کاربر ناشناس
عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Emadmohseny جز (←قیام مختار) |
imported>Emadmohseny جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
سرانجام مصعب کشته شد و سپاه او پراکنده گشتند و کار عراق پایان یافت. اکنون نوبت [[حجاز]] رسیده بود. عبدالملک [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را به آنجا فرستاد. | سرانجام مصعب کشته شد و سپاه او پراکنده گشتند و کار عراق پایان یافت. اکنون نوبت [[حجاز]] رسیده بود. عبدالملک [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را به آنجا فرستاد. | ||
===سرکوب خلافت [[عبدالله بن زبیر]]=== | ===سرکوب خلافت [[عبدالله بن زبیر]]=== | ||
پس از آنکه | پس از آنکه ابنزبیر از [[بیعت]] با [[یزید بن معاویه]] امتناع کرد، <ref> ابنقتیبه؛ پیشین، ص۲۶۳ </ref> یزید، [[مسلم بن عقبه]] ملقب به "مسرف" را برای سرکوب اهل [[حجاز]] فرستاد که منجر به [[واقعه حره]] در [[مدینه]] شد. پس از آن مسرف به سمت [[مکه]] حرکت کرد تا ابن¬زبیر را وادار به بیعت کند که اجل به او مهلت نداد و در میان راه مکه هلاک شد و [[حصین بن نمیر]] جانشین او شد و مکه را محاصره کرد. ابنزبیر در [[کعبه]] متحصن شد که در همین حال خبر مرگ یزید رسید و جنگ با توافق دو طرف مختومه شد. | ||
با مرگ یزید اوضاع به نفع | با مرگ یزید اوضاع به نفع ابنزبیر تغییر کرد و درگیری در مرکز حکومت بر سرجانشینی یزید بالا گرفت و این فرصتی شد تا ابنزبیر توانست، بر همه سرزمین اسلامی غیر از بخشی از [[شام]]ات و [[مصر]] مسلط شود<ref> ابنکثیر؛ پیشین، ۸، ص۲۲۵-۲۳۸ </ref> تا جایی که [[مروان بن حکم]] می¬خواست به نفع ابنزبیر کنار رود که با مشورت با [[عبیدالله بن زیاد]]، منصرف شد و عبیدالله را برای جنگ با ابن¬زبیر به [[عراق]] فرستاد که در همین زمان مروان کشته شد<ref> ابنقتیبه؛ پیشین، ص۲۸۵ </ref> و | ||
پس از مرگ مروان، طبق وصیت او، عبدالملک - که در این وقت ۳۹ ساله بود - به [[خلافت]] رسید. عبدالملک در دشوارترین شرایط سیاسی و اجتماعی عهده دار حکومت گردید. ابن زبیر در [[مکه]] خود را خلیفه خواند و [[حجاز]] را پایگاه خلافت قرار داد و دامنة قدرت خویش را بر [[عراق]] و قسمتی از شرق اسلامی گسترانید. [[خوارج]] در شهرها به شورش برخاسته و امنیت را از راهها برداشته بودند. امپراتوری [[روم]] از به هم خوردن وضع داخل عربستان استفاده کرده لشگری به [[شام]] روانه ساخته بود. عبدالملک نخست به فکر چاره کار [[روم]]یان برآمد و پیمانی با امپراتوری بست و پرداخت مالیاتی سنگین را بعهده گرفت. چون از سوی دشمن خارجی آسوده خاطر گشت، آماده سرکوبی پسر زبیر شد. برای مقابله با [[حجاز]] از راههای نظامی و سیاسی، هر دو، دست به کار شد. نخست برای این که حاجیان [[شام]] را نگذارد تا از تبلیغات پسر زبیر متأثر گردند و بدین وسیله دعوت او را در شام گسترش دهند، سفر حج را موقوف ساخت. | پس از مرگ مروان، طبق وصیت او، عبدالملک - که در این وقت ۳۹ ساله بود - به [[خلافت]] رسید. عبدالملک در دشوارترین شرایط سیاسی و اجتماعی عهده دار حکومت گردید. ابن زبیر در [[مکه]] خود را خلیفه خواند و [[حجاز]] را پایگاه خلافت قرار داد و دامنة قدرت خویش را بر [[عراق]] و قسمتی از شرق اسلامی گسترانید. [[خوارج]] در شهرها به شورش برخاسته و امنیت را از راهها برداشته بودند. امپراتوری [[روم]] از به هم خوردن وضع داخل عربستان استفاده کرده لشگری به [[شام]] روانه ساخته بود. عبدالملک نخست به فکر چاره کار [[روم]]یان برآمد و پیمانی با امپراتوری بست و پرداخت مالیاتی سنگین را بعهده گرفت. چون از سوی دشمن خارجی آسوده خاطر گشت، آماده سرکوبی پسر زبیر شد. برای مقابله با [[حجاز]] از راههای نظامی و سیاسی، هر دو، دست به کار شد. نخست برای این که حاجیان [[شام]] را نگذارد تا از تبلیغات پسر زبیر متأثر گردند و بدین وسیله دعوت او را در شام گسترش دهند، سفر حج را موقوف ساخت. | ||
خط ۱۱۷: | خط ۱۱۷: | ||
به فرمان حجاج مرده او را بر دار کردند. از آن روزگار شعرهایی در نکوهش عبدالله باقی مانده و گفتههایی را بدو نسبت دادهاند که پیس از آن که نماینده واقعیت خارجی باشد، دون همتی مردم و قدرت پرستی آنان را نشان میدهد. حجاج در این مأموریت هیچ بیحرمتی را فرو نگذاشت. گذشته از خراب کردن خانه [[کعبه]] و توهین به قبر پیغمبر و منبر و مسجد او، گردن گروهی از صحابه؛ چون: [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[انس بن مالک]] و [[سهل بن سعد ساعدی]] و جمعی دیگر را به قصد خوار کردن آنان مهر نهاد و عذر او این بود که شما کشندگان عثمانید. | به فرمان حجاج مرده او را بر دار کردند. از آن روزگار شعرهایی در نکوهش عبدالله باقی مانده و گفتههایی را بدو نسبت دادهاند که پیس از آن که نماینده واقعیت خارجی باشد، دون همتی مردم و قدرت پرستی آنان را نشان میدهد. حجاج در این مأموریت هیچ بیحرمتی را فرو نگذاشت. گذشته از خراب کردن خانه [[کعبه]] و توهین به قبر پیغمبر و منبر و مسجد او، گردن گروهی از صحابه؛ چون: [[جابر بن عبدالله انصاری]]، [[انس بن مالک]] و [[سهل بن سعد ساعدی]] و جمعی دیگر را به قصد خوار کردن آنان مهر نهاد و عذر او این بود که شما کشندگان عثمانید. | ||
===مقابله با [[خوارج]]=== | ===مقابله با [[خوارج]]=== | ||
{{اصلی|خوارج}} | {{اصلی|خوارج}} |