۱۷٬۰۳۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==نسب و لقب== | ==نسب و لقب== | ||
مختار بن ابیعبید بن مسعود ثقفی، اهل [[طائف]] و از قبیله ثقیف بود.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، بخش الطبقة الخامسة، جزء۲، ص۷۹.</ref> پدرش [[ابوعبید ثقفی|ابوعبید]] از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] بود<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۷.</ref> که در جنگهای [[قادسیه]] در زمان [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] کشته شد.<ref> تاریخ ابنخلدون، ج۱، ص۳۵۶.</ref> جد وی، [[مسعود ثقفی]] از بزرگان [[حجاز]] بوده و به وی لقب عَظیمُ القَرْیَتَیْن داده بودند.<ref> المعارف، ص۴۰۰.</ref> مادرش [[دومه (مادر مختار)|دومه بنت عمرو بن وهب]] است که [[ابنطیفور]] وی را از صاحبان بلاغت و فصاحت ذکر کرده است.<ref> محلاتی، ریاحین الشریعة، ج۴، ص۲۴۵.</ref> | مختار بن ابیعبید بن مسعود ثقفی، اهل [[طائف]] و از قبیله ثقیف بود.<ref> ابنسعد، الطبقات الکبری، بخش الطبقة الخامسة، جزء۲، ص۷۹.</ref> پدرش [[ابوعبید ثقفی|ابوعبید]] از [[صحابه]] [[پیامبر(ص)]] بود<ref> ابناثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۴، ص۳۴۷.</ref> که در جنگهای [[قادسیه]] در زمان [[عمر بن خطاب|خلیفه دوم]] کشته شد.<ref> تاریخ ابنخلدون، ج۱، ص۳۵۶.</ref> جد وی، [[مسعود ثقفی]] از بزرگان [[حجاز]] بوده و به وی لقب عَظیمُ القَرْیَتَیْن داده بودند.<ref> ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۹۲م، ص۴۰۰.</ref> مادرش [[دومه (مادر مختار)|دومه بنت عمرو بن وهب]] است که [[ابنطیفور]] وی را از صاحبان بلاغت و فصاحت ذکر کرده است.<ref> محلاتی، ریاحین الشریعة، ج۴، ص۲۴۵.</ref> | ||
عموی مختار [[سعد بن مسعود ثقفی]] از طرف [[امام علی(ع)]] والی [[مداین]] بود.<ref> ابنحجر، الاصابة، ج۱، ص۵۶۱.</ref> | عموی مختار [[سعد بن مسعود ثقفی]] از طرف [[امام علی(ع)]] والی [[مداین]] بود.<ref> ابنحجر، الاصابة، ج۱، ص۵۶۱.</ref> | ||
خط ۱۳۶: | خط ۱۳۶: | ||
[[میرزا محمد استرآبادی]] معتقد است نباید مختار را به بدی یاد کرد در عین حال روایات وی را قابل اعتماد نمیداند و در نهایت در مورد او توقف کرده است.<ref>جامع الرواه، ج۲، ص۲۲۱.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز ایمان و یقین مختار را کامل ندانسته و اقدامات وی را بدون اجازه امام دانسته است در عین حال معتقد است به دلیل آنکه مختار کارهای نیک زیادی انجام داده است عاقبت به خیر شده است. علامه مجلسی در نهایت تصریح به توقف در مورد مدح یا ذم مختار کرده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۹.</ref> | [[میرزا محمد استرآبادی]] معتقد است نباید مختار را به بدی یاد کرد در عین حال روایات وی را قابل اعتماد نمیداند و در نهایت در مورد او توقف کرده است.<ref>جامع الرواه، ج۲، ص۲۲۱.</ref> [[علامه مجلسی]] نیز ایمان و یقین مختار را کامل ندانسته و اقدامات وی را بدون اجازه امام دانسته است در عین حال معتقد است به دلیل آنکه مختار کارهای نیک زیادی انجام داده است عاقبت به خیر شده است. علامه مجلسی در نهایت تصریح به توقف در مورد مدح یا ذم مختار کرده است.<ref>بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۹.</ref> | ||
=== | ===دیدگاهها درباره مختار=== | ||
اختلاف دیدگاه در مورد شخصیت مختار در میان | اختلاف دیدگاه در مورد شخصیت مختار در میان تاریخنگاران و تاریخپژوهان شیعه نیز وجود دارد. | ||
=== مختار شخصیتی قدرطلب بود=== | |||
برخی از مخالفان معتقدند از مجموعه قرائن و سوابق مختار به دست میآید که مختار شخصیت مثبتی نیست و قیام او برای کسب قدرت و حکومت بوده است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه محسن الویری، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> همچنین همکاری مختار با مسلم را به خاطر اشتراک در هدف قلمداد کرده نه اشتراک در عقیده. بر اساس این دیدگاه آنان، مختار معیارهای شیعه عقیدتی را ندارد، از اینرو قیام او قیام شیعی به شمار نمیآید.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه محمدرضا بارانی، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> برخی از پژوهشگران تاریخ نیز معتقدند مختار فردی جاهطلب بود که به اهلبیت(ع) محبت داشت. بر اساس این دیدگاه مختار امام سجاد(ع) را به عنوان امام قبول نداشته و محمد بن حنفیه را نیز به عنوان انسانی نجاتبخش و امام سیاسی مطرح کرده بود. به تعبیری دیگر مختار از اهلبیت(ع) استفاده ابزاری نموده و قصد داشته از طریق اهل بیت(ع) به اهداف خود دست یابد.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار؛ دیدگاه نعمتالله صفری فروشانی، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | |||
=== مختار خونخواه اهلبیت بود== | |||
[[عبدالرزاق مقرم]] مختار را از اتهاماتی که به او وارد شده منزه دانسته و همه آنها را دروغ شمرده است.<ref> پیامدهای عاشورا، ص۱۳۵.</ref> [[باقر شریف قرشی]] نیز قیام مختار را جهاد | [[عبدالرزاق مقرم]] مختار را از اتهاماتی که به او وارد شده منزه دانسته و همه آنها را دروغ شمرده است.<ref> پیامدهای عاشورا، ص۱۳۵.</ref> [[باقر شریف قرشی]] نیز قیام مختار را جهاد مقدس دانسته و معتقد است قدرتی که مختار به دنبال آن بوده نه برای جاهطلبی و ریاست، بلکه برای خونخواهی اهلبیت پیامبر(ص) و انتقام از قاتلان آنها بوده است.<ref>پیامدهای عاشورا، ص۱۳۳.</ref> همچنین [[نجمالدین طبسی]] معتقد است که اتهامات مختار نتیجه جو ضد مختاری بوده که [[بنیامیه]] آن را ساختند. وی روایتی که در آن امام باقر(ع) طلب رحمت برای او نموده را معتبر دانسته و این روایت را به نوعی تأیید کارهای مختار در قبال قتل قاتلان امام حسین(ع) میداند.<ref>[http://velaseddighah.com/fa/?p=2977#more-2977| پایگاه اطلاعرسانی شیخ نجمالدین طبسی]</ref> | ||
=== تفصیل=== | |||
دیدگاه برخی از مورخان نیز تلفیقی از دو نگاه منفی و مثبت به مختار است. به عنوان نمونه [[مهدی پیشوایی]] اعتقاد مختار به ائمه را بیشتر از اعتقاد شیعه سیاسی دانسته و قیام مختار را قیامی شیعی قلمداد کرده که به جهت اعتقادات خود دست به قیام زده اما در عین حال شخصیت مختار را خالی از جاهطلبی ندانسته و در برخی موارد افراطکارییهایی هم داشته است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[یعقوب جعفری]] نیز مختار را [[شیعه]] واقعی دانسته که اصل هدف و عقیده او خوب بوده است اما در انتقام زیادهروی کرده و منشأ این زیاده روی را روحیه تندروی او دانسته است.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[محمدهادی یوسفی غروی]] نیز مختار را مسلمانی قدرتطلب و سیاسی معرفی کرده و اقدامات او را مورد تأیید ندانسته اما او معتقد است به سبب آنکه ائمه(ع) بر مختار ترحم کردند نمیتوان او را اهل عذاب دانست.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | دیدگاه برخی از مورخان نیز تلفیقی از دو نگاه منفی و مثبت به مختار است. به عنوان نمونه [[مهدی پیشوایی]] اعتقاد مختار به ائمه را بیشتر از اعتقاد شیعه سیاسی دانسته و قیام مختار را قیامی شیعی قلمداد کرده که به جهت اعتقادات خود دست به قیام زده اما در عین حال شخصیت مختار را خالی از جاهطلبی ندانسته و در برخی موارد افراطکارییهایی هم داشته است.<ref> نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[یعقوب جعفری]] نیز مختار را [[شیعه]] واقعی دانسته که اصل هدف و عقیده او خوب بوده است اما در انتقام زیادهروی کرده و منشأ این زیاده روی را روحیه تندروی او دانسته است.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> [[محمدهادی یوسفی غروی]] نیز مختار را مسلمانی قدرتطلب و سیاسی معرفی کرده و اقدامات او را مورد تأیید ندانسته اما او معتقد است به سبب آنکه ائمه(ع) بر مختار ترحم کردند نمیتوان او را اهل عذاب دانست.<ref>نصرتی، دیدگاه مورخین معاصر شیعی درباره مختار، دانشگاه ادیان و مذاهب.</ref> | ||
===مختار در نگاه علمای اهلسنت=== | ===مختار در نگاه علمای اهلسنت=== | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۵۹: | ||
[[علامه امینی]] نیز انتساب مختار به کیسانیه را نمیپذیرند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> | [[علامه امینی]] نیز انتساب مختار به کیسانیه را نمیپذیرند.<ref>الغدیر، ج۱، ص۳۴۳.</ref> | ||
==همسرو فرزندان== | ==همسرو فرزندان== | ||
مختار ثقفی چهار همسر داشت. ام ثابت دختر [[سمرة بن جندب]]،<ref> ابنقتیبه، المعارف، ص۴۰۲.</ref>عمره دختر [[نعمان بن بشیر،<ref> مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۹۹.</ref> ام زید الصغری دختر [[سعید بن زید بن عمرو]]<ref>المحبر، ص۷۰</ref> و ام الولید بنت عمیر بن رباح.<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> ام ثابت برای او محمد و اسحاق را به دنیا آورد.<ref> ابنقتیبه، المعارف، ص۴۰۲.</ref> ام ولید، ام سلمه را که به ازدواج عبدالله بن عبدالله بن عمر بن خطاب درآمد.<ref>الطبقات الکبری، ج۸، ص۳۴۶.</ref> | |||
*[[عمر بن مختار]] که از شیعیان [[ری]] بود وقتی [[ابومسلم خراسانی]] بر اوضاع مسلط شد وی را والی ری کرد.<ref> اخبارالدولةالعباسیة،ص۲۶۲</ref> | |||
[[ابوالحکم بن مختار]]، <ref> تاریخ الإسلام، ج۱۷، ص۱۰۵.</ref>[[جبر بن المختار]].<ref>جمهرةأنساب العرب، ص۲۶۸.</ref> | |||
*[[امیة بن المختار]]<ref> جمهرةأنساب العرب، ص۲۶۸.</ref> | |||
*[[بلال بن مختار]]: فرزند بلال نیز مختار بودهاست.<ref>رجال الطوسی، ص۵۶۸.</ref> گاهی از وی به نام هلال یاد شدهاست.<ref>رجال الطوسی، ص۴۳۷.</ref> | |||
*[[عمر بن مختار]] که از شیعیان [[ری]] بود | |||
*[[ | |||
*[[بلال بن مختار]]: | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۲۵۴: | خط ۲۳۷: | ||
*ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | *ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، تحقیق لجنة من العلماء، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م. | ||
*ابن خلدون، عبدالرحمن بن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی،چ هشتم، ۱۳۷۵ش. | *ابن خلدون، عبدالرحمن بن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ترجمه محمد پروین گنابادی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی،چ هشتم، ۱۳۷۵ش. | ||
* | *ابنقتیبه عبدالله بن مسلم، المعارف، تحقیق ثروت عکاشة، القاهرة، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، البطعة الثانیة، ۱۹۹۲م. | ||
*ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | *ابن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبد القادر عطا، بیروت،دار الکتب العلمیة، ط الأولی، ۱۴۱۰ق/۱۹۹۰م. | ||
*ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت،دار القلم العربی، ط الأولی، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م. | *ابن طقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق عبد القادر محمد مایو، بیروت،دار القلم العربی، ط الأولی، ۱۴۱۸ق/۱۹۹۷م. |
ویرایش