [[نزاریان|نزاریه]] و مستعلویه هستند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی،۱۳۷۲ش، ص۵۳.</ref> گروه نخست را حدود یک میلیون نفر می‌دانند که عمدتاً در کشورهای آسیایی چون [[هند]]، [[پاکستان]]، [[افغانستان]] و [[ایران]] زندگی می‌کنند.<ref>دفتری، «اسماعیلیه»، ص۷۰۱.</ref> شمار گروه دوم را هم حدود پانصد هزار نفر تخمین زده‌اند که بیش از ۸۰درصدشان در هند سکونت دارند.<ref>دفتری، «بهره»، ص۸۱۳.</ref>
امروزه اسماعیلیه به دو گروه [[آقاخانیه]] و [[بهره|بُهره]] تقسیم می‌شوند که بازماندگان دو شاخه از [[فاطمیان]] مصر یعنی [[نزاریان|نزاریه]] و مستعلویه هستند.<ref>مشکور، فرهنگ فرق اسلامی،۱۳۷۲ش، ص۵۳.</ref> گروه نخست را حدود یک میلیون نفر می‌دانند که عمدتاً در کشورهای آسیایی چون [[هند]]، [[پاکستان]]، [[افغانستان]] و [[ایران]] زندگی می‌کنند.<ref>دفتری، «اسماعیلیه»، ص۷۰۱.</ref> شمار گروه دوم را هم حدود پانصد هزار نفر تخمین زده‌اند که بیش از ۸۰درصدشان در هند سکونت دارند.<ref>دفتری، «بهره»، ص۸۱۳.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۲٬۹۴۰

ویرایش