پرش به محتوا

زید بن حارثه: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۰ مهٔ ۲۰۲۳
اصلاح ارقام
جز (اضافه کردن پیوند به بیرون)
(اصلاح ارقام)
خط ۲۷: خط ۲۷:
پدر زید، حارثه بن شراحیل از قبیله بنی کلب قضاعه<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۷.</ref> و مادرش، سعدی بن ثعلبه بن عامر از قبیله بنی معن و طی بودند.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۲۹.</ref> او را زید الحب می‌گفتند، چون رسول خدا او را دوست می‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۹.</ref> زید آزاد شدۀ [[رسول خدا(ص)]] بود و به همین سبب زید و فرزندش [[اسامه بن زید|اسامه]] را از موالی پیامبر(ص) می‌خوانده‌اند.<ref> ر.ک: ابن حبیب، المحبر، ۱۹۴۲م، ص۱۲۸؛ طبری، تاریخ الامم، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۱۶۹.</ref>‌
پدر زید، حارثه بن شراحیل از قبیله بنی کلب قضاعه<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۷.</ref> و مادرش، سعدی بن ثعلبه بن عامر از قبیله بنی معن و طی بودند.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۲۹.</ref> او را زید الحب می‌گفتند، چون رسول خدا او را دوست می‌داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۹.</ref> زید آزاد شدۀ [[رسول خدا(ص)]] بود و به همین سبب زید و فرزندش [[اسامه بن زید|اسامه]] را از موالی پیامبر(ص) می‌خوانده‌اند.<ref> ر.ک: ابن حبیب، المحبر، ۱۹۴۲م، ص۱۲۸؛ طبری، تاریخ الامم، ۱۹۶۷م، ج۳، ص۱۶۹.</ref>‌


از تاریخ تولد زید خبر دقیقی در دست نیست. او در زمان [[جاهلیت]] به همراه مادرش به دیدار قبیله بنی معن رفت. در همان ایام این قبیله مورد هجوم دشمن قرار گرفت و زید [[اسیر]] شد. حدود ۸ سال داشت که [[حکیم بن حزام]] او را در بازاری از نواحی [[مکه]] برای [[خدیجه]] خرید. خدیجه پس از [[ازدواج]]، او را به رسول خدا هدیه کرد. حضرت محمد(ص) زید را آزاد کرد و سپس وی را در خانه خود نگه داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۷.</ref> گفته‌اند که پیامبر در آن زمان ۱۰ سال از زید بزرگتر بوده است.{{مدرک}}
از تاریخ تولد زید خبر دقیقی در دست نیست. او در زمان [[جاهلیت]] به همراه مادرش به دیدار قبیله بنی معن رفت. در همان ایام این قبیله مورد هجوم دشمن قرار گرفت و زید [[اسیر]] شد. حدود ۸ سال داشت که [[حکیم بن حزام]] او را در بازاری از نواحی [[مکه]] برای [[خدیجه]] خرید. خدیجه پس از [[ازدواج]]، او را به رسول خدا هدیه کرد. حضرت محمد(ص) زید را آزاد کرد و سپس وی را در خانه خود نگه داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۷.</ref> گفته‌اند که پیامبر در آن زمان ۱۰ سال از زید بزرگتر بوده است. <ref>ابن سعد، المعارف، ۱۹۶۰م، ج ۳، ص۴۴.</ref>


سال‌ها بعد، زید در موسم [[حج]] عده‌ای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامتش را به پدر و مادرش رساند. پدرش در فراق او اشعاری سروده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۲۴۸؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۰.</ref> پدر زید از رسول خدا(ص) درخواست کرد تا در برابر دریافت بهای زید، او را به آنان برگرداند، اما پیامبر(ص) زید را میان ماندن نزد خودش و بازگشت به سوی قبیله‌اش مخیر کرد، زید ماندن نزد پیامبر را برگزید، حارثه گفت:‌ای فرزند! بندگی را بر آزادگی اختیار می‌نمائی و پدر را مهجور می‌گذاری؟ زید گفت: من از آن وقتی که پیامبر را دیده‌ام دیگر هرگز کسی را بر آن حضرت اختیار نخواهم کرد.
سال‌ها بعد، زید در موسم [[حج]] عده‌ای از مردم قبیله خود را دید، از طریق آنان خبر سلامتش را به پدر و مادرش رساند. پدرش در فراق او اشعاری سروده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۴۸؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۰.</ref> پدر زید از رسول خدا(ص) درخواست کرد تا در برابر دریافت بهای زید، او را به آنان برگرداند، اما پیامبر(ص) زید را میان ماندن نزد خودش و بازگشت به سوی قبیله‌اش مخیر کرد، زید ماندن نزد پیامبر را برگزید، حارثه گفت:‌ای فرزند! بندگی را بر آزادگی اختیار می‌نمائی و پدر را مهجور می‌گذاری؟ زید گفت: من از آن وقتی که پیامبر را دیده‌ام دیگر هرگز کسی را بر آن حضرت اختیار نخواهم کرد.


در برخی منابع تاریخی اهل سنت آمده است که حضرت محمد(ص) چون این سخن از زید شنید، او را به حجر [[مکه]] آورد و فرمود:‌ زید فرزند من است، از من [[ارث]] می‌برد و من نیز از او ارث می‌برم. از آن زمان او را زید بن محمد(ص) می‌خواندند تا آنکه [[آیه|آیات]] ۴ - ۶ [[سوره احزاب]] نازل شد که فرزند خوانده را به اسم پدر خودش بخوانند. از آن پس زید را زید بن محمد نخواندند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۸-۴۶۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۲۴۸.</ref>
در برخی منابع تاریخی اهل سنت آمده است که حضرت محمد(ص) چون این سخن از زید شنید، او را به حجر [[مکه]] آورد و فرمود:‌ زید فرزند من است، از من [[ارث]] می‌برد و من نیز از او ارث می‌برم. از آن زمان او را زید بن محمد(ص) می‌خواندند تا آنکه [[آیه|آیات]] ۴ - ۶ [[سوره احزاب]] نازل شد که فرزند خوانده را به اسم پدر خودش بخوانند. از آن پس زید را زید بن محمد نخواندند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶۸-۴۶۹؛ ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۴۸.</ref>


== اسلام، هجرت و عقد اخوت ==
== اسلام، هجرت و عقد اخوت ==
منابع تاریخ اسلام، زید بن حارثه را در زمره نخستین گروندگان به [[اسلام]] نام برده‌اند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۲۴۷.</ref> هنگامی که پیامبر اکرم به رسالت برگزیده شد و به خانه برگشت، [[خدیجه]]، [[علی بن ابیطالب]] و زید بن حارثه در خانه او به سر می‌بردند. او را پس از [[حضرت علی(ع)]] نخستین مرد مسلمان شناخته شده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱.</ref>
منابع تاریخ اسلام، زید بن حارثه را در زمره نخستین گروندگان به [[اسلام]] نام برده‌اند.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۴۷.</ref> هنگامی که پیامبر اکرم به رسالت برگزیده شد و به خانه برگشت، [[خدیجه]]، [[علی بن ابیطالب]] و زید بن حارثه در خانه او به سر می‌بردند. او را پس از [[حضرت علی(ع)]] نخستین مرد مسلمان شناخته شده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۱، ص۲۶۲؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱.</ref>
البته براساس برخی نقل‌ها، [[زید بن حارثه]] [[اولین مسلمان]] بوده است.<ref>بلاذری، أنساب‏ الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۰.</ref>
البته براساس برخی نقل‌ها، [[زید بن حارثه]] [[اولین مسلمان]] بوده است.<ref>بلاذری، أنساب‏ الأشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۰.</ref>


پس از آنکه پیامبر(ص) به مدینه [[هجرت]] کرد، زید و [[ابورافع]] مأمور همراهی [[فاطمه(س)]]، [[ام کلثوم بنت رسول الله|ام کلثوم]] و [[سوده بنت زمعة بن قیس|سوده]] بودند. در این سفر زید، همسرش [[ام ایمن]] و فرزندش [[اسامه بن زید|اسامه]] را نیز به همراه داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>
پس از آنکه پیامبر(ص) به مدینه [[هجرت]] کرد، زید و [[ابورافع]] مأمور همراهی [[فاطمه(س)]]، [[ام کلثوم بنت رسول الله|ام کلثوم]] و [[سوده بنت زمعة بن قیس|سوده]] بودند. در این سفر زید، همسرش [[ام ایمن]] و فرزندش [[اسامه بن زید|اسامه]] را نیز به همراه داشت.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>


[[حمزه بن عبدالمطلب]] در پیمان برادری مسلمانان در [[مکه]] با زید بن حارثه [[عقد اخوت]] بسته بود. او در روز [[غزوه احد|اُحُد]] هم زید را وصی خود کرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۱، ص۵۰۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref> پس از [[هجرت]]، نیز رسول خدا(ص) میان زید و [[اسید بن حضیر بن سماک|اسید بن حضیر]] عقد برادری بست.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۹۳؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref>
[[حمزه بن عبدالمطلب]] در پیمان برادری مسلمانان در [[مکه]] با زید بن حارثه [[عقد اخوت]] بسته بود. او در روز [[غزوه احد|اُحُد]] هم زید را وصی خود کرد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۱، ص۵۰۵؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref> پس از [[هجرت]]، نیز رسول خدا(ص) میان زید و [[اسید بن حضیر بن سماک|اسید بن حضیر]] عقد برادری بست.<ref> ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۹۳؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۱۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref>


زید تنها [[صحابی]] پیامبر است که نام او در [[قرآن]] آمده است:<ref>سوره احزاب، آیه ۳۷؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۲؛ ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref>
زید تنها [[صحابی]] پیامبر است که نام او در [[قرآن]] آمده است:<ref>سوره احزاب، آیه ۳۷؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۲؛ ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref>
خط ۴۸: خط ۴۸:
[[ام ایمن]] کنیز و آزاد شدۀ پیامبر(ص) پس از درگذشت شوهرش [[عبید بن زید خزرجی]]، با زید بن حارثه، ازدواج کرد و [[اسامه بن زید]] از او متولد شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱.</ref> از این رو کنیه او ابواسامه بود.
[[ام ایمن]] کنیز و آزاد شدۀ پیامبر(ص) پس از درگذشت شوهرش [[عبید بن زید خزرجی]]، با زید بن حارثه، ازدواج کرد و [[اسامه بن زید]] از او متولد شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۱؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱.</ref> از این رو کنیه او ابواسامه بود.


پس از مهاجرت [[زینب بنت جحش]] به [[مدینه]]، [[پیامبر(ص)]] از او برای زید [[خواستگاری]] نمود. زینب پیش از خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبر قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، خوشحال شد، اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود، اما چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست [[ازدواج]] موافقت کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۵ق، ج۲۴، ص۳۹ـ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۵۱ـ۵۲.</ref> اما همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۵۲.</ref> و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت می‌برد، پیامبر او را به [[صبر]] و تحمل همسر دعوت می‌کرد.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۰۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۳۴.</ref> تا آنکه سرانجام پیامبر در [[سال ۵ قمری]] به فرمان خدا به جدایی آن دو حکم داد.<ref> نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۱۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۲۱؛ قس ابن عبدالبر، ج۴، ص۱۸۴۹.</ref>{{یادداشت|به نقلی زمان جدایی زینب و زید را سال سوم ذکر کرده‌اند، هرچند بلاذری گفته که این قول، ثابت نشده دانسته است. (بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۲۱.)}}
پس از مهاجرت [[زینب بنت جحش]] به [[مدینه]]، [[پیامبر(ص)]] از او برای زید [[خواستگاری]] نمود. زینب پیش از خواستگاری گمان می‌کرد که پیامبر قصد دارد او را برای خویش خواستگاری کند، خوشحال شد، اما پس از آنکه دریافت پیامبر وی را برای زید خواستگاری کرده است، مخالفت نمود، اما چون پیامبر را به این وصلت راضی دید، با درخواست [[ازدواج]] موافقت کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس(اختصارات)، ج۸، ص۱۰۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۱۴۰۵ق، ج۲۴، ص۳۹ـ۴۰، ۴۵؛ ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۵۱ـ۵۲.</ref> اما همواره میان زینب و زید کشاکش وجود داشت<ref>ابونعیم اصفهانی، حلیة الاولیاء، ۱۹۶۷م، ج۲، ص۵۲.</ref> و زید از بداخلاقی زینب نزد پیامبر شکایت می‌برد، پیامبر او را به [[صبر]] و تحمل همسر دعوت می‌کرد.<ref> ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس(اختصارات)، ج۸، ص۱۰۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۳۴.</ref> تا آنکه سرانجام پیامبر در [[سال ۵ قمری]] به فرمان خدا به جدایی آن دو حکم داد.<ref> نک: ابن سعد، الطبقات الکبری، (اختصارات)، ج۸، ص۱۱۴؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۲۱.</ref>{{یادداشت|به نقلی زمان جدایی زینب و زید را سال سوم ذکر کرده‌اند، هرچند بلاذری گفته که این قول، ثابت نشده دانسته است. (بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۲۱.)}}


زید پس از جدایی با زینب با ام کلثوم دختر عقبه ازدواج کرد، ام کلثوم زید بن زید و رقیه را برای او به دنیا آورد، سپس ام کلثوم را [[طلاق]] داد و با دُرَّه بنت [[ابولهب|ابی لهب بن عبدالمطلب]] ازدواج کرد و پس از جدایی از او با هند بنت العوام، خواهر [[زبیر]] ازدواج کرد.<ref>ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۹۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۱.</ref>
زید پس از جدایی با زینب با ام کلثوم دختر عقبه ازدواج کرد، ام کلثوم زید بن زید و رقیه را برای او به دنیا آورد، سپس ام کلثوم را [[طلاق]] داد و با دُرَّه بنت [[ابولهب|ابی لهب بن عبدالمطلب]] ازدواج کرد و پس از جدایی از او با هند بنت العوام، خواهر [[زبیر]] ازدواج کرد.<ref>ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۹۶؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۱.</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:


=== فرماندهی جنگ موته ===
=== فرماندهی جنگ موته ===
زید در [[سال هشتم قمری]] از سوی [[پیامبر اکرم]] فرماندهی سپاه سه هزار نفری [[اسلام]] را در [[جنگ موته]] برعهده داشت، پیامبر فرموده بود اگر زید کشته شد، [[جعفر بن ابی طالب]] پرچم را در دست گیرد و و اگر او نیز کشته شد عبدالله بن رواحه فرمانده باشد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۳، ۸۲۹؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۷۶؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱.</ref>
زید در [[سال هشتم قمری]] از سوی [[پیامبر اکرم]] فرماندهی سپاه سه هزار نفری [[اسلام]] را در [[جنگ موته]] برعهده داشت، پیامبر فرموده بود اگر زید کشته شد، [[جعفر بن ابی طالب]] پرچم را در دست گیرد و و اگر او نیز کشته شد عبدالله بن رواحه فرمانده باشد.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۳، ۸۲۹؛ واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۵۷۶؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱.</ref>


== شهادت و آرامگاه ==
== شهادت و آرامگاه ==
زید سال [[سال ۸ قمری|۸ق]] در جنگ موته، همراه با [[جعفر بن ابی طالب]] و [[عبدالله بن رواحه]] به شهادت رسید، پیامبر با شنیدن خبر شهادت او متأثر شد و برایش طلب مغفرت کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۳.</ref> واز او و  جعفر طیار همزمان  به نیکی یاد کرد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱، ۱۳۲.</ref> سن او را هنگام درگذشت ۵۵<ref>ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref> و ۵۰ سال<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۳. به نقل از واقدی</ref> ذکر کرده‌اند. [[حسان بن ثابت]] در مرگ او و عبدالله بن رواحه شعری سروده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، دار المعرفة، ج۲، ص۳۷۸.</ref>
زید سال [[سال ۸ قمری|۸ق]] در جنگ موته، همراه با [[جعفر بن ابی طالب]] و [[عبدالله بن رواحه]] به شهادت رسید، پیامبر با شنیدن خبر شهادت او متأثر شد و برایش طلب مغفرت کرد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۳.</ref> واز او و  جعفر طیار همزمان  به نیکی یاد کرد.<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۱۳۱، ۱۳۲.</ref> سن او را هنگام درگذشت ۵۵<ref>ابن حجر، الإصابة، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۹۷.</ref> و ۵۰ سال<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۷۳. به نقل از واقدی</ref> ذکر کرده‌اند. [[حسان بن ثابت]] در مرگ او و عبدالله بن رواحه شعری سروده است.<ref>ابن هشام، السیرة النبویة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م، ج۲، ص۳۷۸.</ref>


{{شعر۲
{{شعر۲
خط ۸۶: خط ۸۶:
* ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش لیشتر ایلزه، حیدرآباد دکن، بی‌نا، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
* ابن حبیب، محمد، المحبر، به کوشش لیشتر ایلزه، حیدرآباد دکن، بی‌نا، ۱۳۶۱ق/۱۹۴۲م.
* ابن حجر، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
* ابن حجر، احمد بن علی، الإصابة فی تمییز الصحابة، تحقیق: عادل احمد عبدالموجود و علی محمد معوض، بیروت، دارالکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق/۱۹۹۵م.
* ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس (اختصارات).
* ابن سعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس (اختصارات)، بی‌تا.
* ابن سعد؛ ابن عساكر؛ ابن قُتَيبه، المعارف، قاهره، چاپ ثروت عُكاشه، ۱۹۶۰م.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمدالبجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله، الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، تحقیق: علی محمدالبجاوی، بیروت، دارالجیل، ۱۴۱۲ق/۱۹۹۲م.
* ابن عنبه، احمد، عمدة الطالب، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ق.
* ابن عنبه، احمد، عمدة الطالب، نجف، المطبعة الحیدریة، ۱۳۸۰ق.
* ابن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، بی‌تا.
* ابن هشام، السیرة النبویة، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبد الحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفة، ۱۳۵۵ق/ ۱۹۳۶م.
* ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، بی‌نا، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
* ابونعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، بیروت، بی‌نا، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
* بلاذری، أحمد بن یحیی، جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
* بلاذری، أحمد بن یحیی، جمل من انساب الأشراف، تحقیق: سهیل زکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۷ق/۱۹۹۶م.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۱٬۱۵۳

ویرایش