پرش به محتوا

قحطانیان: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۰۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۹
جز
تمیزکاری
جز (←‏اسلام و تشیع: ویرایش جزیی)
جز (تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
'''قَحْطانیان''' یا '''عرب قَحْطانی'''، یکی از نسب‌های دور اعراب در کنار [[عدنانیان]] است. به آنها '''عرب عاربه''' و اصیل نیز گفته می‌شود. نیای بزرگ آنها قحطان بن عابر از فرزندان [[حضرت نوح(ع)]] است؛ چنان‌که برخی وی را از نسل [[حضرت ابراهیم(ع)]] یا [[حضرت هود(ع)]] و یا خود حضرت هود دانسته‌اند.  
'''قَحْطانیان''' یا '''عرب قَحْطانی'''، یکی از نسب‌های دور اعراب در کنار [[عدنانیان]] است. به آنان '''عرب عاربه''' و اصیل نیز گفته می‌شود. نیای بزرگ آنها قحطان بن عابر از فرزندان [[حضرت نوح(ع)]] است؛ چنان‌که برخی وی را از نسل [[حضرت ابراهیم(ع)]] یا [[حضرت هود(ع)]] و یا خود حضرت هود دانسته‌اند.  


قحطان به همراه قوم خود، از منطقه بابِل یا شمال [[جزیرة العرب|شبه‌جزیره]]، به منطقه [[یمن]] رفت. قبائل قحطانی در این منطقه حکومت‌هایی را  همچون مَعین، قَتبان، حِمیریان و [[سَبائیان]] تشکیل دادند و تمدن‌های یمن و فعالیت‌های عمرانی قبل از [[اسلام]]، مربوط به قحطانیان بوده است.
قحطان به همراه قوم خود، از منطقه بابِل یا شمال [[جزیرة العرب|شبه‌جزیره]]، به منطقه [[یمن]] رفت. قبائل قحطانی در این منطقه حکومت‌هایی را  همچون مَعین، قَتبان، حِمیریان و [[سَبائیان]] تشکیل دادند و تمدن‌های یمن و فعالیت‌های عمرانی قبل از [[اسلام]]، مربوط به قحطانیان بوده است.


برخی از قبائل قحطانی پس از انحطاط دولت‌های جنوب و ویرانی سد مأرب از یمن مهاجرت کرده و در مناطق مختلف شبه جزیره عرب منتشر شدند که از این میان قبیله [[خزاعه|خُزاعه]] به منطقه [[مکه]] و [[اوس و خزرج]] به [[یثرب]]، مهاجرت کردند.
برخی از قبائل قحطانی پس از انحطاط دولت‌های جنوب و ویرانی سد مأرب از یمن مهاجرت کرده و در مناطق مختلف شبه جزیره عرب منتشر شدند از جمله [[خزاعه|قبیله خُزاعه]] به منطقه [[مکه]] و [[اوس و خزرج]] به [[یثرب]]، مهاجرت کردند.


عده‌ای از قبائل قحطانی واقع در یمن، در زمان صدر [[اسلام]] به دست [[امام علی(ع)]] مسلمان شده و همواره از دوستداران آن حضرت محسوب می‌شدند. پس از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] اکثر هواداران علی(ع) از قبائل قحطانی بودند؛ همانطور که در همراهی [[امام حسین(ع)]] و [[واقعه عاشورا]] نیز نقش داشتند.
عده‌ای از قبائل قحطانی واقع در یمن، در صدر [[اسلام]] به دست [[امام علی(ع)]] مسلمان شده و همواره از دوستداران آن حضرت محسوب می‌شدند. پس از رحلت [[پیامبر اکرم(ص)]] اکثر هواداران علی(ع) از قبائل قحطانی بودند؛ همانطور که در همراهی [[امام حسین(ع)]] در [[واقعه عاشورا]] نیز نقش داشتند.


== معرفی اجمالی ==
== معرفی اجمالی ==
قحطانیان یا عرب قحطانی<ref>حسینی، باده ناب، ۱۳۸۲ش، ص۲۴.</ref> به عنوان یکی از نسب‌های دور اعراب<ref>عجاج اکرمی، الإدارة فی عصر الرسول(ص)، ۱۴۲۷ق، ص۲۹.</ref> یکی از قبایل عرب هستند که بر خلاف [[عرب بائده]] {{یادداشت| اعراب بائده اقوام عربی بودند که سال‌های بسیار قبل از اسلام به هلاکت رسیدند و از آنان جز آثار و برخی از روایات چیزی باقی نمانده است. (علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.)}} توانستند در کنار [[عدنانیان]] خود را در [[جزیره العرب]] ماندگار سازند؛ به‌گونه‌ای که تمامی اعراب به این دو اصل برمی‌گردند.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۶۶.</ref> آنان همزمان با ظهور [[اسلام]] به عنوان دو تیره بزرگ در شبه جزیره عربستان می‌زیستند.<ref>خویی زاده، درآمدی بر تاریخ اسلام، ۱۳۸۲ق، ص۳۶.</ref>
قحطانیان یا عرب قحطانی<ref>حسینی، باده ناب، ۱۳۸۲ش، ص۲۴.</ref> یکی از نسب‌های دور اعراب<ref>عجاج اکرمی، الإدارة فی عصر الرسول(ص)، ۱۴۲۷ق، ص۲۹.</ref> و از قبایل عرب هستند که برخلاف [[عرب بائده]] {{یادداشت| اعراب بائده اقوام عربی بودند که سال‌های بسیار قبل از اسلام از بین رفتند و از آنان جز آثار و برخی از روایات چیزی باقی نمانده است.(علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.)}} توانستند در کنار [[عدنانیان]] خود را در [[جزیره العرب]] ماندگار سازند و تمامی اعراب به این دو اصل برمی‌گردند.<ref>مقریزی، إمتاع الأسماع، ۱۴۲۰ق، ج۹، ص۶۶.</ref> آنان همزمان با ظهور اسلام در شبه جزیره عربستان می‌زیستند.<ref>خویی‌زاده، درآمدی بر تاریخ اسلام، ۱۳۸۲ق، ص۳۶.</ref>


قحطانیان به عنوان دومین طبقه از طبقات عرب بعد از عرب بائده و قبل از عرب مستعربه شناخته می‌شوند.<ref> علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.</ref> از آنان به واسطه مقایسه با اعراب بائده، عرب باقیه یاد شده است؛<ref>ابراهیمی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۲۹.</ref> چنان‌که به لحاظ سکونت در جنوب شبه جزیره و در [[یمن]] به عنوان اعراب جنوبی و یا یمانی شناخته شده و در مقایسه با عدنانیان که پیشینه‌ای غیر عربی داشته و از فرزندان [[حضرت ابراهیم(ع)]] به حساب می‌آیند، به عرب عاربه یا عرب اصیل نیز شهرت دارند؛<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام،۱۳۷۸ش، ص۲؛ ارشادی، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ۱۳۸۴ش، ص۵۰.</ref> هر چند برخی عرب بائده را عرب عاربه و اصیل دانسته و قحطانیان و عدنانیان را عرب مستعربه می‌دانند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰۷.</ref>
قحطانیان به عنوان دومین طبقه از طبقات عرب بعد از عرب بائده و قبل از عرب مستعربه شناخته می‌شوند.<ref> علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.</ref> از آنان به واسطه مقایسه با اعراب بائده، عرب باقیه یاد شده است؛<ref>ابراهیمی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۲۹.</ref> چنان‌که به لحاظ سکونت در جنوب شبه جزیره و در [[یمن]] به عنوان اعراب جنوبی و یا یمانی شناخته شده و در مقایسه با عدنانیان که پیشینه‌ای غیر عربی داشته و از فرزندان [[حضرت ابراهیم(ع)]] به حساب می‌آیند، به عرب عاربه یا عرب اصیل نیز شهرت دارند؛<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام،۱۳۷۸ش، ص۲؛ ارشادی، تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ۱۳۸۴ش، ص۵۰.</ref> هر چند برخی عرب بائده را عرب عاربه و اصیل، و قحطانیان و عدنانیان را عرب مستعربه می‌دانند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۶؛ طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰۷.</ref>


برخی از محققان معتقدند که تقسیم عرب به دو شاخه اصلی قحطانی و عدنانی برای اولین بار در زمان [[خلیفه دوم]] برای پرداخت مستمری به وجود آمده است؛ هر چند اساس این تقسیم بندی، اصلی قدیمی بوده است؛<ref> علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۴۷۲؛ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۴.</ref> اما این تقسیم بندی در آثار نسب شناسان [[زمان جاهلیت]] به چشم نمی‌خورد و به گونه‌ای نتیجه چالش‌های حزبی عرب در روزگار اسلام است که برخی سعی نموده‌اند تا سبقه آن را به قبل از اسلام برگردانند.<ref> برای اطلاعات بیشتر رجوع کن به: علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۴۹۳- ۵۰۷.</ref>
برخی از محققان معتقدند که تقسیم عرب به دو شاخه اصلی قحطانی و عدنانی برای اولین بار در زمان [[خلیفه دوم]] برای پرداخت مستمری به وجود آمده است؛ هر چند اساس این تقسیم‌بندی، اصلی قدیمی بوده است؛<ref> علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۴۷۲؛ جعفریان، سیره رسول خدا(ص)، ۱۳۸۳ش، ص۱۶۴.</ref> اما این تقسیم‌بندی در آثار نسب‌شناسان [[زمان جاهلیت]] دیده نمی‌شود و نتیجه چالش‌های حزبی عرب در روزگار اسلام است که برخی سعی نموده‌اند تا سبقه آن را به قبل از اسلام برگردانند.<ref> برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۴۹۳- ۵۰۷.</ref>


===نسب شناسی===
===نسب‌شناسی===
قحطان بن عامر{{یادداشت|قحطان از ریشه قحط به معنای خشکسالی و نیامدن باران است. (فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۳، ص۳۹.) برخی تلاش کرده‌اند که بین نام قحطان و ریشه این اسم پیوند ایجاد کنند که علت نامیده شدن وی به این نام را سخاوتمندی و از میان رفتن قحطی در زمان او دانسته‌اند.(دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ق، ص۵.)}} نیای بزرگ قحطانیان از نسل [[سام بن نوح]] است که فاصله‌ای در حدود چهار نسل با [[حضرت نوح(ع)]] داشت؛<ref>دیاربکری، تاریخ الخمیس، بیروت، ج۱، ص۹۸؛ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۱۲۵.</ref> به همین جهت قحطانیان را عرب سامی نیز قلمداد می‌کنند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱،ص۹۷.</ref> برخی قحطان را همان یقطان مذکور در [[تورات]] دانسته که اعراب به عربی قحطان تلفظ کردند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱،ص۴.</ref>
قحطان بن عامر{{یادداشت|قحطان از ریشه قحط به معنای خشکسالی و نیامدن باران است.(فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۳، ص۳۹.) برخی تلاش کرده‌اند که بین نام قحطان و ریشه این اسم پیوند ایجاد کنند که علت نامیده شدن وی به این نام را سخاوتمندی و از میان رفتن قحطی در زمان او دانسته‌اند.(دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ق، ص۵.)}} نیای بزرگ قحطانیان از نسل [[سام بن نوح]] است که فاصله‌ای در حدود چهار نسل با [[حضرت نوح(ع)]] داشت؛<ref>دیاربکری، تاریخ الخمیس، بیروت، ج۱، ص۹۸؛ یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۱۲۵.</ref> به همین جهت قحطانیان را عرب سامی نیز قلمداد می‌کنند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱،ص۹۷.</ref> برخی قحطان را همان یقطان مذکور در [[تورات]] دانسته که اعراب به عربی قحطان تلفظ کرده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴.</ref>


برخی قحطان را پدر یمنیان دانسته‌<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۴؛ سهیلی، الروض الأنف، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۵.</ref> {{یادداشت|هر چند عده‌ای پسر او یعنی یعرب را پدر یمنیان می‌دانند (ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۸۷.) و حتی برخی معتقدند که یمن نام دیگر یعرب بوده و این سرزمین به نام او نامگذاری شده است.(ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۲، به نقل از ابن هشام.)}} و نسب کامل او را قحطان بن عابر بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح می‌دانند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱،ص۳۷.</ref> که البته گاه از پدر قحطان با نام فالغ نیز یاد شده است.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۶.</ref> عده‌ای وی را از فرزندان [[حضرت هود(ع)]]<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷، ج۱، ص۴؛ فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۳، ص۳۹.</ref> و حتی برخی او را برادر یا شخص حضرت هود(ع) دانسته‌اند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۶.</ref>  
برخی قحطان را پدر یمنیان دانسته‌<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۴؛ سهیلی، الروض الأنف، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۸۵.</ref> {{یادداشت|هر چند عده‌ای پسر او یعنی یعرب را پدر یمنیان می‌دانند (ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۵۸۷.) و حتی برخی معتقدند که یمن نام دیگر یعرب بوده و این سرزمین به نام او نامگذاری شده است.(ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۵۲، به نقل از ابن هشام.)}} و نسب کامل او را قحطان بن عابر بن شالخ بن أرفخشد بن سام بن نوح می‌دانند<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱،ص۳۷.</ref> که البته گاه از پدر قحطان با نام فالغ نیز یاد شده است.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۶.</ref> عده‌ای وی را از فرزندان [[حضرت هود(ع)]]<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴؛ فراهیدی، کتاب العین، قم، ج۳، ص۳۹.</ref> و حتی برخی او را برادر یا خود حضرت هود(ع) دانسته‌اند.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۶.</ref>  


قحطان را در کنار [[حضرت اسماعیل(ع)]] نیای تمامی اعراب دانسته‌اند<ref>حمیری کلایی، الاکتفاء، ۱۴۲۰ق، ج۱،ص۸.</ref> و برخی قحطان را از فرزندان حضرت اسماعیل(ع) دانسته و اسماعیل را به عنوان نیای تمامی اعراب می‌دانند.<ref>ماوردی، أعلام النبوة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۶، به نقل از ابن اسحاق.</ref>  
قحطان را در کنار [[حضرت اسماعیل(ع)]] نیای تمامی اعراب دانسته‌اند<ref>حمیری کلایی، الاکتفاء، ۱۴۲۰ق، ج۱،ص۸.</ref> و برخی قحطان را از فرزندان حضرت اسماعیل(ع) دانسته و اسماعیل را نیای تمامی اعراب می‌دانند.<ref>ماوردی، أعلام النبوة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۵؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۶، به نقل از ابن اسحاق.</ref>  


عده‌ای از محققان در ارتباط با تنوع نسب قحطان، برخی از این انتساب‌ها را عاطفی و روانی دانسته‌ و معتقدند که نسب شناسان وابسته به قحطانیان این انتساب‌ها را برای رقابت با عدنانیان در مفاخرات قبیله‌گی که با ظهور [[اسلام]] و پیامبر(ص) از میان آنها به منزلت بالایی رسیده بودند، به وجود آورده تا خود را به برخی از پیامبران متصل کنند.<ref> علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ب۱۹۷۶ق، ص۳۵۶.</ref>
عده‌ای از محققان در ارتباط با تنوع نسب قحطان، برخی از این انتساب‌ها را عاطفی و روانی دانسته‌ و معتقدند که نسب‌شناسان وابسته به قحطانیان این انتساب‌ها را برای رقابت با عدنانیان در مفاخرات قبیله‌گی که با ظهور [[اسلام]] و پیامبر(ص) از میان آنها به منزلت بالایی رسیده بودند، به وجود آورده تا خود را به برخی از [[پیامبران]] متصل کنند.<ref> علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ب۱۹۷۶ق، ص۳۵۶.</ref>


قحطان سی و یک پسر داشت که از میان آنان یعرب و نسل او از شهرت بیشتری برخوردار شدند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۸.</ref>
قحطان ۳۱ پسر داشت که از میان آنان یعرب و نسل او از شهرت بیشتری برخوردار شدند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۸.</ref>


== پیشینه ==
== پیشینه ==
محققان برای خاستگاه قحطانیان مکان‌های مختلفی همچون کنار رود فرات،<ref>ولیان، رضایی، نگرشی نو به تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۳۶.</ref> منطقه بابِل<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> و شمال جزیره<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۵.</ref> را ذکر کرده‌اند. پس از پراکنده شدن فرزندان نوح(ع)<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> قحطان به همراه قوم خود به این مناطق آمده<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> و احتمالا به کمک نمرود بن کنعان توانست در نواحی [[یمن]] به قدرت برسد.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۷.</ref>
محققان برای خاستگاه قحطانیان مکان‌های مختلفی همچون کنار رود فرات،<ref>ولیان، رضایی، نگرشی نو به تاریخ تحلیلی صدر اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۳۶.</ref> منطقه بابِل<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> و شمال جزیره<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۵.</ref> را ذکر کرده‌اند. پس از پراکنده شدن فرزندان نوح(ع)<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> قحطان به همراه قوم خود به این مناطق آمده<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> و احتمالا به کمک نمرود بن کنعان توانست در نواحی [[یمن]] به قدرت برسد.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۷.</ref>


[[عرب بائده]] به عنوان اقوام عربی قبل از قحطانیان با سردمداری [[قوم عاد]] در جنوب و [[قوم ثمود]] در شمال در کنار اقوامی همچون طسم و جدیس و [[عمالقه]] در نواحی جنوبی شبه جزیره زندگی می‌کردند.<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۳.</ref> در [[قرآن]] به سرنوشت عاد و ثمود و پیامبران آن اشاره شده است.<ref>داستان حضرت هود(ع) در سوره‌های اعراف، آیه ۶۰- ۷۲، هود، آیه ۵۰- ۶۰، ۸۹. شعراء، آیه۱۲۳- ۱۴۰. قصص حضرت صالح(ع) در سوره‌های اعراف، آیه۷۳- ۷۹، هود، آیه۶۱- ۶۸، شعراء، آیه۱۴۱- ۱۵۹.</ref> تمامی این قوم‌های عرب، پیش از آمدن فرزندان قحطان، هلاک گردیدند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۷.</ref>
[[عرب بائده]] به عنوان اقوام عربی قبل از قحطانیان با سردمداری [[قوم عاد]] در جنوب و [[قوم ثمود]] در شمال در کنار اقوامی همچون طسم و جدیس و [[عمالقه]] در نواحی جنوبی شبه جزیره زندگی می‌کردند.<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۳.</ref> در [[قرآن]] به سرنوشت عاد و ثمود و پیامبران آنها اشاره شده است.<ref> داستان حضرت هود(ع) در سوره‌های اعراف، آیه ۶۰- ۷۲، هود، آیه ۵۰- ۶۰، ۸۹. شعراء، آیه۱۲۳- ۱۴۰. قصص حضرت صالح(ع) در سوره‌های اعراف، آیه۷۳- ۷۹، هود، آیه۶۱- ۶۸، شعراء، آیه۱۴۱- ۱۵۹.</ref> تمامی این قوم‌های عرب، پیش از آمدن فرزندان قحطان، از بین رفتند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۷.</ref>


زبان نخستین قحطانیان را سریانی دانسته‌اند و اولین کسی که به زبان عربی سخن گفت، یعرب بن قحطان بود،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵.</ref> به سبب آن که مادر یعرب از قثم عاد و یا عمالقه بود آنان کم‌کم با زبان مادری خود یعنی عربی تکلم کردند.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۷؛ برای اطلاعات بیشتر در زمینه مبدأ زبان عربی رجوع کن به: بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵.</ref>
زبان نخستین قحطانیان را سریانی دانسته‌اند و اولین کسی که به زبان عربی سخن گفت، یعرب بن قحطان بود،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵.</ref> به سبب آن که مادر یعرب از قثم عاد و یا عمالقه بود آنان کم‌کم با زبان عربی تکلم کردند.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۷؛ برای اطلاعات بیشتر در زمینه مبدأ زبان عربی نگاه کنید به: بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵.</ref>


== حکومت‌ها ==
== حکومت‌ها ==
خط ۳۷: خط ۳۷:
===سبائیان===
===سبائیان===
{{اصلی|سبائیان}}
{{اصلی|سبائیان}}
سبائیان به عنوان یکی از اقوام مهم قحطان و در عین حال صاحب قدرت و حکمرانی، شناخته می‌شوند<ref>حسینی، باده ناب، ۱۳۸۲ش، ص۳۱.</ref> که دارای تمدنی غنی و ایالت‌های پیشرفته بودند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۹۳.</ref> از این قوم به دو مناسبت در [[قرآن]] یاد شده است که یکی از موارد، در ارتباط با شکستن سد مأرب و [[سیل عرم]]<ref> سوره سبأ، آیه۱۵-۱۹</ref> و دیگری به مناسبت ذکر [[ملکه سبأ]] و نامه [[حضرت سلیمان(ع)]] به او<ref>سوره نمل، آیه۲۲-۲۳</ref> است.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۸.</ref> از جد بزرگ حکومت‌های سبا در منطقه یمن به فردی با همین نام و از فرزندان باواسطه قحطان و سپس یعرب یاد شده است.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۸.</ref> {{یادداشت| نام وی عبدالشمس بود؛ اما او را به‌واسطه جنگ و قتل‌ها و البته به اسارت گرفتن دشمنان با نام سبا (اسیر) می‌شناسند که از او به عنوان نیای سبائیان یاد می‌کنند. (یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱، ص۱۹۵.)}} برخی معتقدند که نخستین حکومت‌ها در یمن به دست سبائیان و نه لزوما قحطان و فرزندان او شکل گرفته است؛<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱،ص۱۹۵.</ref> در هر حال پس از سبا، حمیر و کهلان به‌عنوان فرزندان او قدرت را به دست گرفتند؛<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> به‌گونه‌ای که عده‌ای معتقدند که تمامی اعراب جنوبی به این دو شخص برمی‌گردند.<ref> یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۹.</ref> قبایل معروف آنان از تیره حمیر، [[قضاعه|قُضاعه]] و زیدالجمهور بوده و همدان، طی، مذحج، [[قبیله کنده|کِنده]]، لخم، جذام، اَزد، [[اوس و خزرج|اوس و خَزرج]] از نسل کهلان هستند.<ref>حسینی، باده ناب، ۱۳۸۲ش، ص۲۴.</ref>
سبائیان یکی از اقوام مهم قحطان و در عین حال صاحب قدرت و حکمرانی، شناخته می‌شوند<ref>حسینی، باده ناب، ۱۳۸۲ش، ص۳۱.</ref> که دارای تمدنی غنی و ایالت‌های پیشرفته بودند.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۹۳.</ref> از این قوم به دو مناسبت در [[قرآن]] یاد شده است که یکی از موارد، در ارتباط با شکستن سد مأرب و [[سیل عرم]]<ref> سوره سبأ، آیه۱۵-۱۹</ref> و دیگری به مناسبت ذکر [[ملکه سبأ]] و نامه [[حضرت سلیمان(ع)]] به او<ref>سوره نمل، آیه۲۲-۲۳</ref> است.<ref>ابن کثیر، البدایة و النهایة، بیروت، ج۲، ص۱۵۸.</ref> از جد بزرگ حکومت‌های سبا در منطقه یمن به فردی با همین نام و از فرزندان باواسطه قحطان و سپس یعرب یاد شده است.<ref>یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۸.</ref> {{یادداشت| نام وی عبدالشمس بود؛ اما او را به‌واسطه جنگ و قتل‌ها و البته به اسارت گرفتن دشمنان با نام سبا (اسیر) می‌شناسند که از او به عنوان نیای سبائیان یاد می‌کنند. (یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱، ص۱۹۵.)}} برخی معتقدند که نخستین حکومت‌ها در یمن به دست سبائیان و نه لزوما قحطان و فرزندان او شکل گرفته است؛<ref> یعقوبی، تاریخ یعقوبی، بیروت، ج۱،ص۱۹۵.</ref> در هر حال پس از سبا، حمیر و کهلان به‌عنوان فرزندان او قدرت را به دست گرفتند؛<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> به‌گونه‌ای که عده‌ای معتقدند که تمامی اعراب جنوبی به این دو شخص برمی‌گردند.<ref> یوسفی غروی، تاریخ تحقیقی اسلام، ۱۳۸۳، ج۱، ص۱۲۹.</ref> قبایل معروف آنان از تیره حمیر، [[قضاعه|قُضاعه]] و زیدالجمهور بوده و همدان، طی، مذحج، [[قبیله کنده|کِنده]]، لخم، جذام، اَزد، [[اوس و خزرج|اوس و خَزرج]] از نسل کهلان هستند.<ref>حسینی، باده ناب، ۱۳۸۲ش، ص۲۴.</ref>


از سبائیان گاها تا بیست و سه پادشاه نام برده شده است<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> که در همین منطقه و در حدود ۷۰۰ سال، از ۸۵۰ سال قبل از میلاد تا ۱۱۵ سال قبل از میلاد، حکم رانده‌اند.<ref>پیشوایی، تاریخ اسلام، ۱۳۹۷ش، ص۲۶.</ref>  
از سبائیان گاها تا بیست و سه پادشاه نام برده شده است<ref> آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۲.</ref> که در همین منطقه و در حدود ۷۰۰ سال، از ۸۵۰ سال قبل از میلاد تا ۱۱۵ سال قبل از میلاد، حکم رانده‌اند.<ref>پیشوایی، تاریخ اسلام، ۱۳۹۷ش، ص۲۶.</ref>  
خط ۵۲: خط ۵۲:
[[عدنانیان]] یا اسماعیلی و یا عرب شمالی از فرزندان [[حضرت اسماعیل(ع)]] در کنار قحطانیان به‌عنوان دو اصل در طوایف [[شبه جزیره عربستان]]،<ref>علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.</ref> از روابط حسنه‌ای برخوردار بودند؛{{یادداشت|برخی معتقدند که بعد از مهاجرت جرهمیان به مکه حضرت اسماعیل(ع) با آنها وصلت نمود؛ لذا بین این دو طایفه پیوند خویشاوندی برقرار شده بود. (یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، ج۵، ص۱۸۵.) }} به‌گونه‌ای که برخی از محققان معتقدند که این نوع روابط سبب تثبیت و گسترش دولت [[پیامبر اکرم(ص)]] در [[مدینه]] شد و حتی از جهتی، اوج تیرگی روابط آنها سبب رشد و گسترش [[عباسیان]] و سقوط دولت [[امویان|اموی]] گردید.<ref>حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، زمستان۱۳۸۱ش. ص۴۵.</ref>  
[[عدنانیان]] یا اسماعیلی و یا عرب شمالی از فرزندان [[حضرت اسماعیل(ع)]] در کنار قحطانیان به‌عنوان دو اصل در طوایف [[شبه جزیره عربستان]]،<ref>علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ۱۹۷۶ق، ص۳۵۴.</ref> از روابط حسنه‌ای برخوردار بودند؛{{یادداشت|برخی معتقدند که بعد از مهاجرت جرهمیان به مکه حضرت اسماعیل(ع) با آنها وصلت نمود؛ لذا بین این دو طایفه پیوند خویشاوندی برقرار شده بود. (یاقوت حموی، معجم البلدان، بیروت، ج۵، ص۱۸۵.) }} به‌گونه‌ای که برخی از محققان معتقدند که این نوع روابط سبب تثبیت و گسترش دولت [[پیامبر اکرم(ص)]] در [[مدینه]] شد و حتی از جهتی، اوج تیرگی روابط آنها سبب رشد و گسترش [[عباسیان]] و سقوط دولت [[امویان|اموی]] گردید.<ref>حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، زمستان۱۳۸۱ش. ص۴۵.</ref>  


پیوند و علائق مشترک دینی و مقدس دانستن [[کعبه]] یکی از دلائل روابط دوستانه بین این دو گروه دانسته شده است؛ هر چند در بین آنها  رقابت‌هایی در زمینه مفاخرات قبیلگی وجود داشته <ref>علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ب۱۹۷۶ق، ص۳۵۶.</ref> و اختلافات و جنگ‌هایی نیز مابین آنها گزارش شده است؛ از جمله درگیری بین قبیله خزاعه با [[قصی بن کلاب|قُصی بن کلاب]] از [[قریش]] برای گرفتن قدرت در [[مکه]] که منجر به شکست قبیله خزائه و فرمانروایی قریشیان بر مکه گردید<ref>حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، زمستان۱۳۸۱ش.</ref> و همچنین جنگ خزاز به‌عنوان یکی از جنگ‌های بزرگ و مهم در جاهلیت نیز میان قحطانیان و عدنانیان رخ داده است.<ref>برای اطلاعات بیشتر رجوع کن: حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، زمستان۱۳۸۱ش.</ref>
پیوند و علائق مشترک دینی و مقدس دانستن [[کعبه]] یکی از دلائل روابط دوستانه بین این دو گروه دانسته شده است؛ هر چند در بین آنها  رقابت‌هایی در زمینه مفاخرات قبیلگی وجود داشته <ref>علی، المفصل فی التاریخ العرب قبل الاسلام، ب۱۹۷۶ق، ص۳۵۶.</ref> و اختلافات و جنگ‌هایی نیز مابین آنها گزارش شده است؛ از جمله درگیری بین قبیله خزاعه با [[قصی بن کلاب|قُصی بن کلاب]] از [[قریش]] برای گرفتن قدرت در [[مکه]] که منجر به شکست قبیله خزائه و فرمانروایی قریشیان بر مکه گردید<ref>حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، زمستان۱۳۸۱ش.</ref> و همچنین جنگ خزاز به‌عنوان یکی از جنگ‌های بزرگ و مهم در جاهلیت نیز میان قحطانیان و عدنانیان رخ داده است.<ref>برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید: حسینیان مقدم، مناسبات مکه و مدینه پیش از اسلام در چشم انداز روابط قحطانی- عدنانی، زمستان۱۳۸۱ش.</ref>


==اسلام و تشیع==
==اسلام و تشیع==
خط ۵۹: خط ۵۹:
پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) اکثر هواداران علی(ع) را [[انصار]] که در اصل قحطانی بودند، تشکیل می‌دادند.<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۱.</ref> برخی معتقدند که تعداد پیروان آن حضرت در میان قحطانیان بیشتر از [[عدنانیان]] بوده است و اکثر شیعیان و سربازان امام علی در دوران خلافتش، از قبائل قحطانی بودند.<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۱.</ref>  
پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) اکثر هواداران علی(ع) را [[انصار]] که در اصل قحطانی بودند، تشکیل می‌دادند.<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۱.</ref> برخی معتقدند که تعداد پیروان آن حضرت در میان قحطانیان بیشتر از [[عدنانیان]] بوده است و اکثر شیعیان و سربازان امام علی در دوران خلافتش، از قبائل قحطانی بودند.<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۱.</ref>  


از میان قبیله‌های قحطانی، سابقه [[تشیع]] در قبائلی چون حمدانیان که مستقیما به دست آن حضرت [[مسلمان]] شده بودند و همچنین قبیله ربیعه بیشتر از بقیه قبائل بوده است؛<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵، ۱۹۴.</ref> به عنوان مثال [[مسعودی]] نویسنده کتاب [[مروج الذهب]] معتقد است که حتی یک نفر از قبیله حمدانیان نیز در لشکر [[معاویه]] حضور نداشت؛<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۴ به نقل از مسعودی.</ref> هرچند در میان برخی از قبائل قحطانی، اشخاصی که به مخالفت با امام پرداختند نیز وجود داشت؛ مانند [[اشعث بن قیس]] به عنوان یکی از بزرگان [[قبیله کنده|قبیله کِنده]]<ref>برای اطلاعات بیشتر رجوع کن: منتظرالقائم، جستاری در تاریخ قبیله کنده و نقش نخبگان آن، پائیز ۱۳۷۷ش؛ عبدی، سیاوش، قبیله کنده قبل از اسلام، زمستان۱۳۸۵. </ref> و یا برخی از قبائل قحطانی از [[خوارج]] پشتیبانی کردند.<ref> پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام، تهران، ص۷۱؛ کردی، پشتیبانی برخی از سران سیاسی عرب قحطانی از خوارج در سده اول و دوم هجری، پاییز و زمستان ۱۳۸۴.</ref>
از میان قبیله‌های قحطانی، سابقه [[تشیع]] در قبائلی چون حمدانیان که مستقیما به دست آن حضرت [[مسلمان]] شده بودند و همچنین قبیله ربیعه بیشتر از بقیه قبائل بوده است؛<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵، ۱۹۴.</ref> مثال [[مسعودی]] نویسنده کتاب [[مروج الذهب]] معتقد است که حتی یک نفر از قبیله حمدانیان نیز در لشکر [[معاویه]] حضور نداشت؛<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۴ به نقل از مسعودی.</ref> هرچند در میان برخی از قبائل قحطانی، اشخاصی که به مخالفت با امام پرداختند نیز وجود داشت؛ مانند [[اشعث بن قیس]] یکی از بزرگان [[قبیله کنده|قبیله کِنده]]<ref>برای اطلاعات بیشتر نگاه کنید به: منتظرالقائم، جستاری در تاریخ قبیله کنده و نقش نخبگان آن، پائیز ۱۳۷۷ش؛ عبدی، سیاوش، قبیله کنده قبل از اسلام، زمستان۱۳۸۵. </ref> و یا برخی از قبائل قحطانی از [[خوارج]] پشتیبانی کردند.<ref> پژوهشکده تحقیقات اسلامی، مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام، تهران، ص۷۱؛ کردی، پشتیبانی برخی از سران سیاسی عرب قحطانی از خوارج در سده اول و دوم هجری، پاییز و زمستان ۱۳۸۴.</ref>


در جریان [[واقعه کربلا]] نیز [[ابن عباس]] در نامه‌ای به امام حسین(ع) با اشاره به وجود شیعیان فراوان در سرزمین [[یمن]]، از وی می‌خواهد که به جای رفتن به [[کوفه]] به سمت یمن حرکت کند.<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۱.</ref> در [[واقعه عاشورا]] چهار تن از [[صحابه |صحابه رسول خدا(ص)]] که همگی از [[انصار]] بودند، شهید شدند.<ref>محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۲.</ref>
در جریان [[واقعه کربلا]] نیز [[ابن عباس]] در نامه‌ای به امام حسین(ع) با اشاره به وجود شیعیان فراوان در سرزمین [[یمن]]، از وی می‌خواهد که به جای رفتن به [[کوفه]] به سمت یمن حرکت کند.<ref> محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۱.</ref> در [[واقعه عاشورا]] چهار تن از [[صحابه |صحابه رسول خدا(ص)]] که همگی از [[انصار]] بودند، شهید شدند.<ref>محرمی، تاریخ تشیع از آغاز تا پایان عصر غیبت صغری، ۱۳۷۸ش، ص۱۹۲.</ref>