پرش به محتوا

مختار بن ابی‌عبید ثقفی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
کنیه مختار، ابواسحاق<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۶.</ref> و لقبش کَیسان (زیرک و باهوش) بود.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۷.</ref> از [[اصبغ بن نباته]] نقل شده هنگامی که مختار طفلی کوچک بود [[امام علی(ع)]] او را بر زانوی خود نشاند و وی را کَیِّس خواند.<ref> خویی، معجم الرجال، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref> بعضی گفته‌اند لقب کیسان برگرفته از نام  [[ابوعمره کیسان|ابوعمره]] مشاور وی بوده است.<ref> نگاه کنید به کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸.</ref>
کنیه مختار، ابواسحاق<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۶.</ref> و لقبش کَیسان (زیرک و باهوش) بود.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۷.</ref> از [[اصبغ بن نباته]] نقل شده هنگامی که مختار طفلی کوچک بود [[امام علی(ع)]] او را بر زانوی خود نشاند و وی را کَیِّس خواند.<ref> خویی، معجم الرجال، ج۱۸، ص۱۰۲.</ref> بعضی گفته‌اند لقب کیسان برگرفته از نام  [[ابوعمره کیسان|ابوعمره]] مشاور وی بوده است.<ref> نگاه کنید به کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۸.</ref>


== زندگی‌نامه و فعالیت‌ها==
== حضور در جنگ قادسیه==
مختار در [[سال اول هجرت]] متولد شد.<ref>ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۷.</ref> گفته‌اند مختار در ۱۳ سالگی در جنگ جسر از جنگ‌های قادسیه شرکت داشت و در صدد بود تا وارد میدان شود ولی با ممانعت عمویش سعد بن مسعود مواجه شد.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ج‌۴۵، ص۳۵۰ </ref> در این جنگ پدر و برادرانش کشته شدند.<ref> ابن‌حجر، الاصابة، ج‌۱، ص۵۶۱.</ref>
مختار در [[سال اول هجرت]] متولد شد.<ref>ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۷.</ref> گفته‌اند مختار در ۱۳ سالگی در جنگ جسر از جنگ‌های قادسیه شرکت داشت و در صدد بود تا وارد میدان شود ولی با ممانعت عمویش سعد بن مسعود مواجه شد.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ج‌۴۵، ص۳۵۰ </ref> در این جنگ پدر و برادرانش کشته شدند.<ref> ابن‌حجر، الاصابة، ج‌۱، ص۵۶۱.</ref>


===حضور در مدائن===
سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار، از طرف [[حضرت علی(ع)]] حاکم مدائن بود، سعد در هنگام درگیری با [[خوارج]]، مختار را به عنوان جانشین خود در مداین منصوب کرد و برای جنگ با خوارج بیرون رفت.<ref> اخبارالطوال، ص۲۵۰.</ref>
سعد بن مسعود ثقفی عموی مختار، از طرف [[حضرت علی(ع)]] حاکم مدائن بود، سعد در هنگام درگیری با [[خوارج]]، مختار را به عنوان جانشین خود در مداین منصوب کرد و برای جنگ با خوارج بیرون رفت.<ref> اخبارالطوال، ص۲۵۰؛ تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۱، ص۶۲۹.</ref>


[[امام حسن(ع)]] در جنگ با معاویه و خیانت برخی یارانش به مدائن و خانه [[سعد بن مسعود ثقفی]] (عموی مختار) رفت. سعد از جانب امام حکومت مدائن را داشت.<ref> طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج۷، ص۲.</ref>
==قیام امام حسین(ع)==
 
===دوره معاویه===
به گزارش شمس‌الدین ذهبی، مختار در زمان معاویه به [[بصره]] رفت و مردم را به سوی امام حسین(ع) فرا خواند، در این هنگام [[عبیدالله بن زیاد]] که والی بصره از طرف معاویه بود، وی را دستگیر کرده و ۱۰۰ ضربه شلاق زد. مختار پس از آن به [[طائف]] تبعید شد.<ref> ذهبی، سیر اعلام النبلا، ج۳، ص۵۴۴.</ref>
به گزارش شمس‌الدین ذهبی، مختار در زمان معاویه به [[بصره]] رفت و مردم را به سوی امام حسین(ع) فرا خواند، در این هنگام [[عبیدالله بن زیاد]] که والی بصره از طرف معاویه بود، وی را دستگیر کرده و ۱۰۰ ضربه شلاق زد. مختار پس از آن به [[طائف]] تبعید شد.<ref> ذهبی، سیر اعلام النبلا، ج۳، ص۵۴۴.</ref>


===قیام امام حسین(ع)===
مختار در [[روز عاشورا]] در کربلا حضور نداشت. البته او با مسلم بن عقیل فرستاده امام حسین(ع) در [[کوفه]] همکاری می‌کرد و علیه [[بنی‌امیه]] تحرکاتی داشت.
مختار در [[روز عاشورا]] در کربلا حضور نداشت. البته او با مسلم بن عقیل فرستاده امام حسین(ع) در [[کوفه]] همکاری می‌کرد و علیه [[بنی‌امیه]] تحرکاتی داشت.
*'''مسلم در خانه مختار''': مختار از کسانی بود که به [[مسلم بن عقیل]] پیوست،<ref> الکامل، ج‌۴، ص۳۶.</ref> مسلم هنگام ورود به کوفه به خانه مختار رفت.<ref>ابن‌قتیبة الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۳۱.</ref> پس از آنکه [[عبیدالله بن زیاد]] از مکان مسلم اطلاع پیدا کرد، مسلم به خانه [[هانی بن عروه]] نقل‌مکان کرد.<ref>دینوری، ص۲۳۳؛ مسعودی، ج۳، ص۲۵۲.</ref>
*'''مسلم در خانه مختار''': مختار از کسانی بود که به [[مسلم بن عقیل]] پیوست،<ref> الکامل، ج‌۴، ص۳۶.</ref> مسلم هنگام ورود به کوفه به خانه مختار رفت.<ref>ابن‌قتیبة الدینوری، الاخبار الطوال، ص۲۳۱.</ref> پس از آنکه [[عبیدالله بن زیاد]] از مکان مسلم اطلاع پیدا کرد، مسلم به خانه [[هانی بن عروه]] نقل‌مکان کرد.<ref>دینوری، ص۲۳۳؛ مسعودی، ج۳، ص۲۵۲.</ref>
خط ۶۶: خط ۶۲:


ابن زبیر، [[عبدالله بن مطیع]] را به عنوان والی به کوفه فرستاد، مختار با وی جنگید و بر وی غلبه کرد.<ref>آفرینش و تاریخ، ج‌۲، ص۹۱۱؛ تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص۴۴.</ref>
ابن زبیر، [[عبدالله بن مطیع]] را به عنوان والی به کوفه فرستاد، مختار با وی جنگید و بر وی غلبه کرد.<ref>آفرینش و تاریخ، ج‌۲، ص۹۱۱؛ تاریخ ابن‌خلدون، ج‌۲، ص۴۴.</ref>
===مختار و قیام توابین===
==شرکت نکردن در قیام توابین==
{{اصلی|قیام توابین}}
{{اصلی|قیام توابین}}
مختار در [[قیام توابین]] شرکت نکرد، چون قیام را بی‌فایده و [[سلیمان بن صرد خزاعی]] را ناآشنا با فنون و تاکتیک‌های رزمی می‌دانست.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۲۹.</ref> به دنبال عدم شرکت مختار، ۴۰۰۰ نفر از ۱۶۰۰۰ نفری که با سلیمان بیعت کرده بودند پا پس کشیدند.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۳۵.</ref> البته وی در حین قیام توابین به زندان افتاد<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۳۰.</ref> و پس از شکست توابین، به بازماندگان آنان نامه‌ای نوشت و از آنان دلجویی کرد.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۵۱.</ref> سران توابین قصد آزادسازی وی از زندان را داشتند که مختار آنان را برحذر داشت و گفت بزودی از زندان آزاد خواهد شد. این بار نیز با وساطت عبدالله بن عمر آزاد شد.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۵۱.</ref>
مختار در [[قیام توابین]] شرکت نکرد، چون قیام را بی‌فایده و [[سلیمان بن صرد خزاعی]] را ناآشنا با فنون و تاکتیک‌های رزمی می‌دانست.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۲۹.</ref> به دنبال عدم شرکت مختار، ۴۰۰۰ نفر از ۱۶۰۰۰ نفری که با سلیمان بیعت کرده بودند پا پس کشیدند.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۳۵.</ref> البته وی در حین قیام توابین به زندان افتاد<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۳۰.</ref> و پس از شکست توابین، به بازماندگان آنان نامه‌ای نوشت و از آنان دلجویی کرد.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۵۱.</ref> سران توابین قصد آزادسازی وی از زندان را داشتند که مختار آنان را برحذر داشت و گفت بزودی از زندان آزاد خواهد شد. این بار نیز با وساطت عبدالله بن عمر آزاد شد.<ref> ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج‌۶، ص۵۱.</ref>
خط ۷۲: خط ۶۸:
== قیام مختار==
== قیام مختار==
{{اصلی|قیام مختار}}
{{اصلی|قیام مختار}}
مختار در سال ۶۶ق به خونخواهی [[امام حسین(ع)]] قیام کرد و شیعیان کوفه وی را در این امر همراهی کردند.<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.</ref> وی می‌گفت: به خدا سوگند اگر دو سوم [[قریش]] را بکشم تلافی یکی از انگشتان امام حسین(ع) نمی‌شود.<ref> الفخری، ص۱۲۲.</ref>
مختار در سال ۶۶ق به خونخواهی [[امام حسین(ع)]] قیام کرد و شیعیان کوفه وی را در این امر همراهی کردند.<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.</ref> وی می‌گفت: به خدا سوگند اگر دو سوم [[قریش]] را بکشم تلافی یکی از انگشتان امام حسین(ع) نمی‌شود.<ref> الفخری، ص۱۲۲.</ref> مختار در قیامش از دو شعار [[یا لثارات الحسین]] و [[یا منصور امت]] استفاده کرد. وی هنگام پوشیدن لباس رزم با این دو شعار به پیروانشان آغاز قیام را اطلاع داد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ج‌۶، ص۳۹۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج‌۶، ص۲۰.</ref>  


او در این قیام [[شمر بن ذی‌الجوشن]]، [[خولی بن یزید]]، [[عمر بن سعد]] و [[عبیدالله بن زیاد]] را به قتل رساند.<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.</ref>
او در این قیام [[شمر بن ذی‌الجوشن]]، [[خولی بن یزید]]، [[عمر بن سعد]] و [[عبیدالله بن زیاد]] را به قتل رساند.<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج‌۴، ص۳۴۷.</ref>
خط ۷۸: خط ۷۴:
وقتی مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد [[محمد بن حنفیه]] فرستاد، او مشغول خوردن غذا بود. گفت سپاس خدای را که وقتی سر حسین(ع) را نزد ابن زیاد بردند او مشغول خوردن بود و اینک سر ابن زیاد را نزد ما آوردند و ما چنان حالی داریم.<ref>آفرینش و تاریخ، ج‌۲، ص۹۱۳.</ref>
وقتی مختار سر عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را نزد [[محمد بن حنفیه]] فرستاد، او مشغول خوردن غذا بود. گفت سپاس خدای را که وقتی سر حسین(ع) را نزد ابن زیاد بردند او مشغول خوردن بود و اینک سر ابن زیاد را نزد ما آوردند و ما چنان حالی داریم.<ref>آفرینش و تاریخ، ج‌۲، ص۹۱۳.</ref>


===شعار===
===کشته شدن همسر مختار===
مختار در قیامش از دو شعار [[یا لثارات الحسین]] و [[یا منصور امت]] استفاده کرد. وی هنگام پوشیدن لباس رزم با این دو شعار به پیروانشان آغاز قیام را اطلاع داد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ج‌۶، ص۳۹۰؛ طبری، تاریخ الامم و الملوک، ج‌۶، ص۲۰.</ref>  
مصعب [[عمره بنت نعمان بن بشیر|عمره]]، دختر [[نعمان بن بشیر]] را، که همسر مختار بن ابی‌عبیده بود، در تنگنا قرار داد تا از مختار بیزاری جوید اما او نپذیرفت و مصعب گردنش را زد.<ref>آفرینش وتاریخ، ج‌۲، ص۹۱۳.</ref> او اولین زن در اسلام بود که گردنش زده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج‌۲، ص۲۶۴.</ref>
 
==درگذشت==
===پایان کار مختار===
مختار پس از ۱۸ ماه حکومت و جنگیدن با [[مروانیان]] در [[شام]]، [[آل زبیر]] در [[حجاز]] و اشراف کوفه در [[۱۴ رمضان]]<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ج‌۶، ص۶۸.</ref> سال [[سال ۶۷ هجری قمری|۶۷ق]] در ۶۷سالگی به دست [[مصعب بن زبیر]] به قتل رسید.<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۷؛ المعرفة و التاریخ، ج‌۳، ص۳۳۰.</ref> به دستور مصعب دست مختار را بریده و به دیوار [[مسجد کوفه]] کوبیدند. هنگامی که [[حجاج بن یوسف]] بر کوفه مسلط شد چون هر دو از قبیله ثقیف بودند دستور به [[دفن]] آن داد.<ref> ابن‌اثیر، الکامل، ج‌۴، ص۲۷۵.</ref>
مختار پس از ۱۸ ماه حکومت و جنگیدن با [[مروانیان]] در [[شام]]، [[آل زبیر]] در [[حجاز]] و اشراف کوفه در [[۱۴ رمضان]]<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ج‌۶، ص۶۸.</ref> سال [[سال ۶۷ هجری قمری|۶۷ق]] در ۶۷سالگی به دست [[مصعب بن زبیر]] به قتل رسید.<ref> ابن‌اثیر، اسدالغابة، ج‌۴، ص۳۴۷؛ المعرفة و التاریخ، ج‌۳، ص۳۳۰.</ref> به دستور مصعب دست مختار را بریده و به دیوار [[مسجد کوفه]] کوبیدند. هنگامی که [[حجاج بن یوسف]] بر کوفه مسلط شد چون هر دو از قبیله ثقیف بودند دستور به [[دفن]] آن داد.<ref> ابن‌اثیر، الکامل، ج‌۴، ص۲۷۵.</ref>
====کشته شدن همسر مختار====
مصعب [[عمره بنت نعمان بن بشیر|عمره]]، دختر [[نعمان بن بشیر]] را، که همسر مختار بن ابی‌عبیده بود، در تنگنا قرار داد تا از مختار بیزاری جوید اما او نپذیرفت و مصعب گردنش را زد.<ref>آفرینش وتاریخ، ج‌۲، ص۹۱۳.</ref> در گزارشی آمده مصعب به عمره گفت درباره مختار نظرت چیست؟ گفت وی پرهیزکار بوده و هر روز روزه می‌گرفت، مصعب دستور قتل وی را داد. او اولین زن در اسلام بود که گردنش زده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج‌۲، ص۲۶۴.</ref>


==رابطه با امام سجاد(ع)==
==رابطه با امام سجاد(ع)==