کاربر ناشناس
عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخهها
اصلاح پاورقی و منابع
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (+ رده:مروانیان (هاتکت)) |
imported>M.r.seifi (اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
ابوالولید عبدالملک بن مروان بن حَکَم بن ابی العاص بن امیة بن عبدشمس، پنجمین پادشاه [[اموی]]، در سال ۲۶ ه.ق (۶۴۷ م) به دنیا آمد و در [[مدینه]] پرورش یافت. پدرش [[مروان بن حکم]] از پادشاهان اموی و مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها ([[ولید بن عبدالملک|ولید]]، [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]، [[یزید بن عبدالملک|یزید]]، [[هشام بن عبدالملک|هشام]]) خلیفه شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۸۲ - ۸۹ </ref> | ابوالولید عبدالملک بن مروان بن حَکَم بن ابی العاص بن امیة بن عبدشمس، پنجمین پادشاه [[اموی]]، در سال ۲۶ ه.ق (۶۴۷ م) به دنیا آمد و در [[مدینه]] پرورش یافت. پدرش [[مروان بن حکم]] از پادشاهان اموی و مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها ([[ولید بن عبدالملک|ولید]]، [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]، [[یزید بن عبدالملک|یزید]]، [[هشام بن عبدالملک|هشام]]) خلیفه شدند.<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ۱۴۰۳ق، ص۸۲-۸۹.</ref> | ||
{{تبارنامه بنیامیه}} | {{تبارنامه بنیامیه}} | ||
عبدالملک در سال ۶۵ق حکومت را در دست گرفت و پس از ۲۱ سال حکومت در سال ۸۶ق درگذشت. | عبدالملک در سال ۶۵ق حکومت را در دست گرفت و پس از ۲۱ سال حکومت در سال ۸۶ق درگذشت. | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
==دوران پادشاهی== | ==دوران پادشاهی== | ||
مروان بن حکم در سال ۶۵ هـ ق برای [[جنگ مرج راهط]] عازم [[مصر]] شد و عبدالملک، نائب حکومت شد. مروان در ماه رمضان همان سال از دنیا رفت و مردم دمشق با عبدالملک در همان روز [[بیعت]] کردند.<ref> ابن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۶۰ </ref> وی در زمانی که ناآرامی جهان اسلام را در بر گرفته بود و حکومت [[اموی]] در آستانه سقوط بود، حکومت را در دست گرفت. | مروان بن حکم در سال ۶۵ هـ ق برای [[جنگ مرج راهط]] عازم [[مصر]] شد و عبدالملک، نائب حکومت شد. مروان در ماه رمضان همان سال از دنیا رفت و مردم دمشق با عبدالملک در همان روز [[بیعت]] کردند.<ref> ابن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۶۰ </ref> وی در زمانی که ناآرامی جهان اسلام را در بر گرفته بود و حکومت [[اموی]] در آستانه سقوط بود، حکومت را در دست گرفت. | ||
===مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی === | ===مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی === | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
۲- گروهی از بنی امیه با پادشاهی عبدالملک مخالف بودند و خودشان میخواستند به پادشاهی برسند. فرد شاخص این گروه عمرو بن سعید بن عاص معروف به "عمرو بن سعید بن الاشدق" بود. عبدالملک برای جلوگیری از فعالیتهای وی، به او قول ولایت عهدی داد و او را از مخالفت با خود منصرف کرد و بعدا، سرفرصت او را کشت. | ۲- گروهی از بنی امیه با پادشاهی عبدالملک مخالف بودند و خودشان میخواستند به پادشاهی برسند. فرد شاخص این گروه عمرو بن سعید بن عاص معروف به "عمرو بن سعید بن الاشدق" بود. عبدالملک برای جلوگیری از فعالیتهای وی، به او قول ولایت عهدی داد و او را از مخالفت با خود منصرف کرد و بعدا، سرفرصت او را کشت. | ||
عبدالملک توانست جنبشی به نام قیام جراجمه را هم به همین منوال سرکوب کند.<ref> ابناثیر، الکامل، | عبدالملک توانست جنبشی به نام قیام جراجمه را هم به همین منوال سرکوب کند.<ref> ابناثیر، الکامل، ۱۹۶۵، ج۲، ص۳۰۴.</ref> | ||
====مصالحه با امپراتوری روم==== | ====مصالحه با امپراتوری روم==== | ||
عبدالملک ناچار شد به امپراتور روم مالیات بپردازد تا خیالش از بابت مرزها آسوده باشد.<ref> | عبدالملک ناچار شد به امپراتور روم مالیات بپردازد تا خیالش از بابت مرزها آسوده باشد.<ref>الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۱۵۰.</ref> | ||
====سركوبی قیام شیعیان در منطقه عراق==== | ====سركوبی قیام شیعیان در منطقه عراق==== | ||
پس از شهادت امام حسین(ع)، [[قیام توابین]] و [[قیام مختار]] در منطقه عراق شکل گرفت. قیام توابین در زمان خلافت [[مروان بن حکم]] و به دست [[عبیدالله بن زیاد]] سرکوب شد،<ref> یعقوبی، | پس از شهادت امام حسین(ع)، [[قیام توابین]] و [[قیام مختار]] در منطقه عراق شکل گرفت. قیام توابین در زمان خلافت [[مروان بن حکم]] و به دست [[عبیدالله بن زیاد]] سرکوب شد،<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۲۵۷.</ref> اما قیام مختار در زمان عبدالملک سرکوب شد.<ref>ابن مسکویه، تجارب الامم، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۹۵-۱۱۰؛ یعقوبی، تاریخ یعقوبی، دارصادر، ج۲، ص۲۵۷؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۵۵۷ -۵۶۰ </ref> البته خود عبدالملک برای سرکوب این قیام اقدامی نکرد و اجازه داد این قیام توسط زبیریان که علاوه بر مخالفت با امویان، با مختار هم مخالف بودند سرکوب شود. | ||
====مقابله با زبیریان==== | ====مقابله با زبیریان==== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
*عبدالملک از مسافرت اهالی شام به مکه جلوگیری کرد تا آنان تحت تأثیر تبلیغات زبیریان قرار نگیرند. یعقوبی مینویسد: مردم شکایت کردند که چرا ما را از حج واجب باز میداری؟ عبدالملک گفت: ابنشهاب زهری از پیغمبر حدیث میکند که به زیارت سه مسجد باید رفت: مسجدالحرام، مسجد من و مسجد [[بیت المقدس]]. امروز برای شما بیت المقدس حرمت مسجدالحرام را دارد. و همین ابنشهاب میگوید: این سنگ، صخرهای که یهودیان بر آن قربانی میکردند، همان سنگ است که پیغمبر در شب معراج پای بر آن نهاد. به دستور عبدالملک بر گرد آن سنگ قبهای ساختند و بر آن پردههای حریر آویختند و خادمانی برای آن معین کردند و مردم را به طواف آن واداشتند و این رسم در تمام دوره [[بنی امیه]] باقی بود. | *عبدالملک از مسافرت اهالی شام به مکه جلوگیری کرد تا آنان تحت تأثیر تبلیغات زبیریان قرار نگیرند. یعقوبی مینویسد: مردم شکایت کردند که چرا ما را از حج واجب باز میداری؟ عبدالملک گفت: ابنشهاب زهری از پیغمبر حدیث میکند که به زیارت سه مسجد باید رفت: مسجدالحرام، مسجد من و مسجد [[بیت المقدس]]. امروز برای شما بیت المقدس حرمت مسجدالحرام را دارد. و همین ابنشهاب میگوید: این سنگ، صخرهای که یهودیان بر آن قربانی میکردند، همان سنگ است که پیغمبر در شب معراج پای بر آن نهاد. به دستور عبدالملک بر گرد آن سنگ قبهای ساختند و بر آن پردههای حریر آویختند و خادمانی برای آن معین کردند و مردم را به طواف آن واداشتند و این رسم در تمام دوره [[بنی امیه]] باقی بود. | ||
سپس عبدالملک برای تسلط بر [[حجاز]]، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را برای سرکوب زبیریان فرستاد. حجّاج با دوازده هزار نفر به [[طائف]] رفت و ابتدا کار، به صورت مذاکره با ابنزبیر پیش میرفت؛ اما ابنزبیر به هیچ وجه زیر بار نرفت. در این وقت حجّاج با اجازه عبدالملک، شهر مکه مکرمه را محاصره کرد و بخشی از خانه خدا را با پرتاب سنگ منجنیقهایی که بر [[کوه ابوقبیس]] نصب کرده بود، را ویران کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۷۷ </ref> | سپس عبدالملک برای تسلط بر [[حجاز]]، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را برای سرکوب زبیریان فرستاد. حجّاج با دوازده هزار نفر به [[طائف]] رفت و ابتدا کار، به صورت مذاکره با ابنزبیر پیش میرفت؛ اما ابنزبیر به هیچ وجه زیر بار نرفت. در این وقت حجّاج با اجازه عبدالملک، شهر مکه مکرمه را محاصره کرد و بخشی از خانه خدا را با پرتاب سنگ منجنیقهایی که بر [[کوه ابوقبیس]] نصب کرده بود، را ویران کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۷۷.</ref> | ||
محاصرۀ مکه هفت ماه به طول انجامید. مردم اندک اندک از دور عبدالله بن زبیر پراکنده شدند و ده هزار نفر از حجّاج امان گرفتند؛ از جمله: دو تن از پسران عبدالله بن زبیر، به نامهای حبیب و حمزه هم فرار کردند. اما یکی از پسرانش به نام زبیر در کنار او کشته شد. عبدالله بن زبیر با عدّهای از یارانش مقاومت کردند و در آخرین لحظات، جنگ بسیار سختی با شامیان کردند. ابن زبیر در حرم کشته شد و این چنین عبدالملک رقیب سرسخت خود را از صحنه قدرت از بین برد. | محاصرۀ مکه هفت ماه به طول انجامید. مردم اندک اندک از دور عبدالله بن زبیر پراکنده شدند و ده هزار نفر از حجّاج امان گرفتند؛ از جمله: دو تن از پسران عبدالله بن زبیر، به نامهای حبیب و حمزه هم فرار کردند. اما یکی از پسرانش به نام زبیر در کنار او کشته شد. عبدالله بن زبیر با عدّهای از یارانش مقاومت کردند و در آخرین لحظات، جنگ بسیار سختی با شامیان کردند. ابن زبیر در حرم کشته شد و این چنین عبدالملک رقیب سرسخت خود را از صحنه قدرت از بین برد. | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
===توسعه سرزمین اسلامی در شمال آفریقا=== | ===توسعه سرزمین اسلامی در شمال آفریقا=== | ||
در نخستین روزهای حکومت عبدالملک، پادشاه روم با نقض پیمان صلح با مسلمانان به سرزمینهای شام حملهور شد.<ref> طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۵۰ </ref> عبدالملک که خطر رومیان را احساس کرد، مجبور به پرداخت باج به رومیان شد و مقرر شد هر جمعه هزار دینار به آنان بپردازد.<ref> طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۵۰ </ref> پس از فراغت عبدالملک از آشوبهای داخلی، مسلمانان به سرزمینهای روم حمله کرده و مناطق زیادی را به تصرف درآوردند. به این ترتیب پیمان صلح نقض شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ص۱۸۸</ref> | در نخستین روزهای حکومت عبدالملک، پادشاه روم با نقض پیمان صلح با مسلمانان به سرزمینهای شام حملهور شد.<ref> طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۵۰ </ref> عبدالملک که خطر رومیان را احساس کرد، مجبور به پرداخت باج به رومیان شد و مقرر شد هر جمعه هزار دینار به آنان بپردازد.<ref> طبری، تاریخ، ج۶، ص۱۵۰ </ref> پس از فراغت عبدالملک از آشوبهای داخلی، مسلمانان به سرزمینهای روم حمله کرده و مناطق زیادی را به تصرف درآوردند. به این ترتیب پیمان صلح نقض شد.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۱۸۸.</ref> | ||
ادامه و گسترش فتوحات در آفریقا به عنوان یکی از سیاستهای راهبردی، در زمان عبدالملک دنبال شد. اتحاد قبایل بربر و روم به فرماندهی کسیله بن لمزم توانستند [[قیروان]] را فتح کنند و عقبه بن نافع را کشتند. | ادامه و گسترش فتوحات در آفریقا به عنوان یکی از سیاستهای راهبردی، در زمان عبدالملک دنبال شد. اتحاد قبایل بربر و روم به فرماندهی کسیله بن لمزم توانستند [[قیروان]] را فتح کنند و عقبه بن نافع را کشتند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
حسن بن نُعمان برای اینکه به طمع رومیان در تسخیر قرطاجنّه پایان دهد، بندر آن شهر را خراب کرد و در فاصلۀ ۱۰ مایلی قرطاجنّه شهر جدیدی به نام تونس بنا نهاد. | حسن بن نُعمان برای اینکه به طمع رومیان در تسخیر قرطاجنّه پایان دهد، بندر آن شهر را خراب کرد و در فاصلۀ ۱۰ مایلی قرطاجنّه شهر جدیدی به نام تونس بنا نهاد. | ||
در روایتی، رومیان به کمک ناوگان دریایی تلاش کردند قَرْطاجنّه را که نیرومندترین پایگاه نظامی رومیها بود، باز پس بگیرند؛ اما حسان آنان را بیرون راند وبرای اینکه آرزوی¬شان را در بازگشت مجدد ناکام کند آن شهر را کاملا ویران کرد و در شرق آن شهری اسلامی به نام تونس بنا کرد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۶۱ </ref> | در روایتی، رومیان به کمک ناوگان دریایی تلاش کردند قَرْطاجنّه را که نیرومندترین پایگاه نظامی رومیها بود، باز پس بگیرند؛ اما حسان آنان را بیرون راند وبرای اینکه آرزوی¬شان را در بازگشت مجدد ناکام کند آن شهر را کاملا ویران کرد و در شرق آن شهری اسلامی به نام تونس بنا کرد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۶۱.</ref> | ||
===گسترش تمدن اسلامی=== | ===گسترش تمدن اسلامی=== | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
با توجه به گسترش جغرافیای سرزمینی و انسانی در زمان عبدالملک قوانین حاکم برنظام قبیلهای جوابگوی مشکلات مدیرتی آن روز نبود. هر چند در دوران خلفای قبلی جهش به سمت اداره جهانی مملکت اسلامی آغاز شد؛ ولی با توجه به نزاعهای داخلی و اختلافات سیاسی گرو¬های اسلامی، این امر محقق نشد. از طرفی دیگر جامعه عرب که هیچگونه تجربهای در اداره یک حکومت نداشت مجبور بود، از روش¬های متداول و مرسوم در آن روزگار استفاده کند؛ لذا نهضت ترجمه و واردات الگوهای مدیریتی در بخشهای مختلف و همچنین استفاده از کارشناسان با تجربه برای اجرای آن که عمدتا از نیروهای ایرانی و رومی بودند بیشتر از هر زمان دیگر ضروری به نظر میرسید. | با توجه به گسترش جغرافیای سرزمینی و انسانی در زمان عبدالملک قوانین حاکم برنظام قبیلهای جوابگوی مشکلات مدیرتی آن روز نبود. هر چند در دوران خلفای قبلی جهش به سمت اداره جهانی مملکت اسلامی آغاز شد؛ ولی با توجه به نزاعهای داخلی و اختلافات سیاسی گرو¬های اسلامی، این امر محقق نشد. از طرفی دیگر جامعه عرب که هیچگونه تجربهای در اداره یک حکومت نداشت مجبور بود، از روش¬های متداول و مرسوم در آن روزگار استفاده کند؛ لذا نهضت ترجمه و واردات الگوهای مدیریتی در بخشهای مختلف و همچنین استفاده از کارشناسان با تجربه برای اجرای آن که عمدتا از نیروهای ایرانی و رومی بودند بیشتر از هر زمان دیگر ضروری به نظر میرسید. | ||
عبدالملک با توجه به عنصر عرب و تحقیر دیگر نژادها که ویژگی همه حاکمان اموی بود،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۲ </ref> در خارج کردن امثال این امور از دست غیر عرب تلاش بسیار کرد. عبدالملک نخست به متحول سازی دستگاه اداری و فعال کردن آن و دوم، عربی کردن دیوانها و پول مملکت اسلامی که تحت عنوان نهضت عربی کردن نام گرفت، پرداخت.<ref>ابنالطقطقی، الفخری، ص۱۲۳ </ref> | عبدالملک با توجه به عنصر عرب و تحقیر دیگر نژادها که ویژگی همه حاکمان اموی بود،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ص۱۹۲ </ref> در خارج کردن امثال این امور از دست غیر عرب تلاش بسیار کرد. عبدالملک نخست به متحول سازی دستگاه اداری و فعال کردن آن و دوم، عربی کردن دیوانها و پول مملکت اسلامی که تحت عنوان نهضت عربی کردن نام گرفت، پرداخت.<ref>ابنالطقطقی، الفخری، ص۱۲۳ </ref> | ||
====عربی سازی دیوانها==== | ====عربی سازی دیوانها==== | ||
خط ۱۰۶: | خط ۱۰۶: | ||
====ضرب سکههای اسلامی==== | ====ضرب سکههای اسلامی==== | ||
عبدالملک، نبود سیستم پولی مستقل و پیروی از سیاستهای پولی دیگر نظامها از جمله رومیان را عامل ضعف خود در برابر آنان میدانست<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۳۷ </ref> و از طرفی وجود پولهای متعدد در کنار سکههای ایرانی و رومی که باعث آشفتگی بازار و تجارت میشد، عبدالملک را بر آن داشت تا در سال ۷۴ ه.ق دستور ضرب سکه را صادر کند. همچنین از سال ۸۴ ه.ق درهم و دینار اسلامی ضرب کرد و این نخستین پول اسلامی مستقل بود که ضرب شد.<ref> ابنقتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ص۳۱۶ </ref> | عبدالملک، نبود سیستم پولی مستقل و پیروی از سیاستهای پولی دیگر نظامها از جمله رومیان را عامل ضعف خود در برابر آنان میدانست<ref> بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۲۳۷.</ref> و از طرفی وجود پولهای متعدد در کنار سکههای ایرانی و رومی که باعث آشفتگی بازار و تجارت میشد، عبدالملک را بر آن داشت تا در سال ۷۴ ه.ق دستور ضرب سکه را صادر کند. همچنین از سال ۸۴ ه.ق درهم و دینار اسلامی ضرب کرد و این نخستین پول اسلامی مستقل بود که ضرب شد.<ref> ابنقتیبه الدینوری، الامامة و السیاسة، ص۳۱۶ </ref> | ||
تا قبل از خلافت عبدالملک، مسلمانان در معاملات خود از سکههای ساسانی و رومی استفاده میکردند. البته سکههای رومی رواج بیشتری داشت. مشهور است، عبدالملک اولین کسی بود که تصمیم گرفت سکههای اسلامی ضرب کند. بنابر روایات تاریخی انگیزۀ عبدالملک برای رواج سکه اسلامی این بود که او در نامههایی که به امپراتوری روم میفرستاد، «قل هو الله احد» و نام [[پیامبر اکرم(ص)]] را در ابتدای نامه ذکر میکرد. امپراتوری روم به او نامه نوشت که اگر این کار را ترک نکنی در سکهها از پیغمبر شما به زشتی نام میبرم. عبدالملک به پیشنهاد [[امام سجاد(ع)]] (و بنابر نقل [[اعیان الشیعه]] به پیشنهاد [[امام باقر]])<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۵۴</ref> مصمم شد که سکههای اسلامی ضرب کند و با ایجاد ضرابخانهها اقدام به ضرب سکههای اسلامی کرد.<ref>[http://www.emamsajjad.com/Portal/Cultcure/Persian/CategoryID/9936/CaseID/104216/71243.aspx ضرب سکه اسلامی به پیشنهاد امام سجاد بود]</ref> | تا قبل از خلافت عبدالملک، مسلمانان در معاملات خود از سکههای ساسانی و رومی استفاده میکردند. البته سکههای رومی رواج بیشتری داشت. مشهور است، عبدالملک اولین کسی بود که تصمیم گرفت سکههای اسلامی ضرب کند. بنابر روایات تاریخی انگیزۀ عبدالملک برای رواج سکه اسلامی این بود که او در نامههایی که به امپراتوری روم میفرستاد، «قل هو الله احد» و نام [[پیامبر اکرم(ص)]] را در ابتدای نامه ذکر میکرد. امپراتوری روم به او نامه نوشت که اگر این کار را ترک نکنی در سکهها از پیغمبر شما به زشتی نام میبرم. عبدالملک به پیشنهاد [[امام سجاد(ع)]] (و بنابر نقل [[اعیان الشیعه]] به پیشنهاد [[امام باقر]])<ref>امین، اعیان الشیعه، ج۱، ص۶۵۴</ref> مصمم شد که سکههای اسلامی ضرب کند و با ایجاد ضرابخانهها اقدام به ضرب سکههای اسلامی کرد.<ref>[http://www.emamsajjad.com/Portal/Cultcure/Persian/CategoryID/9936/CaseID/104216/71243.aspx ضرب سکه اسلامی به پیشنهاد امام سجاد بود]</ref> | ||
خط ۱۲۹: | خط ۱۲۹: | ||
==مرگ عبدالملک== | ==مرگ عبدالملک== | ||
سرانجام عبدالملک بن مروان در [[دمشق]] در روز پنجشنبه [[۱۵ شوال]] [[سال ۸۶ هجری قمری|سال ۸۶]] (۷۰۵ م)<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص ۴۱۸؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۷ ، ص۲۶۹. </ref> و به قولی در ۱۴ شوال<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۲.</ref> در سن شصت سالگی (یا شصت و یک سالگی) درگذشت. مدت [[خلافت]] او ۲۱ سال بود. | سرانجام عبدالملک بن مروان در [[دمشق]] در روز پنجشنبه [[۱۵ شوال]] [[سال ۸۶ هجری قمری|سال ۸۶]] (۷۰۵ م)<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۸۲؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص ۴۱۸؛ بلاذرى، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۷ ، ص۲۶۹. </ref> و به قولی در ۱۴ شوال<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۹۲.</ref> در سن شصت سالگی (یا شصت و یک سالگی) درگذشت. مدت [[خلافت]] او ۲۱ سال بود. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
خط ۱۳۷: | خط ۱۳۷: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن اثیر، عز الدین أبو الحسن علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت،دار صادر، | * ابن اثیر، عز الدین أبو الحسن علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت،دار صادر، ۱۹۶۵. | ||
* ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت،دار الکتب العلمیة، | * ابن حزم، علی بن احمد، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت،دار الکتب العلمیة، الطبعة الأولی، ۱۴۰۳-۱۹۸۳. | ||
* ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،دار الفکر، | * ابن خلدون، عبد الرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، تحقیق خلیل شحادة، بیروت،دار الفکر، الطبعة الثانیة، ۱۴۰۸-۱۹۸۸. | ||
* ابن سعد، محمد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، | * ابن سعد، محمد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، الطبعةالأولی، ۱۴۱۰-۱۹۹۰. | ||
* ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، | * ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت، دار القلم العربی، ط الأولی، ۱۴۱۸-۱۹۹۷. | ||
* ابن عبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت،دار الشرق، | * ابن عبری، غریغوریوس الملطی، تاریخ مختصر الدول، تحقیق انطون صالحانی الیسوعی، بیروت،دار الشرق، الطبعة الثالثة، ۱۹۹۲. | ||
* ابن قتیبه دینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، | * ابن قتیبه دینوری، أبو محمد عبد الله بن مسلم، الإمامة و السیاسة المعروف بتاریخ الخلفاء، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالأضواء، الطبعة الأولی، ۱۴۱۰-۱۹۹۰. | ||
* ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، | * ابن کثیر دمشقی، أبو الفداء اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق-۱۹۸۶. | ||
* امین، سید محسن، أعیان الشیعه، تحقیق سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق. | * امین، سید محسن، أعیان الشیعه، تحقیق سید حسن امین، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۰۳ق. | ||
* بلاذرى، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، | * بلاذرى، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، الطبعة الأولى، ۱۴۱۷ق-۱۹۹۶. | ||
* بلاذری، أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸. | * بلاذری، أحمد بن یحیی، فتوح البلدان، بیروت، دار و مکتبة الهلال، ۱۹۸۸. | ||
* بلاذرى، أحمد بن يحيى بن جابر، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، | * بلاذرى، أحمد بن يحيى بن جابر، كتاب جمل من انساب الأشراف، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، ۱۴۱۷ق. | ||
* دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش. | * دینوری، ابو حنیفه احمد بن داود، الأخبار الطوال، تحقیق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدین شیال، قم، منشورات الرضی، ۱۳۶۸ش. | ||
* طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، | * طبری، أبو جعفر محمد بن جریر، تاریخ الأمم و الملوک، تحقیق محمد أبو الفضل ابراهیم، بیروت،دار التراث، الطبعة الثانیة، ۱۳۸۷ق. | ||
* فیاض، تاریخ اسلام. | * فیاض، تاریخ اسلام. | ||
* ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، حققه و قدم له ابوالقاسم امامی، طهران، دار سروش للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش | * ابن مسکویه، احمد بن محمد، تجارب الامم، حققه و قدم له ابوالقاسم امامی، طهران، دار سروش للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش-۱۴۰۷ق-۱۹۸۷م. | ||
* یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت،دار صادر، | * یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبد الله بن عبد الله، معجم البلدان، بیروت،دار صادر، الطبعة الثانیة، ۱۹۹۵. | ||
* یعقوبی، احمد، | * یعقوبی، احمد، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا. | ||
* مسعودی، أبو الحسن على بن | * مسعودی، أبو الحسن على بن الحسين، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقيق اسعد داغر، قم، دار الهجرة، ۱۴۰۹ق. | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||