۱۷٬۰۰۰
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (اصلاح نویسههای عربی) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
== قیام مختار== | == قیام مختار== | ||
{{اصلی|قیام مختار}} | {{اصلی|قیام مختار}} | ||
مختار در سال ۶۶ق به خونخواهی [[امام حسین(ع)]] قیام کرد و شیعیان کوفه وی را در این امر همراهی کردند.<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۷.</ref> وی میگفت: به خدا سوگند اگر دو سوم [[قریش]] را بکشم تلافی یکی از انگشتان امام حسین(ع) نمیشود.<ref> الفخری، ص۱۲۲.</ref> مختار در قیامش از دو شعار [[یا لثارات الحسین]] و [[یا منصور امت]] استفاده کرد | مختار در سال ۶۶ق به خونخواهی [[امام حسین(ع)]] قیام کرد و شیعیان کوفه وی را در این امر همراهی کردند.<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۷.</ref> وی میگفت: به خدا سوگند اگر دو سوم [[قریش]] را بکشم تلافی یکی از انگشتان امام حسین(ع) نمیشود.<ref> الفخری، ص۱۲۲.</ref> مختار در قیامش از دو شعار [[یا لثارات الحسین]] و [[یا منصور امت]] استفاده کرد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ج۶، ص۳۹۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۲۰.</ref> | ||
او در این قیام [[شمر بن ذیالجوشن]]، [[خولی بن یزید]]، [[عمر بن سعد]] و [[عبیدالله بن زیاد]] را به قتل رساند.<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۷.</ref> | او در این قیام [[شمر بن ذیالجوشن]]، [[خولی بن یزید]]، [[عمر بن سعد]] و [[عبیدالله بن زیاد]] را به قتل رساند.<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۷.</ref> | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
====نجات محمد بن حنفیه==== | ====نجات محمد بن حنفیه==== | ||
[[عبدالله بن زبیر]] پس از آنکه از قیام مختار آگاه شد، محمد بن حنفیه و نزدیکان وی را تحتفشار قرار داد تا با وی [[بیعت]] کنند و آنان را تهدید به سوزاندن نمود، ابنحنفیه نامهای به مختار نوشته و از وی یاری خواست<ref> أخبار الدولة العباسیة، ص۱۰۰.</ref> مختار گروهی ۴۰۰۰ نفری به [[مکه]] فرستاد و آنان را نجات داد.<ref>آفرینش و تاریخ، ج۲، ص۹۱۱.</ref> | [[عبدالله بن زبیر]] پس از آنکه از قیام مختار آگاه شد، محمد بن حنفیه و نزدیکان وی را تحتفشار قرار داد تا با وی [[بیعت]] کنند و آنان را تهدید به سوزاندن نمود، ابنحنفیه نامهای به مختار نوشته و از وی یاری خواست<ref> أخبار الدولة العباسیة، ص۱۰۰.</ref> مختار گروهی ۴۰۰۰ نفری به [[مکه]] فرستاد و آنان را نجات داد.<ref>آفرینش و تاریخ، ج۲، ص۹۱۱.</ref> | ||
== | ==روایات مختلف درباره مختار == | ||
دو دسته [[حدیث|احادیث]] درباره مختار وارد شده است. در دستهای وی مدح و دسته دیگر مذمت شده است. | دو دسته [[حدیث|احادیث]] درباره مختار وارد شده است. در دستهای وی مدح و دسته دیگر مذمت شده است. | ||
'''احادیث مدح''' | '''احادیث مدح''' | ||
*از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده که خدا به مختار جزای خیر دهد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> | *از [[امام سجاد(ع)]] نقل شده که خدا به مختار جزای خیر دهد.<ref>کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۷.</ref> | ||
*[[امام باقر(ع)]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفت خدا پدرت را رحمت کند.<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۵.</ref> مامقانی ترحم امام باقر بر مختار را دلیل بر عقیده صحیح مختار دانسته و میگوید: اظهار رضایت ائمه(ع) تابع و فرع بر خشنودی خداست، پس معلوم میشود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است.<ref> مامقانی، تنقیح المقال ج۳ص ۲۰۵.</ref> | *[[امام باقر(ع)]] در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی از مختار نیز تمجید کرده و گفت خدا پدرت را رحمت کند.<ref> مامقانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۵.</ref> مامقانی ترحم امام باقر بر مختار را دلیل بر عقیده صحیح مختار دانسته و میگوید: اظهار رضایت ائمه(ع) تابع و فرع بر خشنودی خداست، پس معلوم میشود مختار از نظر عقیده انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمه واقع شده است.<ref> مامقانی، تنقیح المقال ج۳ص ۲۰۵.</ref> | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۲: | ||
آیتالله خویی ضمن برشمردن روایات مدح و ذم، اخبار مدح را ترجیح میدهد.<ref> خویی، معجم الرجال الحدیث، ج۱۸، ص۹۴.</ref> همچنین گفته شده [[سید ابن طاووس]] روایات مدح مختار را ترجیح داده است.<ref> مقامانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۶.</ref> | آیتالله خویی ضمن برشمردن روایات مدح و ذم، اخبار مدح را ترجیح میدهد.<ref> خویی، معجم الرجال الحدیث، ج۱۸، ص۹۴.</ref> همچنین گفته شده [[سید ابن طاووس]] روایات مدح مختار را ترجیح داده است.<ref> مقامانی، تنقیح المقال، ج۳، ص۲۰۶.</ref> | ||
==دیدگاهها درباره مختار== | |||
عالمان شیعه درباره شخصیت مختار اختلافنظر دارند: | عالمان شیعه درباره شخصیت مختار اختلافنظر دارند: | ||
=== مختار شخصیتی قدرتطلب بود=== | ===مختار شخصیتی قدرتطلب بود=== | ||
برخی معتقدند از مجموعه قرائن و سوابق مختار به دست میآید که او شخصیت مثبتی نیست و قیام او برای کسب قدرت و حکومت بوده است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه محسن الویری، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> همچنین همکاری مختار با مسلم بن عقیل را به خاطر اشتراک در هدف قلمداد کرده نه اشتراک در عقیده. بر اساس این دیدگاه، مختار معیارهای شیعه عقیدتی را ندارد و قیام او قیام شیعی به شمار نمیآید.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه محمدرضا بارانی، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> برخی از پژوهشگران تاریخ نیز معتقدند مختار فردی جاهطلب بوده اما به اهلبیت(ع) محبت داشت. بر اساس این دیدگاه مختار امام سجاد(ع) را به عنوان امام قبول نداشته و محمد بن حنفیه را نیز به عنوان انسانی نجاتبخش و امام سیاسی مطرح کرده بود. به تعبیری دیگر مختار از اهلبیت(ع) استفاده ابزاری نموده و قصد داشته از طریق اهلبیت(ع) به اهداف خود دست یابد.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه نعمتالله صفری فروشانی، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | برخی معتقدند از مجموعه قرائن و سوابق مختار به دست میآید که او شخصیت مثبتی نیست و قیام او برای کسب قدرت و حکومت بوده است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه محسن الویری، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> همچنین همکاری مختار با مسلم بن عقیل را به خاطر اشتراک در هدف قلمداد کرده نه اشتراک در عقیده. بر اساس این دیدگاه، مختار معیارهای شیعه عقیدتی را ندارد و قیام او قیام شیعی به شمار نمیآید.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه محمدرضا بارانی، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> برخی از پژوهشگران تاریخ نیز معتقدند مختار فردی جاهطلب بوده اما به اهلبیت(ع) محبت داشت. بر اساس این دیدگاه مختار امام سجاد(ع) را به عنوان امام قبول نداشته و محمد بن حنفیه را نیز به عنوان انسانی نجاتبخش و امام سیاسی مطرح کرده بود. به تعبیری دیگر مختار از اهلبیت(ع) استفاده ابزاری نموده و قصد داشته از طریق اهلبیت(ع) به اهداف خود دست یابد.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه نعمتالله صفری فروشانی، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | ||
=== مختار خونخواه اهلبیت بود== | === مختار خونخواه اهلبیت بود=== | ||
[[عبدالرزاق مقرم]] مختار را از اتهاماتی که به او وارد شده منزه دانسته و همه آنها را دروغ شمرده است.<ref> پیامدهای عاشورا، ص۱۳۵.</ref> [[باقر شریف قرشی]] نیز قیام مختار را جهاد مقدس دانسته و معتقد است قدرتی که مختار به دنبال آن بوده نه برای جاهطلبی و ریاست، بلکه برای خونخواهی اهلبیت پیامبر(ص) و انتقام از قاتلان آنها بوده است.<ref>پیامدهای عاشورا، ص۱۳۳.</ref> همچنین [[نجمالدین طبسی]] معتقد است که اتهامات مختار نتیجه جو ضد مختاری بوده که [[بنیامیه]] آن را ساختند. وی روایتی که در آن امام باقر(ع) طلب رحمت برای او نموده را معتبر دانسته و این روایت را به نوعی تأیید کارهای مختار در قبال قتل قاتلان امام حسین(ع) میداند.<ref>[http://velaseddighah.com/fa/?p=2977#more-2977| پایگاه اطلاعرسانی شیخ نجمالدین طبسی]</ref> | [[عبدالرزاق مقرم]] مختار را از اتهاماتی که به او وارد شده منزه دانسته و همه آنها را دروغ شمرده است.<ref> پیامدهای عاشورا، ص۱۳۵.</ref> [[باقر شریف قرشی]] نیز قیام مختار را جهاد مقدس دانسته و معتقد است قدرتی که مختار به دنبال آن بوده نه برای جاهطلبی و ریاست، بلکه برای خونخواهی اهلبیت پیامبر(ص) و انتقام از قاتلان آنها بوده است.<ref>پیامدهای عاشورا، ص۱۳۳.</ref> همچنین [[نجمالدین طبسی]] معتقد است که اتهامات مختار نتیجه جو ضد مختاری بوده که [[بنیامیه]] آن را ساختند. وی روایتی که در آن امام باقر(ع) طلب رحمت برای او نموده را معتبر دانسته و این روایت را به نوعی تأیید کارهای مختار در قبال قتل قاتلان امام حسین(ع) میداند.<ref>[http://velaseddighah.com/fa/?p=2977#more-2977| پایگاه اطلاعرسانی شیخ نجمالدین طبسی]</ref> | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۶: | ||
[[مهدی پیشوایی]] اعتقاد مختار به ائمه را بیشتر از اعتقاد شیعه سیاسی دانسته و قیام مختار را قیامی شیعی قلمداد کرده که به جهت اعتقادات خود دست به قیام زده اما در عین حال شخصیت مختار را خالی از جاهطلبی ندانسته و در برخی موارد افراطکارییهایی هم داشته است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[یعقوب جعفری]] نیز مختار را [[شیعه]] واقعی دانسته که اصل هدف و عقیده او خوب بوده است اما در انتقام زیادهروی کرده و منشأ این زیادهروی را روحیه تندروی او دانسته است.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[محمدهادی یوسفی غروی]] نیز مختار را مسلمانی قدرتطلب و سیاسی معرفی کرده و اقدامات او را مورد تأیید ندانسته است با این حال معتقد است به سبب آنکه ائمه(ع) بر مختار ترحم کردهاند نمیتوان او را اهل عذاب دانست.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | [[مهدی پیشوایی]] اعتقاد مختار به ائمه را بیشتر از اعتقاد شیعه سیاسی دانسته و قیام مختار را قیامی شیعی قلمداد کرده که به جهت اعتقادات خود دست به قیام زده اما در عین حال شخصیت مختار را خالی از جاهطلبی ندانسته و در برخی موارد افراطکارییهایی هم داشته است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[یعقوب جعفری]] نیز مختار را [[شیعه]] واقعی دانسته که اصل هدف و عقیده او خوب بوده است اما در انتقام زیادهروی کرده و منشأ این زیادهروی را روحیه تندروی او دانسته است.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[محمدهادی یوسفی غروی]] نیز مختار را مسلمانی قدرتطلب و سیاسی معرفی کرده و اقدامات او را مورد تأیید ندانسته است با این حال معتقد است به سبب آنکه ائمه(ع) بر مختار ترحم کردهاند نمیتوان او را اهل عذاب دانست.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | ||
= خودداری از قضاوت درباره مختار=== | === خودداری از قضاوت درباره مختار=== | ||
[[میرزا محمد استرآبادی]] معتقد است نباید مختار را به بدی یاد کرد در عین حال روایات وی را قابل اعتماد نمیداند و در نهایت در مورد او توقف کرده است.<ref>جامع الرواه، ج۲، ص۲۲۱.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز ایمان و یقین مختار را کامل ندانسته و اقدامات وی را بدون اجازه امام دانسته است در عین حال معتقد است به دلیل آنکه مختار کارهای نیک زیادی انجام داده است عاقبت به خیر شده است. علامه مجلسی نیز تصریح به توقف در مورد مدح یا ذم مختار کرده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۹.</ref> | [[میرزا محمد استرآبادی]] معتقد است نباید مختار را به بدی یاد کرد در عین حال روایات وی را قابل اعتماد نمیداند و در نهایت در مورد او توقف کرده است.<ref>جامع الرواه، ج۲، ص۲۲۱.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز ایمان و یقین مختار را کامل ندانسته و اقدامات وی را بدون اجازه امام دانسته است در عین حال معتقد است به دلیل آنکه مختار کارهای نیک زیادی انجام داده است عاقبت به خیر شده است. علامه مجلسی نیز تصریح به توقف در مورد مدح یا ذم مختار کرده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۹.</ref> | ||
==دیدگاه علمای اهلسنت== | ===دیدگاه علمای اهلسنت=== | ||
[[ابناثیر]] در [[اسد الغابه]] در صدد ذم مختار بر آمده است و روایات وی را قبول نمیکند.<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ج۴، ص۳۴۷ </ref> حتی علیه وی حدیث از [[پیامبر(ص)]] جعل شده است که پیامبر(ص) فرمود: از ثقیف کذاب و جنایتکار به وجود خواهد آمد.<ref>الأنساب، ج۳، ص۱۴۰.</ref> راوی این روایت [[اسماء دختر ابوبکر]] مادر [[عبدالله بن زبیر]] است.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۰۹؛ اسدالغابة، ج۳، ص۱۴۱.</ref> به گفته اسماء منظور از کذّاب در این روایت، مختار است،<ref>تاریخ الإسلام، ج۵، ص۲۲۶؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۰.</ref> اولینبار لقب کذاب توسط [[حجاج بن یوسف]] برای مختار به کار رفت و وی مردم را به [[لعن]] [[حضرت علی(ع)]] و مختار امر میکرد.<ref> الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۸</ref>مقریزی مختار را جزء [[خوارج]] میداند.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱۴، ص۱۵۷.</ref> | [[ابناثیر]] در [[اسد الغابه]] در صدد ذم مختار بر آمده است و روایات وی را قبول نمیکند.<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ج۴، ص۳۴۷ </ref> حتی علیه وی حدیث از [[پیامبر(ص)]] جعل شده است که پیامبر(ص) فرمود: از ثقیف کذاب و جنایتکار به وجود خواهد آمد.<ref>الأنساب، ج۳، ص۱۴۰.</ref> راوی این روایت [[اسماء دختر ابوبکر]] مادر [[عبدالله بن زبیر]] است.<ref>الاستیعاب، ج۳، ص۹۰۹؛ اسدالغابة، ج۳، ص۱۴۱.</ref> به گفته اسماء منظور از کذّاب در این روایت، مختار است،<ref>تاریخ الإسلام، ج۵، ص۲۲۶؛ الطبقات الکبری، ج۸، ص۲۰۰.</ref> اولینبار لقب کذاب توسط [[حجاج بن یوسف]] برای مختار به کار رفت و وی مردم را به [[لعن]] [[حضرت علی(ع)]] و مختار امر میکرد.<ref> الطبقات الکبری، ج۶، ص۱۶۸</ref>مقریزی مختار را جزء [[خوارج]] میداند.<ref>إمتاع الأسماع، ج۱۴، ص۱۵۷.</ref> | ||
خط ۱۵۲: | خط ۱۵۰: | ||
*کتاب فی المختار نوشته [[شیخ صدوق]] | *کتاب فی المختار نوشته [[شیخ صدوق]] | ||
*مختصر اخبار المختار نوشته [[شیخ طوسی]] | *مختصر اخبار المختار نوشته [[شیخ طوسی]] | ||
*اخبار المختار نوشته | *اخبار المختار نوشته محمد بن حسن بن حمزه جعفری طالبی داماد [[شیخ مفید]] | ||
*شرح الثار فی احوال المختار نوشته [[جعفر بن محمد بن نما حلی| ابن نما حلی]]<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۳۷۰.</ref> علامه مجلسی این کتاب را در جلد ۴۵ بحارالانوار آورده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۶-۳۹۰.</ref> | *شرح الثار فی احوال المختار نوشته [[جعفر بن محمد بن نما حلی| ابن نما حلی]]<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ج۱، ص۳۷۰.</ref> علامه مجلسی این کتاب را در جلد ۴۵ بحارالانوار آورده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۴۶-۳۹۰.</ref> | ||
*کتاب المختار، ابوسعید عبید بن کثیر عامری<ref> | *کتاب المختار، ابوسعید عبید بن کثیر عامری<ref>غلامعلی و غریب، «مختار ثقفی در گستره آثار رجالیان»، ص۷۷؛ ابنشهرآشوب، معالم العلماء، ص۱۱۷.</ref> | ||
*قرة العین فی شرح ثارات الحسین نوشته علی بن حسن عاملی مروزی | *قرة العین فی شرح ثارات الحسین نوشته علی بن حسن عاملی مروزی | ||
*قرة العین فی شرح ثارالحسین نوشته ابوعبدالله عبد بن محمد | *قرة العین فی شرح ثارالحسین نوشته ابوعبدالله عبد بن محمد |
ویرایش