کاربر ناشناس
قرمطیان: تفاوت میان نسخهها
منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع
imported>Baqer h (اصلاح) |
imported>M.r.seifi (منبع یابی، اصلاح پاورقی و منابع) |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==پیدایش== | ==پیدایش== | ||
بیشتر گزارشهای تاریخی، ریشه پیدایش قرامطه را به فعالیتهای یکی از داعیان و پیروان اسماعیلیه به نام حمدان بن اشعث مشهور به قرمط نسبت میدهند. درباره ریشه و معنای واژه قرمط آگاهی دقیقی در دست نیست. بر اساس برخی منابع این واژه ریشهای نبطی دارد و از لقب حمدان که خود مردی نبطی بوده و با لقب قرمطویه شناخته میشد اخذ شده است. بر اساس گزارشی، اصل این واژه نبطی، کرمیتیه به معنای سرخ رو بوده است و بر اساس گزارش دیگر این لقب به دلیل کوتاهی قد و کوتاهی قدمهای قرمط به او داده شده است. برخی از پژوهشگران ریشه این واژه را یونانی و ماخوذ از کلمه کرمتا دانسته اند که نوعی نوشتار و خط بوده است.<ref>برای اطلاعات بیشتر درباره نام قرامطه نک: زکار، الجامع فی اخبار القرامطه، ج۱، | بیشتر گزارشهای تاریخی، ریشه پیدایش قرامطه را به فعالیتهای یکی از داعیان و پیروان اسماعیلیه به نام حمدان بن اشعث مشهور به قرمط نسبت میدهند. درباره ریشه و معنای واژه قرمط آگاهی دقیقی در دست نیست. بر اساس برخی منابع این واژه ریشهای نبطی دارد و از لقب حمدان که خود مردی نبطی بوده و با لقب قرمطویه شناخته میشد اخذ شده است. بر اساس گزارشی، اصل این واژه نبطی، کرمیتیه به معنای سرخ رو بوده است و بر اساس گزارش دیگر این لقب به دلیل کوتاهی قد و کوتاهی قدمهای قرمط به او داده شده است. برخی از پژوهشگران ریشه این واژه را یونانی و ماخوذ از کلمه کرمتا دانسته اند که نوعی نوشتار و خط بوده است.<ref>برای اطلاعات بیشتر درباره نام قرامطه نک: زکار، الجامع فی اخبار القرامطه، ۲۰۰۷م، ج۱، ص۱۱۷-۱۲۰؛ رضازاده لنگرودی، «جنبش قرمطیان بحرین»، ص۱۶-۱۸.</ref> | ||
حمدان فعالیت تبلیغی خود را در کوفه و در سال ۲۶۱ هجری آغاز کرد، هر چند بر اساس برخی شواهد تاریخی نام قرامطه پیشتر شناخته شده بود.<ref>مادلونگ، قرمطی، در نهضت قرامطه، ص ۳۸</ref> بیشتر منابع تاریخی بر این اتفاق نظر دارند که حمدان قرمط فردی زاهد و عابد بود و به دلیل همین اخلاق زاهدانه توانست پیروان زیادی را گرد آورد. | حمدان فعالیت تبلیغی خود را در کوفه و در سال ۲۶۱ هجری آغاز کرد، هر چند بر اساس برخی شواهد تاریخی نام قرامطه پیشتر شناخته شده بود.<ref>مادلونگ، قرمطی، در نهضت قرامطه، ص ۳۸</ref> بیشتر منابع تاریخی بر این اتفاق نظر دارند که حمدان قرمط فردی زاهد و عابد بود و به دلیل همین اخلاق زاهدانه توانست پیروان زیادی را گرد آورد. | ||
===ویژگی اجتماعی=== | ===ویژگی اجتماعی=== | ||
پیروان حمدان را بیشتر گروه کشاورزان و پیشهوران عراق تشکیل میدادند که از نظر اقتصادی و اجتماعی شرایط بدی داشتند. از این رو برخی از پژوهشگران، نارضایتی طبقات محروم و فقیر جامعه از عدم تساوی طبقاتی و اقتصادی را، از عوامل اساسی توفیق قرمطی در جذب این گروه دانسته و به شباهت این جنبش را با شورش زنگیان که در همان دوران در اطراف عراق گرفتاری بزرگی برای عباسیان به وجود آورده بود، اشاره کرده اند.<ref>برتلس، ناصر خسرو و اسماعیلیان، | پیروان حمدان را بیشتر گروه کشاورزان و پیشهوران عراق تشکیل میدادند که از نظر اقتصادی و اجتماعی شرایط بدی داشتند. از این رو برخی از پژوهشگران، نارضایتی طبقات محروم و فقیر جامعه از عدم تساوی طبقاتی و اقتصادی را، از عوامل اساسی توفیق قرمطی در جذب این گروه دانسته و به شباهت این جنبش را با شورش زنگیان که در همان دوران در اطراف عراق گرفتاری بزرگی برای عباسیان به وجود آورده بود، اشاره کرده اند.<ref>برتلس، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ۱۳۴۶ش، ص۸۰-۸۱.</ref> | ||
با برخی از نشانهها در نهضت قرامطه برخی از نویسندگان معاصر را بر آن داشته تا این نهضت را از نخستین نمونههای گروههای کمونیستی ارزیابی کنند. بر اساس برخی گزارشها، قرمطیان بین خود مالکیت شخصی نداشتند و همه اموال خود را به حمدان میسپردند که بینشان تقسیم میشد. برخی گزارشهای قدیم منابع مخالف قرمطیان، آنان را به اشتراک زنان نیز متهم کردهاند که درباره صحت آن نمیتوان به قطعیت داوری کرد.<ref>نک: لوئیس، تاریخ اسماعیلیان، ص۱۲۲-۱۲۳</ref> | با برخی از نشانهها در نهضت قرامطه برخی از نویسندگان معاصر را بر آن داشته تا این نهضت را از نخستین نمونههای گروههای کمونیستی ارزیابی کنند. بر اساس برخی گزارشها، قرمطیان بین خود مالکیت شخصی نداشتند و همه اموال خود را به حمدان میسپردند که بینشان تقسیم میشد. برخی گزارشهای قدیم منابع مخالف قرمطیان، آنان را به اشتراک زنان نیز متهم کردهاند که درباره صحت آن نمیتوان به قطعیت داوری کرد.<ref>نک: لوئیس، تاریخ اسماعیلیان، ۱۳۶۲ش، ص۱۲۲-۱۲۳.</ref> | ||
===رشد فعالیتها=== | ===رشد فعالیتها=== | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در سال ۲۸۶ هنگامی که عبیدالله مهدی به رهبری مرکزی فاطمیان رسید و ادعای امامت کرد، حمدان به او اعتراض کرد و امامت او را انکار کرد و به این ترتیب از وفاداران به عبیدالله که بعدها در مصر حکومت [[فاطمیان]] را پایه ریزی کردند جداشد. حمدان مدتی بعد ناپدید شد و عبدان نیز به دست طرفداران عبیدالله به قتل رسید. | در سال ۲۸۶ هنگامی که عبیدالله مهدی به رهبری مرکزی فاطمیان رسید و ادعای امامت کرد، حمدان به او اعتراض کرد و امامت او را انکار کرد و به این ترتیب از وفاداران به عبیدالله که بعدها در مصر حکومت [[فاطمیان]] را پایه ریزی کردند جداشد. حمدان مدتی بعد ناپدید شد و عبدان نیز به دست طرفداران عبیدالله به قتل رسید. | ||
بعد از این ماجرا اسماعیلیه به دو دسته تقسیم شدند. شاخهای پیرو عبیدالله باقی ماندند. آنان معتقد بودند امامت بعد از محمد بن اسماعیل در نسل او ادامه یافته و در دست تعدادی از امامان مخفی بوده است که ناشناس به زندگی خود ادامه میداند و خود عبیدالله از نسل امامان و امام حاضر اسماعیلی است.<ref>دفتری، غزالی و اسماعیلیه، ص۱۸۲-۱۸۳</ref> این عقیده نسبت به عقاید اسماعیلیان تا آن دوران تازگی داشت. عقیده رایج این بود که محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع) مهدی است و نمرده و رجعت خواهد کرد.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ص ۲۶؛ نوبختی، فرق الشیعه، | بعد از این ماجرا اسماعیلیه به دو دسته تقسیم شدند. شاخهای پیرو عبیدالله باقی ماندند. آنان معتقد بودند امامت بعد از محمد بن اسماعیل در نسل او ادامه یافته و در دست تعدادی از امامان مخفی بوده است که ناشناس به زندگی خود ادامه میداند و خود عبیدالله از نسل امامان و امام حاضر اسماعیلی است.<ref>دفتری، غزالی و اسماعیلیه، ص۱۸۲-۱۸۳.</ref> این عقیده نسبت به عقاید اسماعیلیان تا آن دوران تازگی داشت. عقیده رایج این بود که محمد بن اسماعیل بن جعفر صادق(ع)، مهدی است و نمرده و رجعت خواهد کرد.<ref>اشعری، مقالات الاسلامیین، ۱۴۰۰ق، ص ۲۶؛ نوبختی، فرق الشیعه، ۱۴۰۴ق، ص۷۲.</ref> | ||
==قرامطه در شام== | ==قرامطه در شام== | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
==حکومت قرمطیان در بحرین== | ==حکومت قرمطیان در بحرین== | ||
{{اصلی|قرمطیان بحرین}} | {{اصلی|قرمطیان بحرین}} | ||
ابو سعید جنابی را حمدان به منطقه [[بحرین]] فرستاد و ابو سعید با جلب نظر برخی از قبایل منطقه مانند بخشی از قبیله ربیعه، دولتی را در آنجا تشکیل داد و در ۲۸۷ ق توانست نیروهای خلیفه، که برای سرکوب آنان به این منطقه آمده بودند را شکست دهد. در سال ۲۹۰ هجری چند شهر مهم و پایتخت بحرین به دست قرامطه افتاد. دولت قرامطه در بحرین حدود دو قرن دوام آورد. دامنه نفوذ آنان در برخی اوقات، از یک سو تا [[مکه]] و [[مدینه]] و از سوی دیگر تا شهرهای جنوبی [[عراق]] مانند [[بصره]] گسترش داد.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، | ابو سعید جنابی را حمدان به منطقه [[بحرین]] فرستاد و ابو سعید با جلب نظر برخی از قبایل منطقه مانند بخشی از قبیله ربیعه، دولتی را در آنجا تشکیل داد و در ۲۸۷ ق توانست نیروهای خلیفه، که برای سرکوب آنان به این منطقه آمده بودند را شکست دهد. در سال ۲۹۰ هجری چند شهر مهم و پایتخت بحرین به دست قرامطه افتاد. دولت قرامطه در بحرین حدود دو قرن دوام آورد. دامنه نفوذ آنان در برخی اوقات، از یک سو تا [[مکه]] و [[مدینه]] و از سوی دیگر تا شهرهای جنوبی [[عراق]] مانند [[بصره]] گسترش داد.<ref>دفتری، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ۱۳۸۶ش، ص۱۴۱.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* اشعری، علی بن اسماعیل، مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، بیروت، دار النشر، ۱۴۰۰ق. | |||
* برتلس، آی.ی، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ترجمه ی.آرین پور، تهران، انتشارات نباد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ش. | * برتلس، آی.ی، ناصر خسرو و اسماعیلیان، ترجمه ی.آرین پور، تهران، انتشارات نباد فرهنگ ایران، ۱۳۴۶ش. | ||
* دفتری، فرهاد، تاریخ و عقاید اسماعیلیه، تهران، نشر پژوهش فرزان روز، چاپ پنجم، ۱۳۸۶ش. | |||
* رضازاده لنگرودی، رضا، «جنبش قرمطیان بحرین»، در مجله تحقیقات اسلامی، شماره ۱ و ۲، سال یازدهم، بهار و تابستان ۱۳۷۵. | |||
* زکّار، سهیل، الـجامع في أخبار القرامطة، دمشق، التکوین، ۲۰۰۷م. | |||
* لوئیس، برنارد، تاریخ اسماعیلیان، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۳۶۲ش. | * لوئیس، برنارد، تاریخ اسماعیلیان، ترجمه فریدون بدرهای، تهران، توس، ۱۳۶۲ش. | ||
* نوبختی، حسن بن موسی، فرق الشیعه، بیروت، دار الأضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق. | |||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
{{اسماعیلیه}} | {{اسماعیلیه}} |