Automoderated users، confirmed، مدیران
۱۳۶
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''عبدالملک بن مروان''' ([[سال ۲۶ هجری قمری|۲۶ق]]. / ۶۴۶م. ـ [[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶ق]]./ ۷۰۵م.) پنجمین [[خلیفه]] [[اموی]] است که پس از مرگ پدرش [[مروان بن حکم]] در سال [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵ق]] به خلافت رسید و به مدت ۲۱ سال خلافت کرد. او در سن ۶۰ یا ۶۱ سالگی از دنیا رفت و در [[دمشق]] دفن شد. | '''عبدالملک بن مروان''' ([[سال ۲۶ هجری قمری|۲۶ق]]. / ۶۴۶م. ـ [[سال ۸۶ هجری قمری|۸۶ق]]./ ۷۰۵م.) پنجمین [[خلیفه]] [[اموی]] است که پس از مرگ پدرش [[مروان بن حکم]] در سال [[سال ۶۵ هجری قمری|۶۵ق]] به خلافت رسید و به مدت ۲۱ سال خلافت کرد. او در سن ۶۰ یا ۶۱ سالگی از دنیا رفت و در [[دمشق]] دفن شد. | ||
== | ==زندگینامه== | ||
ابوالولید عبدالملک بن مروان بن حَکَم بن ابی العاص بن امیة بن عبدشمس، پنجمین پادشاه [[اموی]]، در سال ۲۶ ه.ق (۶۴۷ م) به دنیا آمد و در [[مدینه]] پرورش یافت. پدرش [[مروان بن حکم]] از پادشاهان اموی و مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها ([[ولید بن عبدالملک|ولید]]، [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]، [[یزید بن عبدالملک|یزید]]، [[هشام بن عبدالملک|هشام]]) خلیفه شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۸۲ - ۸۹ </ref> | ابوالولید عبدالملک بن مروان بن حَکَم بن ابی العاص بن امیة بن عبدشمس، پنجمین پادشاه [[اموی]]، در سال ۲۶ ه.ق (۶۴۷ م) به دنیا آمد و در [[مدینه]] پرورش یافت. پدرش [[مروان بن حکم]] از پادشاهان اموی و مادرش عایشه دختر معاویه بن مغیره بن ابی عاص است. عبدالملک ۱۷ پسر داشت که چهار نفر از آنها ([[ولید بن عبدالملک|ولید]]، [[سلیمان بن عبدالملک|سلیمان]]، [[یزید بن عبدالملک|یزید]]، [[هشام بن عبدالملک|هشام]]) خلیفه شدند.<ref> ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۸۲ - ۸۹ </ref> | ||
عبدالملک در سال ۶۵هـ ق حکومت را در دست گرفت و پس ا ۲۱ سال حکومت در سال ۸۶ هـ ق درگذشت. | |||
===ویژگیهای شخصیتی=== | |||
عبدالملک پیش از پادشاهی، به حفظ [[قرآن]] و [[علوم دینی]] علاقه نشان میداد، با محدثین و فقهای [[مدینه]] حشر و نشر داشت و از نظر مردم فردی زاهد و عابد بود، به طوری که او را "حمامة المسجد" (کبوتر مسجد) میگفتند؛ ولی به محض رسیدن به پادشاهی، با همه ارزشهای اسلامی و اخلاقی، خداحافظی کرد. میگویند در حال تلاوت قران بود که به او خبر رسید که قرار است پادشاه شود. وی بلافاصله قرآن را برهم نهاد و گفت: "هذا فراق بینی و بینک و هذا آخرالعهد بک"؛ این آغاز جدایی میان من و توست و این آخرین دیدار با توست. | عبدالملک پیش از پادشاهی، به حفظ [[قرآن]] و [[علوم دینی]] علاقه نشان میداد، با محدثین و فقهای [[مدینه]] حشر و نشر داشت و از نظر مردم فردی زاهد و عابد بود، به طوری که او را "حمامة المسجد" (کبوتر مسجد) میگفتند؛ ولی به محض رسیدن به پادشاهی، با همه ارزشهای اسلامی و اخلاقی، خداحافظی کرد. میگویند در حال تلاوت قران بود که به او خبر رسید که قرار است پادشاه شود. وی بلافاصله قرآن را برهم نهاد و گفت: "هذا فراق بینی و بینک و هذا آخرالعهد بک"؛ این آغاز جدایی میان من و توست و این آخرین دیدار با توست. | ||
عبدالملک فردی بخیل، خونریز و سفاک بود. عمال و اطرافیانش نیز شبیه به او بودند که چند نفر از آنها عبارتند از: [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، کارگزار او در [[عراق]]، [[مهلب بن ابی صفره| مُهلَّب بن ابی صُفره]] در [[خراسان]]، [[هشام بن اسماعیل]] در [[مدینه]]، فرزندش [[عبدالله بن عبدالملک]] در [[مصر]]، [[محمد بن یوسف ثقفی]] برادر حجاج در [[یمن]] و [[محمد بن مروان]] در جزیره. | عبدالملک فردی بخیل، خونریز و سفاک بود. عمال و اطرافیانش نیز شبیه به او بودند که چند نفر از آنها عبارتند از: [[حجاج بن یوسف ثقفی]]، کارگزار او در [[عراق]]، [[مهلب بن ابی صفره| مُهلَّب بن ابی صُفره]] در [[خراسان]]، [[هشام بن اسماعیل]] در [[مدینه]]، فرزندش [[عبدالله بن عبدالملک]] در [[مصر]]، [[محمد بن یوسف ثقفی]] برادر حجاج در [[یمن]] و [[محمد بن مروان]] در جزیره. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
عبدالملک با آل [[علی(ع)]] سخت مخالف بود و در زمان او هشام بن اسماعیل نسبت به اهل مدینه بسیار بد رفتاری کرد.<ref> فیاض، تاریخ اسلام، ص۱۶۲ </ref> | عبدالملک با آل [[علی(ع)]] سخت مخالف بود و در زمان او هشام بن اسماعیل نسبت به اهل مدینه بسیار بد رفتاری کرد.<ref> فیاض، تاریخ اسلام، ص۱۶۲ </ref> | ||
== | ==دوران پادشاهی== | ||
مروان بن حکم در سال ۶۵ هـ ق برای [[جنگ مرج راهط]] عازم [[مصر]] شد و عبدالملک، نائب حکومت شد. مروان در ماه رمضان همان سال از دنیا رفت و مردم دمشق با عبدالملک در همان روز [[بیعت]] کردند.<ref> ابن کثیر الدمشقی، البدایة و النهایة، ج۸، ص۲۶۰ </ref> وی در زمانی که ناآرامی جهان اسلام را در بر گرفته بود و حکومت [[اموی]] در آستانه سقوط بود، حکومت را در دست گرفت. | |||
===مقابله با تهدیدات داخلی و خارجی === | |||
زمانی که عبدالملک در سال ۶۵ ه.ق به پادشاهی رسید، با چند تهدید مواجه بود: | |||
* ادعای خلافت توسط برخی از افراد بنی امیه مثل [[عمرو بن سعید بن عاص]] | |||
* ناآرامی در [[شام]] ([[زُفر بن حارث]] در [[قرقیسیا]] و [[قیام جراجمه]]) | |||
* ادعای خلافت توسط [[عبدالله بن زبیر]] و نفوذ قدرت او در اکثر ممالک اسلامی | * ادعای خلافت توسط [[عبدالله بن زبیر]] و نفوذ قدرت او در اکثر ممالک اسلامی | ||
* قیام [[شیعیان]] در عراق و به مرکزیت [[کوفه]] وادعای خلافت توسط [[مختار بن ابی عبید ثقفی]] | * قیام [[شیعیان]] در عراق و به مرکزیت [[کوفه]] وادعای خلافت توسط [[مختار بن ابی عبید ثقفی]] | ||
خط ۲۶: | خط ۳۰: | ||
* تسخیر قیروان توسط روم و بربر | * تسخیر قیروان توسط روم و بربر | ||
* چشم طمع امپراتوری روم شرقی به ممالک اسلامی و حمله به مرزها | * چشم طمع امپراتوری روم شرقی به ممالک اسلامی و حمله به مرزها | ||
* شورشهای پراکنده در نواحی مختلف از جمله [[خراسان]] | * شورشهای پراکنده در نواحی مختلف از جمله [[خراسان]] | ||
====سرکوب مخالفان در شام==== | |||
عبدالملک در منطقه شام با دو دسته از مخالفان روبرو بود: | |||
۱- گروهی از حاکمان در منطقه شام طرفدار ابن زبیر بودند مانند [[زُفر بن حارث]] در قرقیسیا ودیگری [[ناتل بن قیس جذامی]] در [[فلسطین]] که عبدالملک هر دوی آنها را سرکوب کرد. | |||
۲- گروهی از بنی امیه با پادشاهی عبدالملک مخالف بودند و خودشان میخواستند به پادشاهی برسند. فرد شاخص این گروه [[عمرو بن سعید بن عاص]] معروف به "عمرو بن سعید بن الاشدق" بود. عبدالملک برای جلوگیری از فعالیتهای وی، به او قول ولایت عهدی داد و او را از مخالفت با خود منصرف کرد و بعدا، سرفرصت او را کشت. | |||
عبدالملک توانست جنبشی به نام قیام جراجمه را هم به همین منوال سرکوب کند.<ref> ابناثیر، الکامل، ج۲ ص۳۰۴ </ref> | |||
====مصالحه با امپراتوری روم==== | |||
عبدالملک ناچار شد به امپراتور روم مالیات بپردازد تا خیالش از بابت مرزها آسوده باشد.<ref> بلاذری، انساب الاشراف ص۲۱۸ </ref> | |||
==جنبش شیعیان در عراق== | ==جنبش شیعیان در عراق== | ||
خط ۴۱: | خط ۵۱: | ||
قیام توابین گرچه در زمان خلافت [[مروان بن حکم]] شروع شده و مروان [[عبیدالله بن زیاد]] را مأمور سرکوب توابین کره بود،<ref> یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۷</ref>، اما در زمان عبدالملک این قیام سرکوب شد.<ref>مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۹۵-۱۱۰؛ یعقوبی؛ تاریخ، ج۲، ص۲۵۷؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۵۵۷ -۵۶۰ </ref> | قیام توابین گرچه در زمان خلافت [[مروان بن حکم]] شروع شده و مروان [[عبیدالله بن زیاد]] را مأمور سرکوب توابین کره بود،<ref> یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۲۵۷</ref>، اما در زمان عبدالملک این قیام سرکوب شد.<ref>مسکویه، تجارب الامم، ج۲، ص۹۵-۱۱۰؛ یعقوبی؛ تاریخ، ج۲، ص۲۵۷؛ طبری، تاریخ، ج۷، ص۵۵۷ -۵۶۰ </ref> | ||
==مقابله با زبیریان== | ==مقابله با زبیریان== |